AHMADIPOURAHMAD
28th February 2012, 08:33 AM
به نام او
دانشگاه پيام نور
مركز خرمشهر
گروه زیست شناسی
اکولوژی عملی
تهیه کننده:
احمد احمدیپور رشته تحصیلی:
زیست شناسی
فهرست
مقدمه .................................................. .................................................. ..............................................3
موقعت جغرافیایی................................ .................................................. .............................................3
انواع مشکلات زیست محیطی .................................................. .................................................. .......4
زباله .................................................. .................................................. .................................................4
آب آلوده .................................................. .................................................. .........................................4
کردشگران .................................................. .................................................. ......................................4
خشکسالی .................................................. .................................................. ......................................5
گرد و غبار .................................................. .................................................. .......................................5
بوم شناسی منطقه .................................................. .................................................. ..........................5
شرح گزارش .................................................. .................................................. ....................................6
نتیجه گیری .................................................. .................................................. .....................................9
منابع .................................................. .................................................. ...............................................10
مقدمه:
تالاب شادگان که یکی از مهمترین تالاب های بین المللی ایران است،دورق نام قديم منطقهاي بوده كه در كتابهاي كهن بسيار از آن ياد شده است. نقل است كساني كه از فارس و كرمان قصد حج داشتهاند در اين جا كه مكاني آباد و خرم به شمار ميرفته اسكان مييافتند. در دوره افشاريه قبيله بنيكعب كه در حاشيه رود بهمنشير آبادان اقامت داشتند به آباداني دوباره اين سرزمين ميپردازند.
مكاني كه ويژگي منحصر به فرد پوشش گياهي آن باعث جذب هزاران پرنده مهاجر از شمال اروپا، كانادا و سيبري شده و تنها مكان توليد مثل صدها دلفين در ايام آذر و دي ماه در خليج فارس محسوب ميشود.
موقعیت جغرافیایی:
تالاب شادگان در جنوب غربی ایران و در جنوب شهر شادگان از استان خوزستان واقع شده است. این تالاب در همایش تالاب های جهان که در سال ۱۹۷۵، در شهر رامسر برگزار شد، به فهرست تالاب های بین المللی جهان پیوست و از همان تاریخ نیز سه تالاب خورموسی و خورالامیه و شادگان را با نام تالاب شادگان می شناسند.
تالاب شادگان وسعتی برابر ۴۰۰ هزار هکتار دارد و گفته می شود که ۳۲۷۷۶۵ هکتار از این طبیعت بکر به پناهگاه حیات وحش اختصاص پیدا کرده است. این تالاب با شماره ثبتی ۰۲۱R۰۰۶ در فهرست تالاب های بین المللی کنوانسیون رامسر ثبت شده و تا کنون ۱۵۲ گونه پرنده و ۴۰ گونه پستاندار که مهمترین آن ها دلفین بینی بطری بوده در آن مشاهده شده است.
تالاب شادگان در نزدیکی شهری به همین نام واقع شده که به فاصله ای حدود ۵۰ کیلومتر تا شهر آبادان فاصله دارد. در مجاورت این تالاب بین المللی روستاهای "سراخیه" و "رگبه" واقع شده که در واقع ساکنین اصلی این تالاب را تشکیل می دهند. مردمان بومی این روستا بخشی از زندگی خود را به وسیله تالاب شادگان فراهم می کنند که می توان آن را به مشاغلی چون شکار پرندگان، صید ماهی و ارائه سرویس های قایق سواری و گردش در تالاب برای گردشگران تقسیم کرد.
مردم این دو روستای از ماهی و میگو و پرندگان موجود در این تالاب استفاده می کنند . همچنین حیوانات اهلی آنها مانند گاو، گاومیش از گیاهان و نی های تالاب بهره برده و در واقع تالاب شادگان علاوه بر ارزش های بی شمار زیست محیطی، مکانی برای رزق و روزی بیش از یکصد هزار نفر از حاشیه نشینان و روستاییان منطقه است.
انواع مشکلات زیست محیطی:
از چهارسال قبل تالاب شادگان به عنوان یکی از مناطق مورد اهمیت گردشگری دیده شد و حتی به احداث ایستگاه گردشگری تالاب شادگان کرد. اما این اقدامات در حالی انجام می گرفت که مشکلات زیست محیطی این بستر طبیعی آغاز شده بود و مردم روستای سراخیه به عنوان ساکنان اصلی تالاب از داشتن امکانات رفاهی محروم بودند.
زباله:
در آبان ماه ۱۳۸۳ شهرداری آبادان ۳۵ هزار مترمکعب از زباله های نفتی منطقه "گیسی" را از زیر خاک خارج و در تالاب شادگان ریخت. این کار طی عملیات احداث بلوار در منطقه ای از آبادان انجام گرفت. در کنار این موضوع می توان به بحران های زیست محیطی از قبیل عبور و نشت لوله های نفت، تخریب بافت گیاهی، ورود کودهای شیمیایی و پسمانده های شیمایی و صنعتی و ضایعات کارخانه های طرح توسعه نیشکر نیز اشاره کرد.
آب آلوده:
ورود آب ناشی از فعالیت های صنعتی در کارخانه نیشکر به تالاب شادگان از جمله ضایعات مهم زیست محیطی در این تالاب بین الملی بود که به تازگی قرار شده تا این آب به داخل خلیج فارس منتقل شود. پیش از این یک کارشناس محیط زیست با اشاره به انحراف آب آلوده نیشکر از تالاب شادگان به بستر خلیج فارس گفته بود با اینکه آب آلوده دریا را هم آلوده می کند اما تالاب شادگان و مردم حاشیه نشین اهمیت بیشتری دارند چرا که حیات آنها به شدت در خطر است.
