PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : چرا ناخودآگاهانه از ایده‌های خلاقانه می‌ترسیم؟



Ehsan M
30th March 2012, 02:02 PM
چرا ناخودآگاهانه از ایده‌های خلاقانه می‌ترسیم؟
آیا جامعه واقعا برای خلاقیت ارزش قائل است؟ ممکن است مردم به ما بگویند که جامعه عاشق آدم‌ها خلاقی با ایده‌ها و راه‌حل‌های نوآورانه است، اما آیا واقعا این طور است؟
شاید خودتان تجربه کرده باشید که معلم‌ها چندان میانه‌ای با دانش‌آموزان خلاق ندارند. در تحقیقی هم که در سال ۱۹۹۵ انجام شد، همین مطلب اثبات شد. البته شاید این مسئله به خاطر باشد که دانش‌آموزان خلاق، عموما سرکش‌تر هستند و دوست ندارند از قوانین روتین تبعیت کنند.
اما این مسئله تنها منحصر به مدرسه‌ها نیست، در صنعت، اقتصاد و دانشگاه‌ها هم وضعیت مشابهی حکم‌فرماست، مثلا در حالی که رؤسای سازمان‌ها می‌گویند که خواستار ایده‌های خلاق هستند، شواهد نشان می‌دهند که به سبب محبوبیت نهانی پیروی از روتین‌ها و همرنگی با جماعت، اندیشه‌های خلاق طرد می‌شوند.
در تحقیقی که در سال ۲۰۱۱ انجام شد، پژوهشگران پی بردند که گرچه ممکن در مقام حرف مردم خلاقیت را بستایند، اما به صورت ناخودآگاه، فکر دیگری در مورد خلاقیت دارند و درست مثل اندیشه‌های نژادپرستانه که به صورت مخفی در ذهن ما آشیانه دارند، ما در نهان نسبت به خلاقیت مقاومت داریم.
در جریان تحقق یادشده، مولر و همکارانش دریافتند که عدم اطمینانی که فکر کردن در مورد خلاقیت در سر مردم ایجاد می‌کند باعث می‌شود که اندیشه‌های منفی در مورد خلاقیت در سرشان ایجاد شود و آنها را از پیروی کردن از ایده‌ها بازمی‌دارد.
این تحقیق تأییدکننده این مسئله است که مردم به خاطر افزایش حالت عدم اطمینان که ایده‌های خلاقانه ایجاد می‌کند، میانه‌ای با این ایده‌ها ندارند و ناخودآگاه چنین تفکری در ذهن مردم شکل می‌گیرد:
ما می‌دانیم که چگونه کارهایی را که قبلا عادت به انجام دادنشان داشتیم، انجام بدهیم. چیزهایی جدید مرموز و مبهم هستند. چگونه می‌توانیم به آنها دست بیابیم؟ آیا انجام آنها عملی است؟ اکر اشتباه کنیم، چه می‌شود؟ و …
کلا ما از عدم اطمینان خوشمان نمی‌آییم و دوست داریم از این حالت بگریزیم.
متأسفانه در جریان روند خلاقیت از آنجا که ما بیاد کاری را انجام بدهیم که قبلا انجام نشده، نوعی عدم اطمینان ذاتی وجود دارد.
ما دوست داریم که به صورت عادتی تصمیم‌گیری کنیم و انتخاب‌هایی کنیم که به نظرمان عملی‌تر می‌آیند.

بلدرچین
30th March 2012, 02:37 PM
چون میترسیم ریسک کنیم...ممنونم

iranian geologist
30th March 2012, 07:06 PM
در دنیا چیزی سخت تر از فکر کردن نیست
انیشتین

hossien
30th March 2012, 11:12 PM
سلامدلایل مختلفی وجود دارد که افراد از بیان ایده های جدید پرهیز می کنند . البته علت آن بیشتر به دوران کودکی بر می گردد چون اگر کودکی زیاد سوال کنه حوصله ما سر میره و با جواب های سربالا افکار اون رو محدود می کنیم و یک نکته قابل توجه خلاقیت افراد در سن 4-7 سالگی شکوفا میشه و یکی دوران نوجوانی هست که فردی خلاق پرورش پیدا می کنه.

Ehsan M
30th March 2012, 11:57 PM
سلامدلایل مختلفی وجود دارد که افراد از بیان ایده های جدید پرهیز می کنند . البته علت آن بیشتر به دوران کودکی بر می گردد چون اگر کودکی زیاد سوال کنه حوصله ما سر میره و با جواب های سربالا افکار اون رو محدود می کنیم و یک نکته قابل توجه خلاقیت افراد در سن 4-7 سالگی شکوفا میشه و یکی دوران نوجوانی هست که فردی خلاق پرورش پیدا می کنه.

درسته این مشکل میشه گفت خیلی جاها هست که وقتی یه بچه ای داره صحبت می کنه،نظر میده،ایده میده تا بتونه به این وسیله بگه که :بله من هم میتونم عین شما بزرگترا فکر کنم و نظر بدم، ما حرف اونارو جدی نمی گیریم.

اما یه موضوع دیگه ام هست که همین الان مثلا اگه بخوایم یه موضوع جدید یا یه ایده جدیدو جا بندازیم خیلی سخته چون اکثرا دوست دارن با همون روال قبلی به مسیر ادامه بدن....

hossien
31st March 2012, 03:17 AM
درسته چون می ترسیم کارمون اضافه بشه مثلا فردی که موظف کاری انجام بده اما از اون کار خوشش نمی یاد برای اون کار فکر میکنه و کاری می کنه که سریع انجام بده و از اون راحت بشه اینجا یک ایده در کار داره .
بیشتر سازمان ها از کارمندهای خودشون ایده ها و طرح هایی که در محیط کار می بینند حال به طریق مختلف جمع آوری می کنند اما بیشتر کارمندان می بینند که مدیر اسمش رو اول میده یا اون کار به نام مدیر تموم میشه بیخیال ایده می شن حتی ایده و کارهای فوق العاده عالی.
پس دلایل مختلف وجود داره یا می ترسن اطرافیان اون را مسخره و به او بخندند و .......
تقریبا این دلایل باعث میشه از ایده دادن پرهیز کنیم.

اما به نظر شما چه کارهایی میشه انجام داد که فرد عادت بد خود را ترک کند و در هرجایی که کار میکند برای بهتر شدن کار و کسب رضایت بیشتر از خلاقیت در کار خود استفاده نماید.

Ehsan M
31st March 2012, 10:27 AM
درسته چون می ترسیم کارمون اضافه بشه مثلا فردی که موظف کاری انجام بده اما از اون کار خوشش نمی یاد برای اون کار فکر میکنه و کاری می کنه که سریع انجام بده و از اون راحت بشه اینجا یک ایده در کار داره .
بیشتر سازمان ها از کارمندهای خودشون ایده ها و طرح هایی که در محیط کار می بینند حال به طریق مختلف جمع آوری می کنند اما بیشتر کارمندان می بینند که مدیر اسمش رو اول میده یا اون کار به نام مدیر تموم میشه بیخیال ایده می شن حتی ایده و کارهای فوق العاده عالی.
پس دلایل مختلف وجود داره یا می ترسن اطرافیان اون را مسخره و به او بخندند و .......
تقریبا این دلایل باعث میشه از ایده دادن پرهیز کنیم.

اما به نظر شما چه کارهایی میشه انجام داد که فرد عادت بد خود را ترک کند و در هرجایی که کار میکند برای بهتر شدن کار و کسب رضایت بیشتر از خلاقیت در کار خود استفاده نماید.

درسته.
به نظر من باید استقبال بشه البته الان نه این که استقبال نشه ها اما اگه پررنگ تر باشه اونوقت یه شور و شوقیم به وجود میاد که مثلا من که مهندس نرم افزارم به فکر ایده های نو باشم به فکر راه کار های جدید و بهینه باشم.

msd21
31st March 2012, 12:04 PM
من هم حرف های شما رو تایید می کنم
البته باید این رو هم در نظر داشته باشیم که کاهش خلاقیت و ریسک پذیری با افزایش سن یه امر طبیعیه که تو همه مردم دنیا اتفاق میافته و هیچکس هم نمیتونه جلوشو بگیره یا متوقفش کنه، شاید فقط با دونستن اون سرعتش رو کم کرد
درسته که یک بچه 7 ساله هر نوع خلاقیت و فکری میکنه
اما همون که بزرگ میشه میره کار میکنه به طور میانگین فقط 7 شغل رو تو زندگیش امتحان میکنه
و وقتی که بازنشسته میشه فقط میخواد که از حرفه قبلیش برای ادامه زندگی استفاده کنه و به دنبال حرفه جدیدی نمیره
(این اتفاق یه امر کاملا طبیعیه)

من خودم تو کل زندگیم فقط یه نفرو دیدم که بعد از بازنشسته شدن رفته یه حرفه کاملا متفاوت از اونچه که میدونسته رو یاد گرفته، آموزش دیده و ازش برای زندگیش استفاده کرده

Ehsan M
31st March 2012, 12:22 PM
من هم حرف های شما رو تایید می کنم
البته باید این رو هم در نظر داشته باشیم که کاهش خلاقیت و ریسک پذیری با افزایش سن یه امر طبیعیه که تو همه مردم دنیا اتفاق میافته و هیچکس هم نمیتونه جلوشو بگیره یا متوقفش کنه، شاید فقط با دونستن اون سرعتش رو کم کرد
درسته که یک بچه 7 ساله هر نوع خلاقیت و فکری میکنه
اما همون که بزرگ میشه میره کار میکنه به طور میانگین فقط 7 شغل رو تو زندگیش امتحان میکنه
و وقتی که بازنشسته میشه فقط میخواد که از حرفه قبلیش برای ادامه زندگی استفاده کنه و به دنبال حرفه جدیدی نمیره
(این اتفاق یه امر کاملا طبیعیه)

من خودم تو کل زندگیم فقط یه نفرو دیدم که بعد از بازنشسته شدن رفته یه حرفه کاملا متفاوت از اونچه که میدونسته رو یاد گرفته، آموزش دیده و ازش برای زندگیش استفاده کرده

درسته نمیشه انکار کرد که این قدرت با بالا رفتن سن کم میشه و بعد از بازنشستگی معمولا از دانسته های قبلی و حرفه ی قبلی استفاده میکنه.....

خیلی جالبه.روحیه خوبی داشته که یه حرفه جدید شروع کرده و نتیجه ام گرفته با استمرارش......[tashvigh][tashvigh]

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد