نازخاتون
18th June 2012, 03:06 PM
تاريخ زبان تركي
زبان تركي به خاطر يك سري علل تاريخي، دورههاي گوناگوني را پشت سر نهاده و از پس قرنها در گسترهي جغرافيايي وسيعي پراكنده شده است. عليرغم وجود اسناد فراوان، امكان دستيابي به بررسي همه جانبه به تاريخ تحولات زبان مادريمان فراهم نبوده است. با توجه به شرايط تاريخي، عوامل متعددي در طول تاريخ باعث گشتهاند زبان تركي عليرغم گسترش و وسعت جغرافيايي، به عنوان زبان كتبي و دولتي مطرح نشده و از اين لحاظ گسترش مطلوبي نیابد. با وجود گذران دورههاي پر تحرك و بالنده در مسير تكامل و توسعه نتوانسته است به امكانات بررسي و تدقيق جدي و عملي دست يابد. به ويژه دربارهي تحولات اساسي آن در ادوار تاريخي كهن هيچ سند محكمي ارائه نشده است. هر چند كه نظريات و تئوريهاي صحيح و غلطي در اين زمينه ارائه شده ولي قانع كننده نبوده است. در طول تاريخ، تمايلات اقوام وملل ترك براي اتحاد و يگانگي كه متكي به اصول خاصي بوده است خواه ناخواه زبان تركي را نيز گسترش داده،اما باز به دلايل علمي ثابت شدهاي، شيوههاي گفتاري، لهجههاي مختلف پديد آمده و تا جايي كه اين لهجه ها در نهايت به تعدد زبان منتهي گشته، پيش رفته است. لذا با در نظر گرفتن اين روند كه تحولات زبان اقوام و ملل از تاريخ پر فراز ونشيب سياسي ـ اجتماعي، فرهنگي و... منتزع نيست تاريخ زبان تركي نيز بدون توجه به تحولات درون اين ملّتها قابل بررسي نخواهد بود.
عليرغم كمبود اسناد و مدارك و منابع ومأخذ در زمينه ي تاريخ تحولات زبان تركي آذري با توجه به مسائل عديدهي قرن حاضر، اشتياق درجهت كسب اطلاعات علمي و وسيع در ميان مردم ايران به ويژه جوانان و دانشجويان، ما را بر آن ميدارد كه هنگام برخورد با چنين موضوعي دقيقتر و متكي به خود باشيم. سلسله ي مقالات «مقدمهاي بر تاريخ تحولات زبان تركي آذري»با استقبال بي شائبه ي مردم روبه رو شد و ما را بر آن داشت كه چنن وظيفه ي سنگيني را نيز به گردن گرفته و تا حصول نتيجه پيش ببريم. اما با توجه به طيف گستردهي خوانندگان و اينكه خوانندگان ما در اين زمينه اطلاعات عميقتري با توجه به عدم دسترسي به منابع ومأخذ ندارند اصل را بر سادگي وسهولت فهم گرفته ايم و معتقديم كه با توجه به سادگي بيش از حد مطالب متد جديدي به كار گرفته شده و خواهد توانست به بسياري از سؤالاتي كه دهههاست در ذهن هموطنان ما بيجواب مانده است پاسخ قانع كننده دهد ، به شرطي كه خواننده، ما را در نيمه ي راه تنها نگذارد. و با توجه به وسعت موضوعات مطرح شده، اين سلسله مقالات طولاني خواهد بود انتظار اين است كه با مشاركت صاحب نظران، مطالب با متدهاي علمي جديد تطابق داشته باشد.
پيشاپيش به عرض ميرساند كه اين مطالب در چهار كتاب تدوين شده است كه جلد نخست زمينههاي پيدايش زبان تركي،تاريخچه واقوام مختلف ترك زبان تا قرن دهم ميلادي را در بر ميگيرد. در اين جلد فرهنگ و زبان تركي وجريان آنرا در آذربايجان به بررسي مينشيند.