گردشگران:
ورود گردشگران به داخل تالاب شادگان از دیگر مشکلات زیست محیطی این تالاب محسوب می شود. گردشگران با ریختن زباله های خود به داخل تالاب فضای آن را به شدت آلوده می کنند و چهره تالاب را دگرگون کرده اند. انداختن بطری های مصرف شده آب معدنی و نوشابه ها و همچنین پلاستیک های مصرف شده به داخل تالاب شادگان از جمله مسائل و مشکلات زیست محیطی این تالاب بین المللی است.
خشکسالی:
در میان این مشکلات، خشکسالی، معضل دیگری برای اهالی تالاب شادگان شده است. خشکسالی باعث شده تا آب تالاب پایین رفته و در بخشی از مناطق آن باعث مرگ ماهیان شده است. از طرف دیگر تغییرات اکوسیستمی از قبیل ورود آب های آلوده به بستر تالاب نیز باعث مرگ ماهیان و کم شدن تعداد آن ها شده است. این مشکلات تا کنون بر معیشت ساکنان تالاب تاثیر به سزایی داشته است.
گرد وغبار:
ورود گرد و غبار اخیر که بیشتر نقاط استان خوزستان را با مشکلات زیادی مواجه کرده، باعث آلودگی آب تالاب شادگان نیز شده است. همچنین گرد و غبار مشکلات زیادی برای اهالی روستانشینان حاشیه تالاب نیز فراهم کرده و حتی در برخی موارد زندگی را برای آن ها سخت و طاقت فرسا کرده است.
بوم شناسی منطقه:
هرچند اهالی سراخیه و رگبه ساکنان اصلی تالاب شادگان هستند اما توجه چندان به وضعیت زیست محیطی و رفاهی آن ها نمی شود. وقتی با اهالی روستا صحبت می شود از نبود امکاناتی مانند فاضلاب مناسب، آب آشامیدنی و نبودن بهداشت محیطی گله می کنند. هرچند به تازگی فعالیت هایی برای برطرف کردن وضعیت فاضلاب روستا انجام گرفته اما هنوز اهالی روستای سراخیه منتظر بهبود شرایط و اوضاع زندگی خود هستند.
روستای سراخیه با بافتی سنتی، یکی از روستاهای قابل مطالعه در استان خوزستان است. این روستا به لحاظ مردم شناسی از اهمیت زیادی برخوردا بوده و می تواند بخشی از فرهنگ بومی منطقه را بازگو کند. اکثر اهالی روستا به زبان عربی صحبت می کنند و نسل به نسل در کنار ساحل تالاب شادگان بدنیا آمده و زندگی کرده اند.
بر خلاف خیلی از روستاهای کشور که با مشکل مهاجرت جوان ها مواجه شده اند، اهالی سراخیه روستای خود و زندگی در کنار تالاب را به مهاجرت ترجیح می دهند. نه تنها هنوز جوان ها در روستا دیده می شوند که بسیاری از آن ها با ماندن در روستا و ازدواج های بومی باعث افزایش جمعیت بومی آن نیز شده اند.
معماری روستای سراخیه، هنوز با دستان بومی منطقه ساخته می شود و از جهت اهمیت زیادی دارد. این معماری در امتداد معماری سنتی منتطقه بوده و ساکنان روستا با استفاده از مصالحی همچون خشت و گل و نی که تالاب در اختیارشان قرار می دهد خانه های خود را می سازند.
اهالی دو روستای رگبه و سراخیه در دو سوی تالاب شادگان زندگی می کنند. به همین علت هنگامی که در میان تالاب حرکت می کنید در هر دو طرف، حیواناتی اهلی مانند گاو ها و گامیش ها را می بینید که از گیاهان تالاب برای غذا استفاده می کنند. همچنین در طول مسیر و در اطراف تالاب آلاچیق های ساخته شده که هم مورد استفاده اهالی و هم مورد استفاده گردشگران است.
ارائه سرویس های گردشی به گردشگران از جمله مشاغل اهالی سراخیه شده است. آن ها گردشگران با قایق های خود به داخل تالاب می برند و نقاط مختلف آن را نشان می دهند. گشت و گذار در پیچ و تاب تالاب و میان علف های خودرو و نیزارها از جمله لذت های گردشگری در این تالاب بین الملی است. گردشگران هنگام گردش در تالاب می توانند حتی پرندگان و حیواناتی را که سال هاست در این بستر آبی زندگی می کنند را هم ببینند.
در زمان قاجاريه و در دوره حكمراني "شيخ سلمان كعبي" به فلاحيه تغيير نام يافت و در سال 1304 خورشيدي فلاحيه نيز با تصويب هيات وزيران به ... حال پس از عبور از اين همه آباداني و تاريخ مردمان اين ديار به ديدن محلي به يادگار مانده از آباداني آن روزگاران در اين منطقه آمدهايم.
شرح گزارش:
حدود ساعت 10 صبح به تابلوی قهوه ای رنگ تالاب واتافک قایفرانی شادگان رسیدیم.چیزی نگذشت که جوانی از اهالی آنجا به استفبال ما آمد،و قرار شد که برای ما قایق محیا کند،دیری نپایید که 6 قایق کنار اتاقک ایستاد،هر6 نفر سوار یکی از این قایق ها شدند.
به آرامي از كنار خانههاي ساده از جنس بلوك و بعضاً ني ميگذريم. عمق آب كم است به طوري كه ميتوان در آن قدم زد. در ساحل مردماني كه به كنجكاوي ما در اين تالاب كه ديگر بر اثر ديدنهاي مكرر اعجاب و تازگي خود را براي آنها از دست داده خيره ماندهاند.
