PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : شعر بچه که بودیم



تووت فرنگی
14th April 2012, 07:49 PM
بچه که بودیم چه دل های بزرگی داشتیم
اکنون که بزرگیم چه دلتنگیم
کاش دلهامون به بزرگی بچگی بود
کاش همان کودکی بودیم که حرفهایش را از نگاهش می توان خواند
کاش برای حرف زدن نیازی به صحبت کردن نداشتیم
کاش برای حرف زدن فقط نگاه کافی بود
کاش قلبها در چهره بود
اما اکنون اگر فریاد هم بزنیم کسی نمی فهمد و دل خوش کرده ایم که سکوت کرده ایم
دنیا را ببین...
بچه بودیم از آسمان باران می آمد
بزرگ شده ایم از چشمهایمان می آید!
بچه بودیم همه چشمای خیسمون رو میدیدن
بزرگ شدیم هیچکی نمیبینه
بچه بودیم تو جمع گریه می کردیم
بزرگ شدیم تو خلوت
بچه بودیم راحت دلمون نمی شکست
بزرگ شدیم خیلی آسون دلمون می شکنه
بچه بودیم همه رو ۱۰ تا دوست داشتیم
بزرگ که شدیم بعضی ها رو هیچی بعضی هارو کم و بعضی ها رو بی نهایت دوست داریم
بچه که بودیم قضاوت نمی کردیم و همه یکسان بودن
بزرگ که شدیم قضاوتهای درست و غلط باعث شد که اندازه دوست داشتنمون تغییر کنه
کاش هنوزم همه رو به اندازه همون بچگی ۱۰ تا دوست داشتیم
بچه که بودیم اگه با کسی دعوا میکردیم ۱ ساعت بعد از یادمون میرفت
بزرگ که شدیم گاهی دعواهامون سالها تو یادمون مونده و آشتی نمی کنیم
بچه که بودیم گاهی با یه تیکه نخ سرگرم می شدیم
بزرگ که شدیم حتی ۱۰۰ تا کلاف نخم سرگرممون نمیکنه
بچه که بودیم بزرگترین آرزومون داشتن کوچکترین چیز بود
بزرگ که شدیم کوچکترین آرزومون داشتن بزرگترین چیزه بچه که بودیم
آرزومون بزرگ شدن بود
بزرگ که شدیم حسرت برگشتن به بچگی رو داریم
بچه که بودیم تو بازیهامون همش ادای بزرگ ترها رو در می آوردیم
بزرگ که شدیم همش تو خیالمون بر میگردیم به بچگی
بچه بودیم درد دل ها را به هزار ناله می گفتیم همه می فهمیدند
بزرگ شده ایم درد دل را به صد زبان به کسی می گوییم... هیچ کس نمی فهمد
چه بودیم...
دوستیامون تا نداشت
بزرگ که شدیم همه دوستیامون تا داره
بچه که بودیــم بچه بودیــم
بزرگ که شدیــم بزرگ که نشدیم هیــچ؛ دیگه همــون بــچه هم نیســتیم

d.r
14th April 2012, 08:18 PM
خوب بود آره بچه که بودیم گناه نداشتیم الان سفیدی دل نداریم ......

راستی میتونی برام در مورد pos تحقیق پیدا کنی ؟ فایل پاور پوینت و ورد اگه بشه خیلی ممنون میشم ......

هرچه میگردم پیدا نمیکنم ......

کمکم کن ....

غزل خانم
14th April 2012, 09:18 PM
بـزرگ که میشــــویغُصـه هایت زودتـر از خـودت،قـَد می کِشــند
!دَرد هـایت نــیز
غــافل از آنکه لبخــندهـایت را،در آلبــوم کـودکــی ات جــا گــُذاشتــی

sky.d.e
14th April 2012, 09:41 PM
خدایش درسته حالا هم تنهایم هم کسی نیست حرفامونو بفهمه
خودمونو توی خودمون حبس کردیم بعضی وقتام حتی خودمونم فراموش میکنیم.........
بعدش بهانه تراشی میکنیم ....
ممنونم خیلی قشنگ بود[tashvigh]

MJA70
15th April 2012, 01:08 AM
یادش بخیر ما بچه بودیم ، واسه پوشکمون یه دستمال کهنه ای ، لنگ ماشینی چیزی پیدا
میکردن ، باهاش بقچمون میکردن تا یه هفته بعد بازش کنن !
الان پوشک زدن واسه بچه با خروجی هوا از هردو طرف ، ۸ لایه محافظ ، ویتامینه ، همراه
با عصاره مالت ، ۱۲ ایربگ ، کروز کنترل ، سنسور عقب ، تهویه مطبوع ، با ال سی دی و
خلاصه فول آپشن دیگه !!! از ال سی دی هم توشو نشون میده دیگه لازم نیست ره به ره
بازش کنن[nishkhand]

ramazan2020
15th April 2012, 07:54 AM
خوب بود ...
وین دایر می گوید:
روزهای عمر ما، ذخائر گرانبهای زندگیمان هستند.

جویابرق
15th April 2012, 01:34 PM
امیدوارم کنارخانواده ازفرصت که فعلا دست داده بدورازمشکلات کشورعزیزمان ایران نیلوفرعزیزم همیشه شادمان باشی وخندان

اگریادمان کردی تشکر اگر"جویابرق "رابخاطرآوردی تشکر خدا داندکه دلتنگ شماییم هنوزشاعری بی ادعاییم//www.joyanews.blogfa.com

roza.
15th April 2012, 02:23 PM
بی خودی پرسه زدیم

صبحمان شب بشود ...

بی خودی حرص زدیم

سهم مان کم نشود ...

ما خدارا با خود سر دعوا بردیم

وقسم ها خوردیم

ما به هم بد کردیم

ما به هم بد گفتیم

ما حقیقت ها را زیر پا له کردیم

وچقدر حظ بردیم

که زرنگی کردیم

روی هر حادثه ای حرفی از پول زدیم

از شما می پرسم

ما که را گول زدیم؟؟؟؟؟

bio68
15th April 2012, 08:40 PM
بچه که بودیم همه را باور میکردیم
بزرگ که شدیم همه رو انکار می کنیم

homeyra
15th April 2012, 09:10 PM
خدایا مرا برگردان به آن زمانیکه بیخیال از ته دل میخندیدیم نه حالا که عاجزانه دنبال بهانه ای میگردم تا لبخندی بزنم...مرا برگردان به آن زمانیکه تنها دغدغه زندگیم مشقهای مانده ی فردایم بود نه حالا که بخاطر مشکلاتم حتی دنیا هم منو نمیخواد...مرا برگردان به آن روزهایی که دوستیهایمان فقط از روی صداقت بود نه حالا که دوست میشویم تا بهم دروغ بگوییم...!

ساناز فرهیدوش
15th April 2012, 10:21 PM
بچه بودیم غم بود اما کم بود !

aleyasin
15th April 2012, 11:06 PM
یادش بخیر چه دوران قشنگی بود!
بچه که بودیم مشکلاتمون هم مثل خودمون کوچیک بودن ،کاش بزرگ نمیشدیم تا مشکلاتمونم بزرگ نمیشدن!!!
خدایا ! پندار کودکانه ما را بزرگی عطا کن اما هرگز معصومیت کودکانه را از ما مگیر !

h.jabbari
16th April 2012, 08:05 AM
وقتی بزرگ میشی ، دیگه خجالت می کشی به گربه ها سلام کنی و برای پرنده هایی که آوازهای نقره ای می خونند دست تکون بدی.. .
وقتی بزرگ میشی ، خجالت می کشی دلت برای جوجه قمری هایی که مادرشون برنگشته شور بزنه. فکر می کنی آبروت میره اگه یه روز مردم - همونهایی که خیلی بزرگ شده اند - دلشوره های قلبت رو ببینند و به تو بخندند...

وقتی بزرگ میشی ، دیگه خجالت می کشی پروانه هاي مرده ات رو خاك كني براشون مراسم روضه خوني بگيري و برای پرپر شدن گلت گريه كني. .. وقتی بزرگ میشی، خجالت می کشی به دیگران بگی که صدای قلب انار کوچولو رو میشنوی و عروسی سیب قرمز و زرد رو دیدی و تازه کلی براشون رقصیده ای. ..!

وقتی بزرگ میشی ، دیگه نمی ترسی که نکنه فردا صبح خورشید نیاد ، حتی دلت نمی خواد پشت کوهها سرک بکشی و خونه خورشید رو از نزدیک ببینی ...

دیگه دعا نمی کنی برای آسمون که دلش گرفته، حتی آرزو نمی کنی کاش قدت می رسید و اشکای آسمون رو پاک می کردی. ..

وقتی بزرگ میشی ، قدت کوتاه میشه ، آسمون بالا می ره و تو دیگه دستت به ابرها نمی رسه و برات مهم نیست که توی کوچه پس کوچه های پشت ابرها ستاره ها چی بازی می کنند .اونا اونقدر دورند که تو حتی لبخندشونم نمی بینی و ماه - همبازی قدیم تو - اونقدر کمرنگ میشه که اگه تموم شب رو هم دنبالش بگردی پیداش نمی کنی ...
وقتی بزرگ میشی ، دور قلبت سیم خاردار می کشی و در مراسم تدفین درختها شرکت می کنی و فاتحۀ تموم آوازها و پرنده ها رو می خونی و یه روز یادت می افته که تو سالهاست چشمهات رو گم کردی و دستات رو در کوچه های کودکی جا گذاشتی. اون روز دیگه خیلی دیر شده ...
فردای اون روز تو رو به خاک میدهند و می گویند : " خیلی بزرگ بود "

ولی تو هنوز جا داری تا خیلی بزرگ بشی ، پس بیا و خجالت نکش و نترس ...

GHASEDAKJOON
16th April 2012, 10:26 AM
موقع کودکی فکر میکردم ترکیدن بادکنک قرمزم بزرگترین غم عالم است

aleyasin
16th April 2012, 11:01 AM
پا به پای کودکی هایم بیا کفش هایت را به پا کن تا به تا
قاه قاه خنده ات را ساز کن
باز هم با خنده ات اعجاز کن
مادری از جنس باران داشتیم
در کنارش خواب آسان داشتیم
با پدر اسطوره دنیای ما
قهرمان باور زیبای ما
قصه های هر شب مادربزرگ
ماجرای بزبز قندی و گرگ
غصه هرگز فرصت جولان نداشت
خنده های کودکی پایان نداشت
هر کسی رنگ خودش بی شیله بود
ثروت هر بچه قدری تیله بود
ای شریک نان و گردو و پنیر
هم کلاسی باز دستم را بگیر...
کاش همیشه کودک می ماندیم تا به جای دلهامان سر زانوهامان زخمی میشد...
خدایا همه ی خنده های تلخ امروزم را میدهم فقط یکی از گریه های شیرین کودکی ام را پس بده...

