نارون1
23rd May 2012, 12:56 PM
ایدهها مثل رعد به ذهن میرسند و در لحظهای که ما ایدهای را برای شروع یک کار جدید کشف میکنیم، در ناب بودن اون ایده شک نداریم و در اینکه ایده ما میتواند یک نوآوری تمام و کمال باشد و میتواند تاثیر بزرگی داشته باشد......
اما وقتی چند روزی از ظهور این ایده ناب به ذهن میرسه، کم کم متوجه میشیم که موضوع به اون شکلی که فکر میکردیم هم نبوده. به دلایل زیادی ممکنه این اتفاق بیافته. مثلا اینکه میبینیم نمونههای کاری که میخواستیم انجام بدیم به شکلی وجود داره.
یا اینکه در یک فرآیند جالب متوجه میشیم که موضوع اونقدرها هم که فکر میکردیم هیجان انگیز نبوده و فقط در اون لحظه فکر میکردیم به ایده نابی رسیدهایم. در این شرایط اتفاقی که میافته اینه که کاملا از ایده ناامید میشیم و به این نتیجه میرسیم که موضوع رو فراموش کنیم.
اما بعضی از ایدهها هم هستند که وقتی به ذهن میرسند، کمکم رشد میکنند و بزرگ میشن. کمکم پرورش پیدا میکنند. این ایدهها شانس بالایی برای به سرانجام رسیدن خواهند داشت. این ایدهها ذهن شخص رو مدتها درگیر میکنه.
شخص در هر لحظه با اون ایده زندگی میکنه و هر روز به جزییات بیشتری از ایده میرسه. این دسته از ایدهها شخص رو میبره به سمت تحقیق و مطالعه بیشتر. اینکه دایره اطلاعات خودش رو درباره موضوعی که به ذهنش رسیده بیشتر کنه. کار به شکلی غیرجدی و گاه تفننی به عنوان یک فعالیت جانبی در کنار امور اصلی شروع میشه و کمکم با اضافه شده جزییات بیشتر تبدیل به یک حرکت بزرگ میشه.
https://dl.dropbox.com/u/8301886/Images/seed.jpg
اما در نهایت با ایدهها باید چهکار کرد؟
با افکاری که به ذهن میرسند و گاه ممکنه ما به آنها توجه نکنیم. راهحل بسیار سادهاست. خیلی از افراد هستند که برای ثبت و رسیدگی به ایدههایشان از دفترچههای کوچک جیبی استفاده میکنند. خیلیهای دیگر هم از موبایل استفاده میکنند.
مهم نیست که از چه وسیلهای استفاده میکنید. مهم اینه که ایده را در لحظهای که به ذهن میاد ثبت کنید و بعد منتظر بمانید. در روزهای بعد اگر ایده به سراغ شما آمد و شما را ترغیب به حرکت کرد، معنیاش این است که کاری جدید شما را قلقلک میدهد و شما کمکم باید به آن توجه کنید.
ایدهها نیاز به ثبت و پرورش دارند. ایدهخام مثل دانه گیاهی است که آن را روی میز گذاشته، تماشایش میکنید و تصور میکنید که روزی رشد خواهد کرد.
http://www.karafariny.mihanblog.com/post/1685
اما وقتی چند روزی از ظهور این ایده ناب به ذهن میرسه، کم کم متوجه میشیم که موضوع به اون شکلی که فکر میکردیم هم نبوده. به دلایل زیادی ممکنه این اتفاق بیافته. مثلا اینکه میبینیم نمونههای کاری که میخواستیم انجام بدیم به شکلی وجود داره.
یا اینکه در یک فرآیند جالب متوجه میشیم که موضوع اونقدرها هم که فکر میکردیم هیجان انگیز نبوده و فقط در اون لحظه فکر میکردیم به ایده نابی رسیدهایم. در این شرایط اتفاقی که میافته اینه که کاملا از ایده ناامید میشیم و به این نتیجه میرسیم که موضوع رو فراموش کنیم.
اما بعضی از ایدهها هم هستند که وقتی به ذهن میرسند، کمکم رشد میکنند و بزرگ میشن. کمکم پرورش پیدا میکنند. این ایدهها شانس بالایی برای به سرانجام رسیدن خواهند داشت. این ایدهها ذهن شخص رو مدتها درگیر میکنه.
شخص در هر لحظه با اون ایده زندگی میکنه و هر روز به جزییات بیشتری از ایده میرسه. این دسته از ایدهها شخص رو میبره به سمت تحقیق و مطالعه بیشتر. اینکه دایره اطلاعات خودش رو درباره موضوعی که به ذهنش رسیده بیشتر کنه. کار به شکلی غیرجدی و گاه تفننی به عنوان یک فعالیت جانبی در کنار امور اصلی شروع میشه و کمکم با اضافه شده جزییات بیشتر تبدیل به یک حرکت بزرگ میشه.
https://dl.dropbox.com/u/8301886/Images/seed.jpg
اما در نهایت با ایدهها باید چهکار کرد؟
با افکاری که به ذهن میرسند و گاه ممکنه ما به آنها توجه نکنیم. راهحل بسیار سادهاست. خیلی از افراد هستند که برای ثبت و رسیدگی به ایدههایشان از دفترچههای کوچک جیبی استفاده میکنند. خیلیهای دیگر هم از موبایل استفاده میکنند.
مهم نیست که از چه وسیلهای استفاده میکنید. مهم اینه که ایده را در لحظهای که به ذهن میاد ثبت کنید و بعد منتظر بمانید. در روزهای بعد اگر ایده به سراغ شما آمد و شما را ترغیب به حرکت کرد، معنیاش این است که کاری جدید شما را قلقلک میدهد و شما کمکم باید به آن توجه کنید.
ایدهها نیاز به ثبت و پرورش دارند. ایدهخام مثل دانه گیاهی است که آن را روی میز گذاشته، تماشایش میکنید و تصور میکنید که روزی رشد خواهد کرد.
http://www.karafariny.mihanblog.com/post/1685