جلد دوم « زبان ادبي مشترك ترك » را در بر ميگيرد كه اين موضوع گسترهي جغرافيايي آسياي ميانه تا اروپا را فراگرفته وفاصلهي زماني قرن 11 الي 16 را مورد بررسي قرار ميدهد.جلد سوم زبان تركي آذري را درمحدودهي جغرافيايي ايران وآذربايجان با اشارهاي از دوران كهن تا شكل گيري اين زبان در آذربايجان ومراحل مختلف آن تا قرن حاضر را دربرميگيرد. دراين جلد زبان ادبي آذربايجان با زبان جغتايي وآسياي صغير نيز با توجه به پيوند عميق وتاريخي اين زبانها مورد كنكاش قرار ميگيرد. جلد چهارم اين مجموعه به بررسي ومقايسهي اين زبانها از نظر واژگان،گرامر وديگر زمينهها ميپردازد كه شامل زبانهاي مختلف تركي، ازبكي، قرقيزي، تركمني، آذري، استانبولي، مجاري، فنلاندي و... ميباشد. تأكيد روي زبانهاي جغتايي،ازبكي،آذري و استانبولي شامل خصوصيات گفتاري متنوعي خواهد بود كه با تكيه برآثار برجستگان ادبي اين زمينهها ميسر ميباشد وهركسي را كه به زبانهاي تركي علاقمند باشد مسلماً به دنبال خود خواهد كشاند. از آثار زبانشناسان ترك، آذربايجان واروپا استفادههاي شايان توجهي دراين زمينه شده است. لازم به توضيح بيشتر نيست كه درهر زمينه منابع مورد استفاده ذكر شده و از اين منابع به وفور استفاده شده است ولازم است علاقمندان، اين منابع را نيز دقيقاً مورد مطالعه قراردهند و اين اثركه اينك در دست دارند صرفاً زمينه ساز مطالعات بيشتر خواهد بود ونيازهاي سادهي عزيزان را مرتفع خواهد ساخت.مسلماً ارائهي اطلاعات غني دراين مجموعه به دليل اينكه نظر براختصار بوده است نميتواند صورت گيرد فقط به نقاط عطف تاريخ تحولات زبان تركي بسنده شده است كه درعين حال سؤالات خوانندگان را هر چند با مراجعه به مؤاخذ ديگر بيپاسخ نخواهيم گذاشت مسلماً زبان و تاريخ زبان تركي نيز بررسيهاي جدي تر وعلمي تري است ودر آيندهاي كه به نظر زبانشناسان يكي از پنج زبان زندهي قرن بعدي درجهان خواهد بود چشم به تحقيقات و نوشتارهاي ارزندهي محققين دوختهايم كه روي ما را سفيد خواهند كرد
ماكه فقط راه خدمت به فرهنگ و زبان ملّتي بزرگوار با چنين گنجينهاي پربار و زوال ناپذير درپيش گرفتهايم تنگ چشمي خواهد بود كه ارزش اثر خود را محك بزنيم. اما اگر بتواند زمينه را براي طرح سؤالات و پاسخگويي به سؤالات اوليهي خوانندگان مهيا سازد به هدف خود نزديك شده است اگر ادعايي كردهايم اين ادعا از تعهدي بر ميخيزد كه راقم برگردن گرفته و نيازمند تحقيقات خستگي ناپذير و چندسالهاي ميباشدكه تازه آغاز نكرده اما تا آخر عمر ادامه خواهد داد.
مسلماً پرداختن به كاري چنين گسترده، حمايتي نيز نياز دارد وبه هرحال اين كارميبايستي آغاز ميگشت و خوشحاليم كه آغازگر اين امر بودهايم هرچند كه انديشمندان بزرگ ما پروفسور زهتابي، پروفسور نطقي، هيئت فرزانه وصديق وديگران جاده راكوبيده اند اما راه همچنان ناهموار است چراكه هنوز امكانات آكادميك، چاپ ونشر وحتي دستيابي به امكانات گستردهتر را نداريم. بااين حال چركنويس چنين عملي را ارائه مي نماييم. باشدكه درسالهاي آتي امكان آموزش زبان تركي در مدارس و دانشگاههاي ما فراهم گردد واين ميوه به ثمربرسد ان شاء...
بيشتر زبانشناسان جهان، زبان تركي و شيوههاي گوناگون گفتاري آنرا جزو زبانهاي آلتايي ميشمارند وپس از بررسيهاي طولاني زبانهاي تركي، مغولي، منچوري، تانگوز وفين ـ اوقور را از يك خانواده بحساب ميآورند.
ضمناً اين گروه زبانها، دريك خانوادهي بزرگتر و گستردهتر تحت عنوان زبانهاي اورال ـ آلتايي قرار ميگيرند.
اين گروه زبانها، پيوندي عميق ومحكم با يكديگر دارند و بررسي تاريخچهي يك زبان ازاين خانواده بدون اشاره به ديگران ميسر نخواهد بود و آنچه دراين زمينه بايد بدان اشاره كرد اينكه زبان تركي يا به عبارت صحيحتر زبانهاي تركي عليرغم تاريخ طولاني وگسترهي زماني 5000 ساله دركنار گسترهي جغرافيايي بينظيرش ازشرق آسيا تا قلب اروپا وآفريقا، اصالت گرامري خود را همچنان حفظ كرده است و به عنوان محافظه كارترين واصيلترين زبان شناخته شده است. وقتي به اهميت اين امر پي ميبريم كه تاريخ سراسر برخورد و اختلاط اقوام و ملل ترك رابا اقوام و ملل مختلف با درجه تمدنهاي گوناگون ازنظر بگذرانيم. تركان در داخل حكومتهاي متعددي وارد شده وخود امپراتوريهاي بزرگي تشكيل دادهاندكه در درون چارچوب حكومتي خويش زبانهاي بيگانه وغيرتركي نيز وجود داشته است. و جاي شگفت و شايد سرافرازي باشد كه تركان نه تنها با زبان ديگر اقوام مخالفتي نكردهاند،بلكه كمر همت به آفرينش ادبياتي غني بدان زبانها نيز بستهاند، با اينحال زبان مادري خويش را نيز با اصالت خود حفظ كرده و در جهت تكامل و غناي آن كوشيدهاند ودرهمين راه واژگان بسياري به ديگر زبانها وام داده و واژگاني نيز به عاريت گرفتهاند وهمين جاست كه دربررسيهاي تاريخي زبان تركي بايستي به اختلاط و امتزاج زبان تركي با زبانهاي هندي، عربي وفارسي و تأثير متقابل آنها نيز پرداخت. اتحاديههاي سياسي تركان كه دورهاي طولاني وپربار چندين هزار ساله را در بر ميگيرد شايد نصيب ديگر ملل جهان نگشته است. بيترديد در حيات حكومتي با فرهنگها و مدنيتهاي متفاوتي روبرو شده و در تماس بوده است و از اين حيث همواره شيوههاي تركي از گونهاي اصالت و برابري برخوردار بوده، با آنكه دست و دل بازانه به دادن واژگان خودي اقدام كرده و حتي از گرامر خويش بدانها ياد داده، اما اصالت بنيادين خود را در برخورد با مدنيتهاي ريشهدار نيز حفظ كرده است و به اصول گرامري ثابت خويش وفادارانه صادق مانده است. با ين مختصر رو به تحقيقات انديشمنداني ميكنيم كه ادعا كردهاند يكساني و يگانگي گرامري در همهي شيوههاي گفتاري زبانهاي تركي در طول هزارهها همچنان ثابت و استوار در پيش چشمان جهانيان مجسم است. دليل اين اصالت به انديشهي زبانشناسان به اصول بنيادين زبان تركي يا به گفتهي پرفسور « جعفر اوغلو »، «تاريخ دروني زبان» تركي برميگردد وتداوم آنرا ميتوان درتاريخ بروني اين زبان جستجو كرد كه درفصلهاي آتي بدان خواهيم پرداخت
بررسي تاريخ طولاني زبان و فرهنگ تركي كه دربين اصول علمي مربوط به توركولوژي جاي ارزندهاي را به خود اختصاص داده است كاري دشوار و خاص به شمار ميآيد چراكه هنوز مواد چنين تحقيقي به حد رضايت بخش گردآوري نشده است وبه گفتهي آلبرت سورل در اوايل قرن حاضر، هنوز نقاط گرهاي در تاريخ و جغرافي باز نشده است و هنوز قطبها در جغرافي و تركان در تاريخ به حد كافي و علمي شناخته نشدهاند و هنوز اطلاعات جامع تر دربارهي تركان را از خلال آثار همسايگان تركان كه از ارائه ي محترمانهي مواد تاريخي در اين زمينه مضايقه نكردهاند به دست آورد. در هر صورت هر چند كه از ميان خود تركان انديشمندان و زبانشناسان بزرگي ظهور كردهاند و كساني چون محمود كاشغري در هزار سال پيش از اين به گردآوري فرهنگ و بررسي زبانهاي تركي، آن هم به روشي كه امروزه نيز علمي به شمار ميآيد پرداخته است اما هنوز تلاش و تحقيق انديشمندان اروپايي داراي ارزشاند و بايستي به زحمات بيشائبهي آنان احترام نهاد.
http://anadilimjandilim.blogfa.com/post-3.aspx
زبان تركي به خاطر يك سري علل تاريخي، دورههاي گوناگوني را پشت سر نهاده و از پس قرنها در گسترهي جغرافيايي وسيعي پراكنده شده است. عليرغم وجود اسناد فراوان، امكان دستيابي به بررسي همه جانبه به تاريخ تحولات زبان مادريمان فراهم نبوده است. با توجه به شرايط تاريخي، عوامل متعددي در طول تاريخ باعث گشتهاند زبان تركي عليرغم گسترش و وسعت جغرافيايي، به عنوان زبان كتبي و دولتي مطرح نشده و از اين لحاظ گسترش مطلوبي نیابد. با وجود گذران دورههاي پر تحرك و بالنده در مسير تكامل و توسعه نتوانسته است به امكانات بررسي و تدقيق جدي و عملي دست يابد. به ويژه دربارهي تحولات اساسي آن در ادوار تاريخي كهن هيچ سند محكمي ارائه نشده است. هر چند كه نظريات و تئوريهاي صحيح و غلطي در اين زمينه ارائه شده ولي قانع كننده نبوده است. در طول تاريخ، تمايلات اقوام وملل ترك براي اتحاد و يگانگي كه متكي به اصول خاصي بوده است خواه ناخواه زبان تركي را نيز گسترش داده،اما باز به دلايل علمي ثابت شدهاي، شيوههاي گفتاري، لهجههاي مختلف پديد آمده و تا جايي كه اين لهجه ها در نهايت به تعدد زبان منتهي گشته، پيش رفته است. لذا با در نظر گرفتن اين روند كه تحولات زبان اقوام و ملل از تاريخ پر فراز ونشيب سياسي ـ اجتماعي، فرهنگي و... منتزع نيست تاريخ زبان تركي نيز بدون توجه به تحولات درون اين ملّتها قابل بررسي نخواهد بود.
عليرغم كمبود اسناد و مدارك و منابع ومأخذ در زمينه ي تاريخ تحولات زبان تركي آذري با توجه به مسائل عديدهي قرن حاضر، اشتياق درجهت كسب اطلاعات علمي و وسيع در ميان مردم ايران به ويژه جوانان و دانشجويان، ما را بر آن ميدارد كه هنگام برخورد با چنين موضوعي دقيقتر و متكي به خود باشيم. سلسله ي مقالات «مقدمهاي بر تاريخ تحولات زبان تركي آذري»با استقبال بي شائبه ي مردم روبه رو شد و ما را بر آن داشت كه چنن وظيفه ي سنگيني را نيز به گردن گرفته و تا حصول نتيجه پيش ببريم. اما با توجه به طيف گستردهي خوانندگان و اينكه خوانندگان ما در اين زمينه اطلاعات عميقتري با توجه به عدم دسترسي به منابع ومأخذ ندارند اصل را بر سادگي وسهولت فهم گرفته ايم و معتقديم كه با توجه به سادگي بيش از حد مطالب متد جديدي به كار گرفته شده و خواهد توانست به بسياري از سؤالاتي كه دهههاست در ذهن هموطنان ما بيجواب مانده است پاسخ قانع كننده دهد ، به شرطي كه خواننده، ما را در نيمه ي راه تنها نگذارد. و با توجه به وسعت موضوعات مطرح شده، اين سلسله مقالات طولاني خواهد بود انتظار اين است كه با مشاركت صاحب نظران، مطالب با متدهاي علمي جديد تطابق داشته باشد.
پيشاپيش به عرض ميرساند كه اين مطالب در چهار كتاب تدوين شده است كه جلد نخست زمينههاي پيدايش زبان تركي،تاريخچه واقوام مختلف ترك زبان تا قرن دهم ميلادي را در بر ميگيرد. در اين جلد فرهنگ و زبان تركي وجريان آنرا در آذربايجان به بررسي مينشيند.
جلد دوم « زبان ادبي مشترك ترك » را در بر ميگيرد كه اين موضوع گسترهي جغرافيايي آسياي ميانه تا اروپا را فراگرفته وفاصلهي زماني قرن 11 الي 16 را مورد بررسي قرار ميدهد.جلد سوم زبان تركي آذري را درمحدودهي جغرافيايي ايران وآذربايجان با اشارهاي از دوران كهن تا شكل گيري اين زبان در آذربايجان ومراحل مختلف آن تا قرن حاضر را دربرميگيرد. دراين جلد زبان ادبي آذربايجان با زبان جغتايي وآسياي صغير نيز با توجه به پيوند عميق وتاريخي اين زبانها مورد كنكاش قرار ميگيرد. جلد چهارم اين مجموعه به بررسي ومقايسهي اين زبانها از نظر واژگان،گرامر وديگر زمينهها ميپردازد كه شامل زبانهاي مختلف تركي، ازبكي، قرقيزي، تركمني، آذري، استانبولي، مجاري، فنلاندي و... ميباشد. تأكيد روي زبانهاي جغتايي،ازبكي،آذري و استانبولي شامل خصوصيات گفتاري متنوعي خواهد بود كه با تكيه برآثار برجستگان ادبي اين زمينهها ميسر ميباشد وهركسي را كه به زبانهاي تركي علاقمند باشد مسلماً به دنبال خود خواهد كشاند. از آثار زبانشناسان ترك، آذربايجان واروپا استفادههاي شايان توجهي دراين زمينه شده است. لازم به توضيح بيشتر نيست كه درهر زمينه منابع مورد استفاده ذكر شده و از اين منابع به وفور استفاده شده است ولازم است علاقمندان، اين منابع را نيز دقيقاً مورد مطالعه قراردهند و اين اثركه اينك در دست دارند صرفاً زمينه ساز مطالعات بيشتر خواهد بود ونيازهاي سادهي عزيزان را مرتفع خواهد ساخت.مسلماً ارائهي اطلاعات غني دراين مجموعه به دليل اينكه نظر براختصار بوده است نميتواند صورت گيرد فقط به نقاط عطف تاريخ تحولات زبان تركي بسنده شده است كه درعين حال سؤالات خوانندگان را هر چند با مراجعه به مؤاخذ ديگر بيپاسخ نخواهيم گذاشت مسلماً زبان و تاريخ زبان تركي نيز بررسيهاي جدي تر وعلمي تري است ودر آيندهاي كه به نظر زبانشناسان يكي از پنج زبان زندهي قرن بعدي درجهان خواهد بود چشم به تحقيقات و نوشتارهاي ارزندهي محققين دوختهايم كه روي ما را سفيد خواهند كرد
ماكه فقط راه خدمت به فرهنگ و زبان ملّتي بزرگوار با چنين گنجينهاي پربار و زوال ناپذير درپيش گرفتهايم تنگ چشمي خواهد بود كه ارزش اثر خود را محك بزنيم. اما اگر بتواند زمينه را براي طرح سؤالات و پاسخگويي به سؤالات اوليهي خوانندگان مهيا سازد به هدف خود نزديك شده است اگر ادعايي كردهايم اين ادعا از تعهدي بر ميخيزد كه راقم برگردن گرفته و نيازمند تحقيقات خستگي ناپذير و چندسالهاي ميباشدكه تازه آغاز نكرده اما تا آخر عمر ادامه خواهد داد.
مسلماً پرداختن به كاري چنين گسترده، حمايتي نيز نياز دارد وبه هرحال اين كارميبايستي آغاز ميگشت و خوشحاليم كه آغازگر اين امر بودهايم هرچند كه انديشمندان بزرگ ما پروفسور زهتابي، پروفسور نطقي، هيئت فرزانه وصديق وديگران جاده راكوبيده اند اما راه همچنان ناهموار است چراكه هنوز امكانات آكادميك، چاپ ونشر وحتي دستيابي به امكانات گستردهتر را نداريم. بااين حال چركنويس چنين عملي را ارائه مي نماييم. باشدكه درسالهاي آتي امكان آموزش زبان تركي در مدارس و دانشگاههاي ما فراهم گردد واين ميوه به ثمربرسد ان شاء...
بيشتر زبانشناسان جهان، زبان تركي و شيوههاي گوناگون گفتاري آنرا جزو زبانهاي آلتايي ميشمارند وپس از بررسيهاي طولاني زبانهاي تركي، مغولي، منچوري، تانگوز وفين ـ اوقور را از يك خانواده بحساب ميآورند.
ضمناً اين گروه زبانها، دريك خانوادهي بزرگتر و گستردهتر تحت عنوان زبانهاي اورال ـ آلتايي قرار ميگيرند.
اين گروه زبانها، پيوندي عميق ومحكم با يكديگر دارند و بررسي تاريخچهي يك زبان ازاين خانواده بدون اشاره به ديگران ميسر نخواهد بود و آنچه دراين زمينه بايد بدان اشاره كرد اينكه زبان تركي يا به عبارت صحيحتر زبانهاي تركي عليرغم تاريخ طولاني وگسترهي زماني 5000 ساله دركنار گسترهي جغرافيايي بينظيرش ازشرق آسيا تا قلب اروپا وآفريقا، اصالت گرامري خود را همچنان حفظ كرده است و به عنوان محافظه كارترين واصيلترين زبان شناخته شده است. وقتي به اهميت اين امر پي ميبريم كه تاريخ سراسر برخورد و اختلاط اقوام و ملل ترك رابا اقوام و ملل مختلف با درجه تمدنهاي گوناگون ازنظر بگذرانيم. تركان در داخل حكومتهاي متعددي وارد شده وخود امپراتوريهاي بزرگي تشكيل دادهاندكه در درون چارچوب حكومتي خويش زبانهاي بيگانه وغيرتركي نيز وجود داشته است. و جاي شگفت و شايد سرافرازي باشد كه تركان نه تنها با زبان ديگر اقوام مخالفتي نكردهاند،بلكه كمر همت به آفرينش ادبياتي غني بدان زبانها نيز بستهاند، با اينحال زبان مادري خويش را نيز با اصالت خود حفظ كرده و در جهت تكامل و غناي آن كوشيدهاند ودرهمين راه واژگان بسياري به ديگر زبانها وام داده و واژگاني نيز به عاريت گرفتهاند وهمين جاست كه دربررسيهاي تاريخي زبان تركي بايستي به اختلاط و امتزاج زبان تركي با زبانهاي هندي، عربي وفارسي و تأثير متقابل آنها نيز پرداخت. اتحاديههاي سياسي تركان كه دورهاي طولاني وپربار چندين هزار ساله را در بر ميگيرد شايد نصيب ديگر ملل جهان نگشته است. بيترديد در حيات حكومتي با فرهنگها و مدنيتهاي متفاوتي روبرو شده و در تماس بوده است و از اين حيث همواره شيوههاي تركي از گونهاي اصالت و برابري برخوردار بوده، با آنكه دست و دل بازانه به دادن واژگان خودي اقدام كرده و حتي از گرامر خويش بدانها ياد داده، اما اصالت بنيادين خود را در برخورد با مدنيتهاي ريشهدار نيز حفظ كرده است و به اصول گرامري ثابت خويش وفادارانه صادق مانده است. با ين مختصر رو به تحقيقات انديشمنداني ميكنيم كه ادعا كردهاند يكساني و يگانگي گرامري در همهي شيوههاي گفتاري زبانهاي تركي در طول هزارهها همچنان ثابت و استوار در پيش چشمان جهانيان مجسم است. دليل اين اصالت به انديشهي زبانشناسان به اصول بنيادين زبان تركي يا به گفتهي پرفسور « جعفر اوغلو »، «تاريخ دروني زبان» تركي برميگردد وتداوم آنرا ميتوان درتاريخ بروني اين زبان جستجو كرد كه درفصلهاي آتي بدان خواهيم پرداخت
بررسي تاريخ طولاني زبان و فرهنگ تركي كه دربين اصول علمي مربوط به توركولوژي جاي ارزندهاي را به خود اختصاص داده است كاري دشوار و خاص به شمار ميآيد چراكه هنوز مواد چنين تحقيقي به حد رضايت بخش گردآوري نشده است وبه گفتهي آلبرت سورل در اوايل قرن حاضر، هنوز نقاط گرهاي در تاريخ و جغرافي باز نشده است و هنوز قطبها در جغرافي و تركان در تاريخ به حد كافي و علمي شناخته نشدهاند و هنوز اطلاعات جامع تر دربارهي تركان را از خلال آثار همسايگان تركان كه از ارائه ي محترمانهي مواد تاريخي در اين زمينه مضايقه نكردهاند به دست آورد. در هر صورت هر چند كه از ميان خود تركان انديشمندان و زبانشناسان بزرگي ظهور كردهاند و كساني چون محمود كاشغري در هزار سال پيش از اين به گردآوري فرهنگ و بررسي زبانهاي تركي، آن هم به روشي كه امروزه نيز علمي به شمار ميآيد پرداخته است اما هنوز تلاش و تحقيق انديشمندان اروپايي داراي ارزشاند و بايستي به زحمات بيشائبهي آنان احترام نهاد.
http://anadilimjandilim.blogfa.com/post-3.aspx