PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : بحث شما چه راهکاری ارائه می دهید ؟



نارون1
3rd June 2012, 07:12 PM
سلام

با دقت این مطلب رو در نظر بیارید و یک راهکار ارائه بدین........


یک زوج جووان به یک روانشناس مراجعه میکنن :

مرد مطرح میکنه که زن من بدون اجازه من بیرون میره ، درحالی که اگه یه ذره معتقد باشه میدونه که بدون اجازه من نباید بیرون بره ....

همسرش میگه : آخه مگه چه اشکالی داره من به دیدن خواهر مادرم برم ......مگه بیرون رفتن زن گناهه ؟

روانشناس میگه چه چیزی شما رو نگران میکنه که اگه همسرتان چندساعت بیرون از منزل باشه ؟

مرد : مگه نمیدونین جامعه پر از فساد اخلاقیه ، این خانوم سرو گوشش میجنبه ، همش من تذکر میدم ولی باز هم میبینم که در بیرون رفتارش طوریه .....با همه زود جوش میخوره ، طوری که فکر میکنم مسائلی پنهانی وجود داره که زندگی من را در معرض خطر قرار داده

زن : خجالت نکش یک دفعه بگو من با کسی ارتباط دارم دیگه...........



.................................................

به نظر شما مشکل و مساله چیست ؟؟؟ راهکار شما برای این زوج جوان چیه ؟؟




ممنون

محسن آزماینده
3rd June 2012, 07:25 PM
سلام

من طلاق را پیشنهاد میدم

چون زن و مرد از 2 جنس جدا از هم هستند

حتی اگر در این مورد با هم به تفاوق برسند،باز اختلافات دیگری در زندگی شان پیش می آید

نارون1
3rd June 2012, 07:35 PM
سلام

من طلاق را پیشنهاد میدم

چون زن و مرد از 2 جنس جدا از هم هستند

حتی اگر در این مورد با هم به تفاوق برسند،باز اختلافات دیگری در زندگی شان پیش می آید


بالاخره این جنس جدا با هم ازدواج کردن .......تو زندگی مشترک هم مسائلی پیش میاد

طلاق آخرین مرحله هست.....و دقت کنین که این زوج مراجعه کردن برای رفع مشکل اگه بشه

به نظر شما چه مسئله ای این بین هست ؟؟ چه پیشنهادی برای طرفین دارین........چه صحبتهایی برای طرفین دارین؟

محسن آزماینده
3rd June 2012, 07:40 PM
بالاخره این جنس جدا با هم ازدواج کردن .......تو زندگی مشترک هم مسائلی پیش میاد

طلاق آخرین مرحله هست.....و دقت کنین که این زوج مراجعه کردن برای رفع مشکل اگه بشه

به نظر شما چه مسئله ای این بین هست ؟؟ چه پیشنهادی برای طرفین دارین........چه صحبتهایی برای طرفین دارین؟

شوهر به همسرش مشکوکه

اگر این مورد تمام شود،باز شوهر مشکوک خواهد ماند

شک چیزی است که با رسیدن به یقین تمام میشود.

باز نمیشود جواب کاملی داد

باید عرف جامعه و فرهنگ خانوادگی طرفین را در نظر گرفت

ولی باید این مورد را هم در نظر گرفت که خود شوهر نیز در همان جامعه ای زندگی میکند که پر از فساد است

ولی اگر واقعا رفتار خانم مشکوک و دور از فرهنگ خانوادگی مرد باشد،من حق را به مرد می دهم.چون خانم با قبول شرایط مرد مرد حاضر به ازدواج شده است

نازخاتون
3rd June 2012, 07:45 PM
البته بستگی داره که این آقا آیا خطایی رو از این خانم دیده یا خیر یا تحت تاثیر تعصب داره این حرف رو می زنه....
آیا وقتی این خانم از خونه به قصد منزل اقوام خارج می شه آیا واقعا به اونجا می ره یا خیر ... ایا آقا قبلا دروغی در این رابطه از خانم شنیده یا خیر ؟
آیا جامعه رو بهانه می کنه یا واقعا نگران جامعه اس ...
همه اینها بر می گرده به عدم شناخت کافی طرفین از یکدیگر.....

اگر این خانم سلامت اخلاقی داره ... این آقا احتمالا مشکل بدبینی داره و باید درمان بشه .. البته این هم با چند تا سوال از خانم و خود آقا قابل تشخیصه ...

elinaaa
3rd June 2012, 07:56 PM
اگه مشکل مرد فقط اجازه خواستن زنشه خوب چه اشکالی داره که زن از شوهرش اجازه بگیره و به مرور اعتماد شوهرشو جلب کنه یا اینکه اکثر اوقات با شوهرش بره بیرون...اما اگه بدبینی مشکل این آقاست به همین راحتی ها نمیشه باهاش کنار اومد...البته به شرطیکه تو رفتارهای زن واقعا مشکلی نباشه...

Majid_GC
3rd June 2012, 07:58 PM
تا حدود زیادی مشکل از جهان بینی و نگرش مرد هست !

به نظر من باید تا حد زیادی به جای اینکه شک این آقا برطرف بشه مشکوک بودن این آقا مورد بحث قرار بگیره که چه زمینه های خانواده ای باعث بدبینی این آقا شده است و سعی در تغییر نگرش ایشون صورت بگیره

طلاق هم به نظرم نه تنها راه حل نیست بلکه پاک کردن صورت مسئله هست چون که شک کردن یه بیماری هست

حتی اگر خانوم مشکل داشته باشه نباید اجازه ی ورود شک به ذهن را داد !

هر چند علاوه بر این ها به خانوم توصیه بشه که خروجش رو به آقا اطلاع بده !

نارون1
3rd June 2012, 08:07 PM
مرد فکر میکنه امکانش هست که همسرش رابطه نامشروعی داشته باشه........

چون میگه با همه زود جوش میخوره ....... امکان داره زن صحبت خاصیم نکرده باشه ولی........

شما تقریبا مشکل رو پیدا میکنی........ چنانچه بخواید پیشنهای بدین ........ چه چیزهایی رو به مرد میگین یا حتی به زن ؟؟؟

محسن آزماینده
3rd June 2012, 08:10 PM
مرد فکر میکنه امکانش هست که همسرش رابطه نامشروعی داشته باشه........

چون میگه با همه زود جوش میخوره ....... امکان داره زن صحبت خاصیم نکرده باشه ولی........

شما تقریبا مشکل رو پیدا میکنی........ چنانچه بخواید پیشنهای بدین ........ چه چیزهایی رو به مرد میگین یا حتی به زن ؟؟؟

اولین چزی که ازش میپرسم:

چه چیزی باعث شده همچین فکری کنید

آیا رفتاری به چشم دیده اید؟؟

حرفی پشت سر همسرش شنیده؟؟؟

قبل از ازدواج هم همین رفتار را داشت و با همه زود جوش میخورد؟؟؟

در آخر هم کسی که رفتارش نامشروع باشد،با یک نفر جوش میخورد نه با همه

*مینا*
3rd June 2012, 08:41 PM
سلام
من فکر می کنم مشکل به گذشته این مرد برمی گرده ، به گذشته ی خودش و روابطی که قبلا با جنس مخالف داشته ، بهتره خاطراتش تو این زمینه بررسی بشه ... (شکش یکمی زیادی شکه دیگه ، اونم به همسرش !! )

Joseph Goebbels
3rd June 2012, 09:15 PM
سلام
من فکر می کنم مشکل به گذشته این مرد برمی گرده ، به گذشته ی خودش و روابطی که قبلا با جنس مخالف داشته ، بهتره خاطراتش تو این زمینه بررسی بشه ... (شکش یکمی زیادی شکه دیگه ، اونم به همسرش !! )

کاملا با نظرتون موافقم [golrooz]

تمام مشکلاتی که افراد با خودشون دارند ، به نوعی در ارتباط با گذشته است .

غزل بارون
3rd June 2012, 09:33 PM
کاملا با نظرتون موافقم [golrooz]

تمام مشکلاتی که افراد با خودشون دارند ، به نوعی در ارتباط با گذشته است .

به نظر من هم ایشون بدلیل خاطراتی که قبلا داشتن به این صورت عمل میکنن و اینکه عدم اعتماد باعث رنجش و بدبینی شده اگر خانم گهگاهی به زبان بیاره که کجا میره و با کی میره ممکن هست این بدبینی از بین بره عدم اعتماد باعث میشه رابطه از هم بپاشه

Admin
3rd June 2012, 09:35 PM
زن باید به درخواست مرد اهمیت بده و مرد باید از شکاکی خودش کم کنه و به خانمش اعتماد بیشتری داشته باشه.

فکر می کنم چنین زندگی ای با آشنایی غیر معقول شروع شده که مرد به زنش اعتماد کافی نداره و اگه مرد سوء ظن بیش از حد داشته باشه می تونه دلیل بر بیماری یا وسواس روانی باشه.

در هر صورت زندگی مشترک یعنی به حرف و نظر هم احترام گذاشتن و برای زندگی مشترک باید دو نفر به یک نسبت در یک جهت تغییر کنند تا بتونن با هم زندگی کنن.

مثلا زن باید برای رفتن به هر جا از شوهرش اجازه بگیره و اون رو در جریان بذاره حتی اگه خونه مادرش میره ، اینجوری می تونه اعتماد مرد رو نسبت به خودش جلب کنه.

همچنین مرد هم باید به همسرش اعتماد داشته باشه و با درخواست های معقولش ( مثلا دیدن خانواده اش ) به راحتی موافقت کنه و در اکثر موارد حتی اون رو همراهی هم بکنه...

در هر صورت مشکل این دو زوج فکر می کنم خود خواهی دو طرفه است و اینکه در مقابل تغییر هر دو مقاومت می کنن که اشتباهه...

Admin
3rd June 2012, 09:44 PM
شما تقریبا مشکل رو پیدا میکنی........ چنانچه بخواید پیشنهای بدین ........ چه چیزهایی رو به مرد میگین یا حتی به زن ؟؟؟

پیشنهاد من اینه که ابتدا نحوه ی آشنایی این دو طرف پرسیده بشه. تا مشخص بشه دلایل مرد قانع کننده است یا نه ...

مثلا ممکنه خانم یک دختر خیابانی بوده و قبلش با 10 تا پسر دیگه آشنا بوده و داشتن دوست پسر براش مسئله ای عادی باشه.

اگر نحوه ی آشنایی معقول نبوده و خانم سابقه ی بدی داشته خب مطمئن میشیم که ایرادی هست که مرد اینقدر حساسه.

اگر نحوه ی آشنایی معقول بوده و ازدواج از طریق خانواده ها انجام شده پس دلیل مرد بیشتر سوء ظن می تونه باشه و رفتار زن هم این مورد رو در اکثر مواقع تشدید کرده که میشه به مرور با دستورهایی که باعث جلب اعتماد طرفین میشه مشکل رو حل کرد.

مثلا به مرد اطمینان داده بشه که همسرش نه در گذشته و نه در حال مشکلی نداشته و واقعا پاکه.

و هم به زن توصیه بشه که به درخواست های معقول همسرش احترام بذاره و سعی نکنه خودش رو تافته ای جدا بافته بدونه و یا همان روند زندگی مجردی رو بخواد در زندگی مشترک ادامه بده.

حتی در اسلام هم آمده که زن تابع مرد هست و حتی برای رفتن به مسجد هم باید از شوهرش اجازه بگیره.

پس فکر میکنم اگر جوون ها در زندگی خودشون کمی به دستورهای اسلام عمل کنن می تونن دست خدا رو در زندگی خودشون ببینن.

