PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : علامت تعجب



kahrupay
6th April 2012, 12:39 AM
دیشب از اخبار شنیدم(برف در تابستان) همراه با یک علامت تعجب. کاش می شد از آسمان به جای برف در تابستان علامت تعجب روزانه ببارد. دیگر، جدول زمانبندی آسمان با زمین هماهنگ نیست. سال ها پیش آسمان را دیدم. پریشان بود و آشفته. پیش رفتم و پرسیدم:چگونه ای؟ چیزی نگفت اما سکوت هم منتظر حرف هایش بود. باز پرسیدم:خوبی؟ گفت: نمی دانم. امروز رنگ های رنگین کمان عصبانی بودند از من چراکه هنگام پل زدن، رنگی هم رنگ آن ها داشتم. چند روز پیش دیدم کوه ها دیگر سربالا نبودند. شاخه های درختان به پایین قد خم کرده بودند. هیچ آدمی مرا نمی دید. نمی دانم. نمی دانم چه خبر شده. انگار فقط من جدا مانده ام از ساختار داخلی زندگی. حال می بارم فراوان، متعجب می شوند. نمی بارم، متعجب می شوند. رنگ عوض می کنم، متعجب می شوند. ثابت می مانم،....... آه، به راستی هیچ نمی دانم. هیچ نمی دانم از رخسار برگ ها، هیچ نمی دانم از حال و هوای دریا،هیچ نمی دانم از روزگار خاک. درست در زمانی که فکر می کنیم همه چیز وجود دارد در واقع هیچ چیز و جود ندارد.))
راستش را بگویم آن زمان از حرف های آسمان خسته شدم اما معنای حرفش را الان می فهمم. آسمان از بچگی فکر می کرد سقفی برای زمین است. فکر می کرد پهنا و کرانش را هیچ پاسخگو نیست اما انسان آمد و به آسمان فهماند که در واقع بزرگ تر و دوست داشتنی تر از اوست. آسمان جا خورد. در آن موقع هم بود و هم نبود. با این اوضاع ممکن است فردا در اخبار بشنوی(( درختی از آسمان رویید)) همراه با یک علامت تعجب.
آری، این روایتی بود که ابر برای تیر تلفن دشت تعریف می کرد همراه با بارش علامت تعجب.

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد