golden3
4th June 2012, 12:54 PM
طرح امنیت اجتماعی به ایستگاه جدید رسید:
ممنوعیت کراوات؛بازگشت عجیب به آرشیو قوانین
با اینکه همه میگویند کار فرهنگی با بگیر و ببند جور در نمیآید، چند روزی است که طرح امنیت اجتماعی به نقطهای رسیده که به زعم بسیاری، از فرط عجیب بودن بیسابقه است. ماموران نیروی انتظامی با شروع روز راهی مغازههایی میشوند که کراوات میفروشند؛ گویی هنوز پتانسیل طرحهای بسیاری در دور و اطرافمان وجود دارد که از آن بیخبریم!
به گزارش افکارنیوز به نقل از تابناک، سالهاست که تقریبا تمامی شهرهای کشورمان با فرارسیدن فصل گرما (گاهی هم فصل سرما) شاهد طرحهای فصلی نیروی انتظامی شده و همه جا صحبت از پوششهای نامناسب به میان میآید تا کسی یادش نیاید که میشد راهکار دیگری به جز این هم به کار برد؛ گویا فعلا قرار نیست چه بپوشیم جایگزین چه نپوشیم شود و در نگاه سلبی به مقوله پوشش تغییری ایجاد شود.
این در حالی است که به تازگی در بحبوحه طرحی که همیشه مخالفینی بسیار جدی به خود میدیده، مقولهای به اجرا رسید که از فرط عجیب بودن برای بسیاری غیرقابل باور بود؛ در زمانهای که برخی از سابقون از احتمال مذاکره با آمریکا سخن به میان میآورند، برخی دوستان در نیروی انتظامی به سراغ ممنوعیتی رفتند که بعد از انقلاب وضع شده بود و طی سالیان متمادی هیچ مقامی ضرورت احیای آن را احساس نکرده بود الا امسال که روسای اداره اماکن نیروی انتظامی به یکباره پی به قانونی نبودن آن بردند و طرح امنیت اجتماعی را به سمت کراوات فروشیها تغییر مسیر دادند.
ظاهر ماجرا به اندازای ساده و دم دستی طراح شده که کمتر کسی سعی در نقد ماجرا داشته باشد تا شاید سوالات طرح شود و بانیان طرح نقد شوند؛ به عنوان مثال بپرسیم آیا کراوات تا به حال ممنوع نبوده؟ اگر بوده قصور از جانب چه افرادی منجر به اجرای طرحی شده که هم هزینههای مالی زیادی دارد و هم تبعات جانبی بسیاری در پی خواهد داشت؟
و بپرسیم که آیا عقوبتی در انتظار مقصرین عدم مقابله با این ممنوعه و به نوعی مروجین آن هست یا این بار هم سیل بند در انتهای مسیر سیل بسته خواهد شد؟ درست مثل ایام نزدیک به شروع طرحهای فصلی که برخی از سیل بد حجابی و بیبندباری (!) در جامعه سخن به میان میآورند تا فارغ از اینکه برای مقابله با سیل باید به سراغ سر منشا رفت، سیل بندی ساخته شود که کارکرد کوتاه مدت دارد!
مدت ها بود که چشممان به دیدن تصاویری از این دست در بروشورهای تبلیغاتی تولیدی های مختلف لباس مردانه عادت کرده بود؛ آیا همه این سالها تخلفی در حال انجام بوده که از دید همه مجریان قانون پنهان مانده یا اخیرا تصمیم جدیدی اتخاذ شده که رویکرد قانونی اینقدر متفاوت شده است؟!
جالب اینجاست که موضوعی مانند کراوات سالهاست که به فراموشی سپرده شده بود و نه سابقهای برای طرح دوباره آن در دسترس است و نه حتی پشتوانه قانون جدید، بازنگری، تایید و طرح خاصی برای در دستور کار قرار دادن آن میتوان یافت تا طرح آغاز شده مجالی برای تامل داشته باشد؛ اینقدر بداهه که حتی خود مجریان هم انگیزهشان برای مراجعه به آرشیو قوانین را بیان نمیکنند!
بدین ترتیب موضوعی که مشمول زمان شده و دیگر به شدت عادی محسوب میشد، به یک باره و به حکم بازخوانی یک مقام مسئول در تاریخچه قوانین، به صدر اعمال یک نیروی تخصصی میرسد و اینقدر جدی گرفته میشود که حتی مغازههایی که فاکتورشان تصویر کراوات زده دارد مجبور به اصلاح این بیقانونی شوند و لابد همه بخش خصوصی که نگهبانان و دربانانشان از این ممنوعه بهره میبرند، به اصلاحات روی بیاورند!
اینجاست که خواهناخواه پرسشگری به اذهان تحمیل میشود که پس پتانسیل بالای میهنی که همیشه در جایگزینی گرههای غربی در جامعه مثال زده میشود کجاست که برخورد قهری در دستور قرار گرفته؟ آیا جایگزینی برای کراوات مشکل ساز (!) اندیشیدهاید یا صرفا نگاه حذفی دارید؟ و آیا اولویت دیگری در موارد قانونی مغفول وجود نداشت که این قانون به ظاهر خنثی بازخوانی شد و به اجرا رسید؟
سوالاتی که اگر طرح شوند، شیب جدی تری به خود خواهند گرفت تا بپرسیم:
مگر نه اینکه نیروی انتظامی و به عبارتی بهتر پلیس، یک نیروی تخصصی است، آیا برای جمع کردن کراوات نمیشد از این نیروی تخصصی که برای موارد بسیار مهمتر کارایی دارد بهره نجست و مثلا از طریق اتحادیههای اصناف و نهایتا رسانهها به احیا و حتی اجرای قانون همت گمارد؟
آیا اجرای هر ساله طرحهایی چون مبارزه با بد حجابی تا این اندازه موفق بوده که آن را به مواردی چون جمع آوری کراوات تسری میدهید؟
آیا اگر زمانی دوباره به آرشیو قوانین مراجعه کردید و مثلا تصمیم بر احیای مقابله با آستین کوتاه و شلوار جین گرفتید، دوباره راهکار اولتان گردآوری محصولات مغازهها خواهد بود یا اجبارهای فراموش شدهای از این دست را میشود به تدریج لحاظ کرد که سرمایه گذاری یک نفر به ناگاه حکم توقیف نخورد؟
و اینکه آیا رضایتمندی مردم از طرحهایتان را سنجیدهاید؟ اگر نه، دست کم یک بار ممکن الخطا بودنتان را آزمایش کنید تا شاید مانع از شکل گیری یک استقرای غلط شود.
ممنوعیت کراوات؛بازگشت عجیب به آرشیو قوانین
با اینکه همه میگویند کار فرهنگی با بگیر و ببند جور در نمیآید، چند روزی است که طرح امنیت اجتماعی به نقطهای رسیده که به زعم بسیاری، از فرط عجیب بودن بیسابقه است. ماموران نیروی انتظامی با شروع روز راهی مغازههایی میشوند که کراوات میفروشند؛ گویی هنوز پتانسیل طرحهای بسیاری در دور و اطرافمان وجود دارد که از آن بیخبریم!
به گزارش افکارنیوز به نقل از تابناک، سالهاست که تقریبا تمامی شهرهای کشورمان با فرارسیدن فصل گرما (گاهی هم فصل سرما) شاهد طرحهای فصلی نیروی انتظامی شده و همه جا صحبت از پوششهای نامناسب به میان میآید تا کسی یادش نیاید که میشد راهکار دیگری به جز این هم به کار برد؛ گویا فعلا قرار نیست چه بپوشیم جایگزین چه نپوشیم شود و در نگاه سلبی به مقوله پوشش تغییری ایجاد شود.
این در حالی است که به تازگی در بحبوحه طرحی که همیشه مخالفینی بسیار جدی به خود میدیده، مقولهای به اجرا رسید که از فرط عجیب بودن برای بسیاری غیرقابل باور بود؛ در زمانهای که برخی از سابقون از احتمال مذاکره با آمریکا سخن به میان میآورند، برخی دوستان در نیروی انتظامی به سراغ ممنوعیتی رفتند که بعد از انقلاب وضع شده بود و طی سالیان متمادی هیچ مقامی ضرورت احیای آن را احساس نکرده بود الا امسال که روسای اداره اماکن نیروی انتظامی به یکباره پی به قانونی نبودن آن بردند و طرح امنیت اجتماعی را به سمت کراوات فروشیها تغییر مسیر دادند.
ظاهر ماجرا به اندازای ساده و دم دستی طراح شده که کمتر کسی سعی در نقد ماجرا داشته باشد تا شاید سوالات طرح شود و بانیان طرح نقد شوند؛ به عنوان مثال بپرسیم آیا کراوات تا به حال ممنوع نبوده؟ اگر بوده قصور از جانب چه افرادی منجر به اجرای طرحی شده که هم هزینههای مالی زیادی دارد و هم تبعات جانبی بسیاری در پی خواهد داشت؟
و بپرسیم که آیا عقوبتی در انتظار مقصرین عدم مقابله با این ممنوعه و به نوعی مروجین آن هست یا این بار هم سیل بند در انتهای مسیر سیل بسته خواهد شد؟ درست مثل ایام نزدیک به شروع طرحهای فصلی که برخی از سیل بد حجابی و بیبندباری (!) در جامعه سخن به میان میآورند تا فارغ از اینکه برای مقابله با سیل باید به سراغ سر منشا رفت، سیل بندی ساخته شود که کارکرد کوتاه مدت دارد!
مدت ها بود که چشممان به دیدن تصاویری از این دست در بروشورهای تبلیغاتی تولیدی های مختلف لباس مردانه عادت کرده بود؛ آیا همه این سالها تخلفی در حال انجام بوده که از دید همه مجریان قانون پنهان مانده یا اخیرا تصمیم جدیدی اتخاذ شده که رویکرد قانونی اینقدر متفاوت شده است؟!
جالب اینجاست که موضوعی مانند کراوات سالهاست که به فراموشی سپرده شده بود و نه سابقهای برای طرح دوباره آن در دسترس است و نه حتی پشتوانه قانون جدید، بازنگری، تایید و طرح خاصی برای در دستور کار قرار دادن آن میتوان یافت تا طرح آغاز شده مجالی برای تامل داشته باشد؛ اینقدر بداهه که حتی خود مجریان هم انگیزهشان برای مراجعه به آرشیو قوانین را بیان نمیکنند!
بدین ترتیب موضوعی که مشمول زمان شده و دیگر به شدت عادی محسوب میشد، به یک باره و به حکم بازخوانی یک مقام مسئول در تاریخچه قوانین، به صدر اعمال یک نیروی تخصصی میرسد و اینقدر جدی گرفته میشود که حتی مغازههایی که فاکتورشان تصویر کراوات زده دارد مجبور به اصلاح این بیقانونی شوند و لابد همه بخش خصوصی که نگهبانان و دربانانشان از این ممنوعه بهره میبرند، به اصلاحات روی بیاورند!
اینجاست که خواهناخواه پرسشگری به اذهان تحمیل میشود که پس پتانسیل بالای میهنی که همیشه در جایگزینی گرههای غربی در جامعه مثال زده میشود کجاست که برخورد قهری در دستور قرار گرفته؟ آیا جایگزینی برای کراوات مشکل ساز (!) اندیشیدهاید یا صرفا نگاه حذفی دارید؟ و آیا اولویت دیگری در موارد قانونی مغفول وجود نداشت که این قانون به ظاهر خنثی بازخوانی شد و به اجرا رسید؟
سوالاتی که اگر طرح شوند، شیب جدی تری به خود خواهند گرفت تا بپرسیم:
مگر نه اینکه نیروی انتظامی و به عبارتی بهتر پلیس، یک نیروی تخصصی است، آیا برای جمع کردن کراوات نمیشد از این نیروی تخصصی که برای موارد بسیار مهمتر کارایی دارد بهره نجست و مثلا از طریق اتحادیههای اصناف و نهایتا رسانهها به احیا و حتی اجرای قانون همت گمارد؟
آیا اجرای هر ساله طرحهایی چون مبارزه با بد حجابی تا این اندازه موفق بوده که آن را به مواردی چون جمع آوری کراوات تسری میدهید؟
آیا اگر زمانی دوباره به آرشیو قوانین مراجعه کردید و مثلا تصمیم بر احیای مقابله با آستین کوتاه و شلوار جین گرفتید، دوباره راهکار اولتان گردآوری محصولات مغازهها خواهد بود یا اجبارهای فراموش شدهای از این دست را میشود به تدریج لحاظ کرد که سرمایه گذاری یک نفر به ناگاه حکم توقیف نخورد؟
و اینکه آیا رضایتمندی مردم از طرحهایتان را سنجیدهاید؟ اگر نه، دست کم یک بار ممکن الخطا بودنتان را آزمایش کنید تا شاید مانع از شکل گیری یک استقرای غلط شود.