kamanabroo
24th June 2012, 02:42 AM
مردي از انصار قصد مسافرت داشت . به همسرش گفت : تا من ازمسافرت بر نگشته ام تو نبايد از خانه بيرون بروي .
پس از مسافرت شوهر، زن شنيد پدرش بيمار است .
کسي را نزد پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرستاد و پيغام داد که شوهرم مسافرت رفته و به من گفته است تا برنگشته ، از منزل خارج نشوم . اکنون شنيده ام پدرم سخت بيمار است ، اجازه فرماييد من به عيادتش بروم .
پيغمبر صلي الله عليه و آله فرمود:
در خانه ات بنشين و از شوهرت اطاعت کن !
چند روزي گذشت . زن شنيد که مرض پدرش شدت يافته . بار دوم خدمت پيامبر صلي الله عليه و آله پيغامي فرستاد که يا رسول الله ! اجازه مي فرماييد به عيادت پدر بروم ؟
حضرت فرمود:
- نه ! در خانه ات بنشين و از شوهرت اطاعت نما!
پس از مدتي شنيد پدرش فوت کرد. بار سوم کسي را فرستاد و پيغام داد که پدرم از دنيا رفته ، اجازه فرماييد بروم در مراسم عزاداريش شرکت کنم ، برايش نماز بخوانم ؟
پيامبر صلي الله عليه و آله اين دفعه هم اجازه نداد و فرمود:
- در خانه ات بنشين و از همسرت اطاعت کن !
پدرش را دفن کردند. پس از آن پيغمبر صلي الله عليه و آله کسي را به سوي آن زن فرستاد و فرمود:
به او بگوييد به خاطر اطاعت تو از همسرت ، خداوند گناهان تو و پدرت را بخشيد.
داستانهای بحارالانوار
پس از مسافرت شوهر، زن شنيد پدرش بيمار است .
کسي را نزد پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرستاد و پيغام داد که شوهرم مسافرت رفته و به من گفته است تا برنگشته ، از منزل خارج نشوم . اکنون شنيده ام پدرم سخت بيمار است ، اجازه فرماييد من به عيادتش بروم .
پيغمبر صلي الله عليه و آله فرمود:
در خانه ات بنشين و از شوهرت اطاعت کن !
چند روزي گذشت . زن شنيد که مرض پدرش شدت يافته . بار دوم خدمت پيامبر صلي الله عليه و آله پيغامي فرستاد که يا رسول الله ! اجازه مي فرماييد به عيادت پدر بروم ؟
حضرت فرمود:
- نه ! در خانه ات بنشين و از شوهرت اطاعت نما!
پس از مدتي شنيد پدرش فوت کرد. بار سوم کسي را فرستاد و پيغام داد که پدرم از دنيا رفته ، اجازه فرماييد بروم در مراسم عزاداريش شرکت کنم ، برايش نماز بخوانم ؟
پيامبر صلي الله عليه و آله اين دفعه هم اجازه نداد و فرمود:
- در خانه ات بنشين و از همسرت اطاعت کن !
پدرش را دفن کردند. پس از آن پيغمبر صلي الله عليه و آله کسي را به سوي آن زن فرستاد و فرمود:
به او بگوييد به خاطر اطاعت تو از همسرت ، خداوند گناهان تو و پدرت را بخشيد.
داستانهای بحارالانوار