Majid_GC
3rd June 2012, 09:57 PM
به غیر از این موضوع

به نظرتون این مشکل جامعه ی ما نیست

که هرگاه می بینیم یه دختر با یه پسر داره حرف میزنه

اول فکر میکنیم که این دو نفر آدم های سالمی نیستند

بعد متهم شون میکنیم که روابط نادرست دارند

این ها همش بخاطر افکار نادرستی هست که جامعه در هر یک از افراد به وجود میاره و البته کسانی هم که مسئولیت تربیت این جامعه هستند

با اشاعه دادن برخی حقوق افراطی مرد باعث تشدید حس خودپرستی و خودستایی می شوند تا اونجایی که یکی از ملاک ها برای ازدواج برای فرد میشه اینکه زنش قبلا با مردی صحبت نکرده باشه!!!!

ساناز فرهیدوش
3rd June 2012, 09:58 PM
سوء ظن و بدگمانی چیزی فراتر از این صحبت هاست که به فرد بگوییم صرفا چنین نظری نداشته باشد .
بیشتر حالت یک فکر آزار دهنده هست در ذهن خانم یا اقا هست که فکر می کند همسرش با دیگران رابطه ** دارد .
و حتی خانواده فرد هم می خواهند او را در چنین مسیری سوق داده یا فرد به دلیل خود کم بینی تصور می کند هم قصد دارند بر علیه او آشوب کنند .
دوستان طلاق را پیشنهاد دادند در صورتی که ما در اامر مشاوره هدف حفظ کیان خانواده را داریم پس به ارائه راهکار بپردازیم .
ا هر ادمی دارای یک نقطه ی امن هست که خود ، ا عزیزان و چیزهای مه مرا در آن قرار می دهد . این اقا در عین حال که سوء ظن دارد ، نقطه ی امن خود را در خطر دیده و احساس خطر می کند و فکر می کند دائما همسرش را فردی می خواهد غصب کند .
در این جا دو موقعیت وجود دارد :
فرد به مشاوره می رود و حالت دوم همسر می خواهد یکبار او را تغییر دهد که میسر نیست !
در حالت اول بسیار بعید هست که فرد بپذیرد خود مشکل دارد !! وسواس فکری که فرد را عذاب می دهد می باید زیر نظر روان پزشک و در عین حال روان شناس بالینی به درمان بپردازد .
در هر حال موقعیت فرد باید به صورت حرفه ایی بررسی شود چرا که بسیاری از اتفاقات ناگوار ناشی از همین شک هاست .
به طور موقت هم می باید از انجام دادن کارهایی که فرد را تحریک می کند اجتناب کرد . لجبازی نکرد . به طور مستقیم فرد را مورد نکوهش قرار نداد .
با یکدیگر با هم دلی و کمی مدارا که البته سخت هست اگر واقعا قصد ادامه زندگی دارند طی کرد .

نارون1
3rd June 2012, 10:42 PM
آیا این امکان هم میتونه وجود داشته باشه که مرد از مفهوم ارتباط تصور درستی نداشته باشد......؟؟؟

حدود و انواع ارتباط با دیگران به نظر شما چطور می باشد ؟؟؟ شما چطور این مفهوم را برای ایشان روشن می کنید ؟؟



ممنون از نظرات شما......[golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz]

ساناز فرهیدوش
3rd June 2012, 11:54 PM
درک درست از ارتباط در ذهن در صورتی قابل بررسی هست که فرد مورد نظر در شرایط نرمال باشد .

البته فرهنگی که فرد با آن جامعه پذیر هم شده قابل بحث هست . آزادی . ارتباط و مفاهیمی که فقط در ذهن فرد و خرده فرهنگ وی شناخته شده هست .
یه اشتباه ما اینه که می خواهیم اصطلاحا با یه حمله چریکی همه چیز رو تمام کنیم .
حالت بر عکس این هم وجود داره افا از خانه خارج می شود خانم همواره به او شک داره !!1 یا اینکه هر اتفاقی رخ می ده فکر می کنه خانوادش بهش یاد دادن اینا میشه خرده رفتار هایی که فرد تو ذهنش و از محیط اطذافش فرا گرفته !!!
یه جایی هم هست که اقا می خواد خودی نشون بده و خودش رو مطرح کنه و بگه سکان زندگی دست من هست ها !! بدون رئیس کیه !
این اتفاق خب بیشتر تو زندگی های نو پا هست . البته بحث اعتماد . تمیز سو ظن بیمار گونه و خودنمایی در بررسی های واقعی و تخصصی قابل تشخیص هست .
و در هر صورت با تمام این اوصاف توضیحات بیشتر و بررسی تخصصیو واقع گرایانه در دنیای واقعی خیلی مهم هست .

bidmeshk
4th June 2012, 12:20 AM
رابطه میتواند حدود و شرایت متفاوتی داشته باشد
اما اکثر مرد ها تمام رابته های یک زن را با یک مرد نادرست تلقی میکنند یا اگر اینتور نباشد دست کم مثل پدر و برادران من مردان جامعه را خطر ناک میدانند هر چند من به این نتیجه رسیده ام که میتوان جامعه رو تربیت کرد و اگر اجتماع های کوچک درست انتخاب شوند رابطه یه زن با مرد در ان جامعه نتنها مخرب (برای هردو) و ترسناک( برای زن) نیست بلکه سازنده هم هست

اما در این زوج چند چیز مشکل ساز است البته از دید من
یکی بی احترامی به وجود دیگری در زندگی مشترک به صورتی که زن بی اطلاع شوهر ( نمیگم بی اجازه) بیرون میره و مرد که به این صراحت مشکل رو معطوف به حق خودش میکنه
بی اعتمادی مرد نسبت به زندگیش و زنش و احتمالا دید نادرست مرد از یک رابطه ناسالم
و البته رفتار های زن که به احتمال زیاد باعث تشدید این بی اعتمادی شده

راهکار : هردو نفرشون باید مشاوره بشن
یه چیز دیگه اینکه مشاوره رفتن زوج ها ( چه جوان چه نا جوان) هنوز خوب جا نه افتاده

mamadshumakher
4th June 2012, 10:56 AM
نظر منم اینه که کمی گذشت میتونه خیلی از مسائل رو حل کنه.اینا گذشت مربوظ به زن میشه.مرد نمیتونه بگه من از حقم میگذرم و نیازی نیست به من اطلاع بدی بلکه زن باید کوتاه بیاد از اصرار بدون اطلاع بیرون رفتنش و با یه اطلاع کوچیک به همسرش مشکل رو ریشه ای نکنه.

و در مرحله ی بعد باید این دو نفر جدا مشاوره بشن.زن باید مسائلی رو یاد بگیره که این حق مرد هست که به همسرش اجازه بده یا نده.
و همینطور مرد مشاوره بشه که خیلی حرف زشتی هست که برخورد گرم همسرش رو به معنای بدی بکشونه.
اما اگه کمی پابندی به اعتقادات دینی داشته باشن تمام مشکلاتشون حل میشه.

نارون1
4th June 2012, 11:11 AM
در اینجا مرد مورد مشاوره قرار میگیره ، همه جوانب فرد بررسی میشه ، سوءظن فرد از کجا شروع شده ..... آیا نشان از بیماری پارانویا وجود داره یا نه.......

لازم به ذکر است که بیماری پارانویا با وسواس تفاوت دارد.......

بعد از فرد می پرسیم حدود ارتباط چیست؟چه تعریفی از رابطه داره ؟
معمولا برای فرد هر ارتباطی به نوعی به ارتباط جنسی تمام عیار بیان می شود

طبقه بندی از ارتباط برای فرد ترتیب می دهیم........

1 - ارتباط معمولی
2 - ارتباط کلامی معمولی
3 - ارتباط کلامی همراه با لغات و کلمات محبت امیز ( با رابطه عاشقانه فرق دارد )
4 - ارتباط کلامی همراه با لغات و کلمات عاشقانه
5 - ....
6 - ...
.
.
.
در ابنجا از فرد می پرسیم همسر شما تو کدوم دسته از ارتباطات قرار داره ...... و مرد چون به طور واضح و دقیق رابطه کامل را ندیده میگه 1 یا 2 ،

برای وی روشن میکنیم که هرگاه صحبت از ارتباط به میان میاد اولین چیزی که به ذهن میرسه ارتباط کامل می باشد و از رابطه های اول و دوم به رابطه آخری می پریم و زندگی را خراب میکنیم......

بعد از وی می خواهیم که درصد اطمینانش رو برای ما بگوید ..... چند درصد ذهنش رو مشغول کرده...

به وی گوشزد میکنیم که شک و گمان یک عمل شیطانی است .....

باید به مرد گفته بشه که تو هنوز همسرت رو دوست داری که به دنبال راهکار اومدین ، نباید به خاطر یک سءظن که یقینی حاصل نشده زندگی خودت رو خراب کنی............. نبایید سریع تصمیم بگیری و عجله کنی ..... چون اگه بعدها مشخص بشه چیزی نبوده ، زندگی خود را خراب کردی و راه برگشتی نداری.......

.................................................. ........

البته که در مشاوره بهتره جلسه اول زن و مرد حضور داشته باشن و در جلسات بعدی زن و مرد به طور جداگانه مورد بررسی قرار بگیرند...........

همانطور که دوستان گفتن زن نیز باید مورد مشاوره قرار بگیره که بهتره اعتماد شوهر رو نسبت خودت بیشتر کنی و سعی نکنی که با رفتارهای ناخواسته به این سوءظن دامن بزنی.......

یه مدت با همراهی همسر بیرون برو ، تتا ببینه رفتارهای تو چطوره و بهش اطمینان بده که کسی جز او در قلب شما جای نداره........

.................................................. .....................

نارون1
4th June 2012, 11:39 AM
یک نمونه فرضی از رفتار پارانویا گونه و شکاکیت مرد نسبت به زن :


اکرم 23 ساله به تازگی با امیر 32 ساله با هم ازدواج کردن ...... در اولین مهمانی امیر به اکرم میگه شوهر خواهرت یه جور خاصی با تو حرف میزنه دوست ندارم دیگه با هم ارتباط داشته باشید.......

یک لحظه شوهرخواهرش با یکی درگوشی صحبت میکنه ، امیر میگه ببین نگاهشون به این سمته حتما داره راجع به تو حرف میزنه.....و خیلی زودتر از معمول مهمانی را ترک میکنن........

روز بعد ، از سرکار به همسرش زنگ میزنه ، میبینه که تلفن اشغاله.......به سرعت به منزل برمی گرده ، فریاد میزنه با کی داشتی حرف میزدی و ..... .و به توضیحات اکرم توجهی نداره ، یکم آروم تر میشه

ولی تو ذهنش هنوز بلوایی به پاست.......

چند روز سپری میشه ، موقع برگشت از منزل سایه ای پشت پنجره میبینه ، به سرعت بالا میره و همسرش رو صدا میزنه ، کی پشت پنجره بود ؟ زنش میگه من یک لحظه دیدم صدای ماشینت اومد خواستم بیام

پشت پنجره ....... دیگه حق نداری پشت پنجره بری......

از فردای اون روز در قفل میشه و تلفن قطع میشه و حق تنها بیرون رفتن از منزل نداری و ..... که توسط امیر انجام میشه و دلیل همه این کارها رو هم این بیان میکنه که من تو رو شدیدا دوست دارم ........

این افراد خودشان یک لحظه آرام و قرار ندارن و باید تحت درمان طولانی مدت ددارویی و روان درمانی قرار بگیرند

mohammad.persia
6th June 2012, 08:43 AM
به نظر من این یعنی عدم اعتماد زوجین
خب این مشکل به سادگی میشه بر طرف کرد
خب وقتی شوهر اون خانوم میگه که احتمال داره سر و گوش همسرش بجنبه
خانومش هم میتونه پس همین اعتراض بکنه
اولین قدم برای حل این مشکال اینه که زوجین به هم اعتماد داشته باشند
با هم حرف بزنن
وقتی عشق عمیقی بین زن و شوهر باشه
هیچ سر و گوشی نمیجنبه
و عدم اعتماد زوجین به هم خودش باعث خیلی از فساد ها شده
و اینکه در جامعه ای که گرگ ها زندگی میکنند وقتی بره ای رو ببینند فرقی براشون نداره که چه جنسیتی داره
مطمئنا مورد حمله گرگها قرار میگیره

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد