artadokht
14th March 2012, 11:54 PM
مثل یک حرف تازه می مانی
که نباید بگویمت هرگز..!
دائم از دیدن تو می ترسم
نه،نباید بجویمت هرگز..!
برو از خواب های من بیرون
تا نبینم تو را،،،،که زیبایی
تا نفهمم همیشه در قلبم
بوده ای در هجوم تنهایی
من همیشه عجیب می ترسم
من همیشه عجیب می دانم
عاشقی شیوه ی قشنگی نیست
بی تو هستم و زنده می مانم
ما برای هم از "الف"گفتیم
مثل یک کودک دبستانی
گفتم این حرف،اول ابر است
گفتی که ای ول چه خوب می دانی
حرف بعدی غریبه تر بودیم
گفتم از روزهای "بارانی"
روزهایی که با دلم رفتی،،،
فکر کردم همیشه می مانی...!
خشک سالی شروع شد بی تو
مردم اما نماز می خواندند
راز بین من و تو را آنها
نشنیدند؟ یا نمی دانند؟
تا دل خشکشان،ترک نشود
بارها در دلم هیاهو شد
مثل آن روزهای بارانی،،،
عاقبت دست های من رو شد
بی تو آن حرف تازه را گفتم:
"عشق تنها دلیل باران است"
حرف سوم هم بدون تو گفتم،،،
"پ" همیشه،شبیه پایان است...
که نباید بگویمت هرگز..!
دائم از دیدن تو می ترسم
نه،نباید بجویمت هرگز..!
برو از خواب های من بیرون
تا نبینم تو را،،،،که زیبایی
تا نفهمم همیشه در قلبم
بوده ای در هجوم تنهایی
من همیشه عجیب می ترسم
من همیشه عجیب می دانم
عاشقی شیوه ی قشنگی نیست
بی تو هستم و زنده می مانم
ما برای هم از "الف"گفتیم
مثل یک کودک دبستانی
گفتم این حرف،اول ابر است
گفتی که ای ول چه خوب می دانی
حرف بعدی غریبه تر بودیم
گفتم از روزهای "بارانی"
روزهایی که با دلم رفتی،،،
فکر کردم همیشه می مانی...!
خشک سالی شروع شد بی تو
مردم اما نماز می خواندند
راز بین من و تو را آنها
نشنیدند؟ یا نمی دانند؟
تا دل خشکشان،ترک نشود
بارها در دلم هیاهو شد
مثل آن روزهای بارانی،،،
عاقبت دست های من رو شد
بی تو آن حرف تازه را گفتم:
"عشق تنها دلیل باران است"
حرف سوم هم بدون تو گفتم،،،
"پ" همیشه،شبیه پایان است...