PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : طنز من حسابدارم ...!!!



A.L.I
20th May 2012, 10:06 PM
تو بخوان قصه مردان حساب و عدد و سود وزیان و قلم و ثبت و سیاق،


کز همان روزهای نوروز در انبار بمانند و بگیرند و ببندند و شمارند و نویسند، دو صد مشق در آن دفتر پیچیده به قیطان،


که گر خط بخورد یا که شود دیر، هراسند از آن هیبت آن هیات مردان قلندر، همان هیات تشخیص علی الراس،


وگر مانده حسابی نشود جمع، بر سر و صورت خود جمله بکوبند و دوصد لعن فرستند بر آن مرد ونیزی، همان لو که پاچولی که همه تی و اکانت و دوطرف ثبت حساب از کرامات و افاضات هموست.


آن دگر خرده بگیرند از آن دسته اول که چرا این ننوشتی و دگر چیز نوشتی، که اگر این بشود شرط و شروط است و عدم رد نظر.


هر گه این مرد سیه روز شود دیر به خانه، بخرامد به اتاقی و چپد زیر لحافی که بماند ز امان از خم ابروی زن و طعنه فرزند،


که چه شد سهم تو از آن همه اعداد که نوشتی، و زدی جمع ، چه شد وعده دریا و لب آب و نه حتی دو قدم پارک.


این چه حرفه است که نه چون کله پزان صنفی و جائی و نه چو آن مرد قدم رنجه به بازار منالی و نه یک باغ و حیاطی، که اگر یار برفت و تو در آن سوگ نشستی، جنازه ،تو به غسال سپاری ؛لیک
نتوانی که گزارش سر موقع تو به مجمع برسانی.


پس بگفتا گنهم چیست، که جز این حرفه ندانم. این حرفه همان حرفه محبوب جهان است که در این دیر خریدار ندارد.


آخر قصه، همه غصه و بس ناله ، که خراج دولت از آن سود به توافق به سرآید و درآن مجمع غدار بخوردند بگفتند و شنودند و دوصد سود و پاداش به تقسیم سپردند و ندیدند ز پس پرده اعداد و رقم آن همه خون جگر، دربدری، سوته دلی....


من نه آن میرزا نویس در دکان و دم حجره آن بی هنرانم، و نه از جمله آن طنز نویسان جهانم


من حسابدارم و ...!!!


منبع: وبلاگ دل نوشته های یک حسابدار نوشته ی عبدالرضا کوه پیما


http://raahedovom.blogfa.com/post-97.aspx

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد