PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : گریه کردن رضا شاه !



باستان شناس
6th May 2012, 06:20 PM
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/8/89/Reza_Shah_Pahlavi.jpg


ایران. سال 1308 خورشیدی.

پسین یکی از روزهای بسیار سرد زمستان، مانند هر روز، در پیشگاه رضاشاه پهلوی داستانهای شاهنامه از سوی «مراد اورنگ» بازگو میشود:


ــ شبی که قرار بود «روشنک» دختر «داریوش سوم» از سپاهان به سرزمین پارس نزد اسکندر برود، اسکندر اصرار داشت که مردم، پیش از حرکت او چراغانی کنند؛ در هالی که مردم اسفهان مانند همه شهرها لباس م...اتم بر تن داشتند و عزای ملی اعلام کرده بودند. مردم ایران، کشور و شاه و اینک شاهدخت را نیز از دست میدادند و فردوسی طی یک شعر، این چشم انداز را نمودار کرده...

ــ ــ آن شعر کدامست؟

ــ ببستند آذین به شهر اندرون؛ لبان پر ز خنده، دلان پر ز خون!

رضاشاه بی اختیار شروع به گریستن کرد و ده دقیقه اشک میریخت.

تا آن زمان کسی گریه او را ندیده بود.

پس از این اتفاق رضا شاه فورا دستور ساختن آرامگاه فردوسی به شیوه معماری هخامنشی را صادر کرد.



دکتر باستانی پاریزی: کتاب «شاهنامه آخرش خوش است

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد