*WIZARD*
18th May 2012, 06:41 PM
باز هم خواب ریاضی دیده ام /خواب خطهای موازی دیده ام
خواب دیدم میخوانم ایگرگ زگوند /خنجر دیفرانسیل هم گشته كند
از سر هر جایگشتی میپرم /دامن هر اتحادی میدرم
دست و پای بازه ها را بسته ام /از كمند منحنی ها رسته ام
شیب هر خط را به تندی میدوم /گوش هر ایگرگ وشی را میجوم
گاه در زندان قدر مطلقم /گاه اسیر زلف حد و مشتقم
گاه خط را موازی میكنم/ با توان ها نقطه بازی میكنم
لشگری تمرین دارم بی شمار/ تیمی از فرمول دارم در كنار
ناگهان دیدم توابع مرده اند/ پاره خط و نقطه ها پژمرده اند
كاروان جذر ها كوچیده است/ استخوان كسرها پوسیده است
از لگ و بسط و نپر آثار نیست /ردپایی از خط و بردار نیست
هیچكس را زین مصیبت غم نبود /صفر صفرم هم دگر مبهم نبود
آری آری خواب افسون میكند /عقده را از سینه بیرون میكند
مردم زین ایكس و ایگرگ داد داد /روزهای بی ریاضی یاد باد!!!
خواب دیدم میخوانم ایگرگ زگوند /خنجر دیفرانسیل هم گشته كند
از سر هر جایگشتی میپرم /دامن هر اتحادی میدرم
دست و پای بازه ها را بسته ام /از كمند منحنی ها رسته ام
شیب هر خط را به تندی میدوم /گوش هر ایگرگ وشی را میجوم
گاه در زندان قدر مطلقم /گاه اسیر زلف حد و مشتقم
گاه خط را موازی میكنم/ با توان ها نقطه بازی میكنم
لشگری تمرین دارم بی شمار/ تیمی از فرمول دارم در كنار
ناگهان دیدم توابع مرده اند/ پاره خط و نقطه ها پژمرده اند
كاروان جذر ها كوچیده است/ استخوان كسرها پوسیده است
از لگ و بسط و نپر آثار نیست /ردپایی از خط و بردار نیست
هیچكس را زین مصیبت غم نبود /صفر صفرم هم دگر مبهم نبود
آری آری خواب افسون میكند /عقده را از سینه بیرون میكند
مردم زین ایكس و ایگرگ داد داد /روزهای بی ریاضی یاد باد!!!