golden3
21st March 2012, 06:22 PM
برفها آب شده بودند و دیگر خبری از سرمای زمستان نبود.فصل یخبندان تمام شده بود وکم کم اهالی دهکده شیوانا می توانستند از خانه هایشان بیرون بیایند ودر مزارع به کشت وزرع بپردازند. همه از گرمای خورشید بهاری حظ می کردند واز سبزی و طراوت گیاهان لذت می بردند .
به گزارش"1پارس" به نقل از مجله موفقیت شیوانا همراه یکی از شا گردان از مزرعه عبور می کرد .پیرمردی را دید که نوه هایش را دور خود جمع کرده وبرای آنها در مورد سرمای شدید زمستان وزندانی بودن در خانه و منتظر آفتاب نشستن صحبت میکند.
شیوانا لختی ایستاد و حرفهای پیرمرد را گوش کرد و سپس اورا کنار کشید وگفت:" اکنون که بهار است واین بچه هادر حال لذت بردن از آفتاب ملایم و نسیم دلنواز بهار هستند,بهتر است یخ و سرما را برای آنها نقل کنی!خاطرات زمستان,خوب یا بد,مال زمستان است.آنها را به بهار نیاور! با این حرف تو بچه ها بیشتر بهار را دوست نخواهند داشت بلکه از زمستان بیشتر خواهند ترسید ودر نتیجه زمستان سال بعد,قبل از آمدن یخبندان همه این بچه ها از وحشت تسلیم سرما خواهند شد .
به جای صحبت از بد بختی های ایام سرما,به این بچه ها یاد بده از این زیبایی و طراوتی که هم اکنون اطرافشان است لذت ببرند.بگذار خاطره بهار در خاطر آنها ماندگار شود وبر ایشان آنقدر شیرین و جذاب بماند که در سردترین زمستان های اینده,امید به بهاری دلنواز,آنها را تسلیم نکند.پیرمرد اعتراض کرد وگفت :"اما زمستان سختی بود"
شیوانا با لبخند گفت:"ولی اکنون بهار است.آن زمستان سخت حق ندارد بهار را از ما بگیرد. تو با کشیدن خاطرات زمستان به بهار,داری بهار را نیز قربانی می کنی!زمستان را در فصل خودش رها کن!
به گزارش"1پارس" به نقل از مجله موفقیت شیوانا همراه یکی از شا گردان از مزرعه عبور می کرد .پیرمردی را دید که نوه هایش را دور خود جمع کرده وبرای آنها در مورد سرمای شدید زمستان وزندانی بودن در خانه و منتظر آفتاب نشستن صحبت میکند.
شیوانا لختی ایستاد و حرفهای پیرمرد را گوش کرد و سپس اورا کنار کشید وگفت:" اکنون که بهار است واین بچه هادر حال لذت بردن از آفتاب ملایم و نسیم دلنواز بهار هستند,بهتر است یخ و سرما را برای آنها نقل کنی!خاطرات زمستان,خوب یا بد,مال زمستان است.آنها را به بهار نیاور! با این حرف تو بچه ها بیشتر بهار را دوست نخواهند داشت بلکه از زمستان بیشتر خواهند ترسید ودر نتیجه زمستان سال بعد,قبل از آمدن یخبندان همه این بچه ها از وحشت تسلیم سرما خواهند شد .
به جای صحبت از بد بختی های ایام سرما,به این بچه ها یاد بده از این زیبایی و طراوتی که هم اکنون اطرافشان است لذت ببرند.بگذار خاطره بهار در خاطر آنها ماندگار شود وبر ایشان آنقدر شیرین و جذاب بماند که در سردترین زمستان های اینده,امید به بهاری دلنواز,آنها را تسلیم نکند.پیرمرد اعتراض کرد وگفت :"اما زمستان سختی بود"
شیوانا با لبخند گفت:"ولی اکنون بهار است.آن زمستان سخت حق ندارد بهار را از ما بگیرد. تو با کشیدن خاطرات زمستان به بهار,داری بهار را نیز قربانی می کنی!زمستان را در فصل خودش رها کن!