توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : لمس احساس♥•٠·˙
صفحه ها :
[
1]
2
3
4
5
6
7
8
*alien*
30th March 2012, 06:10 PM
♦درود بر همه دوستای عزیزم♦
ورود هر دل باخته ای ، منتظری ، شاعری ، عاشقی ، اصلا " هر موجودِ
دو پایی به آن آزاد است
در و دیوارش تا دلت بخواهد جا دارد برای دیدن و شنیدن !
مسافر ِ بین راهی هم قــبول می کنیم![alaghemand]
از تراوشات ذهن شما دوستان هم توی این تاپیک استقبال ميشه
منتظر دلنوشته های قشنگتون هستم
[golrooz]
در خلوت کوچه هایم باد می آید
...
اینجا من هستم !!!
نیمکتی چوبی و چتری که بسته است
...
تنها منتظر بارانم .
که قطره هایش بهانه ای باشد
...
برای نمناک بودن لحظه هایم
...
و....
اثبات بی
گناهی چشمانم...!!!!!!
http://fc06.deviantart.net/fs42/i/2009/149/b/f/Looking_forward_to_the_past_by_bittersweetvenom.jp g
Ehsan M
30th March 2012, 06:18 PM
شاید به هم باز رسیم:
روزی که من به سانِ دریایی خشکیدم،
و تو چون قایقی فرسوده بر خاک ماندی
Ehsan M
30th March 2012, 06:19 PM
سرگرم تماشای خردهریزههای سر راه شدیم
به مقصد نرسیدیم.
قطار رفته است
اکنون باید
پی قاطری بگردیم.
سر راهمان زیبا بود
مقصد
چیزی نداشت
اما
آنچه را که نشان کرده بودند آنجا بود.
ای زندگی
اگر این بار آتشی روشن شد
حکماً برای گرم کردن دستهای ما نیست
در قبیلهی آدمخواران ماندهایم...
Ehsan M
30th March 2012, 07:19 PM
نسیم از چاک پیراهن نوازش می کند تن را
دوگوی چون بلور ودانه های لعل وگردن را
پریشان می کند زلفش به مانند دل ریشم
زدست بی وفایی های او خسته تر از پیشم
*alien*
30th March 2012, 08:53 PM
به تقدیر بگویید : اسباب بازی هایت بی جان نیستند.
آدمند!!!
کمی آرامتر....!
*alien*
30th March 2012, 08:57 PM
برهنه ات می کنند تا بهتر شکسته شوی!!!!!!!!!!!!!!!
نترس گردوی کوچک ...
آنچه سیاه می شود روی تو نیست ...
دست آنهاست !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
*alien*
30th March 2012, 08:59 PM
کلمات فریبمان می دهند ...
وقتی اولین حرف الفبا
کلاه سرش برود
فاتحه ی کلمات را باید خواند !!!!!!!
*alien*
30th March 2012, 09:01 PM
دلم درد می کند ....انگار زیادی خام بودند
خیال هایی که به خوردم داده بودند !!!!!!!
master_mind
30th March 2012, 09:21 PM
بی " تــو " . . .
کنار ِ این خاطره ها نشستن
دل می خواهد . . .
که من ندارم . . .
باور کن !
master_mind
30th March 2012, 09:22 PM
خوشبختی همون لحظه ایست که احساس میکنی خدا کنارت نشسته
وتو به احترامش از گناه فاصله میگیری
Ehsan M
30th March 2012, 09:22 PM
بی نگاه عشق... مجنون نیز... لیلایی نداشت
بی مقدس مریمی.... دنیا ...مسیحایی نداشت
بی تو ای شوق غزلآلودهیِ شبهای من
لحظهای حتی دلم... با من همآوایی نداشت
آنقدر خوبی ...که در چشمان تو... گم میشوم
کاش چشمان تو هم اینقدر... زیبایی نداشت!
این منم ... پنهان ترین ...افسانهیِ شبهای تو
آنکه در مهتاب باران ...شوقِ پیدایی نداشت
در گریز از خلوت شبهایِ بیپایان خود
بی تو اما ...خوابِ چشمم... هیچ لالایی نداشت
خواستم تا حرف خود را... با غزل... معنا کنم
زیر بارانِ نگاهت... شعر معنایی نداشت
پشت دریاها... اگر هم بود شهری... هاله بود
قایقی میساختم آنجا... که دریایی نداشت
پشت پا میزد... ولی هرگز نپرسیدم ...چرا؟
در پس ناکامیم... تقدیر... جاپایی نداشت
شعرهایم مینوشتم... دستهایم خسته بود...
در شب بارانیات ...یک قطره خوانایی نداشت!
ماه شب هم خویش میآراست با تصویرِ ابر
صورت مهتابیات... هرگز ...خودآرایی نداشت
عشق اگر دیروز ...روز از روزگارم ...محو بود
در پسِ امروزها... دیروز...فردایی نداشت
بی تواما ...صورت این عشق... زیبایی نداشت
چشمهایت... بس که زیبا بود ...زیبایی نداشت
master_mind
30th March 2012, 09:22 PM
سکوتم را نکن باور
من آن آرامش سنگین پیش از قهر توفانم
من آن خرمن
من آن انبار باروتم
که با آواز یک کبریت آتش می شوم یکسر
master_mind
30th March 2012, 09:24 PM
.." تـــو "
دو حرف بیشتر نیســـت ،
کلمه ی کـــوتاهی
کـــــه برای گفتنش ..
جانم به لب رسید و
ناتمـــــام ماند .
Ehsan M
30th March 2012, 09:24 PM
خود را به تو دادم که دلی رام بگیرم
کی می رسد آن روز که آرام بگیرم
آرامش عاشق به هیاهوی نبرد است
باید کمی از شور و شرت وام بگیرم
دلخواه من آن جاست که در اوج بلندی
سردار زمین خورده ی تو نام بگیرم
لبخند بزن، چشم بچرخان که من آن گاه
از سفره ی تو پسته و بادام بگیرم
مبعوث شدم تا برسانم خبر از تو
بگذار که از لحن تو الهام بگیرم
ای کاش که در خواب بیایی به سراغم
شاید بشود از لب تو کام بگیرم
Ehsan M
30th March 2012, 09:24 PM
دری به صدا در آمد: تق تق تق
کبوتری بالهای عشقش را
با گوهر محبت سیراب میکرد.
در آن سوی رودخانه های متلاطم،
پرندگان از چاوشی خوانی بلبلکان مست
در بزم نشسته اند
گوش کن صدای پای خدا را از اوج این آبشار میشنوی ،
گوش کن!
خدا میخواند
از دهان بلبلان همیشه مست
ببوی!
آیا به مشامت آشناست
خدا همچنان بوی بهشت را به مشاممان میرساند
و پیغام سروش را به معبد دلفی قلبمان!
که ای انسان
من آفریدگار توآم
من نیز عاشقم
من نیز عاشقم
master_mind
30th March 2012, 09:24 PM
در زندگی به هیچ کس اعتماد نکن، آیینه با تمام یک رنگیش دست چپ و راست را به تو اشتباه نشان می دهد...
Ehsan M
30th March 2012, 09:25 PM
کوک کن ساعت خویش، که سحر نزدیک است
كوك كن ساعتِ خویش !
اعتباری به خروسِ سحری، نیست دگر
دیر خوابیده و برخاسـتنـش دشـوار است
كوك كن ساعتِ خویش !
كه مـؤذّن، شبِ پیـش
دسته گل داده به آب
و در آغوش سحر رفته به خواب
كوك كن ساعتِ خویش !
شاطری نیست در این شهرِ بزرگ
كه سحر برخیزد
شاطران با مددِ آهن و جوشِ شیرین
دیر برمی خیزند
كوك كن ساعتِ خویش !
كه سحرگاه كسی
بقچه در زیر بغل،
راهیِ حمّامی نیست
كه تو از لِخ لِخِ دمپایی و تك سرفه ی او برخیزی
كوك كن ساعتِ خویش !
رفتگر مُرده و این كوچه دگر
خالی از خِش خِشِ جارویِ شبِ رفتگر است
كوك كن ساعتِ خویش !
ماكیان ها همه مستِ خوابند
شهر هم . . .
خوابِ اینترنتیِ عصرِ اتم می بیند
كوك كن ساعتِ خویش !
كه در این شهر، دگر مستی نیست
كه تو وقتِ سحر، آنگاه كه از میكده برمی گردد
از صدای سخن و زمزمه ی زیرِ لبش برخیزی
كوك كن ساعتِ خویش !
اعتباری به خروسِ سحری نیست دگر
و در این شهر سحرخیزی نیست
و سـحر نـزدیک است
master_mind
30th March 2012, 09:25 PM
مثل آن مسجد بین راهی تنهایم
هر کس هم که می آید مسافر است
میشکند
هم نمازش را و هم دلم را
و میرود
*alien*
31st March 2012, 12:21 AM
شعرزیبای کوچه
بی تو، مهتابشبی، باز از آن كوچه گذشتم، همه تن چشم شدم، خیره به دنبال تو گشتم، شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم، شدم آن عاشق دیوانه كه بودم.
در نهانخانۀ جانم، گل یاد تو، درخشید باغ صد خاطره خندید، عطر صد خاطره پیچید:
یادم آمد كه شبی باهم از آن كوچه گذشتیم پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم ساعتی بر لب آن جوی نشستیم.
تو، همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت.من همه، محو تماشای نگاهت.
آسمان صاف و شب آرام بخت خندان و زمان رام خوشۀ ماه فروریخته در آب شاخهها دست برآورده به مهتاب شب و صحرا و گل و سنگ همه دل داده به آواز شباهنگ یادم آید، تو به من گفتی:ـ «از این عشق حذر كن!لحظهای چند بر این آب نظر كن،آب، آیینۀ عشق گذران است، تو كه امروز نگاهت به نگاهی نگران است، باش فردا، كه دلت با دگران است!تا فراموش كنی، چندی از این شهر سفر كن!» با تو گفتم: «حذر از عشق!؟ - ندانم سفر از پیش تو؟ هرگز نتوانم،نتوانم! روز اول، كه دل من به تمنای تو پر زد،
چون كبوتر، لب بام تو نشستم تو به من سنگ زدی، من نه رمیدم، نه گسستم . . .»
باز گفتم كه : «تو صیادی و من آهوی دشتمتا به دام تو درافتم همه جا گشتم و گشتم حذر از عشق ندانم، نتوانم!» اشكی از شاخه فرو ریخت مرغ شب، نالۀ تلخی زد و بگریخت . . . اشک در چشم تو لرزید، ماه بر عشق تو خندید! یادم آید كه: دگر از تو جوابی نشنیدم پای در دامن اندوه كشیدم.نگسستم، نرمیدم. رفت در ظلمت غم، آن شب و شبهای دگر هم،نه گرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم، نه کُنی دیگر از آن كوچه گذر هم . . .
بی تو، اما، به چه حالی من از آن كوچه گذشتم!
Ehsan M
31st March 2012, 12:25 AM
بگذار که بر شاخه این صبح دلاویز
بنشینم و از عشق سرودی بسرایم
آنگاه به صد شوق چو مرغان سبکبال
پر گیرم ازین بام و به سوی تو بیایم
خورشید از آن دور از آن قله پر برف
آغوش کند باز همه مهر همه ناز
سیمرغ طلایی پر و بالی است که چون من
از لانه برون آمده دارد سر پرواز
پرواز به آنجا که نشاط است و امیدست
پرواز به آنجا که سرود است و سرور است
آنجا که سراپای تو در روشنی صبح
رویای شرابی است که در جام بلور است
آنجا که سحر گونه گلگون تو در خواب
از بوسه خورشید چون برگ گل ناز است
آنجا که من از روزن هر اختر شبگرد
چشمم به تماشا و تمنای تو باز است
*alien*
31st March 2012, 12:30 AM
دیر آمدیای نگار سرمست
زودت ندهیم دامن از دست
بر آتش عشقت آب تدبیر
چندان که زدیم بازننشست
*alien*
31st March 2012, 12:34 AM
حرفهای ما هنوز ناتمام ...
تا نگاه می کنی:
وقت رفتن است
بازهم همان حکایت همیشگی !
پیش از آنکه با خبر شوی
لحظه ی عزیمت تو ناگزیر می شود
آی...
ناگهان
چقدر زود
دیر می شود
*alien*
31st March 2012, 12:38 AM
خیلی سختــــه
تـــ ـــو با " بُغض " بنویســــی
و
اون با " خـــنده " بخونه
Ehsan M
31st March 2012, 12:43 AM
تو که نیستی / زندگیمو زیرِ پای کی برزیم ؟!
واسه کی دلم بمیره / وقتی تو نیستی عزیزم
دست سرد این زمونه / دستامو از تو جدا کرد
بازیِ دوری و حسرت / با دلای ما چه ها کرد
*alien*
31st March 2012, 04:46 PM
آرزوهاتو یه جا یادداشت کن و یکی یکی از خدا بخواه خدا یادش نمیره ولی تو یادت میره که چیزی که امروز داری دیروز آرزوشو کردی
*alien*
31st March 2012, 04:48 PM
از پشت شیشه ی عینک استاد سرزنش وار به من می نگرد
باز بر چهره ی من می خواند که چه ها میگذرد
می کند مطالب خود آغاز
بچه ها عشق گناه است گناه..........
*alien*
31st March 2012, 04:49 PM
هرچه میرم نمیرسم ... نکند من کلاغ اخر قصه ها باشم.........
*alien*
31st March 2012, 05:00 PM
همه مراباخنده های باصدا میشناسند
این بالش بیچاره
به گریه ها ی بی صدا
Ehsan M
31st March 2012, 08:06 PM
هفت شماره را میگیرم ...
(ایمان ، عشق ، محبت ، صداقت ، ایثار ، وفاداری ، عدل)
... بــــــــــــــــــــوق ...
شماره مورد نظر در شبكه زندگی انسانها موجود نمی باشد،
لطفا" مجددا" شماره گیری نفرمایید !
هفت شماره دیگر
(دوست ، یار ، همراه ، همراز ، همدل ، غمخوار ، راهنما )
... بــــــــــــــــــــوق ...
مشترك مورد نظر در دسترس نمی باشد !
.
.
.
.
باز هم هفت شماره دیگر
(خدا ، پروردگار ، حق ، رب ، خالق ، معبود ، یكتا)
... بــــــــــــــــــــوق ... بــــــــــــــــــــوق ...
... لطفا" پس از شنیدن صدای بوق پیغام خود را بگذارید
... بــــــــــــــــــــوق ...
سلام ... خدای من !
اگر پیغاممو دریافت کردین، لطفا" تماس بگیرید، فقط یكبار !
من خسته شدم از بس شماره گرفتم و هیچكس، هیچ جوابی نداد !
شماره تماس من :
(غرور ، نفرت ، حسادت ، حقارت ، حماقت ، حرص ، طمع)
منتظر تماس شما هستم . انسان
*alien*
1st April 2012, 12:33 AM
دوستی ما شبیه باران نیست که گاهی می آید و گاهی نمی آید ، (http://www.yekghadami.com/) دوستی ما شبیه هواست ، (http://www.yekghadami.com/) گاهی ساکت ، (http://www.yekghadami.com/) گاهی طوفانی اما همیشه در اطراف ماست
*alien*
1st April 2012, 12:58 AM
و چه بدهکارم من به خودم، به ایمانم، به روحم
بابت تمام "دوستت دارم "هایی که نگفتم و بلعیدمشان
تا ثابت کنم روشنفکرم
تا بگویم منطقی هستم
ولی نبودم......!!
Ehsan M
1st April 2012, 01:04 AM
به شکوه گفتم برم ز دل یاد روی تو آرزوی تو
به خنده گفتا نرنجم از خلق و خوی تو یاد روی تو
ولی ز من دل چو برکنی، حدیث خود بر که افکنی؟
هر کجا روی وصله ی منی، ساغر وفا از چه بشکنی؟
گذشتم از او به خیره سری، گرفته ره مه دگری
گذشتم از او به خیره سری، گرفته ره مه دگری
کنون چه کنم با خطای دلم، گرم برود آشنای دلم
کنون چه کنم با خطای دلم، گرم برود آشنای دلم
به جز ره او، نه راه دگر، دگر نکنم، خطای دگر
به جز ره او، نه راه دگر، دگر نکنم، خطای دگر
به شکوه گفتم برم ز دل یاد روی تو آرزوی تو
به خنده گفتا نرنجم از خلق و خوی تو یاد روی تو
ولی ز من دل چو برکنی، حدیث خود بر که افکنی؟
هر کجا روی وصله ی منی، ساغر وفا از چه بشکنی؟
هر کجا روی وصله ی منی، ساغر وفا از چه بشکنی؟
هر کجا روی وصله ی منی، ساغر وفا از چه بشکنی؟...
نخفته ام به خیالی
نخفته ام به خیالی که می پزد دل من
خمار صد شبه دارم
خمار صد شبه دارم، شرابخانه کجاست؟
Ehsan M
1st April 2012, 01:10 AM
دلم سکوت می خواهد........هییییییس ساکت باش.....می خواهم فکر کنم...........
خیلی وقت است که سکوت مطلق را طالبم...........
گوش کن،می شنوی صدای سکوت را؟؟؟!!!!!
چی؟؟!!!دیوانه؟؟؟؟من؟؟؟!!!!
من دیریست دیوانه ام........
گوش کن،ساکت باش،سکوت می خواد یه چیزی بگه......
دلم سکووووووووووووووووووووووو وووووووووت می خواهد،سکووووووووووووووووو ووووووت
*alien*
1st April 2012, 01:26 AM
خدایا فرو دادن این همه بغض روزه رو باطل نمی کنه !؟
Ehsan M
1st April 2012, 01:32 AM
ببین که من چگونه به دنیا می آیم
از ابتدای ِ جسم
ببین که من چگونه زمان را –
که خطی محدود است
در چشمهایم وسعت می دهم
ببین که من چگونه خانه های پوسیده ی ِ تکرار را
پشت ِ سر می گذارم
و به اَصلی ، واصِل می شوم
که در انتهای صمیمیت ِ پرواز قرار دارد
*alien*
1st April 2012, 01:34 AM
دوباره سیب بچین حوا
من خسته ام
بگذار از اینجا هم بیرونمان کنند . . .
Ehsan M
1st April 2012, 02:01 AM
دنگ..،دنگ..
ساعت گیج زمان در شب عمر
می زند پی در پی زنگ.
زهر این فکر که این دم گذر است
می شود نقش به دیوار رگ هستی من...
لحظه ها می گذرد
آنچه بگذشت ، نمی آید باز
قصه ای هست که هرگز دیگر
نتواند شد آغاز
Ehsan M
1st April 2012, 02:05 AM
خوبم ... !!!!!
باور کنيد.... !!!!!
اشکها را ريخته ام ...
غصه ها را خورده ام...
... نبودن ها را شمرده ام...
اين روزها که مى گذرد...خالى ام...
خالى ام از خشم، دلتنگی، نفرت ...
خالى ام از احساس ....!!!!
Ehsan M
1st April 2012, 02:06 AM
خوبم ... !!!!!
باور کنيد.... !!!!!
اشکها را ريخته ام ...
غصه ها را خورده ام...
... نبودن ها را شمرده ام...
اين روزها که مى گذرد...خالى ام...
خالى ام از خشم، دلتنگی، نفرت ...
خالى ام از احساس ....!!!!
ــ sahra ــ
1st April 2012, 03:31 AM
صبرت که تمام شد ، نرو
معرفت تازه از آن لحظه آغاز میشود . . .
*alien*
1st April 2012, 10:32 AM
عاشقی اسارت شیرینی است
*alien*
1st April 2012, 10:37 AM
سيـب سـرخي را بـه من بخشيـد و رفـت
عاقبـت بر عشـق مـن خنـديـد و رفـت
اشـك در چشمــان سـردم حلقــه زد
بـي مـروت گريـه ام را ديــد و رفـت
چشـم از مـن كنـد و دل از مـن بريـد
حـال بيمـار مــرا فهـميــد و رفـت
بـا غـم هجــرش مــدارا مـي كنـم
گـر چـه بر زخمــم نمك پاشيد و رفـت
*alien*
1st April 2012, 10:40 AM
تنهایی یعنی:
بری عطری رو که اون میزده رو بخری
و بزنی به خودت
تا فکر کنی کنارته
http://fc03.deviantart.net/fs29/i/2009/247/6/6/Life_is_just_a_wonder_by_Queenenigma09.jpg
*tara*
1st April 2012, 08:09 PM
عاشقت خواهم ماند
بي آنکه بداني دوستت خواهم داشت
بي آنکه بگويم درد دل خواهم گفت
بي هيچ گماني گوش خواهم داد
بي هيچ سخني در آغوشت
خواهم گريست
بي آنکه حس کني در تو ذوب خواهم شد
بي هيچ حراراتي
اينگونه شايداحساسم نميرد
http://fc03.deviantart.net/fs44/f/2009/125/7/a/goth__by_andradaa.jpg
Ehsan M
1st April 2012, 08:22 PM
صبر کردن گاهی معجزه میکند
تنهایی هایتان را پیش فروش نکنید
فصل اش که برسد به قیمت میخرند...
*alien*
1st April 2012, 10:25 PM
http://p30upload.com/download.php?imgf=1312659079_axe.sub.ir_ghalb_77yy cc_-11.jpg
دیریست دلم گرفته باران
اشکم که ز غم سرشته باران
چندیست "اسیر دست اویم"
بر لوح دلم نوشته باران!
باران! دل من چو راز دارد،
از او طلب نیاز دارد،
آن ماه سفر کرده ی دیروز،
مرغیست خموش و ناز دارد.
باران به دلم غمی نشسته
من بال و پرم. ولی شکسته!
باران مه من چه حال دارد؟؟؟
این دل ز تو هم سوال دارد!
باران برِ من ببار باران
از او خبری بیار باران
آه ای دل ناصبور، صبری
آرام بمان، قرار قدری...
AliReza.sol
1st April 2012, 10:42 PM
very GOOD
*alien*
1st April 2012, 10:44 PM
کلاغ پر ...
گنجشک پر ...
من خیلی وقته پریده ام .
زودتر از تمام کلاغها و گنجشکها !!!
کــآش میفـَهمیدی،
وَقــتی میگویـــَم میرَوَمـــ،خــُداحافــِظ،
تــَنهـآ بــَرای اینکهـ دَستــَم را مــُحکم تر بگیــری
و بگیـــ،
"نــــَرو"
دل من تنگ تو است
صندلیهای حیاط
پر برف دیشب …
و تو کی می آیی؟
که شود آب همه برفهایی
که نبودت را فریاد زده !
دیشب که نمیدانستم به کدام یک از گریه هایم بگریم! خندیدم
بیزارم از این خواب ها
که هرشب مرا به اغوش تو می اورند
و صبح با اشک
از تو
جدایم می کنند
صدای قــلــــب نیست ...
صدای پای تو است كه شب ها در سینه ام می دوی ....!!
كافیست كمی خسته شوی .....
كافیست كمی بایستی ....!
هــر کس یـا شب میمیرد یــــا روز..... مـــن شبانه روز
تمـــام غصــه هــایــی را کـــه بــرایـــت خـــوردم
بـــــالا اوردم!
طـــعـــم بـــیهودگـــی مــیــداد.....!
دلــــم را بـــالا مــی اورم
بــا ایـــن انــتخـــابــــش........!
*alien*
1st April 2012, 10:46 PM
نه از فلسفه کلامی می دانم
و نه منطق می گنجد در کلامم ،
بی استدلال
دوستت دارم . .
http://fc04.deviantart.net/fs71/i/2011/225/3/b/it__s_only_a_kiss____by_bittersweetvenom-d46fm5d.jpg
*alien*
1st April 2012, 10:47 PM
ميدوني سخت ترين لحظه تو زندگيت چيه؟
اينكه ببيني
پناه لحظه هات
پناه ديگه اي داره؟؟؟!
خيلي سخته نــــــــــــــــــــه؟؟؟
*alien*
1st April 2012, 10:56 PM
یـادت ای دوسـت بخیــر...
نـازنینــم خــوبـی؟!
دل مـن مـی خــواهـد کـه بـدانـی بـی تـو..
دلـم انـدازه ی دنیـا تنـگ اسـت...
جـای مـن یـک دل سیــر،
چشــم در آینــه انداز و بگــو:
بهتــرینــم؛ ای دوسـت..
"یـادگـار دیـروز"
دل مـن سیــر بـرایـت تنـگ اسـت...
http://fc02.deviantart.net/fs70/i/2011/326/1/5/we__re_all_a_little_peculiar_by_ronaaa-d4gyvko.jpg
Ehsan M
1st April 2012, 11:23 PM
تو مرا یاد کنی یا نکنی
باورت گر بشود، گر نشود
حرفی نیست
امــا . . .
نفسم می گیرد در هوایی که نفس های تو نیست!
Ehsan M
2nd April 2012, 01:51 AM
شیرین بهانه بود!
فرهاد تیشه میزد تا نشنود،
صدای مردمانی که در گوشش میخواندند : دوستت ندارد...
ــ sahra ــ
2nd April 2012, 03:20 AM
همه چیز را هم
که تقصیر من بیندازی
عاشق شدن من
تقصیر توست...
Ehsan M
2nd April 2012, 03:02 PM
جدایی
دلم را در این ویرانه تنها نگذار
امشب را هم پیش خود نگهدار
ای دل ربایم سویم نظر كن
دلم را برده ایی مرا صدا كن
دلم دیوانه تو گشته آزارش مده
با او هر چه خواهی كن ولی جدای مكن
از جدایی ها خاطرات تلخ دارم
جدایی ها دنیایی مرا شكستادند
آرزوها و دنیای مرا به آب انداختند
جدایی ها مرا خاك راه كردند
زیر پای هر كس لگد مال كردند ...
*alien*
2nd April 2012, 03:13 PM
مــَـن بـی تــو
شعـــر خــواهــم نــوشتـــ؛
تـــو بــی مـَـن
چــِـه خــواهــی كــــرد؟
اصـــلا"
يــــادت هَستـــ
كــِــه نيستــَـمــ ...؟!
http://fc08.deviantart.net/fs40/i/2009/012/3/9/Berrak_Guvem_I_by_CaGaTaYGENCAY.jpg
*alien*
2nd April 2012, 03:19 PM
عاشق ترین مرد …
آدم بود
که بهشت را
به لبخند حوا فروخت!!
Ehsan M
2nd April 2012, 04:17 PM
دلگــــــير نشو
از حرفـــــــــــــ آدمـهــــــــا !
نیش زدن طبيعتشونه !
سال هاست که به هوای بارانی مي گویند : "هـــــوای خــــــراب...!
*alien*
2nd April 2012, 10:40 PM
قطار می رود....
تو می روی.....
تمام ایستگاه می رود............
و من چقدر ساده ام که سالهای سال ،در انتظار توکنار این قطار رفته ایستاده ام
و همچنان به نرده های ایستگاه رفته تکیه داده ام!!
Ehsan M
3rd April 2012, 12:51 AM
می روم اما بدان یک سنگ هم خواهد شکست
آنچـــــنان که تارو پود قلب من از هــــم گسست
می روم با زخم هـــــایی مانده از یک سال سرد
آن همه برفی که آمـــــد آشـــــــیانم را شکست
می روم اما نگویــــــــی بی وفــــــا بود و نمــــاند
از هجوم سایه هــــا دیگر نگــــــاهم خسته است
راســــــتی : یادت بمــــــــاند از گـناه چشم تو
تاول غــــــربت به روی باغ احســــــاسم نشست
طـــــــرح ویران کـــردنم اما عجیب و ســــــاده بود
روی جلد خاطــــراتم دست طوفــــــان نقش بست
Ehsan M
3rd April 2012, 12:51 AM
نمی دانم چه می خواهم خدایا ، به دنبال چه می گردم شب و روز
چه می جوید نگاه خسته من ، چرا افسرده است این قلب پرسوز
ز جمع آشنایان می گریزم ، به کنجی می خزم آرام و خاموش
نگاهم غوطه ور در تیرگیها ، به بیمار دل خود می دهم گوش
گریزانم از این مردم که با من، به ظاهر همدم و یکرنگ هستند
ولی در باطن از فرط حقارت ، به دامانم دو صد پیرایه بستند
از این مردم که تا شعرم شنیدند ، برویم چون گلی خوشبو شکفتند
ولی آن دم که در خلوت نشستند ، مرا دیوانه ای بدنام گفتند
دل من ای دل دیوانه من ، که می سوزی از این بیگانگی ها
مکن دیگر ز دست غیر فریاد ، خدا را بس کن این دیوانگی ها
Ehsan M
3rd April 2012, 12:52 AM
کسی آمد که حرف عشقو با ما زد
دل ترسوی ما هم دل به دریا زد
به یک دریای طوفانی دل ما رفته مهمانی
چه دوره ساحلش از دور پیدا نیست
یه عمری راهه و در قدرت ما نیست
باید پارو نزد وا داد
باید دل رو به دریا داد
خودش می بردت هرجا دلش خواست
به هر جا برد بدون ساحل همون جاست
Ehsan M
3rd April 2012, 12:52 AM
باز امشب قلب من٬ دیوانگی از سر گرفت
شعله های خفته من آتش دیگر گرفت
روح من آزاده بود در کهکشان بیکران
لیک جسم خاکی یکدم مرا در بر گرفت
ما و دل در انتظار لحظه ی دیدار ها
میتپیم و یادی او این خانه را در بر گرفت
سرنوشت وهستی من دفتر فریاد هاست
ای دریغا نعره در سینه ام آخر گرفت
خنده بر لب٬داغ بر دل همچو لاله٬ در بهار
آتش تنهای اخر شعله در پیکر گرفت
زنده گی مجموعه ی اوراق گوناگون بود
ای خوشا آن کس کین اوراق را کمتر گرفت
شمع مرد و شب گذشت و راز دل نا گفته ماند
عشق تو عقده بردل شکوه ی دیگر گرفت
Ehsan M
3rd April 2012, 12:53 AM
سلام بهونه قشنگ من برای زندگی
آره باز منم همون دیوونه ی همیشگی
فدای مهربونیات چه می کنی با سرنوشت
دلم برات تنگ شده بود این نامه رو واست نوشت
حال من رو اگه بخوای رنگ گلای قالیه
جای نگاهت بد جوری تو صحن چشمام خالیه
ابرا همه پیش منن اینجا هوا پر از غمه
از غصه هام هر چی بگم جون خودت بازم کمه
دیشب دلم گرفته بود رفتم کنار آسمون
فریاد زدم یا تو بیا یا من و پیشت برسون
فدای تو! نمی دونی بی تو چه دردی کشیدم
حقیقت رو واست بگم به آخر خط رسیدم
رفتی و من تنها شدم با غصه های زندگی
قسمت تو سفر شد و قسمت من آوارگی
نمی دونی چه قدر دلم تنگه برای دیدنت
برای مهربونیات نوازشات بوسیدنت
به خاطرت مونده یکی همیشه چشم به راهته
یه قلب تنها و کبود هلاک یه نگاهته
من می دونم همین روزا عشق من از یادت میره
بعدش خبر میدن بیا که داره دوستت میمیره
روزات بلنده یا کوتاه دوست شدی اونجا با کسی
بیشتر از این من و نذار تو غصه و دلواپسی
یه وقت من و گم نکنی تو دود اون شهر غریب
یه سرزمین غربته با صد نیرنگ و فریب
فدای تو یه وقت شبا بی خوابی خستت نکنه
غم غریبی عزیزم زرد و شکستت نکنه
چادر شب لطیف تو از روت شبا پس نزنی
تنگ بلور آب تو یه وقت ناغافل نشکنی
اگه واست زحمتی نیست بر سر عهد مون بمون
منم تو رو سپردم دست خدای مهربون
راستی دیروز بارون اومد من و خیالت تر شدیم
رفتیم تو قلب آسمون با ابرا همسفر شدیم
از وقتی رفتی آسمونمون پر کبوتره
زخم دلم خوب نشده از وقتی رفتی بد تره
غصه نخور تا تو بیای حال منم این جوریه
سرفه های مکررم مال هوای دوریه
گلدون شمعدونی مونم عجیب واست دلواپسه
مثه یه بچه که بار اوله میره مدرسه
تو از خودت برام بگو بدون من خوش میگذره ؟
دلت می خواد می اومدم یا تنها رفتی بهتره
از وقتی رفتی تو چشام فقط شده کاسه خون
همش یه چشمم به دره چشم دیگم به آسمون
یادت می آد گریه هامو ریختم کنار پنجره
داد کشیدم تو رو خدا نامه بده یادت نره
یادت میآد خندیدی و گفتی حالا بذار برم
تو رفتی و من تا حالا کنار در منتظرم
امروز دیدم دیگه داری من رو فراموش می کنی
فانوس آرزوهامونو داری خاموش میکنی
گفتم واست نامه بدم نگی عجب چه بی وفاست
با این که من خوب می دونم جواب نامه با خداست
عکسای نازنین تو با چند تا گل کنارمه
یه بغض کهنه چند روزه دائم در انتظارمه
تنها دلیل زندگی با یه غمی دوست دارم
داغ دلم تازه میشه اسمت و وقتی می آرم
وقتی تو نیستی چه کنم با این دل بهونه گیر
مگه نگفتم چشمات رو از چشم من هیچ وقت نگیر
حرف منو به دل نگیر همش مال غریبیه
تو رفتی و من غریب شدم چه دنیای عجیبیه
زودتر بیا بدون تو اینجا واسم جهنمه
دیوار خونمون پر از سایه ی غصه و غمه
تحملی که تو دادی دیگه داره تموم میشه
مگه نگفتی همه جا ماله منی تا همیشه
دلم واست شور می زنه این دل و بی خبر نذار
تو رو خدا با خوبیات رو هیچ دلی اثر نذار
فکر نکنی از راه دور دارم سفارش میکنم
به جون تو فقط دارم یه قدری خواهش میکنم
اگه بخوام برات بگم شاید بشه صد تا کتاب
که هر صفحه ش قصه چند تا درده و چند تا عذاب
می گم شبا ستاره ها تا می تونن دعات کنن
نورشونو بدرقه پاکی خنده هات کنن
یه شب تو پاییز که غمت سر به سر دل می ذاره
بهار همون کسی که بیشتر از همه دوست داره
Ehsan M
3rd April 2012, 01:23 AM
وزن دار نمیگویم
قافیه هم نمیگذارم
بی پرده و رک میگویم
دلتنــــــــــگم
*alien*
4th April 2012, 06:58 PM
تنهــایــی هـــایــم را دانــه دانـــه میشمارم . . . !چه کـــــم میشوم از حس عاشقی . . . !و چه راحـت میشوم از تعلق خاطر . . . !چه آسوده میشوم از دغدغه . . . !و آرام . . .آرام میشوم از تنهــایی ام . . .
*alien*
4th April 2012, 07:01 PM
مطمئن باش برو
ضربه ات کاری بود
دل من سخت شکست
و چه زشت به من و سادگی ام
خندیدی
به من و عشقی پاک
که پر از یاد تو بود
...
و به یک قلب یتیم که خیالم می گفت تا ابد مال تو بود
تو برو
برو تا راحت تر تکه های دل خود
را
آرام سر هم بند
زنم
http://images.persianblog.ir/438213_PqGWLGX3.jpg
*alien*
4th April 2012, 07:04 PM
چقدر دوست دارم با خیال
راحت
یک نفس عمیق
بکشم
نفسی که پر
باشد
از بوی آرامش
وجود تـــو
http://up.patoghu.com/images/mzl2bue1pkn9yc6s2x4y.jpg
*alien*
4th April 2012, 07:26 PM
دلـــم کــوچکـــ استـــ
...
ولی آن قدر جا
دارد که بــــرای عـــزیـــزی که دوستـــش دارمـ نیمکــتی بگذارم بـــرای
همیشـــــه ...
http://www.pic1.iran-forum.ir/images/up2/26949285595496269967.jpg
*alien*
5th April 2012, 12:38 AM
زمستان
برای
ماهی کوچولوی تُنگ دل من
به چشم برهم زدنی
میگذرد
بهار
در راه است.
http://www.photographyblogger.net/wp-content/uploads/2011/06/Ink-in-Water14.jpg
*alien*
5th April 2012, 12:42 AM
زمستان
برای
ماهی کوچولوی تُنگ دل من
به چشم برهم زدنی
میگذرد
بهار
در راه است.
http://www.photographyblogger.net/wp-content/uploads/2011/06/Ink-in-Water14.jpg
ــ sahra ــ
5th April 2012, 12:53 AM
بگو با من چه کردی مهربانم
که ابری شد تمام آسمانم
بیا آتش بزن خاکسترم کن
بدون تو نمیخواهم بمانم .
*alien*
5th April 2012, 03:19 PM
خسته ام از این زندان که نامش زندگیست!
پس قشنگی های دنیا مال کیست؟!
باختیم در عشق اما باختن تقدیر نیست!
ساختیم با درد تنهایی مگر تقدیر چیست؟
http://www.renzwertig.com/images/2009/ILoveYou.jpg
*alien*
6th April 2012, 11:16 AM
میـــدآنـــی ،
بعـــد از رفتنـــت
جـــای خـــآلیـــت در دلــــم
مثـــل کفــــش های سیندرلآ
اندازهـ ی هیـــچ کـــدام از مــــردم شهـــــر نشــــد ... !
http://massagee.persiangig.com/0A85E0F1_26634C93_15611.gif
*alien*
6th April 2012, 11:21 AM
http://s1.picofile.com/yasm2/Pictures/54%20(2).jpg
mina_bushehr
6th April 2012, 12:03 PM
دلم درد می کند
انگار
خام بودند
خیال هایی که به خوردم داده بودی . . .
.
دوس بچگی
6th April 2012, 01:23 PM
زخمی بر پهلویم است روزگار نمک میپاشد و من پیچ و تاپ میخورم
وهمه گمان میکنند میرقصم ..............
دوس بچگی
6th April 2012, 01:26 PM
دنیای قشنگی نیست آدمها مثل رودخانه ها جاریند
زلال که باشی سنگهایت را میبینند بر میدارند و نشانه میگیرند درست به سمت خودت ......
*alien*
7th April 2012, 12:01 AM
هم بازی قدیم
چشم نگذار
آنقدر دورم که
با شمردن
همه اعداد هم
پیدایم نمی کنی...
*alien*
7th April 2012, 12:06 AM
http://www.pic1.iran-forum.ir/images/up1/60962109911439292972.jpg
*alien*
7th April 2012, 12:07 AM
هـنــــــــــوز تـکه ای از تـــــــــــو در مـــــــن اسـت . . . . کـه گـاهـی لعـنــــــــــــتي بـــــــــــد جـور . . . .
دلتـــــــــــنگت مـــــــــــی شـود ...
shabhayebarare
8th April 2012, 05:46 PM
حس می کنم ، حسم به تو حسی نو است
حسم برای حس تو ، شعری نو است
حس می کنم ، حس کرده ای احساس من
احساس حسم حاسد و جنسی نو است
حدسی بزن ، حسم حسود حس کسیت
احساس تو بر حس من ، حدسی نو است
در حس تو، احساس من محسوس شد
احساس کن حس مرا ، حسی نو است
سحری بکن ای ساحر احساس من
هر حس تو نسبت من ، سحری نو است
مبحوس گشت احساس من حس تو
حساس کن احساس خود، فصلی نو است
shabhayebarare
8th April 2012, 05:47 PM
هستم اگر باشی کنارم
ای دوست
ماه منی در شب تارم
ای دوست
جان منی ای همه حالم
ای دوست
راه منی بی تو به چاهم
ای دوست
روح منی دنیا به کامم
ای دوست
بی روی تو آتش فشانم
ای دوست
باغ منی در بوستانم
ای دوست
هم روز و شب ورد زبانم
ای دوست
همچون عسل روی لبانم
ای دوست
هم پوستم هم استخوانم
ای دوست
شیرین تر از هر دو جهانم
ای دوست
atnhe27
8th April 2012, 06:32 PM
من تو را می خوانم تو مرا میفهمی
و همین ساده ترین قصه یک انسان است
و من تو را ناب ترین شعر زمان میدانم
و تو هم میدانی تا ابد در دل من میمانی
atnhe27
8th April 2012, 06:43 PM
آدما رسم شونه پابندو دلدار نمیشن خوب گرفتار میکنن اما گرفتار نمیشن
آدما رسم شونه شاخه به شاخه میپرن .
دل رو بیمار میکنن اما پرستار نمیشن .............
*alien*
8th April 2012, 07:54 PM
مرا اینگونه باور کن...
کمی تنها
کمی بی کس
کمی از یادها رفته...
خدا هم ترک ما کرده
خدا دیگر کجا رفته...؟!
نمی دانم مرا آیا گناهی هست...؟
که شاید هم به جرم آن...
غریبی و جدایی هست...!
*alien*
8th April 2012, 08:13 PM
این روزها بد جوری دنبال خودم می گردم
!!!
در کدام کوچه تنهایی گم
کرده ام خودم را ؟؟!!
*alien*
8th April 2012, 08:18 PM
من مسئول چیزی که می گویم هستم نه چیزی که تو می فهمی.
*alien*
10th April 2012, 12:13 AM
اشک من گم شده است
اشک بیچاره کجاست؟
خانهء آه نبود
نکند پیش دعاست؟
گفته بودم که نرو
توی پس کوچهء عشق
نیست شایستهء تو
چه کنم؟ سر به هواست
گفته بودم که تو را
گریه ها می دزدند
کاش او می فهمید
گریه عشق فناست...
atnhe27
10th April 2012, 12:30 AM
هم روی تو را طاقت دیدار کم است
هم چشم مرا جرات این کار کم است
من کمتر از آنم که تو را درک کنم
آگاهی من ز عشق بسیار کم است
atnhe27
10th April 2012, 12:35 AM
هم روی تو را طاقت دیدار کم است
هم چشم مرا جرات این کار کم است
من کمتر از آنم که تو را درک کنم
آگاهی من ز عشق بسیار کم است
توحیده
10th April 2012, 12:49 AM
دنبال کسی نیستم که وقتی میگم میرم بگه : "نـــــــرو !"
کسی رو میخــــــــــوام که وقتی گفتم میـــــرم بگه : "صب کن منــــــم باهات بیـــــــام، تنـــــها نـــــــــــــــرو "!
*alien*
10th April 2012, 06:29 PM
http://khalvatesholoogh.persiangig.com/image/jadid/21j3895.jpg
*alien*
11th April 2012, 07:03 PM
ﮔﺎﻩ ﺟﻠﻮﯼ ﺁﯾﻨﻪ
ﻣﯽ ﺍﯾﺴﺘﻢ،ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻣﯿﺒﯿﻨﻢ...
ﺩﺳﺖ ﺭﻭﯼ ﺷﺎﻧﻪ ﻫﺎﯾﺶ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺭﻡ ﻭ
ﻣﯿﮕﻮﯾﻢ....
ﭼﻪ ﺗﺤﻤﻠﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﺩﻟﺖ (http://siavash56.blogfa.com/)
*alien*
11th April 2012, 07:05 PM
خــودَم قَبـــول دارم کـــهنه شـــده ام
آنـــقدر کــهنه کــه می شــوَد
رویِ گَردو خـــاک تَنـــَم یــادگــاری نــوشت
...بنویس و برو... (http://siavash56.blogfa.com/)
http://eshghepak2.persiangig.ir/image/675hn4x.jpg
*alien*
11th April 2012, 07:20 PM
به سلامتی اعتماد كه
المثنی نداره!
وقتی رفت دیگه رفت.....
*alien*
11th April 2012, 07:22 PM
گفتند دوستش داری؟گفتم دنیای من است؛گفتند
دوستت دارد؟گفتم تنها سوأل من است؛
*alien*
12th April 2012, 11:03 AM
غروب
خیال نکن
اگر برای کسی
تمام شدی
امیدی هست
خورشید
از آنجا که غروب می کند
طلوع نمی کند
http://titi-mz.mihanblog.com/
*alien*
12th April 2012, 11:07 AM
زیر ِ باران
زیر باران بیا قدم بزنیم
حرف نشنیده ای به هم بزنیم
نو بگوییم و نو
بیندیشیم
عادت كهنه را به هم بزنیم
و زباران كمی بیاموزیم
كه بباریم و حرف كم بزنیم
كم بباریم اگر، ولی همه جا
عالمی را به چهره نم بزنیم
چتر را تا كنیم و خیس شویم
لحظه ای پشت پا به غم بزنیم
سخن از عشق خود بخود زیباست
سخن عاشقانه ای به هم بزنیم
قلم زندگی به دست دل است
زندگی را بیا رقم بزنیم
«سالكم» قطره ها در انتظار تواند
زیر باران بیا قدم بزنیم
http://www.nilooblog.com/up/images/917gk6219aw1u4fq6pk.jpg
*alien*
12th April 2012, 11:12 AM
http://www.aftablog.com/uploads/a/ardalan_farzin/37127.jpg
چشم هایم
را می بندم تا رفتنت را نبینم..
رفتنت ار دنیای من دیدنی نیست.
گذر ثانیه ها پایان یک حضور را فریاد می
زند.
پاییز انتظار و ...در نگاهم بی معناست و تو
همچنان در عبور از من.
آسمان به حال من می گرید و تو
با من حتی وداع هم نخواهی کرد
.
می روی و..
اما من تنها و در سکوت خواهم ماند.
دنیای .....من بدرود
...!
*alien*
12th April 2012, 07:10 PM
جای سوره ای به نام "عشق " در قرآنت خالی ست...
که اینگونه آغاز میگردد :
و
قسم به روزی که قلبت را می شکنند
و جز خدایت مرهمی نخواهی یافت...!!!
ــ sahra ــ
12th April 2012, 08:10 PM
یكی بـــود ، یكی . .
مـــن میروم قصّـــه باید آغــــاز شود . . . !
Ehsan M
16th April 2012, 04:20 PM
بیا با من، مدارا کن / که من مجنونمو مستم
اگر از عاشقی پرسی / بدان دلتنگ آن هستم
بیا با من، مدارا کن /که دل غمگین و جان خستم
اگر از درد من پرسی / بدان لب را فرو بستم
بیا از غم شکایت کن / که من همدردِ تو هستم
بیا شکوه از دل کن / که من نازک دلی خستم
جدایی رو حکایت کن / که من زخمیه آن هستم
اگر از زخمه دل پرسی / برایش مرحمی بستم
مجنونم و مستم / به پای تو نشستم
آخر زِ بدی هات ، بیچاره شکستم
مجنونم و مستم ، به پای تو نشستم
آخر زِ بدی هات ، بیچاره شکستم
برو راهه وفا آموز / که من بار سفر بستم
دگر اینجا نمی مانم / رهایی از وفات هستم
برو عشق از خدا آموز / که من دل را بر او بستم
نمیخواهم تو را دیگر / بدان از دام تو رستم
مجنونم و مستم / به پای تو نشستم
آخر زِ بدی هات / بیچاره شکستم
مجنونم و دل را / به چشمانه تو بستم
هشیار شدم آخر/ از دامه تو جستم
مجنووووونمو مستم / عاشــــــــــــقمو خستم
*alien*
17th April 2012, 11:40 PM
دور باش اما نزدیک !
من از نزدیک بودن های دور می ترسم...
*alien*
17th April 2012, 11:40 PM
و مهربانیت از دور چه نزدیک است!
عجیب حس می کنم که جغرافیا ،
دروغِ تاریخ است .
*alien*
18th April 2012, 12:19 AM
یه روز بهم گفت: میخوام باهات دوست باشم؛ آخه میدونی؟!… من اینجا خیلی
تنهام
بهش لبخند زدم و گفتم : آره میدونم! فکر خوبیه!من هم خیلی تنهام
یه روز دیگه بهم گفت: میخوام تا ابد باهات بمونم؛ آخه میدونی؟!… من اینجا
خیلی تنهام
بهش لبخند زدم و گقتم: آره میدونم! فکر خوبیه! من هم خیلی تنهام
یه روز دیگه گفت: می خوام برم یه جای دور، جایی که هیچ مزاحمی نباشه
بعد که همه چیز روبراه شد تو هم بیا… آخه میدونی؟ …من اینجا خیلی تنهام
بهش لبخند زدم و گفتم : آره میدونم فکر خوبیه! من هم خیلی تنهام
یه روز تو نامهش نوشت:من اینجا یه دوست پیدا کردم !اخه میدونی؟!…من اینجا
خیلی تنهام
براش یه لبخند کشیدم و زیرش نوشتم:آره میدونم فکر خوبیه! من هم خیلی تنهام
روز بعد نوشت: من این دوستمو خیلی دوسش دارم …آخه میدونی؟!… من اینجا
خیلی تنهام
براش یه لبخند کشیدم و زیرش نوشتم : آره میدونم فکر خوبیه!من هم خیلی
تنهام
یه روز یه نامه نوشت و توش نوشت: من قراره اینجا با این دوستم تا ابد زندگی کنم!
آخه میدونی؟!… من اینجا خیلی تنهام
براش یه لبخند کشیدم و زیرش نوشتم:آره میدونم! فکر خوبیه! من هم خیلی
تنهام
حالا دیگه اون تنها نیست و من از این بابت خیلی خوشحالم
ولی چیزی که نمی دونه اینه که
من هنوزم ……..خیلی تنهام
elnaz.l
18th April 2012, 05:25 PM
معشوقه ای پیدا کردم بنام روزگار.این روزها سخت مرا در اغوش خویش به بازی گرفته است...
atnhe27
18th April 2012, 07:44 PM
بی خودی پرسه زدیم صبحمان شب بشود .
بیخودی حرص زدیم سهممان کم نشود .
ما خدا را با خود سر دعوا بردیم وقسم ها خوردیم.
ما به هم بد کردیم وبه هم بد گفتیم .
ما حقیقتها را زیر پا لح کردیم.
وچقدر حظ بردیم که زرنگی کردیم
روی هر حادثه ای حرفی از پول زدیم.
از شما میپرسم ما که را گول زدیم ؟
*alien*
18th April 2012, 10:50 PM
شب را دوستـــ ــ ـ دارم ...!
چرا که در تاریکـــ ـی ..
چهره ها مشخــــــ ـص نیست !!
و هر لحظــــــــ ـه ..
این امیـــــ ـد ..
در درونــــــ ــم ریشه می زند ...
که آمده ای ..
ولی من ندیده ام!
http://mehdidadjoo.persiangig.com/image/89/mahtab.jpg
*alien*
18th April 2012, 11:02 PM
نمیدانم این روزها باید از خاطراتم گورستانی بسازم
یا از گورستان خاطراتم را
ای خدااااااااااا........
سیب نیست تا گاز زنم؟؟؟؟
میخواهم رانده شوم از دنیای آدم هایت.......
*alien*
25th April 2012, 08:11 AM
راز عشق ورزیدن به هرچیزی
درک این جمله است
روزی شایدازدست برود
mina_bushehr
25th April 2012, 10:37 AM
من همون تک درخت خشکیده توی کویر داغ تنهایی ام که همه بردنم ازیاد
گاهی گم کرده راهی از کنارم میگذشت تکیه بر ساقه خشکیده ام می دادو با خنجری در
دستانش ساقه ام را نوازش میکرد ولی چه زود از من خسته میشدو می رمید
اه گرمای کویر تنهایی ریشه ام را خشکاندهشاید رهگذر دیگری در شب ساقه ام را به آتش زندولی اگر سوزاندن ساقه ام خاطر تنهای او را پر کندپس به او می گویم بسوزانم چرا که زخم خنجر دیرینه بر ساقه دارمخشکیده ام تنها و بی پناهمبسوزان و جودم را خاکستر کن .......بسوزان که بدادم رسیده ای
سوختم سوختم ای قوم رهایم نکنید
سر به صحرا زدم از ننگ سر عاقل خویش
ــ sahra ــ
2nd May 2012, 01:27 AM
دیگران گر بروند از نظر از دل بروند
تو چنان در نظری گر بروی دل برود .....
حسین متقی
2nd May 2012, 02:46 AM
آرزوهاتو یه جا یادداشت کن و یکی یکی از خدا بخواه خدا یادش نمیره ولی تو یادت میره که چیزی که امروز داری دیروز آرزوشو کردی
دروغ نگو من یادمه
چیزی که دارم همونیه که خواستم
جمله های قشنگ زیاد بلد نیستم
ولی یکیشو همیشه به خدا میگم
[nadanestan][soal][khejalat][nishkhand][esteghbal][sokoot]
هر چی بهتره بفرس خودت که بلدی!!!!
[golrooz]
*alien*
2nd May 2012, 08:41 PM
جسارت ميخواهد!!
نزديك شدن به افكار دختري كه روزها...
مردانه با زندگي ميجنگد اما شبها...
بالشش از هق هق هاي دخترانه خيس است...!
*tara*
5th May 2012, 09:06 AM
نَفـَـسم بـَنـد آمـده
ـهـمان نفسـی کـ
تــا دیــروز
زیــر گوشتــ مــدام
تکــرا می کــرد « دوستتــ دارم . . . » !
http://fc02.deviantart.net/fs11/i/2006/183/6/8/Sad_2_by_WhiteAnna.jpg
ــ sahra ــ
6th May 2012, 03:05 AM
وقتــ‗__‗ــی گیــ‗__‗ــج میشــ‗__‗ــدم
بـه کلــ‗__‗ــمات پنــ‗__‗ــاه میبــ‗__‗ــردم
امــ‗__‗ــان از امــ‗__‗ــروز
کــ‗__‗ــه کلمــ‗__‗ــات خودشــ‗__‗ــان هم گیــ‗_‗ــج شــ‗__‗ــده اند
*alien*
8th May 2012, 12:49 AM
اسم هر دویمان را در گینس ثبت میکنند
!
تو در دروغ گفتن رکـورد زدی ،
من در بـاور کردن
*alien*
8th May 2012, 12:51 AM
روی یه کاغذ بی خط حرفهای خسته به نوبت
توی یک سرزمین نامرد حرف "ت" کرده قیامت
ت مثل تو مثل یه تردید ت مثل آخر طاقت
مثل تنهایی مثل تب مثل آخر خیانت
عزیزم نقطه ته خط برو با خیال راحت
مثل تنهایی مثل تب مثل آخر خیانت
http://www.blogfa.com/photo/m/mashooghe-zamini.jpg
*alien*
8th May 2012, 12:53 AM
ازاین تکرارساعتهـ ـا
ازاین بیهوده بودنهـ ـا
ازاین بی تاب ماندنهـ ـا
ازاین تردیدـهـ ـا
نیرنگهـ ـا
... شکهـ ـا
خیانتهـ ـا
ازاین رنگین کمان سرد آدمهـ ـا
وازاین مرگ باورها ورویاهـ ـا
پریشانمـــ
دلـ ـم پروازمیخواهد...
http://www.myup.ir/images/66961069497091878334.jpg
*alien*
11th May 2012, 08:32 AM
از بنبست برگشتم
به خیابانی باز
بازِ باز
بیا نگاه کن
انتهاش
...
به هیچ جا نمیرسد
http://images.persianblog.ir/263878_H9myhdN0.JPG
*alien*
11th May 2012, 08:37 AM
http://queensheba.persiangig.com/untitled1.JPG
نسیم بهآر
11th May 2012, 10:46 AM
یه وقتایی هست میبینی فقط خودتی و خودت ... !
دوســـت داری ، همـــدرد نداری ..
خانـــواده داری ، حمــــایت نداری ..
عشــق داری ، تکـــیه گاه نداری ... ...
مثل همیشه ؛ هــمه چی داری و هــیچی نداری ...
نسیم بهآر
11th May 2012, 10:50 AM
یه وقتایی هست میبینی فقط خودتی و خودت ... !
دوســـت داری ، همـــدرد نداری ..
خانـــواده داری ، حمــــایت نداری ..
عشــق داری ، تکـــیه گاه نداری ... ...
مثل همیشه ؛ هــمه چی داری و هــیچی نداری ...
نسیم بهآر
11th May 2012, 10:50 AM
.چه دوستم داشته باشی و چه ازمن متنفر باشی در هر صورت بهم لطف میکنی
چون اگه دوستم داشته باشی تو قلبت هستم و اگه ازم متنفر باشی تو ذهنتم
*alien*
11th May 2012, 01:20 PM
کـــــــــــــــــمبود خواب
با یـــــــــــــــــک روز مرخصی حـــــــل میشود
کـــــــــــــــمبود وقت
با مــــــــــــــــد یریت زمـــــــــــــــــــــــ ـــــان
سایر کمـــــــــــــــــــــبو د ها نیز علاجـــــــــــــــــــــ ـــی دارند
...!
با کــــــــــــــــــــــــ ــــــــــمبود مهرت چه کــــــــــــــــــــــــ ـنم؟!!!
http://img4up.com/up2/34445254516257094110.jpg
*alien*
11th May 2012, 01:23 PM
یه پروانه را با دستات می گیری
بدش می خوای ببینی زنده هست؟
انگشتاتو باز کنی .... فرار میکنه
محکم بگیری....می میره
دوست داشتن هم یه چیزی مثل پروانه هست
http://img4up.com/up2/85002277951128939584.jpg
*alien*
13th May 2012, 03:50 PM
حالــــــــم گرفته از اين شهـــــر...!!!! که آدم هايش همچون هــــــــــوايش ناپايدارنــــــــــــد...! گاه آنقدر پاک که باورت نمی شــــــــــــود...! گاه چنان آلوده که نفست می گيـــــــــرد...!
*alien*
13th May 2012, 03:51 PM
زندگی عجیبه چون:تا گریه نکنی کسی نوازشت نمیکنه...تا نخوای بری کسی نمیگه بمووووون...تا نری کسی قدرتو نمیدونه...وتا نمیری کسی نمیبخشدت...
*alien*
17th May 2012, 07:25 PM
مردان در مسیر عشق به وسعت نامتناهی نامردند.
گدایی عشق میکنن تا زمانی که به تسخیر قلب زن مطمئن نیستند
اما همین که مطمئن شدند نامردی را در کمال مردانگی به جا می اورند
http://www.up.98ia.com/images/7zqee1lo9jf465x5vg7h.jpg
*alien*
17th May 2012, 07:27 PM
هی تنهایی آنقدر قیمت دارد که درب را باز نمی کنم ، حتی برای “تو” که سالها منتظر در زدنت بودم...
haniye.R
17th May 2012, 07:46 PM
دیگران گر بروند از نظر از دل بروند
تو چنان در نظری گر بروی دل برود...
haniye.R
17th May 2012, 07:48 PM
آسمان هم گاهی دلش می گیرد...من که آدمم...
*tara*
22nd May 2012, 11:43 PM
درختان به من آموختند:
که پایبندی هرکس
به اندازه ی ریشه های اوست....
به هر درختی نمی توان تکیه کرد!!
*alien*
23rd May 2012, 07:18 PM
20 نفر واست سالاد فصل سلطنتی درست
میکنند...
لب نمیزنی...
ولی دوست داری تره ای رو بخوری که "اون" هیچوقت
واست خرد نمیکنه
*alien*
28th May 2012, 01:06 AM
خاک جان یافته است....
توچرا سنگ شدی؟؟؟؟
توچرا این همه دلتنگ شدی؟؟؟؟
بازکن پنجره هارااا....
و بهاران راباورکن
ای بهانه من
*alien*
28th May 2012, 01:08 AM
انگار که سالهاست رفته
اي....
از تابستان بگو از بهاري که رفتي...
تا من هم از زمستاني برايت
بگويم.....
که نشست بر موهايم و نرفت.....
*alien*
28th May 2012, 01:13 AM
این روزها انگار آدمها “به دست هم” پیر میشوند نه “به پاى هم”…
*tara*
30th May 2012, 08:55 PM
وفا ! یعنی این که :
بعد از رفتنت
حتی نگذاشتم کسی بفهمد مرا دور زدی !
*tara*
30th May 2012, 08:56 PM
در دنیایی که همه گوسفندند یا گرگ
ترجیح میدهم چوپان باشم!
همدیگر را بدرید!
من نی می زنم....
apadana13
8th June 2012, 09:12 PM
این شعر تنهایی من است
وقتی عبور معصو مانه غزل را
در ناباورانه ترین لحظه فرودش
لای پلکانت به نظاره مینشینم!
از من نسروده ام
از تو نیز!
از احساسی سروده ام که در شاه بیت چشمانت
دنبال قافیه نبود
ردیف نیز
تنها وزنی داشت به سنگینی نگاهت
در مصرعهای بی تقطیع دیدگانت!
این شعر تنهایی من است
ناباورانه ترین اشتیاق حضورم
و بی هجاترین سقوطم
در ارکان بی تقطیع پلکانت
امروزمن شاعری دیگرهستم
نه از چشمت خواهم سرود
نه از قلبت
از احساسی خواهم سرود
که در دفترچه خط خطی های کودکانه شاعری
قربانی تقطیع بی هجایی هاست!
تقطیع کن مرا!
با آخرین شعرم
در بی هجایی واژگانم
بنام کشیده ای که قربانی کوتاه و بلند است!
چشمانت را نه !
آخرین شعرم را برای چشمانت سروده ام
شاید چشمانت را
شاعری دیگر سرود!!!!
elinaaa
9th June 2012, 12:35 AM
تا تو بودی در شبم، من ماه تابان داشتم/ روبه روی چشم خود،چشمی غزلخوان داشتم/ حال اگر هیچ نذری،عهده دار وصل نیست/ یک زمان پیشامدی بودم،که امکان داشتم/ ماجراهایی که با من زیر باران داشتی/ شعر اگر میشد،قریب پنج دیوان داشتم/ بعد تو بیش از همه فکرم به این مشغول بود/ من چه چیزی کمتر از آن نارفیقان داشتم/ ساده از (من بی تو میمیرم)گذشتی خوب من/ من به این یک جمله خود سخت ایمان داشتم/ لحظه تشییع من از دور بویت می رسید/ تا دو ساعت بعد دفنم همچنان جان داشتم...
apadana13
11th June 2012, 03:40 PM
سکوت نکردم که فراموشت کنم
نمی خواهم از یادم بروی....
اشک نمی ریزم
تا......
لحظه های نبودنت را ابری کنم
تنها...تنها..
لحظه های با تو بودن را مرور می کنم
و...به تو می اندیشم در ابدیت لحظه ها
نمی دانی چه غمگینم
در این تاریکی شبها
چه بی تابانه دلگیرم
نمی دانی که گاهی عاشقانه
در تب رویای تو آرام می گیرم.
elinaaa
12th June 2012, 12:56 AM
به چه میخندی تو؟ به مفهوم غم انگیز جدایی؟به چه چیز؟ به شکست دل من یا به پیروزی او؟ به نگاهم که چه مستانه اورا باور کرد؟ یا به افسونگریه چشمانش که مرا سوخت و خاکستر کرد؟به چه میخندی تو؟ به دل ساده ی من میخندی که دگر تا ابد نیز به فکر خود نیست؟خنده دار است...بخند
*alien*
14th June 2012, 12:00 PM
اسم تنها خیابان شهر ما آزادیست پس چرا من در این خیابان اسیر تو شدم؟!!
- - - به روز رسانی شده - - -
اسم تنها خیابان شهر ما آزادیست پس چرا من در این خیابان اسیر تو شدم؟!!
*alien*
14th June 2012, 12:03 PM
امشب يهو دلــــــــــــم کودتا کرد...تو رو مي خواســـــــــــت........ ....ســَـرَم رو کردم زير ِ بالشتآروم به دلـــــــــــم گفتمخــــــــــفه شو....دوره دموکراسي گذشته.... مي زنم لهـــــــــت ميکنم!
- - - به روز رسانی شده - - -
امشب يهو دلــــــــــــم کودتا کرد...تو رو مي خواســـــــــــت........ ....ســَـرَم رو کردم زير ِ بالشتآروم به دلـــــــــــم گفتمخــــــــــفه شو....دوره دموکراسي گذشته.... مي زنم لهـــــــــت ميکنم!
*alien*
14th June 2012, 12:05 PM
گذشتهها را دور نمیریزمجایشان در صندوقی است که درش قفل میشودو چند روزیاستمنتظر گم شدن کلیدش هستم....
- - - به روز رسانی شده - - -
گذشتهها را دور نمیریزمجایشان در صندوقی است که درش قفل میشودو چند روزیاستمنتظر گم شدن کلیدش هستم....
طلیعه طلا
14th June 2012, 12:52 PM
شبیه مه شده بودی
نه می شد در آغوشت گرفت
و نه آنسوی تو را دید
تنها می شد
در تو گم شد
که شدم...
http://umic.ir/images/stories/food/asalem2.jpg
طلیعه طلا
14th June 2012, 01:12 PM
زندگـــی زیبـاســـت چشمـی بـاز کن
گردشـــی در کوچــه باغ راز کن
هر که عشقش در تماشا نقش بست
عینک بد بینی خود را شکسـت
علـت عـاشــــق ز عـلتــها جــداســـت
عشق اسطرلاب اسرار خداست
من مـیـــان جســـمها جــان دیـــده ام
درد را افکنـــده درمـان دیـــده ام
http://www.sendmyflower.com/wp-content/uploads/2011/04/Nice-Wonderful-Flowers-Pictures-And-Wallpapers19.jpg
دیــــده ام بــر شـــاخه احـســـاســها
می تپــد دل در شمیــــم یاسها
زنــدگــی موسـیـقـی گنـجشـکهاست
زندگی باغ تماشـــای خداســت
گـــر تـــو را نــور یـقیــــن پیــــــدا شود
می تواند زشــت هم زیبا شــود
حال من، در شهر احسـاسم گم است
حال من، عشق تمام مردم است
http://s3.picofile.com/file/7398728923/556175_304826739603270_100002278401290_682426_9533 4405_n.jpg
زنـدگــی یــعنـی همیـــــــن پــروازهــا
صبـــح هـا، لبـخند هـا، آوازهـــا
ای خــــطوط چهــــره ات قـــــــرآن من
ای تـو جـان جـان جـان جـان مـن
با تـــو اشــــعارم پـر از تــو مــی شـود
مثنوی هایـم همــه نو می شـود
حرفـهایـم مــــرده را جــــان می دهــد
واژه هایـم بوی بـاران می دهـــد
http://www.dl.persianmob.net/images/group/2010.07.19/gol/14.jpg
موسی سلیمی
14th June 2012, 01:27 PM
قشنگ بود[shaad]
دوس جون
14th June 2012, 02:09 PM
دیگر هیچ چیز شیرین نیست،
جز خوردن یک قهوه ی تلخ با تو....
KOOLOOCHE
14th June 2012, 03:00 PM
امشب تپش گریه ی باران چه تند میزند بر دل غمگین شیشه ها
گویی هوس امدن به زمین امانش را بریده
دست در دست سرنوشت خود را به این زمین خاکی میرساند
ای کاش میدانست قصه ی ادمهای اینجا قصه ی رندوریاست
ای کاش میدانست قصه ی ادمهای اینجا حسرت یک لحظه وفاست........!!!!!!!!
[golrooz]...شاعرشم خودمم.......
فرخنده.
14th June 2012, 03:29 PM
چه دیر دانستم که اندیشیدن به اینکه به تو نیندیشم خود اندیشیدن به توست.
*alien*
14th June 2012, 03:56 PM
دنبال قلبی بودی برای پیوندباز همداوطلب شدم..
*alien*
14th June 2012, 04:10 PM
http://www.parsiblog.com/PhotoAlbum/amirh247/yy.jpg
*alien*
14th June 2012, 04:11 PM
واژه هایم را می فروشم
همه می خرند
و تنها تویی که سکوت می کنی!
معامله ی دردناکی است!
*alien*
17th June 2012, 04:42 PM
خدايا . . .
بت بود ،
بت شكن فرستادي . . .
من الآن پر از بغضم ،
بغض شكن هم داري ؟؟؟؟؟
*alien*
17th June 2012, 04:45 PM
خدایا من چه سازم ، خسته راهی درازم
نه فرهادم که مرد از داغ شیرین ، نه ایوبم که با دنیا بسازم . .
*alien*
17th June 2012, 06:32 PM
http://th03.deviantart.net/fs71/150/f/2010/258/c/1/c1720392c19aad6e22cdafda80b21d31-d2yrthn.jpgیک شب دلی به مسـلخ خونم کشید و رفت
دیوانــه ای به دام جنونـم کشـــــــــــید و رفت
پس کوچـه های قلب مرا جســــــــــتجو نکرد
اما مـرا به عمـق درونم کشــــــــــــــید و رفت
یک آســمان ســــتاره ی آتش کشــــــیده را
بر التـهاب ســـــــــرد قرونم کشــــــــید و رفت
تا از خیال گنـگ رهایی، رها شــــــــــــــــــوم
بانگی به گوش خواب ســکونم کشید و رفت
شـــــاید به پاس حرمت ویرانه های عشــــق
مرهم به زخم فاجعه گونم کشـــــــــید و رفت
دیگر اســـــــــــیر آن من بیگانه نیســــــــــــتم
از خود چه عاشـــقانه برونم کشـــــــید و رفت
1344
17th June 2012, 11:01 PM
دنبال کسی نیستم که وقتی بهش میگم میخوام برم بگه نرو..................
دنبال کسی هستم که وقتی میگم میخوام برم بگه صبر کن با هم بریم....................
تنها نرو.............
پت
17th June 2012, 11:25 PM
چشمــآنم را مےبندم؛
نخوابیــده خوابــت را مےبینم
كـــآش تو هرگز نبودے،
خـــواب بودنت، به یادم مے آورد كـــه نیستے
و مــــــن باز یاد دلتنگےهایم مےافتم
*alien*
18th June 2012, 06:23 PM
میخواستم عشق را باور کنم،عاشق نبودم.
عاشق شدم اما عشق پر پر شده بود...
*alien*
18th June 2012, 06:24 PM
اینقدر کووک نزن!
جای بخیه ندارد دیگر
این دلِ لاکردار!
*alien*
18th June 2012, 06:27 PM
قلابت را بدون طعمه بینداز.
اینجا پر است از ماهیانی که از زندگی سیر شده اند..
*alien*
18th June 2012, 06:34 PM
کلاغ پـَر؟؟
نه کلاغ را بگذاریم برای آخر ...
نگاهت ؛ پـَر
خاطراتت ؛ هم پـَر
صدایت ؛ پـَـــر
کلاغ پـَر!؟؟
نه ؛ کلاغ را بگذاریم برای آخـــر ...
جوانی ام ؛ پـَر
خاطراتم ؛ پــَر
من هم پــَـــــر
حالا تو مانده ای و کلاغی که هیــــچ وقت به خانه ش نرسید
*alien*
19th June 2012, 07:51 PM
دیـگـــر نه اشـکـــهایــم را خــواهـی دیــد
نه التـــمـاس هـــایم را
و نه احســـاســاتِ ایــن دلِ لـعـنـتـی را…
به جـــایِ آن احســـاسی که کُـــشـتـی
درخـتـی از غــــرور کـاشـتم…
- - - به روز رسانی شده - - -
دیـگـــر نه اشـکـــهایــم را خــواهـی دیــد
نه التـــمـاس هـــایم را
و نه احســـاســاتِ ایــن دلِ لـعـنـتـی را…
به جـــایِ آن احســـاسی که کُـــشـتـی
درخـتـی از غــــرور کـاشـتم…
elinaaa
19th June 2012, 10:20 PM
کاش هیچ وقت برف هایی که آن شب بارید،آب نمیشد...آنگاه میتوانستی رد پاهایت را دنبال کنی و دوباره به خانه بازگردی!!!
*alien*
20th June 2012, 12:59 PM
از خوب ها بيشتر ميترسم يك روز تو خوب من بودي !!!!
*alien*
20th June 2012, 01:05 PM
چقدر جالب !
تو لحظه های داغونی فقط یه نفر میتونه آرومت کنه
اونم کسیه که داغونت کرده !
elinaaa
20th June 2012, 01:07 PM
اینجا زمین است...ساعت به وقت انسانیت خواب است...دل عجب موجود سخت جانی است!هزاربار تنگ میشود،میشکند،میسوزد،میمیر د! اما باز هم می تپد...
*alien*
20th June 2012, 01:11 PM
قیافه ام تابلو شده بود !
گفتن : چی میکشی ؟
گفتم : زجر !
گفتن : نه یعنی چی مصرف میکنی ؟
گفتم : زندگی … !
- - - به روز رسانی شده - - -
قیافه ام تابلو شده بود !
گفتن : چی میکشی ؟
گفتم : زجر !
گفتن : نه یعنی چی مصرف میکنی ؟
گفتم : زندگی … !
elinaaa
20th June 2012, 01:11 PM
وقتی تمامی برگ های امیدم دچار خزان فصل فراموشی تو شد،گمان می کردم بی برگی ام از بی ریشگی است،باغبان خوبی نبودی،سر سبزیم در میان دستان بنیان کن تو پوسید...!!!
*alien*
20th June 2012, 01:13 PM
هم قــــــــــد شدیم …
خدا میداند چه چیزهایی را زیر پاهایم گذاشتم …
*alien*
20th June 2012, 02:13 PM
مگسي را كشتم
نه به این جرم که حیوان پلیدی است، بد است
و نه چون نسبت سودش به ضرر یک... به صد است
طفل معصوم به دور سر من می چرخید،
به خیالش قندم
...یا که چون اغذیه مشهورش تا به این حد گندم !!!
ای دو صد نور به قبرش بارد؛
مگس خوبی بود ...
من به این جرم که از یاد تو بیرونم کرد،
مگسی را کشتم ..
*alien*
20th June 2012, 02:17 PM
تا تو عاشقانه بودی شب من سحر نمی خواست
به ستاره دل نمی بست از تو بیشتر نمی خواست
تا تو عاشقانه بودی شاعرانه بود بودن
قهر بود غصه با تو دور بود گریه از من
تا تو عاشقانه بودی واژه باغی از ترانه
قصه قصه ی یه رنگی شعر شعر عاشقانه
من به دنبال تو بودم تو به فکر هم زبونی
من تموم بیقراری تو تموم مهربونی
تو به اشک اجازه دادی توی چشم من بشینه
تا غرورمو شکستم گفتی عاشقی همینه
گفتی اما دل ندادی گفتی اما دل نبستی
گفتی عاشقت نبودم ساده بودی که شکستی
ساده بودم مثل آینه تا تو عاشقانه بودی
فقط از تو می نوشتم تا تو شاعرانه بودی
*alien*
20th June 2012, 02:22 PM
چه دنياي عجيبي است ...
همه ميگويند،حرف دلت را بزن ...
اما ، هر وقت حرف دلم را زدم ، دل همه را زدم !
*alien*
20th June 2012, 02:34 PM
گاهی دلم میخواد همه بغضام از تو نگاهم خونده بشه که جسارت گفتن کلمه هارو ندارم...
اما ...
یه نگاه گنگ تحویل میگیرم و یه جمله مثل : چیزی شده؟؟؟...
اونجاست که بغضمو با لیوان سکوتم سر میکشم و با لبخند میگم : نه . هیچی...
*alien*
20th June 2012, 02:40 PM
شيطان نيستم
فرشته هم نيستم
خـُدا هم نيستمفقط دختـرم ؛
از نوع ِ ساده اش
حـوّاگونه فكر مـي كنم ؛
فقط به خاطر يك \" سيب \"تا كجا بايد تاوان داد ؟
BaAaroOoN
20th June 2012, 02:43 PM
من به این جرم که از یاد تو بیرونم کرد،
مگسی را کشتم ..
یعنی کی میتونه انقد مهم باشه که به خاطرش یه مگس بکشم و دستم آلوده بشه!حالا کی حوصله داره که از سر کارش بلند شه و دستاشو بشوره.....[nishkhand]
خیلی معنی داره!نه؟!
*alien*
21st June 2012, 08:02 PM
در عجبم
از سیب خوردنمان
که از آن فقط چوبش باقی می ماند
مگر این همه چوب که خوردیم
از یک سیب....شروع نشد!؟
- - - به روز رسانی شده - - -
در عجبم
از سیب خوردنمان
که از آن فقط چوبش باقی می ماند
مگر این همه چوب که خوردیم
از یک سیب....شروع نشد!؟
دوس جون
21st June 2012, 08:44 PM
دلم گرفت
خب دل است دیگر
دست خود آدم که نیست
دل است
haniye.R
22nd June 2012, 03:02 AM
بغض یعنی نرو...!!
بفهم....
haniye.R
22nd June 2012, 03:05 AM
حال دل سوخته کی سوخته دامن داند///وانکه سوزد جگرش دود دل من داند...
haniye.R
22nd June 2012, 03:07 AM
روزگارا تو اگر سخت به من میگیری...
با خبر باش که پژمردن من آسان نیست...
haniye.R
22nd June 2012, 03:08 AM
جالب است....
قرص میدهند که
فراموشت کنم
خوابت را می بینم...
haniye.R
22nd June 2012, 03:09 AM
و خدا خواست که بعقوب نبیند یک عمر...
شهر بی یار مگر ارزش دیدن دارد...
KOOLOOCHE
22nd June 2012, 10:55 AM
باران چشمانم باز برپنجره خاطراتم میبارد
ترانه هایی که روی شیشه های غم گرفته ام نوشته ام همه تر شدند..!!!!
باز غم پاور چین پاورچین نزدیک خلوتم میشود
به تنهایی ام سرک میکشد........
انگار بی کسی ام راحس کرده که مقابل چشمان کم سویم به شادی نشسته است!!!!!
گویی قصد تلافی دارد.......
تلافی روزهایی رادارد که دلخوش به حضور تو ...
به اوفکرهم نمیکردم!!!!!!!!
*alien*
22nd June 2012, 03:29 PM
از کنارتنهایی من که رد شدی ؛گوشهایت را بگیراینجا سکوت آدم را کر می کند . . . ! ! !
*alien*
22nd June 2012, 03:31 PM
هر جا دلت شکست خودت جاروش کن تا هرکسی منّت دستای زخمیشو سرت نذاره ...
http://up98.org/upload/server1/02/j/j2j9cg11p0q5500loga.jpg
*tara*
23rd June 2012, 02:27 AM
دردم ایــــن نـــیـسـت کـــــه او عــــاشــــق نـــیــسـت ،
دردم ایــــن نــیــسـت کــــــــه... ...
مــعــشـــوق مــن از عــشــق تـهــی اسـت ،
دردم ایــــــن است کــــــه......
بــــا دیـــــدن ایـــــن ســردی هــــا ...
مـــــن چـــــرا دل بـــســتــم؟!
- - - به روز رسانی شده - - -
همیشه داشتن بهترینها به آدم غرور خاصی میدهد
و من مغرورترینم چرا که تو بهترینی!!!
طلیعه طلا
23rd June 2012, 09:00 AM
http://steamamerica.com/yahoo_site_admin/assets/images/Leaf_Water_Boat.120124834.jpg
قایقتـــــــــــ می شوم
بادبانَم باش ...
بگذار هر چه حرف پشتـــــــ سرمان می زنند
باد هوا شود برای حرکت ...
طلیعه طلا
23rd June 2012, 09:02 AM
http://jazzaab.net/upload/1/0.556272001311079961_jazzaab_ir.jpg
اگر لبخند یک موج باشد آرزو می کنم دریا باشی...
اگر خوشحالی یک برگ باشد آرزو می کنم درخت باشی...
اگر سلامتی یک ستاره باشد آرزو می کنم کهکشان باشی...
*alien*
24th June 2012, 10:09 AM
به کلاغــــها بگویید:
قصه ی من
اینجا
... تمام شد،
یکی..
بود و نبود مرا با خود برد... !
*alien*
24th June 2012, 10:57 AM
(http://avazak.ir/gallery/albums/userpics/10001/normal_Avazak_ir-Love27.jpg)شکستنی رفع بلاست..اما...باور نمیکند دلم
- - - به روز رسانی شده - - -
(http://avazak.ir/gallery/albums/userpics/10001/normal_Avazak_ir-Love27.jpg)شکستنی رفع بلاست..اما...باور نمیکند دلم
*alien*
28th June 2012, 02:17 AM
فراموش کردنت برایم مثل آب خوردن است...
از همان آب هایی که میپرد توی گلو و سالها سرفه میکنیم!!
elinaaa
28th June 2012, 10:10 AM
از نگاهت ترانه ها خواندم/فصلی از عاشقانه ها خواندم/من به امید صبح چشمانت تا سپیده،شبانه ها خواندم/گفته بودی که با منی اما،از دو چشمت بهانه ها خواندم/آنچه من در نگاه تو دیدم،همه را در فسانه ها خواندم...
elinaaa
28th June 2012, 10:16 AM
چرا به آتش کشیدی مرا..!؟برای خودم نمی گویم به فکر توام...بعد از خاکستر شدنم چگونه گرم میشوی..!؟با کدامین آغوش...!!!
*tara*
28th June 2012, 12:03 PM
من نه عاشق هستم نه محتاج نگاهی که بلغزد برمن
من خودم هستم و یک حس غریب که به صد عشق و هوس می ارزد
من خودم هستم ودستی که صداقت میکاشت
گرچه در حسرت گندم پوسید و خدا میداند
سادگی از ته دلبستگیم پیدا بود
من نه عاشق هستم نه دلداده به گیسوی بلند
ونه آلوده به افکار پلید
من به دنبال نگاهی هستم که مرا از پس دیوانگی ام میفهمد...
*alien*
3rd July 2012, 02:12 PM
مردازعارف پرسید:عشق یعنی چه؟
عارف گفت:به باغ انگوربرو و بزرگترین خوشه رابیاور ولی نباید به عقب برگردی
اورفت اما بادست خالی برگشت.
عارف گفت چرابادست خالی برگشتی؟
مردگفت فکرمیکردم ممکن است بزرگترین خوشه درته باغ است اما...
عشق یعنی همین
elinaaa
3rd July 2012, 03:50 PM
به همین سادگی که کلاغ سالخورده با نخستین سوت قطار سقف واگن متروک را ترک میگوید...دل دیگر در جای خود نیست...به همین سادگی!!!
*alien*
4th July 2012, 07:51 PM
نــانــوشتــه هــ ـ ـــ ـایـمـ بسیــارنـد مِثــ ــ ـل بیقــراریهــایـمـ مــَـن سکــوتـمـ رافـَـــریــ ـ ـ ـاد میکِشــمـ و آخَــ ــ ــ ـر ایــن آشــوبـ درونــمـ مـَـــرا میکُشــد...
- - - به روز رسانی شده - - -
من خيلي سخت دوستش دارم واو
خيلي راحت نمي فهمد...!
*alien*
4th July 2012, 07:53 PM
گیر کرده ام عجیب میان حقیقت و تو.....تو در طالع من هستی" ولی...در آغوش دیگری........!!!
*tara*
9th July 2012, 03:28 AM
دل من باز گریست
قلب من باز ترک خورد و شکست
باز هنگام سفر بود و من از چشمانت میخواندم
که به آسانی از این شهر سفر خواهی کرد
و از این عشق گذر خواهی کرد
و نخواهی فهمید
....
بی تو این باغ پر پاییز است ...!
*tara*
9th July 2012, 03:29 AM
این جاده ها که به تو نمی رسد می دانم
بیهوده است این همه سال چشم گذاشتن شاید که بیایی
که خبری از بنفشه بهار بیاوری
از شکوفه سپید ماه
این جاده ها که به تو نمی رسد می دانم
این کوره راها
این روزها
این سالها
هیچ کدام به تو ختم نمی شود
elinaaa
9th July 2012, 10:34 AM
تمام اعتماد من به جا پای کوچک تو در ویرانه های غربت است...با من بمان...اشک های نگفته ای دارم!!!
*alien*
11th July 2012, 12:35 AM
آنهايي كه بي عاطفه هستند
روزگاري بسيار عاشق بودند . . .
Ehsan M
11th July 2012, 03:29 PM
آدمای دلتنگ . . .
.
وقتایی که خیلی بهشون خوش میگذره و میخندن
.
.
.
یهو سرشون رو برمیگردونن اونوری
.
یکم ثابت میشن
.
.
.
یواش یواش چشماشون تَر میشه !
.
همین . . .
.
*tara*
11th July 2012, 03:47 PM
محبت به نامرد کردم بسی
محبت نشاید به هر ناکسی
تهی دستی و بی کسی درد نیست
که دردی چو دیدار نامرد نیست.
http://www.fzlol.com/upimg/allimg/111007/201335QA6.jpg
دوس جون
11th July 2012, 11:31 PM
دیگر نه یخچال
نه سیگار
نه حمام
و نه آهنگ
هیچ کدام آرامم نمی کنند
کاش تو بودی و آرام میشدم
shamim.n
12th July 2012, 06:38 PM
نگران نباش زندگی ام رو به راه است
رو به راهی که رفته ای رو به راهی که مانده ام
l.ghasemi
13th July 2012, 01:19 PM
http://img4up.com/up2/00885812236335219570.gif
l.ghasemi
13th July 2012, 01:27 PM
file:///C:/Users/ali/AppData/Local/Temp/msohtmlclip1/01/clip_image002.jpg
می دانی
یک وقت هایی باید
روی یک تکه کاغذ بنویسی
تـعطیــل است
و بچسبانی پشت شیشه ی افـکارت
باید به خودت استراحت بدهی
دراز بکشی
دست هایت را زیر سرت بگذاری
به آسمان خیره شوی
و بی خیال ســوت بزنی
در دلـت بخنــدی به تمام افـکاری که
پشت شیشه ی ذهنت صف کشیده اند
آن وقت با خودت بگویـی
بذار منتظرت بمانن
دوس جون
16th July 2012, 11:47 AM
میشه زل نزنی تو چشمم ؟
شاید خجالت کشیدم و دلم هنوز از دیدن چشمات سیر نشده بود
دوس جون
16th July 2012, 11:49 AM
اینجا جاییست که ...
عشقبازی نمیکنند
باهم...
باهم با عشق بازی میکنند ...!
دوس جون
16th July 2012, 11:51 AM
از پروژکترهای روز و شب ،
از سکانس های زمین خسته ام
دوس جون
16th July 2012, 11:53 AM
خدایا؟
...
.
.
.
.
.
.
.
.
هیچی ولش کن!
دوس جون
16th July 2012, 11:55 AM
دنیا،
را بغل گرفتیم
گفتند امن است!
هیچ کاری با ما ندارد
خوابمان برد
بیدار شدیم
دیدیم
ابستن تمام درد هایش شده ایم
دوس جون
16th July 2012, 11:56 AM
بگذار این گونه بگویم
دلم اگر برای تو تنگ میشود ببخش
روزم اینگونه قشنگ میشود .
دوس جون
16th July 2012, 11:58 AM
بعضی ها خرشان از پل میگذرد
بعضی ها گاوشان میزاد
تکلیف ما که خرمان روی پل زاییده چیه؟؟؟؟
دوس جون
16th July 2012, 11:59 AM
فکر میکردم چون گرفتارم به خدا نمیرسم
ولی ...
چون به خدا نمیرسم گرفتارم
دوس جون
16th July 2012, 12:01 PM
بین خودمون باشه
ولی ...
دلم بازم برات تنگ شد
دوس جون
16th July 2012, 12:03 PM
هرگز حسرتی در هیچ کجای دنیا اینچنین یکجا جمع نمیشود که در این سه واژه کوتاه
او دوستم ندارد
دوس جون
16th July 2012, 12:09 PM
دلم به صورت مداوم
نه بریده بریده ها
مداوم واست تنگه...
دوس جون
16th July 2012, 12:12 PM
حالم بده،
مغزم کار نمیکنه دکتر میگه 2 راه دارم،
یاICU
یاI See you
دوس جون
16th July 2012, 12:14 PM
تو صبح باش!!!
من تمام شب های تاریخ را تاب می اورم !!
- - - به روز رسانی شده - - -
یه قانون مهم هست که میگه:
اونی که تو خیالمونه بی خیالمونه
l.ghasemi
16th July 2012, 01:39 PM
من یک دشت سپید که به دریای سیاه
غم دل برورقی می نگارد گاه گاه
شاید از فرط سکوت شده فریاد قلم
بهترین ساز ونوا بهر این دل که به غم
شده همخانه به عمر شدم از غم دلگیر
دگر از بی رنگی آهم شده دلگیر
تن این دشت سپید خسته از تیرگی است
دگر این دم به امید لب به گفتن در بست
شاید این است هنر قلمی بشکسته
گوید از شهر تهی آدمی دلخسته
شعر خودمه[tashvigh][tashvigh]
*tara*
18th July 2012, 01:43 PM
نرسیده به بعضی خاطره ها .....
باید بنویسیند:
آهسته به یاد آورید....
.
.
.
خطر ریزش اشك
- - - به روز رسانی شده - - -
مي گويند : شاد بنويس
نوشته هايت درد دارند
و من ياد دخترکی می افتم ، که با ويولونش
گوشه ی خيابان شاد ميزد
اما با چشمهای خيس!!!!
elinaaa
18th July 2012, 02:37 PM
ماسه ها فراموش کارترین رفیقان راهند!پا به پایت می آیند،آنقدر که گاهی سماجتشان درهمراهی حوصله ات را سر می برد،اما کافی است تا اندک بادی بوزد یا خرده موجی برخیزد،تا رد پایت برای همیشه از حافظه ضعیفشان پاک شود!!!من از نسل ماسه نیستم...از نسل صدفهایم،صدف هایی که به پاس اقامتی یک روزه در دریا،تا دنیا دنیاست صدای دریا را برای هر گوش شنوایی زمزمه می کنند....
*alien*
18th July 2012, 03:15 PM
بچه بودیم دخترا عاشق عروسک بودن و پسرا عاشق مردای قوی ....بزرگ شدیم دخترا عاشق مردای قوی شدن و پسرا عاشق عروسک ....
- - - به روز رسانی شده - - -
بچه بودیم دخترا عاشق عروسک بودن و پسرا عاشق مردای قوی ....بزرگ شدیم دخترا عاشق مردای قوی شدن و پسرا عاشق عروسک ....
*alien*
18th July 2012, 03:26 PM
ای عشق به شوق تو گذر می کنم از خویش
تو قاف قرار من و من عین عبورم
بگذار به بالای بلند تو ببالم
کز تیره نیلوفرم و تشنه نورم
*alien*
18th July 2012, 03:37 PM
هــــيـس.....
ســــاکـــت...
يـــک کـــف مـرتــب
به افتــخـاره رفتـنـش بـزنــيــد...
چـــه بــا احـسـاس مــنو گــذاشــت و رفــت......!
*tara*
19th July 2012, 10:32 PM
اینجا سرزمین واژه های وارونه است
جایی که گنج *جنگ* میشود
درمان *نامرد*
وقهقه *هق هق*
اما دزد همان دزد است ، درد همان درد و گرگ همان گرگ
*tara*
19th July 2012, 10:35 PM
آدمها برای یکدیگر نقش سیگار را بازی میکنند
همدیگر را می کشند ، ...
لذت می برند ،..........
دود می کنند ،.........
تمام می کنندو بعد از اندک زمانی ، ......
سیگاری دیگرروشن مي كنند..........
*alien*
21st July 2012, 01:27 AM
دیگر احتیاط لازم نیست. . .شکستنی ها شکست . . .هر جور مایلید حمل کنید . . .دلم را ميگويم !
- - - به روز رسانی شده - - -
دیگر احتیاط لازم نیست. . .شکستنی ها شکست . . .هر جور مایلید حمل کنید . . .دلم را ميگويم !
*alien*
21st July 2012, 01:32 AM
نقاشی اش خوب نبوداما راهش راخوب کشید و …رفت
ستاره صبح امید
24th July 2012, 03:01 PM
برای آمدنت انتظار کافی نیست؟
دعا و اشک و دل بیقرار کافی نیست؟
خودت دعا بکن ای نازنین که برگردی
دعای این همه چشم انتظار کافی نیست ؟
اللهم عجل لولیک الفرج
*tara*
24th July 2012, 04:30 PM
حالم بده،
مغزم کار نمیکنه دکتر میگه 2 راه دارم،
یاICU
یاI See you
- - - به روز رسانی شده - - -
گرما یعنی...!
نفس های تو ، دست های تو ، آغوش تو...!
من به خورشید ایمان ندارم !!!
*alien*
25th July 2012, 03:37 PM
شبگردی میکنم. http://up.vatandownload.com/images/wbiyvoekdgr3vmkk1mmv.jpg
اما صدای نفس هایت را
از پشت هیچ پنچره و
دیواری نمی شنوم
آسوده بخواب مهر بانم ،
شهر در امن و امان است
تنها خانه ی من است که
در آتش می سوزد ....
*alien*
25th July 2012, 03:42 PM
آسمون ابرا تو و ر د ار و بر وhttp://up.vatandownload.com/images/eedl4glmxfmhx124s9op.jpgدیگه تنها منو بگذار و بر وآسمون غرق به خونه دل من آسمون دشت جنونه دل منتک وتنها توی دنیای بزرگآسمون بی هم زبونه دل منآسمون مرده دیگه مهر و وفابزم ما پر شده از رنگ و ریانه محبت میشه پیدا نه صفاآسمون قهره دیگه ا ز ما خدا…
*alien*
25th July 2012, 03:50 PM
تنهايي را دوست دارم، زيرا بيوفا نيست تنهايي را دوست دارم،
زيرا عشق دروغين در آن نيست
در كلبهي تنهاييهايم در انتظار خواهم گريست
و انتظار كشيدنم را پنهان خواهم كرد
شايد در سكوتي يا شايد در شبي سرد و
باراني...
بگذار كسي نداند كه هنوز دوستش دارم...
دوس جون
26th July 2012, 12:35 PM
خدایا قربونت
میشه بگی دكمه Cancel كجاست؟
به اندازه كافی بدبختی Download كردیم. بسه.
دوس جون
26th July 2012, 12:39 PM
نه سه نقطه ایم که یعنی ادامه داریم ...
نه یک نقطه ایم که یعنی تمام شدیم .
دونقطه ایم : مانده بین زمین و هوا !!!
ıɥsnɯɐɯ
26th July 2012, 03:28 PM
نتَـــــــرس
اَگــــر بِخــــواهَمــــ اَز اینــــ دیوانهــــ تَر نمیــشَوَمــــ
گفتهــــ بودَمــــ بیــــ تو سَختــــ میگــــذَرَد
بیــــ اِنصــــافـ
حَرفَمــــ را پَســــ میگیرمــــ
بیــــ تو اِنگار اَصــــلا نِمیــــگذَرَد
https://fbcdn-sphotos-a.akamaihd.net/hphotos-ak-prn1/c0.0.240.240/p403x403/524044_393592560701633_1165043052_n.jpg
(https://www.facebook.com/photo.php?fbid=393592560701633&set=a.380533362007553.85064.380531035341119&type=1&relevant_count=1)
ıɥsnɯɐɯ
26th July 2012, 03:29 PM
دلتنگ که میشوی دیگر انتظار معنا ندارد ....
یک نگاه کمی نامهربان ؛
یک واژه ی کمی دور از انتظار !
یک لحظه فاصله ، میشکند بغضت را ... !!
*alien*
27th July 2012, 07:19 AM
به من گفت بیا
به من گفت بمان
به من گفت بخند
به من گفت بمیر
آمدم
ماندم
خندیدم
مردم
اما....
*alien*
27th July 2012, 07:26 AM
نمی دانم چرا چشمانم گاهی بی اختیار خیس می شوند...
میگویند حساسیت فصلی ست...
آری من به فصل فصل این دنیا بی او حساسم...
- - - به روز رسانی شده - - -
چه نقاش ماهریست
فکر و خیال را میگویم
وقتی که دانه دانه موهایت را سفید می کند . . .
*alien*
27th July 2012, 07:28 AM
به خودم قول میدهم كه فراموشـت كنم !
وقتی صبح می شود
تو را كه نه .... ولی !
قولم را فراموش می كنم ...!
دوس جون
28th July 2012, 04:09 AM
سهراب گفتی:چشمها را باید شست شستم و ...گفتی: جور دیگر باید دید دیدم و .... گفتی زیر باران باید رفت رفتم ولی .... او نه چشمهای خیس و شسته ام را....نه نگاه دیگرم را....هیچ کدام را ندید فقط در زیر باران با طعنه ای خندید و گفت: ” دیوانه باران ندیده!
*tara*
28th July 2012, 05:26 AM
و من هنوز عاشقم ،
آنقدر که می توانم ،
هر شب بدون آنکه خوابم بگیرد ،
از اول ،
تا آخر ،
بی وفایی هایت را بشمارم ،
و دست آخر ،
همه را فراموش کنم !
ıɥsnɯɐɯ
29th July 2012, 02:05 PM
https://fbcdn-sphotos-a.akamaihd.net/hphotos-ak-ash3/s480x480/532455_489412257752985_1205704943_n.jpg (https://www.facebook.com/photo.php?fbid=489412257752985&set=a.397104576983754.106885.395993507094861&type=1&ref=nf)
معمولا آدما از اینکه بعد از مرگ فراموش بشن وحشت دارن
ولی چه سخته زنده باشی و فراموش بشی . . .
استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است
استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد
vBulletin® v4.2.5, Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.