diamonds55
7th September 2008, 04:05 PM
http://www.farsnews.com/imgrep.php?nn=8706161418
خبرگزاري فارس: آن روز نزديك به 100 كودك از دو سال به پايين شهيد شدند كه در يكي از سالنهاي بهشت زهرا روي سينه هريك، يك شاخه گل ميخك قرار داده بودند.بيمارستانها مملو از مجروحين و شهدا شده بود. چند ساعت بعد از وقوع اين حادثه خونين چيزي جز بوي گاز اشكآور و دود به مشام نميرسيد.
[عکاس: - مورخ: 87/06/16 كشتارخونين17شهريور57]
● گزارش تصويري مرتبط
-------------------------------
به گزارش خبرنگار اجتماعي فارس ، جمعه خونين يا همان جمعه سياه، برگي ديگر از دفتر جنايتهاي تاريخ پهلوي را ورق ميزند، در اين روز دولت وقت از ساعت شش صبح حكومت نظامي اعلام كرد و مردمي را كه بياطلاع از شرايط جديد در ميدان ژاله (شهداي كنوني) و خيابانهاي اطراف آن تجمع كرده و در صدد مطرح كردن خواستههاي خود براي اولين بار پس از سالها سكوت و خفقان بودند، به گلوله بست.
هرگز يادم نمي رود خاطره شهادت جوان 20 ساله اي را كه پدر از به خون كشيدنش در مقابل چشمان خود ، تعريف ميكرد ، هر سال همزمان با روز هفدهم شهريور ، پدر برايمان آن خاطره را تعريف ميكند ولي جالب اين است كه هرسال نكته اي جديد از رشادتها و دلاوريهاي آن روزهاي جوانان با بازگوي مجدد اين خاطره برايم تجلي ميكند.
پدرم با بيان اين مطلب كه روز هفدهم شهريور ، روز قيام عاشوراي ايران و حادثه كربلاي حسيني است، درباره حوادث آن روز مي گفت: خيلي از مردم براي اقامه نماز به سوي خيابان شهدا رفتند، هيچكس انتظار خشونت را نداشت، اما از ساعت 6 بامداد جمعه بدون اطلاع قبلي نخستوزير وقت (شريف امامي) از طريق راديو در 11 شهر حكومت نظامي اعلام كرده بود كه خيلي از مردم تهران نه از حكومت نظامي اطلاعي داشتند و نه اينگونه از رفتار وحشيانه رژيم آگاهي داشتند ، آنها به ميدان ژاله رفتند و همان ساعت به سربازان دستور تيراندازي به سويشان صادر شد.
تا ساعتها بعد هم در ميدان ژاله رگبار مسلسلها قطع نميشد و موتورسوارها اجساد شهدا را فريادزنان به سوي بيمارستانها ميبردند و شيون ميكردند. يك هليكوپتر هم در آسمان براي به گلوله بستن مردم در آسمان چرخ ميزد.
در برخي از خيابانهاي فرعي مردم كمك مي كردند تا مجروهان را به بيمارستانها منتقل كنند ،بيمارستانها مملو از مجروحين و شهدا شده بود چند ساعت بعد از وقوع اين حادثه خونين چيزي جز بوي گاز اشكآور و دود به مشام نميرسيد.
تعداد كل شهداي 17 شهريور را 58 نفر و مجروحان اين فاجعه را 205 نفر اعلام داشتند و اين آمار برخلاف واقعيت بود چرا كه شمار دقيق قربانيان مظلوم حادثه 17 شهريور در ميدان شهدا بيشتر از اينها بود ولي رژيم هيچ گاه مشخص نكرد ، ولي آنچه مسلم است ، اين است كه يكي از بزرگترين فجايع دوران پهلوي در تاريخ انقلاب در ميدان شهدا اتفاق افتاد.
اسدالله بادامچيان ميگويد: آن روز نزديك به 100 كودك از دو سال به پايين شهيد شدند كه در يكي از سالنهاي بهشت زهرا روي سينه هريك، يك شاخه گل ميخك قرار داده بودند و متاسفم كه آن روز كسي از آنها عكسبرداري نكرد. البته خبرنگاران مطبوعات كم و بيش از صحنههاي جمعه خونين ميدان شهدا عكس و تصوير و گزارش تهيه كرده بودند، اما تنها عكسي كه جگر هر انسان دردمند را به جوش ميآورد همان صحنه معروف تيراندازي نظاميان سفاك شاه است كه خيابان ژاله را مقابل اداره برق نشان ميدهد در حالي كه از كشته پشته ساختهاند و شهيدان جمعه خونين و پيروزي شكوهمند و موعود انقلاب اسلامي را در خون خويش پيشاپيش جشن گرفتهاند.
خبرگزاري فارس: آن روز نزديك به 100 كودك از دو سال به پايين شهيد شدند كه در يكي از سالنهاي بهشت زهرا روي سينه هريك، يك شاخه گل ميخك قرار داده بودند.بيمارستانها مملو از مجروحين و شهدا شده بود. چند ساعت بعد از وقوع اين حادثه خونين چيزي جز بوي گاز اشكآور و دود به مشام نميرسيد.
[عکاس: - مورخ: 87/06/16 كشتارخونين17شهريور57]
● گزارش تصويري مرتبط
-------------------------------
به گزارش خبرنگار اجتماعي فارس ، جمعه خونين يا همان جمعه سياه، برگي ديگر از دفتر جنايتهاي تاريخ پهلوي را ورق ميزند، در اين روز دولت وقت از ساعت شش صبح حكومت نظامي اعلام كرد و مردمي را كه بياطلاع از شرايط جديد در ميدان ژاله (شهداي كنوني) و خيابانهاي اطراف آن تجمع كرده و در صدد مطرح كردن خواستههاي خود براي اولين بار پس از سالها سكوت و خفقان بودند، به گلوله بست.
هرگز يادم نمي رود خاطره شهادت جوان 20 ساله اي را كه پدر از به خون كشيدنش در مقابل چشمان خود ، تعريف ميكرد ، هر سال همزمان با روز هفدهم شهريور ، پدر برايمان آن خاطره را تعريف ميكند ولي جالب اين است كه هرسال نكته اي جديد از رشادتها و دلاوريهاي آن روزهاي جوانان با بازگوي مجدد اين خاطره برايم تجلي ميكند.
پدرم با بيان اين مطلب كه روز هفدهم شهريور ، روز قيام عاشوراي ايران و حادثه كربلاي حسيني است، درباره حوادث آن روز مي گفت: خيلي از مردم براي اقامه نماز به سوي خيابان شهدا رفتند، هيچكس انتظار خشونت را نداشت، اما از ساعت 6 بامداد جمعه بدون اطلاع قبلي نخستوزير وقت (شريف امامي) از طريق راديو در 11 شهر حكومت نظامي اعلام كرده بود كه خيلي از مردم تهران نه از حكومت نظامي اطلاعي داشتند و نه اينگونه از رفتار وحشيانه رژيم آگاهي داشتند ، آنها به ميدان ژاله رفتند و همان ساعت به سربازان دستور تيراندازي به سويشان صادر شد.
تا ساعتها بعد هم در ميدان ژاله رگبار مسلسلها قطع نميشد و موتورسوارها اجساد شهدا را فريادزنان به سوي بيمارستانها ميبردند و شيون ميكردند. يك هليكوپتر هم در آسمان براي به گلوله بستن مردم در آسمان چرخ ميزد.
در برخي از خيابانهاي فرعي مردم كمك مي كردند تا مجروهان را به بيمارستانها منتقل كنند ،بيمارستانها مملو از مجروحين و شهدا شده بود چند ساعت بعد از وقوع اين حادثه خونين چيزي جز بوي گاز اشكآور و دود به مشام نميرسيد.
تعداد كل شهداي 17 شهريور را 58 نفر و مجروحان اين فاجعه را 205 نفر اعلام داشتند و اين آمار برخلاف واقعيت بود چرا كه شمار دقيق قربانيان مظلوم حادثه 17 شهريور در ميدان شهدا بيشتر از اينها بود ولي رژيم هيچ گاه مشخص نكرد ، ولي آنچه مسلم است ، اين است كه يكي از بزرگترين فجايع دوران پهلوي در تاريخ انقلاب در ميدان شهدا اتفاق افتاد.
اسدالله بادامچيان ميگويد: آن روز نزديك به 100 كودك از دو سال به پايين شهيد شدند كه در يكي از سالنهاي بهشت زهرا روي سينه هريك، يك شاخه گل ميخك قرار داده بودند و متاسفم كه آن روز كسي از آنها عكسبرداري نكرد. البته خبرنگاران مطبوعات كم و بيش از صحنههاي جمعه خونين ميدان شهدا عكس و تصوير و گزارش تهيه كرده بودند، اما تنها عكسي كه جگر هر انسان دردمند را به جوش ميآورد همان صحنه معروف تيراندازي نظاميان سفاك شاه است كه خيابان ژاله را مقابل اداره برق نشان ميدهد در حالي كه از كشته پشته ساختهاند و شهيدان جمعه خونين و پيروزي شكوهمند و موعود انقلاب اسلامي را در خون خويش پيشاپيش جشن گرفتهاند.