عرفان سلیم زاده
14th June 2012, 12:37 PM
نقش جانداران در بقاء
چکیده:
در این رساله به نکاتی اشاره می کنیم و احتمالا منجر به کشف یه سری فرمول ها و دستور العمل های ساده میشه که بشر میتواند از انها برای حل معضلات زیست محیطی خود استفاده کند.
این راه حل ها در نوع خود جدید و متفاوت با دستور العمل هایی هستند که اجداد ما برای راحت تر زندگی کردن بر روی اکوسیستم خود پیاده می کردند.
امیدوارم بتوان با تکیه بر این رساله و فرهنگ سازی ان گامی دیگر برای دوستی با طبیعت برداریم و برای ایندگان زندگی را راحتر کنیم.
مقدمه:
امروزه بشر به دلیل سهل انگاری های اجداد خود بسیار بیشتر از قبل برای بقای خود می جنگد.افزایش 30 درصدی گاز های گلخانه ای نسبت به 100 سال پیش و گرمایش زمین ، الودگی ابهای سراسر کره زمین که همگی هدایای اقتصاد نفتی بودن و نابودی جنگل ها و اکوسیستم هایی که بودن انها را به ضرر خانه ها و شهر هایمان میدانیم.
اما همه ی این ها چه ربطی به بقای ما دارد؟
نفت باعث پیشرفت ما شده و اب های جهان نیز با چند مرحله تصفیه قابل شرب اند. جنگل ها هم با زمین های کشاورزی جایگذین می کنیم تا غذای بیشتری داشته باشیم.
پس مشکل کجاست...؟
بزارید از دید دانشمندان امروز جواب شما رو بدم.
مشکل اینجاست که ما تنها به بقای خود فکر میکنیم و یادمون رفته که صنعت امروز تنها بخشی از غذا و اب ما رو تهیه میکند.
ایا میدانید قبل از ساخته شدن شهر ها و خانه ها همه جا انواع و اقسام جانداران و گیاهان زندگی میکردند؟ این یک منطق ساده است! یک بچه هم این را می تواند حدس بزند.
وجود گیاهان یعنی وجود غذا برای گیاه خواران و وجود گیاه خواران هم هدیه ایست برای گوشت خواران.
انسان یک موجود گوشت خوار باهوش است ولی در اوایل زندگی خود نیز غار نشین بوده که نشان از خوی حیوانی خود دارد.
حیوانات برای ساخت زندگی خود به دامان طبیعت پناه می برند و از عناصری برای ساخت خود استفاده می کنن که میتواند غذایی برای جانداران دیگه مثل حشرات باشد.
ولی انسان امروز خانه های خود را از طبیعت نمی سازد بلکه از خود عناصر سازنده کره زمین که بسیار با دوام تر است می سازد.شاید این موضوع ناشی از ارزوی انسان که داشتن زندگی جاودانه است باشد.
به هر حال مشکلات از همین جا اغاز می شود. چون همه چیز حول محوری می چرخد که انسان سالهاست ان را نادیده گرفته و حتی فکر وجود ان تنش را می لرزاند!
محوری که طبیعت و حتی تکامل نیز به دور ان می چرخد. و ان زنجیره پیچیده ای از جانداران است که برای بقا به یکدیگر تکیه کردند.
انسان از همین می ترسد.چون سالهاست کمر به نابودی جاندارانی بسته که غیر مستقیم به انها تکیه کرده است.
البته موضوعی که این مسئله مهم را مخفی می کند این است که جانداران امروز ممکنه وابسته جاندارانی نباشند که نابودشان می کنند ولی اگر از برنامه ریزی های گذشته گان برای نابودی جانداران با خبر بشین خواهید دید که انها مسبب تمام سختی هایی هستند که شما دارین در زندگی تحمل می کنین.
البته اگر از انسان بپرسید که چرا این کار را می کند می گوید برای بقا خود و عزیزانش. و اگر ادم باهوشی باشید فورا به یک نکته پی می برید.
انسان امروز خود را در قبال نسل های اینده که هنوز پای خود را به این جهان نگذاشته اند هیچ گونه مسئولیتی را بر عهده نگرفته.
نفرت انگیز است! ولی حقیقتی تلخ است که تا امروز همگی خواسته یا ناخواسته ان را از اجداد خود به یدک کشیده ایم.
همه ی ما هر روز و هر ساعت و هر دقیقه در حال نابودی این جانداران هستیم و چون اثر این نابودی را در دوره زندگی خود حس نمی کنیم این کار را انجام می دهیم.
گلی را از باغچه پارک محل خود بکنید!
شما همین حالا جنایتی کردید که در اینده ای دور منجر به بد بختی هزاران انسان خواهد شد!
چرا؟
ان گل یک گیاه بود و از طریق فوتوسنتر برای خود قند می ساخت و هم زمان الودگی هوا رو جذب می کرد و اکسیژن تولید می کرد.اینو یک بچه ابتدایی هم می داند.
ولی ان چیزی که حتی یک استاد دانشگاه هم نمیدا ند این است که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم هزاران جاندار به این گیاه تکیه کرده اند و از ان سود می برند.