Cortex
16th April 2012, 08:38 PM
همش از تفاوت ها گفتیم،یه کم هم از شباهتا بگیم
بچه که بودم همش منتظر بودم کی مامانم میاد مهد کودک دنبالم، الانم که دانشگاه میام منتظرم کی وقت گیرم بیاد برم ببینمش

رضوان آل
17th April 2012, 12:25 AM
salam khosham omad

Totiya
17th April 2012, 11:08 AM
http://up.vatandownload.com/images/752bopxljmy1j6e5xg.jpg
http://up.vatandownload.com/images/rxhvwtoqfyopwbhj9ek.jpghttp://up.vatandownload.com/images/6qy7wdulczttxo1ukax.jpg
http://up.vatandownload.com/images/5kh43s214tgh3f50pi9i.jpghttp://up.vatandownload.com/images/9dc8td64liz43tj2t5v.jpg
http://up.vatandownload.com/images/23kt79ym5e9uz2bh2mq7.jpghttp://up.vatandownload.com/images/wi55g921gpktror4jw1.jpghttp://up.vatandownload.com/images/mjvrvoi48pr5fb3yceu5.jpghttp://up.vatandownload.com/images/8ml8vun8e6y6wto37oxd.jpghttp://up.vatandownload.com/images/r2ce6u5d0li2yi58gki.jpghttp://up.vatandownload.com/images/3mcy2olnxkszz49gwl.jpg
http://up.vatandownload.com/images/im48ghnwimd8eyd5ivjp.jpg

مهسیما
17th April 2012, 05:25 PM
[tashvigh][tashvigh][tashvigh]ای ول آرشیو،خیلی عالی بود.بردیمون به چه دورانی!

pc133
20th April 2012, 07:32 PM
سلام با اجازت تو انجمن فورآل کپی کردم ( www.for-all.ir )
شمام بیاید خوشحال میشیم

mina_bushehr
21st April 2012, 10:29 AM
http://www.hamedan-online.com/images/icons/icon1.png بچه که بودیم ...
بچه بودیم از آسمان باران می آمد

بزرگ شده ایم از چشمهایمان می آید!!

بچه بودیم همه چشمای خیسمون رو میدیدن

بزرگ شدیم هیچکی نمیبینه

بچه بودیم تو جمع گریه می کردیم

بزرگ شدیم تو خلوت

بچه بودیم راحت دلمون نمی شکست

بزرگ شدیم خیلی آسون دلمون می شکنه

بچه بودیم اگه دلمون می شکست با یه آبنبات دلمونو بدست می آوردن

بزرگ که شدیم وقتی دلمون رو شکستن با هیچ چیز دیگه نمیشه

درستش کرد فقط جای شکستگیش روی دل می مونه با هیچ آبنباتی درست نمیشه

بچه بودیم همه رو ۱۰ تا دوست داشتیم

بزرگ که شدیم بعضیها رو هیچی بعضیهارو کم و بعضیها رو بی نهایت دوست داریم

بچه که بودیم قضاوت نمی کردیم و همه یکسان بودن

بزرگ که شدیم قضاوتهای درستو غلط باعث شد که اندازه دوست داشتنمون تغییر کنه

کاش هنوزم همه رو به اندازه همون۱۰ تای بچگی دوست داشتیم

بچه که بودیم اگه با کسی دعوا میکردیم ۱ ساعت بعد از یادمون میرفت

بزرگ که شدیم گاهی دعواهامون سالها تو یادمون مونده و آشتی نمی کنیم

بچه که بودیم حتی فکر شکستن دل کسی رو هم نمیکردیم

بزرگ که شدیم خیلی راحت دلها رو میشکنیم از کنارش رد میشیم

بچه که بودیم گاهی با یه تیکه نخ سرگرم می شدیم

بزرگ که شدیم حتی ۱۰۰ تا کلاف نخم سرگرممون نمیکنه

بچه که بودیم انسانها رو به خاطر انسان بودنشون میخواستیم ونه پول و…

بزرگ شدیم به همه چیز نگاه میکنیم بجز انسان بودن

بچه که بودیم بزرگترین آرزومون داشتن کوچکترین چیز بود

بزرگ که شدیم کوچکترین آرزومون داشتن بزرگترین چیزه

بچه که بودیم آرزمون بزرگ شدن بود

بزرگ که شدیم حسرت برگشتن به بچگی رو داریم

بچه که بودیم تو بازیهامون همش ادای بزرگ ترها رو در می آوردیم

بزرگ که شدیم همش تو خیالمون بر میگردیم به بچگی

بچه بودیم دل درد ها را به هزار ناله می گفتیم همه می فهمیدند

بزرگ شده ایم درد دل را به صد زبان به کسی می گوییم …هیچ کس نمی فهمد

بچه که بودیم دوستیامون تا نداشت

بزرگ که شدیم همه دوستیامون تا داره

بچه که بودیم بچه بودیم

بزرگ که شدیم ، بزرگ که نشدیم هیچ ، دیگه همون بچه هم نیستیم

پس می بینیم که چه دنیایی دارن بچه ها و چقدر دنیایی دارن بزرگ ترها

پس ای کاش هیچ وقت بزرگ نمی شدیم و همیشه بچه بودیم

کوچک که بودیم چه دل های بزرگی داشتیم

اکنون که بزرگیم چه دلتنگیم . .

mina_bushehr
21st April 2012, 10:30 AM
آه یاد روزهای کودکی
تک درختی بود حوض کوچکی
قصه هایی از دل مادربزرگ
بره های کوچک و دندان گرگ
بوی عطر ناب نان خانگی
یک سبد شوق یک بغل دیوانگی
در دیار کودکیها غم نبود
مهربانی کیمیایی کم نبود
عشق معنای عبادت بود و بس
چشمهاپاکیزه از رنگ و هوس
از محبتهای بابا غرق ناز
لطف مادر کرده بودم بی نیاز
حرفها چون آینه بی رنگ بود
قلبها مان خالی از نیرنگ بود
غصه در این آشیان معنی نداشت
آرزویی غنچه در دنیا نداشت
یاد آن امید آن دلبستگی
می زداید از وجودم خستگی
کاش می شد کودکی بودم هنوز
تا تهی گردد دلم از درد و سوز

M.E.T
27th April 2012, 05:40 PM
بچه بودم بادبادکهای رنگی**** دلخوشی هر روز و هر شبم بود
خبر نداشتم از دل آدما****چه بی بهونه خنده رو لبم بود
کاری بجز الک دولک نداشتم**** بچه بودم به هیچی شک نداشتم
بچه بودم غصه وبالم نبود**** هیشکی حریف شور و حالم نبود
بچه که بودم آسمون آبی بود ****حتی شبای ابری مهتابی بود
بچگیا بچگیا تموم شد ****خاطره های خوش رو دست من مرد
تا اومدم چیزی ازش بفهمم ****جوونی اومد اونو با خودش برد

پت
28th April 2012, 02:22 AM
[QUOTE=Totiya;331238]http://up.vatandownload.com/images/752bopxljmy1j6e5xg.jpg
http://up.vatandownload.com/images/rxhvwtoqfyopwbhj9ek.jpghttp://up.vatandownload.com/images/6qy7wdulczttxo1ukax.jpg
http://up.vatandownload.com/images/5kh43s214tgh3f50pi9i.jpghttp://up.vatandownload.com/images/9dc8td64liz43tj2t5v.jpg
http://up.vatandownload.com/images/23kt79ym5e9uz2bh2mq7.jpghttp://up.vatandownload.com/images/wi55g921gpktror4jw1.jpghttp://up.vatandownload.com/images/mjvrvoi48pr5fb3yceu5.jpghttp://up.vatandownload.com/images/8ml8vun8e6y6wto37oxd.jpghttp://up.vatandownload.com/images/r2ce6u5d0li2yi58gki.jpghttp://up.vatandownload.com/images/3mcy2olnxkszz49gwl.jpg
http://up.vatandownload.com/images/im48ghnwimd8eyd5ivjp.jpg[/QUOTE




وای دلم بچگی خواستتتتتتتتتتت...

s@n@z
2nd May 2012, 08:06 PM
مرسی جالب بود

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد