PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : یاد خدا



پرنا
19th April 2012, 01:39 PM
یک شبی مجنون نمازش را شکست بی وضو درکوچه ی لیلا نشست گفت:یا رب از چه خوارم کرده ای بر صلیب عشق دارم کرده ای. مرد این بازیچه دیگر نیستم این تو ولیلای تو من نیستم! گفت:ای دیوانه لیلایت منم در رگت پنهان و پیدایت منم .سالها بر جور لیلا ساختی من کنارت بودم و نشناختی![golrooz]

5000
21st April 2012, 12:52 AM
روزی مجنون از روی سجاده زاهدی رد شد نمازش را شکست و گفت: مردک من در حال رازو نیاز با خدا بودم توچگونه این رشته را بریدی؟ مجنون لبخندی زد و گفت : من عاشق دختری هستم تو را ندیدم تو عاشق خدایی و مرا دیدی؟

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد