PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : تحلیلی بر رشد مقالات ایران در مجلات تحت پوشش آی اس آی (isi): چه باید کرد؟



باستان شناس
25th June 2012, 07:39 PM
پدید آورنده : مهدی گلشنی، اکبر حیدری

مقدّمه


در زمان حاضر، هدف پژوهش، که تولید علم جدید و گسترش مرزهای دانش و کاربرد آن است با مقاله نویسی که یکی از نشانه های تولید علم و گسترش اطلاعات است، خلط شده است.

تردیدی نیست که باید تحقیقاتی صورت گیرد و اگر نتایج آنها قابلیت عرضه شدن داشته باشد، به صورت مقاله برای دیگران عرضه شود. اما صِرفِ نوشتن و انتشار مقاله هدف نهایی نیست.

هدفِ پژوهش بالا بردن مرزهای دانش و استفاده از دانش موجود برای رفع نیازهای ملّی است.

در حال حاضر، ما چون اعتماد به نفس خویش را در ارزیابی کیفی و کمّی فعالیت های علمی از دست داده ایم، ناگزیر به بعضی معیارهای گزینشی موجود در خارج برای ارزیابی کارهای پژوهشی مان متوسل شده ایم که متأسفانه منجر به بعضی جریانات انحرافی شده است.
واضح است که نمی توان با برنامه های ضربتی و دستورالعمل های ناگهانی صاحب علم و فناوری شد، بلکه اول باید زمینه را برای توسعه کمّی و کیفیِ نیروی انسانی مناسبِ پژوهش فراهم کرد.
تشویق ها و اعطایی جوایز بدون مبنا، میدان را فقط برای فرصت طلبان آماده می کند و افراد واقعا مستحق از حمایت محروم می مانند.
متأسفانه در زمان حاضر مهمترین شاخصی که برای سنجش فعالیت پژوهشی افراد، دانشگاه ها و مؤسسات پژوهشی به کار می رود، تعداد مقالات چاپ شده در مجلاتی است که در لیست مؤسسه آی اس اس (isi)(1) آمده است.

این مؤسسه در فیلادلفیای آمریکا واقع شده و از داده پایه های آن می توان تعداد مقالات هر فرد، مؤسسه، دانشگاه و یا هر کشور و... را که در مجلات مورد قبول isi چاپ شده است و همچنین شمار ارجاعات به آنها را استخراج کرد.

ادامه دارد...

باستان شناس
25th June 2012, 07:40 PM
1. مشخصات مجلّات موردنظر (ISI2)


در مؤسسه ISI مقالات 9288 مجله بین المللی در 167 مقوله (category) علوم و 2286 مجله در 54 مقوله علوم اجتماعی (بدون در نظر گرفتن این نکته که بسیاری از مجلات در مقوله های مختلف تکرار می شوند)
به زبان های مختلف (31 زبان) مورد بررسی قرار می گیرند.

این مؤسسه مجلاتی را در لیست خود قرار می دهد که دارای شرایط زیر بوده و ضمنا از ISI درخواست کرده باشند
جزو لیست آن قرار گیرند.


ــ به موقع چاپ شدن مجله (که دلیلی ضمنی بر اعتبار پیوسته مجله علمی است)ــ

تبعیتِ مجله از قواعد بین المللی ویراستاریــ عنوان مقالات، چکیده آنها و واژه های کلیدی مقالات به انگلیسی ذکر شده باشند.ــ

محتوای مجلّه در آن رشته غنی تشخیص داده شود.ــ

تنوع ملیت از لحاظ مؤلفان مقالاتــ بررسی دقیق در مورد سابقه انتشاراتی و مجموعه استنادی مؤلفان مجله و اعضای هیئت تحریریه (در مورد مجلات جدید)ــ

ارجاع واقعی به مقالات آن مجله

باستان شناس
25th June 2012, 07:43 PM
2. تقسیم بندی isi از حوزه های علمی

isi کل حوزه های علمی را به 22 بخش تقسیم کرده است:

1ـ پزشکی بالینی12ـ علوم اجتماعی
2ـ زیست شناسی و بیوشیمی13ـ مهندسی
3ـ زیست شناسی مولکولی و ژنتیک14ـ علوم فضا
4ـ شیمی15ـ محیط و محیط زیست
5ـ فیزیک16ـ داروشناسی و سم شناسی
6ـ علوم مربوط به مغز و رفتار17ـ علوم مواد
7ـ ایمنی شناسی18ـ اقتصاد و تجارت
8ـ جانورشناسی و گیاه شناسی19ـ علوم کشاورزی
9ـ روانکاوی و روانشناسی20ـ ریاضیات
10ـ میکروبیولوژی21ـ علوم کامپیوتر
11ـ علوم زمین22ـ علوم میان رشته ای

باستان شناس
25th June 2012, 07:45 PM
3. میزان اهمیّت چاپ در مجلات لیست isi
چاپ مقالات علمی پژوهشگران داخلی در مجلات خارجی حداقل دو مزیت دارد:

ــ نشانگر آن است که ما به علم روز واقفیم و خوب می توانیم مشق آن را بنویسم.
ــ فعالیت های عالمان ما مورد نقد بین المللی، فارغ از تعارفات داخلی، قرار می گیرد و در نتیجه، به نقاط ضعف و قوّت علمی خود پی می بریم. در واقع، یکی از اهداف مهم چاپ مقاله علمی به نقد گذاشتن فعالیت علمی است.
اما جوّ کاذب و آمار تحلیل نشده ای که در مورد میزان فعالیت های علمی ما، براساس مقالات چاپ شده در خارج وجود دارد، اقتضا می کند که از سوءبرداشت ها و سوءاستفاده هایی که از این موضوع می شود، غافل نمانیم.
الف ـ برای بررسی میزان اهمیت چاپ مقالات در مجلات خارجی، لازم است بین دو حوزه علوم محض و علوم کاربردی تفکیک قائل شویم و برای آنها معیارهای متفاوتی قائل شویم:

ــ علم محض دنبال آن است که از مفاهیم جدید استفاده کند و روابط تازه بیابد و اطلاعات بیشتری در مورد ساختار طبیعت و امکانات آن به ما بدهد، بنابراین، تفاوتی نمی کند که پژوهش در آمریکا انجام شود یا ایران.

ــ علم کاربردی، علوم جاافتاده را به کار می برد تا نیازهای علمی و صنعتی را برطرف کند، و در مورد ما باید وسیله ای برای رسیدن به اهداف ملی مان باشد.

ب ـ مروری کوتاه بر آمارِ اسناد علمی چاپ شده در آی اس آی

1. تعداد اسناد علمی ایرانیان داخل در مجلات بین المللی از 120 سند علمی در سال 1349 (1970 میلادی) به 6761 سند علمی در سال 1385 (2006 میلادی) رسیده است.
2. از دیماه 1374 (ژانویه 1996) تا خرداد 1385 (ژوئیه 2006) 20785 اسناد علمی از ایران در مجلات خارجیِ تحتِ پوشش آی اس آی چاپ شده و رتبه های ایران برحسب تعداد کل اسناد علمی، چهل و دوم، از نظر تعداد ارجاعات، چهل و نهم و از جهت نسبت ارجاعات به اسناد علمی، صد و سی و پنجم ذکر شده است؛(3) اما این اطلاعات خام به هیچ وجه گویای رتبه علمی ما نیست.
ــ این رتبه میانگین رتبه 22 حوزه اصلی ما نیست. زیرا ما در همه رشته ها به یک اندازه فعال نبوده ایم. به طور مثال در مقطع زمانی فوق الذکر در شیمی 6609 سند علمی و در فیزیک 2080 سند و در علوم اجتماعی 168 سند علمی به چاپ رسانده ایم.