همه ی این جانداران در زمان ما زندگی نمی کنند و حتی ممکن است پای خود را نیز در جهان ما نگذاشته باشند ولی سود این گیاه به صورت غیر مستقیم به انها خواهد رسید.
مسئله فقط به تولیدات لحظه ای این گیاه ختم نمی شود. همین گل در زیست محیط ما می تواند به عنوان کاتالیزور باعث بهبود کار کرد گیاهان دیگر شود زیرا گیاهان گل دار نیز مانند دیگر جانداران با هم رابطه جنسی دارند. منتها این رابطه جنسی تنها باعث بهبود کیفیت میوه می شود.
زنبوری که بر روی این گل می نشیند تا از شیره ان تغذیه کند گرده ای نیز از ان بر میدارد و بر روی گل دیگری می نشیند و این گرده ها را انتقال می دهد.
البته خود این زنبود شیره این گل را به کندوی خود برده و به عنوان عسل ذخیره می کند تا برای تولید مثل و تغذیه لارو های زنبور از انها استفاده کند.زنبور عجب موجود دانایست! او با علم به اینکه نابودی جانداران چقدر می تواند بر روی زندگی او نیز تاثیر بگذارد نه تنها از نابودی ان اجتناب می کند بلکه با قبول مسئولیت اثراتی که بر اینده زمین می گذارد به بقای خود ادامه میدهد برعکس انسان.
بر گردیم به زندگی ان گل که ببینیم دیگر چه اثراتی بر روی زمین می گذارد.
گل بویی تولید می کند که تمام جانداران را مجذوب خود کرده. در واقع این بو ترکیبی از مواد شیمیایی هست که باعث تحریک مغز برای تولید هورمون های ارامش بخش در بدن جانداران می شود.
همین حالا یاد ان میوه ای افتادم که کیفیت ان وابستگی مستقیمی با همین گل داشت. یعنی ممکن است بوی گل همانند گرده اش که باعث بهبود کار درخت میوه می شد باعث بهبود کارکرد روح و روان ما بشود؟
می دونستید پزشکان اکثر بیماری های بدن ما را مرتبط با وضعیت روح و روان ما میدانند؟
بیماری هایی نظیر نازایی و حتی ناقص بودن نوزادان. یعنی ممکن است بوی همین گیاه بر بهبودی وضعیت جسمانی نسل های اینده اثر داشته باشد؟
پس دست نگه دارید و حداقل اگر گلی نمی کارید از تعداد انها نیز کم نکنید!
این تازه اولشه...[golrooz]
چکیده:
در این رساله به نکاتی اشاره می کنیم و احتمالا منجر به کشف یه سری فرمول ها و دستور العمل های ساده میشه که بشر میتواند از انها برای حل معضلات زیست محیطی خود استفاده کند.
این راه حل ها در نوع خود جدید و متفاوت با دستور العمل هایی هستند که اجداد ما برای راحت تر زندگی کردن بر روی اکوسیستم خود پیاده می کردند.
امیدوارم بتوان با تکیه بر این رساله و فرهنگ سازی ان گامی دیگر برای دوستی با طبیعت برداریم و برای ایندگان زندگی را راحتر کنیم.
مقدمه:
امروزه بشر به دلیل سهل انگاری های اجداد خود بسیار بیشتر از قبل برای بقای خود می جنگد.افزایش 30 درصدی گاز های گلخانه ای نسبت به 100 سال پیش و گرمایش زمین ، الودگی ابهای سراسر کره زمین که همگی هدایای اقتصاد نفتی بودن و نابودی جنگل ها و اکوسیستم هایی که بودن انها را به ضرر خانه ها و شهر هایمان میدانیم.
اما همه ی این ها چه ربطی به بقای ما دارد؟
نفت باعث پیشرفت ما شده و اب های جهان نیز با چند مرحله تصفیه قابل شرب اند. جنگل ها هم با زمین های کشاورزی جایگذین می کنیم تا غذای بیشتری داشته باشیم.
پس مشکل کجاست...؟
بزارید از دید دانشمندان امروز جواب شما رو بدم.
مشکل اینجاست که ما تنها به بقای خود فکر میکنیم و یادمون رفته که صنعت امروز تنها بخشی از غذا و اب ما رو تهیه میکند.
ایا میدانید قبل از ساخته شدن شهر ها و خانه ها همه جا انواع و اقسام جانداران و گیاهان زندگی میکردند؟ این یک منطق ساده است! یک بچه هم این را می تواند حدس بزند.
وجود گیاهان یعنی وجود غذا برای گیاه خواران و وجود گیاه خواران هم هدیه ایست برای گوشت خواران.
انسان یک موجود گوشت خوار باهوش است ولی در اوایل زندگی خود نیز غار نشین بوده که نشان از خوی حیوانی خود دارد.
حیوانات برای ساخت زندگی خود به دامان طبیعت پناه می برند و از عناصری برای ساخت خود استفاده می کنن که میتواند غذایی برای جانداران دیگه مثل حشرات باشد.
ولی انسان امروز خانه های خود را از طبیعت نمی سازد بلکه از خود عناصر سازنده کره زمین که بسیار با دوام تر است می سازد.شاید این موضوع ناشی از ارزوی انسان که داشتن زندگی جاودانه است باشد.
به هر حال مشکلات از همین جا اغاز می شود. چون همه چیز حول محوری می چرخد که انسان سالهاست ان را نادیده گرفته و حتی فکر وجود ان تنش را می لرزاند!
محوری که طبیعت و حتی تکامل نیز به دور ان می چرخد. و ان زنجیره پیچیده ای از جانداران است که برای بقا به یکدیگر تکیه کردند.
انسان از همین می ترسد.چون سالهاست کمر به نابودی جاندارانی بسته که غیر مستقیم به انها تکیه کرده است.
البته موضوعی که این مسئله مهم را مخفی می کند این است که جانداران امروز ممکنه وابسته جاندارانی نباشند که نابودشان می کنند ولی اگر از برنامه ریزی های گذشته گان برای نابودی جانداران با خبر بشین خواهید دید که انها مسبب تمام سختی هایی هستند که شما دارین در زندگی تحمل می کنین.
البته اگر از انسان بپرسید که چرا این کار را می کند می گوید برای بقا خود و عزیزانش. و اگر ادم باهوشی باشید فورا به یک نکته پی می برید.
انسان امروز خود را در قبال نسل های اینده که هنوز پای خود را به این جهان نگذاشته اند هیچ گونه مسئولیتی را بر عهده نگرفته.
نفرت انگیز است! ولی حقیقتی تلخ است که تا امروز همگی خواسته یا ناخواسته ان را از اجداد خود به یدک کشیده ایم.
همه ی ما هر روز و هر ساعت و هر دقیقه در حال نابودی این جانداران هستیم و چون اثر این نابودی را در دوره زندگی خود حس نمی کنیم این کار را انجام می دهیم.
گلی را از باغچه پارک محل خود بکنید!
شما همین حالا جنایتی کردید که در اینده ای دور منجر به بد بختی هزاران انسان خواهد شد!
چرا؟
ان گل یک گیاه بود و از طریق فوتوسنتر برای خود قند می ساخت و هم زمان الودگی هوا رو جذب می کرد و اکسیژن تولید می کرد.اینو یک بچه ابتدایی هم می داند.
ولی ان چیزی که حتی یک استاد دانشگاه هم نمیدا ند این است که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم هزاران جاندار به این گیاه تکیه کرده اند و از ان سود می برند.
همه ی این جانداران در زمان ما زندگی نمی کنند و حتی ممکن است پای خود را نیز در جهان ما نگذاشته باشند ولی سود این گیاه به صورت غیر مستقیم به انها خواهد رسید.
مسئله فقط به تولیدات لحظه ای این گیاه ختم نمی شود. همین گل در زیست محیط ما می تواند به عنوان کاتالیزور باعث بهبود کار کرد گیاهان دیگر شود زیرا گیاهان گل دار نیز مانند دیگر جانداران با هم رابطه جنسی دارند. منتها این رابطه جنسی تنها باعث بهبود کیفیت میوه می شود.
زنبوری که بر روی این گل می نشیند تا از شیره ان تغذیه کند گرده ای نیز از ان بر میدارد و بر روی گل دیگری می نشیند و این گرده ها را انتقال می دهد.
البته خود این زنبود شیره این گل را به کندوی خود برده و به عنوان عسل ذخیره می کند تا برای تولید مثل و تغذیه لارو های زنبور از انها استفاده کند.زنبور عجب موجود دانایست! او با علم به اینکه نابودی جانداران چقدر می تواند بر روی زندگی او نیز تاثیر بگذارد نه تنها از نابودی ان اجتناب می کند بلکه با قبول مسئولیت اثراتی که بر اینده زمین می گذارد به بقای خود ادامه میدهد برعکس انسان.
بر گردیم به زندگی ان گل که ببینیم دیگر چه اثراتی بر روی زمین می گذارد.
گل بویی تولید می کند که تمام جانداران را مجذوب خود کرده. در واقع این بو ترکیبی از مواد شیمیایی هست که باعث تحریک مغز برای تولید هورمون های ارامش بخش در بدن جانداران می شود.
همین حالا یاد ان میوه ای افتادم که کیفیت ان وابستگی مستقیمی با همین گل داشت. یعنی ممکن است بوی گل همانند گرده اش که باعث بهبود کار درخت میوه می شد باعث بهبود کارکرد روح و روان ما بشود؟
می دونستید پزشکان اکثر بیماری های بدن ما را مرتبط با وضعیت روح و روان ما میدانند؟
بیماری هایی نظیر نازایی و حتی ناقص بودن نوزادان. یعنی ممکن است بوی همین گیاه بر بهبودی وضعیت جسمانی نسل های اینده اثر داشته باشد؟
پس دست نگه دارید و حداقل اگر گلی نمی کارید از تعداد انها نیز کم نکنید!
این تازه اولشه...[golrooz]