عمق آب زياد ميشود. قايقهاي باريك كوچك فراواني با عرض و طول بسيار اندك در رنگهاي متنوع در كنار هم قرار داده شدهاند ،قايقهايي كه حتي نميتوان جايگيري آدمي را در آنها تصور كرد اما خيلي نميگذرد كه حركت ماهرانه مرداني را در آنها ميبينيم كه خميده از لولههاي كوچك زير پلي كوتاه به طرز باورنكردني عبور ميكنند. آشغالهاي مختلفي در آب ديده ميشوند كه به نظر ميرسد هديه محيط اطراف به اين تالاب است.
كمي جلوتر خشكياي پر از گاوميشهاي كوچك و بزرگ در كنار آب ديده ميشود. انگار اين جا پايتخت گاوميشها است كه بعد از يك آب تني حسابي در آبهاي ملايم تالاب در جزيرههاي گلي كوچك و در كنار پرندگان زيبا كه جذابيتهاي آن را دو چندان ميكند مشغول استراحت هستند. نيزارهاي بلند تمام طول مسير را پر كردهاند. سكاندار اوج ميگيرد و سرعت را به نهايت ميرساند. چه لذت بخش! چربيهايي در آب ديده ميشود كه خيلي براي من قابل درك نيستند؛ چيزي شبيه روغن و يا ... نميدانم!
نيزارهاي اطراف تمام طول مسير را احاطه كردهاند به طوري كه مسير به نظر يك خط مستقيم ميرسد كه تا انتها آن را طي ميكنيم. سکان دارمتوجه هيجان و شيطنت من به هنگام حركت قايق و احاطه برفكهاي ايجاد شده از سرعت آن در آب ميشود كه دستم را هر چند لحظه بياختيار وارد آب كرده به صورتم ميزنم ،با لحني پر از تجربه و اطمينان ميگويد: دستت را به صورتت نزن! آب براثر آلودگيهاي ايجاد شده در آن از جمله ريختن پسآب كارخانه نيشكر شور شده است و باعث تيرگي پوستت ميشود. من بيتوجه به معناي ظاهري كلماتش ناخودآگاه به عمق حرفهايش تبعيد شده و به دنبال نشاني از محيط زيست، منابع طبيعي، ميراث فرهنگي و ديگر ارگانهاي مسؤول در حفاظت از اين گنجينه بينالمللي ميگردم. نشاني نيست انگار. نميدانم. شايد من كلام اين مرد را درست معنا نكردم.
در مسير، احمد يكي از نوجوانان محلي، را سوار برقايقش ميبينيم كه باري از سبزه و علف را به سمت روستا ميبرد. از علفهاي چيده شده در قايق متوجه شديم كه از چيدن علفهاي تالاب براي تامين غذاي گاوميشهاي خانواده برميگردد. به رسم ادب و بدون آشنايي قبلي دستش را بالا برده و به ما سلام ميكند. سپس به آرامي و در حالي كه مشغول تماشاي ما است از قايقمان دور ميشود.
تالاب مساحتي حدود 400 هزار هكتار دارد و از رودخانههاي جراحي و كارون و هم چنين جزر و مد خليج هميشگي فارس تغذيه ميكند. اين تالاب پناهگاه بينالمللي حيات وحش محسوب ميشود و تا زماني كه آب آن شيرين بماند حيوانات متعدد و ماهيهاي متنوعي همچون دو گونه از دوزيستان، پنج گونه از خزندگان، حدود 154 گونه پرنده و 36 گونه ماهي در آن باقي خواهد ماند اما به محض شور شدن آب، كه خطر اصلي حيات وحش آن به شمار ميرود و هر لحظه آن را تهديد ميكند، ديگر هيچ حيواني در آن وجود نخواهد داشت. به دليل پسآبهايي كه در آب ريخته ميشود در صورتي كه باران نبارد آب شور باقي خواهند ماند و نعمتهاي موجود در آن را، كه هديه خدادادي براي امرارمعاش و گذران زندگي مردم اطراف آن به شمار ميرود، از بين خواهد برد.
سكاندار پس از اندكي سرعت و آرامش موقتي در آبهاي زيبا دوباره اوج ميگيرد. به دليل وجود سبزهها و علف در آبهاي تالاب سكاندار هر چند مدت مجبور به توقف و پاك كردن موتور قايق ميشود. در جايي كه قايق ما ايستاده است عمق آب به نظر يك متر ميرسد. نيزارها همانند يك راه شاهي در دو طرف مسير به طرز منظمي صفآرايي كردهاند. آسمان صاف و آفتابي است؛ آبي آبي و در گوشهاي دورتر از شدت رنگ آن كاسته ميشود. در گوشهاي ديگر از آسمان تك ابرهاي زيبايي به چشم مي خورند. انگار دفتر نقاشي است. نه! من حتي در دفتر نقاشي خود هم آسمان را به اين زيبايي نقاشي نميكردم!
پوشش گياهي درون تالاب چراگاه و منبع تأمين علوفه دام 132 روستاي اطراف است. پرواز تك تك پرندگان در ابتداي تالاب را كه در مقابل دوربين عكاس ما هر كدام به نحوي خودآرايي ميكنند، مي توان ديد. از نادرترين پرندگان تالاب ميتوان به گلانشاه خالدار و اردك مرمري اشاره كرد.
تالاب شادگان دومين تالاب در دنيا است كه 38 درصد تالابهاي بينالمللي ايران و66 درصد تالابهاي جهان را تشكيل ميدهد. اين تالاب در گذشته از لحاظ رتبههاي ثبت شده در يونسكو رتبه پنجم جهاني را داشته ولي متاسفانه به دليل ورود آلايندههاي صنعتي به اين تالاب و دخل و تصرفات مصنوعي در اكوسيستم آن مرتبه بينالمللي آن را تا رده بيست و دوم نازل كرد. از جمله ويژگيهايي كه تالاب شادگان را به تالابي خاص تبديل كرده است ميتوان به وجود انواع ماهيان همچون بني، لب پهن، حمري، كپور رنگي و ماهي صبور كه غذاي محلي اين منطقه است اشاره كرد. البته مهمتر از آن وجود منطقهاي به نام "قبر ناخدا" است كه تنها مكان توليد مثل صدها دولفين در ايام آذر و دي ماه در خليج فارس محسوب ميشود و در نزديكي خور موسي واقع شده است.
هم چنان به مسير خود را در تالاب ادامه ميدهيم . در مسير از كنار پيرمردي قايقران و سايهباني از جنس گوني در كنار آن ميگذاريم كه سکان دار ميگويد: اينها اين جا زندگي ميكنند! كمي جلوتر از كنار خانهاي حصيري از همان جنس در كنار آن ميگذريم. اينها مردان روستاهاي اطراف هستند كه در مواقع خوش آب و هواي سال گاوميشهاي خود را براي تغذيه به تالاب آورده و حدود 20 روز در اين جا اطراق ميكنند ولي بعد از مدتي با گرمتر شدن هوا و هجوم حشرات موذي هم چون مگس به خانههاي خود بازميگردنند. البته به تعبير سكاندار و راهنمايمان در اين سفر، در حال حاضر در فصل خوش آب و هواي تالاب به سر ميبريم.
سکان دار ميگويد اگر حدود 9 ساعت با سرعت بالاي قايق در تالاب حركت كنيم باز به انتهاي آن نخواهيم رسيد و تمام نميشود!.
یکی از دانشجویان از ما ميخواهد دور بزنيم و دوباره به محل زندگي مردمان اطراف تالاب برگرديم. انگار هياهوي درون تالاب خيلي به نظر او خوشايند نيامده و ميخواهد از آن دور شود. در مسير بازگشت به محل زندگي مردمان روستاهاي اطراف تالاب هستيم ، مسيري كه انگار پل صراط است، مستقيم ، اما ميدانم كه اين چنين نيست! پرندههايي را در آسمان تالاب در حال پرواز ميبينم كه منحصر به فرد معرفي ميشوند و جزو با ارزشترين پرندگان.
دوباره پرههاي موتور گرفته شدند و باز.... مسير آبي بازتر ميشود ، البته اين تالاب گفتنيهاي پنهان ديگري هم داشت كه به درخواست اهالي آن و به خاطر احترام و امانتداري از بيان آنها معذورم!
به خوبي ميتوان كم لطفي به اين تالاب را از آلودگي آب آن ديد. انگار مرگ ناگهاني و هميشگي به مرگ تدريجي آن ترجيح داده شده است. براي لحظهاي صداي موتور قايق ديگر به گوش نميرسد و تمام فضا را صداي آرامش بخش پرندگان و گفتوگوي آنها با يكديگر در تالاب پر ميكند. چه قدر آرامش تالاب زيبا است!
دوباره از كوچههاي تنگ تالاب ميگذريم و به فضاي باز و آزاد ميرسيم و دوباره حصاري از نيزار. چه زيبا است اين بزرگ و كوچك شدنها و تنوع در جلوههاي تالاب!
مناطقی که در تالاب و اطداف آن وجود دارند اما به دلیل کمبود وقت نتوانستیم به همه آنها سر بزنیم:
به منطقه ابوالفار (مقر موشها)،خسفه، يكي از روستاهاي همجوار تالاب، تابعي از خروسيه شمالي، سراخيه ، منطقه ابوحنيور (گلوگاه) و...
اينها چه ساده مهرباني ميكنند؛ بيهيچ شناخت و منتي! مردماني قانع با اين همه كمبود و مشكلات. دخترك روستايي در پاسخ اين سؤال من كه مشكلي نداريد؟ ميگويد: خدا را شكر. همه چيز خوب است. فقط دبيرستان نداريم. زندگي با همه خوبيها و بديهايش در كنار اين تالاب جاري است. با تالاب و مردمانش خداحافظي ميكنيم و راه خود را به انتهاي سفري ديگر در شگفتيهاي خوزستان ادامه دهيم.
نتیجه گیری:
تالاب شادگان برای رسیدن به یک منطقه نمونه گردشگری راه درازی در پیش دارد. این راه نیازمند توجه مسئولان استان و کشور است. در کنار رسیدگی به این تالاب باید به اهالی و ساکنان آن هم توجه داشت. کسانی که اگر روزی روستای خود را ترک بکنند، منجر به مرگ این تالاب ارزشمند می شود. امروز ساکنان تالاب شادگان از این تالاب حفاظت می کنند و اگر مشکلات زیست محیطی آن بگذارد، به زندگی خود در کنار دیگر موجودات زنده آن ادامه می دهند.
منابع:
.D.Slingsby & C.Cook .1 مترجمان م.کشاورزی. ا . مستاجران. ف.ضوئی.1382. اکولوژی عملی.انتشارات شهاب الدین .چاپ اوّل.
2. S. Rani Govil & P. Kapur . مترجمان.م.ر.اردکانی.م.رضوان .ف.زعفریان .1386.روشهای آزمایشی در اکولوژی گیاهی .انتشارات دانشگاه تهران. چاپ اوّل .
3. م. کرمی.1364.روش های بررسی پوشش گیاهی انتشارات جهاد دانشگاهی تهران .
4. م. کشاورزی .1375.اکولوژی عملی(رشته زیست شناسی).دانشگاه پیام نورچاپ اول.
5. م. مصداقی.1384. بوم شناسی گیاهی .انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد . چاپ اول .
6. فصلنامه محيط شناسي، شماره 38، زمستان 1384 ص 9
7. ماهنامه شكرشكن، شماره 73، خرداد 1382 ص 7
دانشگاه پيام نور
مركز خرمشهر
گروه زیست شناسی
اکولوژی عملی
تهیه کننده:
احمد احمدیپور رشته تحصیلی:
زیست شناسی
فهرست
مقدمه .................................................. .................................................. ..............................................3
موقعت جغرافیایی................................ .................................................. .............................................3
انواع مشکلات زیست محیطی .................................................. .................................................. .......4
زباله .................................................. .................................................. .................................................4
آب آلوده .................................................. .................................................. .........................................4
کردشگران .................................................. .................................................. ......................................4
خشکسالی .................................................. .................................................. ......................................5
گرد و غبار .................................................. .................................................. .......................................5
بوم شناسی منطقه .................................................. .................................................. ..........................5
شرح گزارش .................................................. .................................................. ....................................6
نتیجه گیری .................................................. .................................................. .....................................9
منابع .................................................. .................................................. ...............................................10
مقدمه:
تالاب شادگان که یکی از مهمترین تالاب های بین المللی ایران است،دورق نام قديم منطقهاي بوده كه در كتابهاي كهن بسيار از آن ياد شده است. نقل است كساني كه از فارس و كرمان قصد حج داشتهاند در اين جا كه مكاني آباد و خرم به شمار ميرفته اسكان مييافتند. در دوره افشاريه قبيله بنيكعب كه در حاشيه رود بهمنشير آبادان اقامت داشتند به آباداني دوباره اين سرزمين ميپردازند.
مكاني كه ويژگي منحصر به فرد پوشش گياهي آن باعث جذب هزاران پرنده مهاجر از شمال اروپا، كانادا و سيبري شده و تنها مكان توليد مثل صدها دلفين در ايام آذر و دي ماه در خليج فارس محسوب ميشود.
موقعیت جغرافیایی:
تالاب شادگان در جنوب غربی ایران و در جنوب شهر شادگان از استان خوزستان واقع شده است. این تالاب در همایش تالاب های جهان که در سال ۱۹۷۵، در شهر رامسر برگزار شد، به فهرست تالاب های بین المللی جهان پیوست و از همان تاریخ نیز سه تالاب خورموسی و خورالامیه و شادگان را با نام تالاب شادگان می شناسند.
تالاب شادگان وسعتی برابر ۴۰۰ هزار هکتار دارد و گفته می شود که ۳۲۷۷۶۵ هکتار از این طبیعت بکر به پناهگاه حیات وحش اختصاص پیدا کرده است. این تالاب با شماره ثبتی ۰۲۱R۰۰۶ در فهرست تالاب های بین المللی کنوانسیون رامسر ثبت شده و تا کنون ۱۵۲ گونه پرنده و ۴۰ گونه پستاندار که مهمترین آن ها دلفین بینی بطری بوده در آن مشاهده شده است.
تالاب شادگان در نزدیکی شهری به همین نام واقع شده که به فاصله ای حدود ۵۰ کیلومتر تا شهر آبادان فاصله دارد. در مجاورت این تالاب بین المللی روستاهای "سراخیه" و "رگبه" واقع شده که در واقع ساکنین اصلی این تالاب را تشکیل می دهند. مردمان بومی این روستا بخشی از زندگی خود را به وسیله تالاب شادگان فراهم می کنند که می توان آن را به مشاغلی چون شکار پرندگان، صید ماهی و ارائه سرویس های قایق سواری و گردش در تالاب برای گردشگران تقسیم کرد.
مردم این دو روستای از ماهی و میگو و پرندگان موجود در این تالاب استفاده می کنند . همچنین حیوانات اهلی آنها مانند گاو، گاومیش از گیاهان و نی های تالاب بهره برده و در واقع تالاب شادگان علاوه بر ارزش های بی شمار زیست محیطی، مکانی برای رزق و روزی بیش از یکصد هزار نفر از حاشیه نشینان و روستاییان منطقه است.
انواع مشکلات زیست محیطی:
از چهارسال قبل تالاب شادگان به عنوان یکی از مناطق مورد اهمیت گردشگری دیده شد و حتی به احداث ایستگاه گردشگری تالاب شادگان کرد. اما این اقدامات در حالی انجام می گرفت که مشکلات زیست محیطی این بستر طبیعی آغاز شده بود و مردم روستای سراخیه به عنوان ساکنان اصلی تالاب از داشتن امکانات رفاهی محروم بودند.
زباله:
در آبان ماه ۱۳۸۳ شهرداری آبادان ۳۵ هزار مترمکعب از زباله های نفتی منطقه "گیسی" را از زیر خاک خارج و در تالاب شادگان ریخت. این کار طی عملیات احداث بلوار در منطقه ای از آبادان انجام گرفت. در کنار این موضوع می توان به بحران های زیست محیطی از قبیل عبور و نشت لوله های نفت، تخریب بافت گیاهی، ورود کودهای شیمیایی و پسمانده های شیمایی و صنعتی و ضایعات کارخانه های طرح توسعه نیشکر نیز اشاره کرد.
آب آلوده:
ورود آب ناشی از فعالیت های صنعتی در کارخانه نیشکر به تالاب شادگان از جمله ضایعات مهم زیست محیطی در این تالاب بین الملی بود که به تازگی قرار شده تا این آب به داخل خلیج فارس منتقل شود. پیش از این یک کارشناس محیط زیست با اشاره به انحراف آب آلوده نیشکر از تالاب شادگان به بستر خلیج فارس گفته بود با اینکه آب آلوده دریا را هم آلوده می کند اما تالاب شادگان و مردم حاشیه نشین اهمیت بیشتری دارند چرا که حیات آنها به شدت در خطر است.
گردشگران:
ورود گردشگران به داخل تالاب شادگان از دیگر مشکلات زیست محیطی این تالاب محسوب می شود. گردشگران با ریختن زباله های خود به داخل تالاب فضای آن را به شدت آلوده می کنند و چهره تالاب را دگرگون کرده اند. انداختن بطری های مصرف شده آب معدنی و نوشابه ها و همچنین پلاستیک های مصرف شده به داخل تالاب شادگان از جمله مسائل و مشکلات زیست محیطی این تالاب بین المللی است.
خشکسالی:
در میان این مشکلات، خشکسالی، معضل دیگری برای اهالی تالاب شادگان شده است. خشکسالی باعث شده تا آب تالاب پایین رفته و در بخشی از مناطق آن باعث مرگ ماهیان شده است. از طرف دیگر تغییرات اکوسیستمی از قبیل ورود آب های آلوده به بستر تالاب نیز باعث مرگ ماهیان و کم شدن تعداد آن ها شده است. این مشکلات تا کنون بر معیشت ساکنان تالاب تاثیر به سزایی داشته است.
گرد وغبار:
ورود گرد و غبار اخیر که بیشتر نقاط استان خوزستان را با مشکلات زیادی مواجه کرده، باعث آلودگی آب تالاب شادگان نیز شده است. همچنین گرد و غبار مشکلات زیادی برای اهالی روستانشینان حاشیه تالاب نیز فراهم کرده و حتی در برخی موارد زندگی را برای آن ها سخت و طاقت فرسا کرده است.
بوم شناسی منطقه:
هرچند اهالی سراخیه و رگبه ساکنان اصلی تالاب شادگان هستند اما توجه چندان به وضعیت زیست محیطی و رفاهی آن ها نمی شود. وقتی با اهالی روستا صحبت می شود از نبود امکاناتی مانند فاضلاب مناسب، آب آشامیدنی و نبودن بهداشت محیطی گله می کنند. هرچند به تازگی فعالیت هایی برای برطرف کردن وضعیت فاضلاب روستا انجام گرفته اما هنوز اهالی روستای سراخیه منتظر بهبود شرایط و اوضاع زندگی خود هستند.
روستای سراخیه با بافتی سنتی، یکی از روستاهای قابل مطالعه در استان خوزستان است. این روستا به لحاظ مردم شناسی از اهمیت زیادی برخوردا بوده و می تواند بخشی از فرهنگ بومی منطقه را بازگو کند. اکثر اهالی روستا به زبان عربی صحبت می کنند و نسل به نسل در کنار ساحل تالاب شادگان بدنیا آمده و زندگی کرده اند.
بر خلاف خیلی از روستاهای کشور که با مشکل مهاجرت جوان ها مواجه شده اند، اهالی سراخیه روستای خود و زندگی در کنار تالاب را به مهاجرت ترجیح می دهند. نه تنها هنوز جوان ها در روستا دیده می شوند که بسیاری از آن ها با ماندن در روستا و ازدواج های بومی باعث افزایش جمعیت بومی آن نیز شده اند.
معماری روستای سراخیه، هنوز با دستان بومی منطقه ساخته می شود و از جهت اهمیت زیادی دارد. این معماری در امتداد معماری سنتی منتطقه بوده و ساکنان روستا با استفاده از مصالحی همچون خشت و گل و نی که تالاب در اختیارشان قرار می دهد خانه های خود را می سازند.
اهالی دو روستای رگبه و سراخیه در دو سوی تالاب شادگان زندگی می کنند. به همین علت هنگامی که در میان تالاب حرکت می کنید در هر دو طرف، حیواناتی اهلی مانند گاو ها و گامیش ها را می بینید که از گیاهان تالاب برای غذا استفاده می کنند. همچنین در طول مسیر و در اطراف تالاب آلاچیق های ساخته شده که هم مورد استفاده اهالی و هم مورد استفاده گردشگران است.
ارائه سرویس های گردشی به گردشگران از جمله مشاغل اهالی سراخیه شده است. آن ها گردشگران با قایق های خود به داخل تالاب می برند و نقاط مختلف آن را نشان می دهند. گشت و گذار در پیچ و تاب تالاب و میان علف های خودرو و نیزارها از جمله لذت های گردشگری در این تالاب بین الملی است. گردشگران هنگام گردش در تالاب می توانند حتی پرندگان و حیواناتی را که سال هاست در این بستر آبی زندگی می کنند را هم ببینند.
در زمان قاجاريه و در دوره حكمراني "شيخ سلمان كعبي" به فلاحيه تغيير نام يافت و در سال 1304 خورشيدي فلاحيه نيز با تصويب هيات وزيران به ... حال پس از عبور از اين همه آباداني و تاريخ مردمان اين ديار به ديدن محلي به يادگار مانده از آباداني آن روزگاران در اين منطقه آمدهايم.
شرح گزارش:
حدود ساعت 10 صبح به تابلوی قهوه ای رنگ تالاب واتافک قایفرانی شادگان رسیدیم.چیزی نگذشت که جوانی از اهالی آنجا به استفبال ما آمد،و قرار شد که برای ما قایق محیا کند،دیری نپایید که 6 قایق کنار اتاقک ایستاد،هر6 نفر سوار یکی از این قایق ها شدند.
به آرامي از كنار خانههاي ساده از جنس بلوك و بعضاً ني ميگذريم. عمق آب كم است به طوري كه ميتوان در آن قدم زد. در ساحل مردماني كه به كنجكاوي ما در اين تالاب كه ديگر بر اثر ديدنهاي مكرر اعجاب و تازگي خود را براي آنها از دست داده خيره ماندهاند.
عمق آب زياد ميشود. قايقهاي باريك كوچك فراواني با عرض و طول بسيار اندك در رنگهاي متنوع در كنار هم قرار داده شدهاند ،قايقهايي كه حتي نميتوان جايگيري آدمي را در آنها تصور كرد اما خيلي نميگذرد كه حركت ماهرانه مرداني را در آنها ميبينيم كه خميده از لولههاي كوچك زير پلي كوتاه به طرز باورنكردني عبور ميكنند. آشغالهاي مختلفي در آب ديده ميشوند كه به نظر ميرسد هديه محيط اطراف به اين تالاب است.
كمي جلوتر خشكياي پر از گاوميشهاي كوچك و بزرگ در كنار آب ديده ميشود. انگار اين جا پايتخت گاوميشها است كه بعد از يك آب تني حسابي در آبهاي ملايم تالاب در جزيرههاي گلي كوچك و در كنار پرندگان زيبا كه جذابيتهاي آن را دو چندان ميكند مشغول استراحت هستند. نيزارهاي بلند تمام طول مسير را پر كردهاند. سكاندار اوج ميگيرد و سرعت را به نهايت ميرساند. چه لذت بخش! چربيهايي در آب ديده ميشود كه خيلي براي من قابل درك نيستند؛ چيزي شبيه روغن و يا ... نميدانم!
نيزارهاي اطراف تمام طول مسير را احاطه كردهاند به طوري كه مسير به نظر يك خط مستقيم ميرسد كه تا انتها آن را طي ميكنيم. سکان دارمتوجه هيجان و شيطنت من به هنگام حركت قايق و احاطه برفكهاي ايجاد شده از سرعت آن در آب ميشود كه دستم را هر چند لحظه بياختيار وارد آب كرده به صورتم ميزنم ،با لحني پر از تجربه و اطمينان ميگويد: دستت را به صورتت نزن! آب براثر آلودگيهاي ايجاد شده در آن از جمله ريختن پسآب كارخانه نيشكر شور شده است و باعث تيرگي پوستت ميشود. من بيتوجه به معناي ظاهري كلماتش ناخودآگاه به عمق حرفهايش تبعيد شده و به دنبال نشاني از محيط زيست، منابع طبيعي، ميراث فرهنگي و ديگر ارگانهاي مسؤول در حفاظت از اين گنجينه بينالمللي ميگردم. نشاني نيست انگار. نميدانم. شايد من كلام اين مرد را درست معنا نكردم.
در مسير، احمد يكي از نوجوانان محلي، را سوار برقايقش ميبينيم كه باري از سبزه و علف را به سمت روستا ميبرد. از علفهاي چيده شده در قايق متوجه شديم كه از چيدن علفهاي تالاب براي تامين غذاي گاوميشهاي خانواده برميگردد. به رسم ادب و بدون آشنايي قبلي دستش را بالا برده و به ما سلام ميكند. سپس به آرامي و در حالي كه مشغول تماشاي ما است از قايقمان دور ميشود.
تالاب مساحتي حدود 400 هزار هكتار دارد و از رودخانههاي جراحي و كارون و هم چنين جزر و مد خليج هميشگي فارس تغذيه ميكند. اين تالاب پناهگاه بينالمللي حيات وحش محسوب ميشود و تا زماني كه آب آن شيرين بماند حيوانات متعدد و ماهيهاي متنوعي همچون دو گونه از دوزيستان، پنج گونه از خزندگان، حدود 154 گونه پرنده و 36 گونه ماهي در آن باقي خواهد ماند اما به محض شور شدن آب، كه خطر اصلي حيات وحش آن به شمار ميرود و هر لحظه آن را تهديد ميكند، ديگر هيچ حيواني در آن وجود نخواهد داشت. به دليل پسآبهايي كه در آب ريخته ميشود در صورتي كه باران نبارد آب شور باقي خواهند ماند و نعمتهاي موجود در آن را، كه هديه خدادادي براي امرارمعاش و گذران زندگي مردم اطراف آن به شمار ميرود، از بين خواهد برد.
سكاندار پس از اندكي سرعت و آرامش موقتي در آبهاي زيبا دوباره اوج ميگيرد. به دليل وجود سبزهها و علف در آبهاي تالاب سكاندار هر چند مدت مجبور به توقف و پاك كردن موتور قايق ميشود. در جايي كه قايق ما ايستاده است عمق آب به نظر يك متر ميرسد. نيزارها همانند يك راه شاهي در دو طرف مسير به طرز منظمي صفآرايي كردهاند. آسمان صاف و آفتابي است؛ آبي آبي و در گوشهاي دورتر از شدت رنگ آن كاسته ميشود. در گوشهاي ديگر از آسمان تك ابرهاي زيبايي به چشم مي خورند. انگار دفتر نقاشي است. نه! من حتي در دفتر نقاشي خود هم آسمان را به اين زيبايي نقاشي نميكردم!
پوشش گياهي درون تالاب چراگاه و منبع تأمين علوفه دام 132 روستاي اطراف است. پرواز تك تك پرندگان در ابتداي تالاب را كه در مقابل دوربين عكاس ما هر كدام به نحوي خودآرايي ميكنند، مي توان ديد. از نادرترين پرندگان تالاب ميتوان به گلانشاه خالدار و اردك مرمري اشاره كرد.
تالاب شادگان دومين تالاب در دنيا است كه 38 درصد تالابهاي بينالمللي ايران و66 درصد تالابهاي جهان را تشكيل ميدهد. اين تالاب در گذشته از لحاظ رتبههاي ثبت شده در يونسكو رتبه پنجم جهاني را داشته ولي متاسفانه به دليل ورود آلايندههاي صنعتي به اين تالاب و دخل و تصرفات مصنوعي در اكوسيستم آن مرتبه بينالمللي آن را تا رده بيست و دوم نازل كرد. از جمله ويژگيهايي كه تالاب شادگان را به تالابي خاص تبديل كرده است ميتوان به وجود انواع ماهيان همچون بني، لب پهن، حمري، كپور رنگي و ماهي صبور كه غذاي محلي اين منطقه است اشاره كرد. البته مهمتر از آن وجود منطقهاي به نام "قبر ناخدا" است كه تنها مكان توليد مثل صدها دولفين در ايام آذر و دي ماه در خليج فارس محسوب ميشود و در نزديكي خور موسي واقع شده است.
هم چنان به مسير خود را در تالاب ادامه ميدهيم . در مسير از كنار پيرمردي قايقران و سايهباني از جنس گوني در كنار آن ميگذاريم كه سکان دار ميگويد: اينها اين جا زندگي ميكنند! كمي جلوتر از كنار خانهاي حصيري از همان جنس در كنار آن ميگذريم. اينها مردان روستاهاي اطراف هستند كه در مواقع خوش آب و هواي سال گاوميشهاي خود را براي تغذيه به تالاب آورده و حدود 20 روز در اين جا اطراق ميكنند ولي بعد از مدتي با گرمتر شدن هوا و هجوم حشرات موذي هم چون مگس به خانههاي خود بازميگردنند. البته به تعبير سكاندار و راهنمايمان در اين سفر، در حال حاضر در فصل خوش آب و هواي تالاب به سر ميبريم.
سکان دار ميگويد اگر حدود 9 ساعت با سرعت بالاي قايق در تالاب حركت كنيم باز به انتهاي آن نخواهيم رسيد و تمام نميشود!.
یکی از دانشجویان از ما ميخواهد دور بزنيم و دوباره به محل زندگي مردمان اطراف تالاب برگرديم. انگار هياهوي درون تالاب خيلي به نظر او خوشايند نيامده و ميخواهد از آن دور شود. در مسير بازگشت به محل زندگي مردمان روستاهاي اطراف تالاب هستيم ، مسيري كه انگار پل صراط است، مستقيم ، اما ميدانم كه اين چنين نيست! پرندههايي را در آسمان تالاب در حال پرواز ميبينم كه منحصر به فرد معرفي ميشوند و جزو با ارزشترين پرندگان.
دوباره پرههاي موتور گرفته شدند و باز.... مسير آبي بازتر ميشود ، البته اين تالاب گفتنيهاي پنهان ديگري هم داشت كه به درخواست اهالي آن و به خاطر احترام و امانتداري از بيان آنها معذورم!
به خوبي ميتوان كم لطفي به اين تالاب را از آلودگي آب آن ديد. انگار مرگ ناگهاني و هميشگي به مرگ تدريجي آن ترجيح داده شده است. براي لحظهاي صداي موتور قايق ديگر به گوش نميرسد و تمام فضا را صداي آرامش بخش پرندگان و گفتوگوي آنها با يكديگر در تالاب پر ميكند. چه قدر آرامش تالاب زيبا است!
دوباره از كوچههاي تنگ تالاب ميگذريم و به فضاي باز و آزاد ميرسيم و دوباره حصاري از نيزار. چه زيبا است اين بزرگ و كوچك شدنها و تنوع در جلوههاي تالاب!
مناطقی که در تالاب و اطداف آن وجود دارند اما به دلیل کمبود وقت نتوانستیم به همه آنها سر بزنیم:
به منطقه ابوالفار (مقر موشها)،خسفه، يكي از روستاهاي همجوار تالاب، تابعي از خروسيه شمالي، سراخيه ، منطقه ابوحنيور (گلوگاه) و...
اينها چه ساده مهرباني ميكنند؛ بيهيچ شناخت و منتي! مردماني قانع با اين همه كمبود و مشكلات. دخترك روستايي در پاسخ اين سؤال من كه مشكلي نداريد؟ ميگويد: خدا را شكر. همه چيز خوب است. فقط دبيرستان نداريم. زندگي با همه خوبيها و بديهايش در كنار اين تالاب جاري است. با تالاب و مردمانش خداحافظي ميكنيم و راه خود را به انتهاي سفري ديگر در شگفتيهاي خوزستان ادامه دهيم.
نتیجه گیری:
تالاب شادگان برای رسیدن به یک منطقه نمونه گردشگری راه درازی در پیش دارد. این راه نیازمند توجه مسئولان استان و کشور است. در کنار رسیدگی به این تالاب باید به اهالی و ساکنان آن هم توجه داشت. کسانی که اگر روزی روستای خود را ترک بکنند، منجر به مرگ این تالاب ارزشمند می شود. امروز ساکنان تالاب شادگان از این تالاب حفاظت می کنند و اگر مشکلات زیست محیطی آن بگذارد، به زندگی خود در کنار دیگر موجودات زنده آن ادامه می دهند.
منابع:
.D.Slingsby & C.Cook .1 مترجمان م.کشاورزی. ا . مستاجران. ف.ضوئی.1382. اکولوژی عملی.انتشارات شهاب الدین .چاپ اوّل.
2. S. Rani Govil & P. Kapur . مترجمان.م.ر.اردکانی.م.رضوان .ف.زعفریان .1386.روشهای آزمایشی در اکولوژی گیاهی .انتشارات دانشگاه تهران. چاپ اوّل .
3. م. کرمی.1364.روش های بررسی پوشش گیاهی انتشارات جهاد دانشگاهی تهران .
4. م. کشاورزی .1375.اکولوژی عملی(رشته زیست شناسی).دانشگاه پیام نورچاپ اول.
5. م. مصداقی.1384. بوم شناسی گیاهی .انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد . چاپ اول .
6. فصلنامه محيط شناسي، شماره 38، زمستان 1384 ص 9
7. ماهنامه شكرشكن، شماره 73، خرداد 1382 ص 7