ــ در حوزه های اصلی فعال نیز همه شاخه ها فعال نبوده اند. به طور مثال:
ــ در مهندسی، مهندسی شیمی و مکانیک فعال بوده اند.
ــ در پزشکی، فارماکولوژی، نورولوژی، و کاردیولوژی فعال بوده اند (در ایمونولوژی سند علمی بسیار کم داشته ایم).ــ در فیزیک، درصد بالایی از اسناد علمی مربوط به فیزیک محض بوده است.
ــ 65% کل اسناد علمی ایران مربوط به 4 حوزه شیمی، مهندسی، پزشکی بالینی و فیزیک بوده است.
3. درصد بالایی از اسناد علمی در مجلاتی به چاپ رسیده اند که با ضریب تأثیر آنها پائین تر از ضریب تأثیر متوسط جهانی در آن رشته بوده است.

به طور مثال در سال 2000:
ــ %71 اسناد علمی مربوط به شیمی در ایران در مجلات دارای ضریب تأثیر پائین تر از ضریب تأثیر متوسط جهانی چاپ شده اند.
ــ %44 اسناد علمی رشته مهندسی ایران در مجلات دارای ضریب تأثیر پائین تر از ضریب تأثیر متوسط جهانی چاپ شده اند.
ــ %59 اسناد علمی رشته مواد ایران در مجلات دارای ضریب تأثیر پائین تر از ضریب تأثیر متوسط جهانی چاپ شده اند.
ــ %54 اسناد علمی پزشکی ایران در مجلات ضریب تأثیر پائین تر از ضریب تأثیر متوسط جهانی چاپ شده اند.
4. دو سال پیش به 10 نفر از محققان پر مقاله رشته شیمی امتیازات خاصی اعطا شد.

درحالی که:
ــ تنها %20 ارجاعات به مقالات این عالمان، از خارج کشور بود.
ــ تنها %21 مقالات آنها در مجلات دارای ضریب تأثیر بالاتر از ضریب تأثیر متوسط جهان چاپ شده بودند.
ــ بعضی از این محققان یک مقاله را در دو الی سه مجله مختلف چاپ کرده بودند.(4)
5. در یک مجله بین المللی «علم سنجی» که در اسفند 1382 چاپ شده و مقالات 50 کشور را از لحاظ ارجاع به خود مقایسه کرده بود در این زمینه، ایران رتبه دوم را حائز شده بود. (پس از اوکراین).(5)

باستان شناس
25th June 2012, 07:46 PM
مسأله اساسی در مورد چاپ مقالات در مجلّه خارجی
اکنون به مهمترین مسأله در مورد مقالات چاپ شده از ایرانیانِ مقیم کشور در مجلات خارجی می پردازیم.

در مورد مقالات نظری، چون درصد کمی از کل مقالات را تشکیل می دهند و وجود و انعکاس آنها در مجلات خارج ضروری است، فعلاً به بحث نمی پردازیم.

همین قدر متذکر می شویم که در کمتر موردی سرمشق نویسی (نوآوری واقعی) در کار بوده است.

فعلاً بحث خود را روی مقالات کاربردی متمرکز و این سؤال اساسی را مطرح می کنیم که آیا وظیفه علوم کاربردی رفع نیازهای داخلی نیست؟ و آیا همواره باید نیازها را از طریق واردات برطرف کرد؟
اگر جواب این است که علم، در بُعد کاربردی باید نیازهای ملّی ما را برطرف کند، آن وقت سؤال اساسی دیگری مطرح می شود که مقالات کاربردیِ چاپ شده در مجلات خارجی تا چه حد نیازهای داخلی را مدنظر داشته اند؟

واضح است که جواب به این سؤال خوشایند نیست.

زیرا اگر علم ما در جهت رفع نیازهای داخلی به کار برده شده بود، بسیاری از نیازها را از طریق واردات برطرف نمی کردیم.

پس باید گفت که در واقع فایده عمده مقالات چاپ شده ما به اجانب می رسد و مصرف داخلی چندانی ندارد.

باستان شناس
25th June 2012, 07:49 PM
برداشت های نادرست از آمارها


در زمان حاضر تعداد مقالات چاپ شده از یک پژوهشگر یا مؤسسه پژوهشی مهمترین شاخص برای فعالیت علمی و میزان پیشرفت آن فرد یا مؤسسه در علم تلقی می شود، به طوریکه تعداد مقالات به مهمترین معیار برای استخدام، ارتقاء و اخذ جوایز تبدیل شده است.

حتی کار به جایی رسیده است که بعضی از دانشگاه ها برای بالا بردن آمار مقالات پژوهشگران خود در مجلات بین المللی پاداشی تا حدود یک میلیون تومان به ازاء هر مقاله می دهند!

این نحوه برخورد باعث شده که:


1. بعضی از پژوهشگران خوب که توانایی سازندگی داشته، کارشان را رها کرده و به تهیه مقاله پرداخته اند.
2. بعضی افراد با پرداخت مبالغی (تا 500 دلار)، خود را در چاپ بعضی مقالات شریک کرده اند.
3. افرادی که با تأمل و تعمق کار می کنند در ارتقاء و رسمی شدن غالبا با مشکل مواجه اند.


به طور مثال چند سال پیش بررسی دقیقی در مورد 18 دانش آموخته ممتاز ریاضی کشور، از ورودی های 1376 به بعد، (که 13 نفرشان المپیادی و 5 نفرشان در سطح المپیادی بودند) صورت گرفت.

این افراد دانش آموختگان (دکترای) پرینستون، کلمبیا، MIT، دانشگاه پاریس و... بودند که پس از فراغت از تحصیل روی هم رفته 18 مقاله داشتند و 10 نفرشان هنوز مقاله ای چاپ نکرده بودند.

این در حالی است که اگر 18 فارغ التحصیل متوسط داخل کشور را در نظر بگیریم چند برابر اینها مقاله دارند. اخیرا هم تعدادی از المپیادی های ریاضی که در خارج از کشور فارغ التحصیل شده و برای مدت کوتاهی به ایران آمده بودند می گفتند که اگر ما در ایران بودیم، نمی توانستیم استخدام شویم.

یکی از اینها، که از پرینستون فارغ التحصیل شده پس از اخذ دکترا کلاً 2 مقاله داشته است.

جالب توجه است که میزان چاپ مقاله در رشته هایی که سال ها است بهترین استعدادها را جذب می کند (مثلاً مهندسی) پائین تر از رشته هایی مانند شیمی و ریاضی است که در جلب استعدادهای بالا کمتر موفق بوده اند. همچنین جالب است که موفق ترین افراد در چاپ مقاله در همین رشته ها لزوما بهترین استعدادهای جذب شده نبوده، بلکه سوابق تحصیلی متوسطی داشته اند.


همچنین برخورد بدون تحلیل با آمار باعث شده است که بعضی مؤسسات، از لحاظ تعداد مقالات، به عنوان رتبه اول معرفی شوند. مثلاً مؤسسه ای داریم که از 227 مقاله ای که در فاصله 1382 ـ 1374 (2003 ـ 1995 میلادی) داشته تنها %5/21 مقالات آن متعلق به محققان خود آن مرکز بوده است (%49 مقالات با مشارکت محققان داخلی و %5/29 با مشارکت محققان خارجی نگاشته شده اند).

متأسفانه بعضی از مسئولان هر وقت خواسته اند مؤسسه ای را بزرگ کنند، به این گونه آمار متوسل شده اند.


اگر آمار مقالات معیار دقیقی از وضعیت علمی ما بود باید در وضعیتی مشابه چین و هند قرار داشتیم، زیرا:
چین به ازای هر میلیون نفر 6/17 مقاله داشته است
هند به ازای هر میلیون نفر 8/18 مقاله داشته است
ایران به ازای هر میلیون نفر 2/17 مقاله داشته است


و این در حالی است که چین و هند از لحاظ علمی ـ صنعتی به مراتب پیشرفته تر از ما هستند.
گاهی مقالاتی منتشر می شود که ما را در مورد جایگاه علمی خودمان به اشتباه می اندازد.

مثلاً دو سال پیش مقاله ای در مجله Nature(6) چاپ شد
که در آن ایران رتبه سی ام را از لحاظ مقالات حائز شده بود.


اما واقعیت قضیه این بود که نویسنده آن مقاله صرفا سی کشور را انتخاب کرده بود
و در میان آنها ما سی ام بودیم!

درحالی که نام بعضی از کشورهای پیشرفته تر از ما (مثلاً نروژ، مجارستان و حتی ترکیه) در آن لیست نیامده بود.


خلاصه کلام: رتبه علمی کشور ما با تعداد مقالات محققان ما و تعداد ارجاعات به آنها مشخص نمی شود بلکه تنها با ارجاع به لیست نوآوری ها در سطح نظری و ارقام صادرات و واردات ما در سطح کاربردی می توان به رتبه علمی واقعی مان پی برد.


چرا تنها 3 درصد از صادرات ما از محصولات مبتنی بر تکنولوژی بالا تشکیل شده است،
در حالی که در مورد مالزی این رقم 70 درصد است؟


در گزارش اخیر اتحادیه اروپا در مورد فعالیت های آن در علم و فناوری، افزایش تولید ناخالص داخلی به عنوان یک معیار مهمِ پیشرفت علمی تلقی شده است.

در کشور ما که تعداد دانشجویان از اول انقلاب تا به حال از 170000 به 3000000 نفر رسیده است،

اثر آن بر تولید ناخالص ملّی چه قدر بوده و اثر افزایش تعداد مقالات بر تولید ناخالص ملّی چه اندازه بوده است؟

یکی دیگر از شاخص ها جایگزین کردن حرفه های قدیمی با صنایع مدرن و تعداد شاغلان در این گونه صنایع است، که ما متأسفانه کمتر به آن توجه می کنیم.

ISI و علوم انسانی(7)


در طی سالهای 1370 (1991) تا 1380 (2001) از متخصصان ایرانی کمتر از 200 مقاله در علوم انسانی در مجلات ISI چاپ شده که 55 عنوان آن مربوط به روانشناسی است و در حوزه هایی چون تعلیم و تربیت، جامعه شناسی، الهیات، فلسفه، حقوق، اقتصاد و تجارت، ارتباطات، هنر و باستان شناسی رقم قابل ذکری وجود ندارد.


دو مشکل اساسی در مورد چاپ مقالات علوم انسانی در مجلات ISI وجود دارد:


1. بسیاری از اساتیدی که در علوم انسانی خوب کار می کنند، نمی توانند به زبان انگلیسی مقاله بنویسند.
همتی هم در کار نبوده است که مقالات آنها ترجمه شود.

2. جز در سه چهار مورد از حوزه های علوم انسانی (مثل اقتصاد و جامعه شناسی و...)، مجلّه ISI مناسبِ چاپ مقالات ما وجود ندارد. در واقع، بعضی از علوم انسانی منحصرا متعلق به جامعه و فرهنگ ما هستند، مثل ادبیات فارسی.

در ضمن بعضی از مهمترین مجلاتی که در جهان اسلام و غرب در زمینه های اسلامی به زبان های رایج در جهان اسلام چاپ می شوند، جزو مجلات ISI نیستند.

بعضی از اینها مقالات ارزشمندی را چاپ می کنند. از طرف دیگر، بعضی از مقالات چاپ شده در مجلات ISI فاقد ارزش هستند، همانطور که برخی از مقالات چاپ شده در مجلات علمی ـ پژوهشی ما یا کم ارزش اند و یا سرقت گونه ای از نوشته های خارجی و یا داخلی.

باستان شناس
25th June 2012, 07:50 PM
چند نکته مهم

ــ ما هنوز مشخص نکرده ایم که آیا تولید علمی صرفا چاپ مقاله است، اختراع است،
به کارگیری نتایج تحقیقات است و یا ترکیبی متوازن از آنها؟

ــ «به نظر می رسد که عملاً به هزینه ما برای خارجی ها و حل مسائل آنها تحقیق می شود.»
(دکتر حسن حبیبی)(8)

آیا مسیرِ علم ما را باید خارجی ها تعیین کنند یا خودمان، و آیا باید معیارها را آنها تعیین کنند یا خودمان؟
«اگر معیار ارزیابی دست آنها باشد، ما همیشه بازنده ایم.» (دکتر ایرج فاضل)(9)

ــ امکانات بالفعل ما برای عرضه علوم انسانی به دنیا کافی نیست،
و برای به فعلیت رساندن آن باید برنامه ریزی شود.

ــ ما شاهد عدم حضور تفکر علوم انسانی در بسیاری از جلسات تصمیم گیری هستیم.

ــ اکثر کتاب های درسی و مقالات ما فقط حاوی نظریه ها و نظریه پردازی های دیگران است و ما به ندرت نوآوری داشته ایم.

روند ارزیابی ها و تشویق ها نیز به گونه ای نیست که نوآوری را تشویق کند.

باستان شناس
25th June 2012, 07:52 PM
پیشنهادها


ــ در حوزه های نظری، باید نوآوری های مورد تشویق خاص قرار گیرد.

ــ در حوزه های کاربردی باید فعالیت های پژوهشی و رساله های کارشناسی ارشد و دکترا بر نیازهای علمی و صنعتی کشور متمرکز باشد، و این قبیل فعالیت ها، در صورت کسب موفقیت، مورد تشویق خاص قرار گیرد.

ــ صِرفِ چاپ مقالات در مجلات isi یا علمی ـ پژوهشی موجب تعلّق امتیاز کامل به آ نها نباشد
و وزنه علمی خود مقاله نیز ملحوظ شود.
ــ در صورتی که مقاله ای در مجلات غیر isi یا غیرعلمی ـ پژوهشی چاپ شده ولی به تشخیص هیأت ممیزه واجد ارزش علمی باشد به داوران صاحب نظر برای دادن امتیاز ارجاع داده شود. همین طور، در صورتی که خود نویسنده مقاله ادعای ممتاز بودن آن را بکند، آن مقاله به داوران صاحبنظر ارجاع داده شود. به طور کلی، باید به ارزیابی صاحبنظران داخلیِ غیرذینفع بهای بیشتری داده شود.

ــ در حوزه علوم انسانی،
سعی شود بعضی از مجلاتِ برترِ علمیِ منتشر شده به زبان های فارسی و عربی جزو لیست isi قرار گیرند.
ــ برای معرفی فرهنگ اسلامی ـ ایرانی مجلّاتی به زبان انگلیسی منتشر شوند که حاصل پژوهش های ارزنده داخلی را به خارج، خصوصا جهان اسلام منتقل کنند.

ــ در بعضی از حوزه های خاص علوم انسانی نه مجله isi هست و نه به مجله علمی ـ پژوهشی داخلی.

در این موارد باید مقاله، در صورت تشخیص هیأت ممیزه یا خود نویسنده مقاله، به داوران صاحبنظر ارجاع داده شود.

باستان شناس
25th June 2012, 07:54 PM
مراجع

1. «آی اس آی (ISI) و معضل تحقیقات در کشور»، اکبر حیدری. «رتبه بندی دانشگاه ها وچند نگرانی جدی»، اکبر حیدری. (htuP://www.korsi.ir)
2. httP://www.isi.net.com
3. httP://www.in-cites.com; Essential Science Indicators from the SePtember 1, 2006 uPdate uPdate covering a ten-year Plus 6-month Period.
4. YalPani, M; Heydari, A; ``Quantity over Quality: A voice from the third world'' CHEMISTRY BIODIVERSITY, 2 (6): 730-737 2005 YalPani, M; Heydari, A; Mehrdad, M; APPlication of scientometric methods to chemical research in Iran: Reflections on Iran's current Science Policy SCIENTOMETRICS, 63 (3): 531-547 JUN 2005.
5. A bibliometric aPProach to the role of author self-citations in scientific communicate; Glaenzel, W.; Thijs, B.; Schlemmer, B.; Scientometics, 2004, 1, 63.
6. King, D.A. Nature, 2004, 430, 311.
7. Social Sciences in Iran: An analysis of research outPut of Iranian scholars (1966-2005); Mohamed YalPani, Akbar Heydari, Morteza Mehrdad; httP;//www.korsi.ir
8. علوم انسانی در ایران: نگاهی از بیرون و درون، فرامرز رفیع پور و همکاران، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهید بهشتی، 1383، ص 76.
9. همان، ص 77.

محسن آزماینده
25th June 2012, 08:15 PM
سلام و تشکر

باید این نکته را باور داشته باشیم که اگر چه مقغلات چاپ شده ایران در زمینه فیزیک و علوم محض نسبت به تعدادی بیشتر بوده بوده،ولی ایرانیان در تولید علوم جدید پیشگام نبوده اند.علت انرا میتوان در وضعیت ورود به دانشگاهها جستجو کرد.

اگر دقت کرده باشید بیشتر دانشمندان مشهور در علوم محض از کشورهای آمریکایی و اروپایی هستند.

در آن کشورها،افرادی با ضریب هوشی بالاتر به رشته های علوم محض میروند.پس از آن رشته های انسانی در راس علایق نوابغ خارجی است و تمایل زیادی به علوم کاربردی شبیه رشته های مهندسی و پزشکی ندارند.

ولی در کشور ما این وضعیت برعکس است.رشته های مهندسی و پزشکی در راس علایق افراد،پس از آن رشته های انسانی و در آخرین اولویت رشته های محض قرار دارند.

به نظر من کشور ما ما باید با توجه استعدادی که در زمینه علوم کاربردی دارد بیشتر از این تلاش کند.

البته مقاله نوشتن،یکی از راههای انتشار نتایج مطالعات است.و باید دقت کرد که نگارش مساله به هدف تبدیل نشود.تعدادی از مقالات ارسالی دانشجویان کشورمان به مجلات آی اس آی از نظر علمی سطح قابل قبولی دارد.ولی متاسفانه تعداد زیادی از این مقالات به دلیل فقیر بودن از نظر نگارشی قبول نمی شود.

از نظر من باید مقاله از روی نتیجه به دست آمده نگارش شود.ولی متاسفانه این مورد در برخی موارد منفی است و از مقالات در صنعت و ... استفاده میکنند که بهترین نتیجه را ندارد.

بهتر است در ادامه این بحث تعریفی از مقاله به خوانندگان عزیز ارائه شود.

تشکر.

farzadsw
26th June 2012, 12:34 AM
باتوجه به اینکه نیازهای صنعت ما نسبت به صنعت روز دنیا خیلی عقب تر هست (مسایلی که 10-20 سال پیش در خارج حل شده ، در داخل ایران همچنان حل نشده و باز هست) ، اگر قرار باشد یک پژوهشگر روی موضوعی پژوهش کند ، به طور طبیعی و بدیهی باید روی مسایل حال حاظر صنعتگران خارج و نه داخل تحقیق و مطالعه کند . جواب (تقریبا) تمامی نیازهای صنعت ما رو میشه تو تومقاله های چاپ شده سالهای اخیر (و بعضا دهه های اخیر ) پیدا کرد .
فقط به عنوان بک مثال : چون صنعت ما در ساخت بازوهای رباتیک صنعتی (خطوط کارخانه) عاجز هست ، نباید انتظار داشته باشیم یک نفر بیاد بشینه در این خصوص تحقیق و پژوهش کنه یا مثلا پروژه کارشناسی ارشد و دکتراش رو روی این مساله برداره ! این موضوع رو 30-40 سال پیش بررسی و حل کردند و کافیه راه حلهای عنوان شده اونها مورد استفاده قرار بگیره .
مشکل صنعت ما در نبود پژوهش تو زمینه های مرتبط نیست ، بلکه مشکل در عدم استفاده از منابع و دانشهای موجود هست و ارتباط صنعت و دانشگاه (نه در حد شعار ) می تونه این این مشکل رو تا حدود زیادی برطرف کنه.

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد