بلدرچین
17th February 2012, 11:18 PM
مقدمه در این مقاله،سخن بر سر آن است که اگر در چک شخص یا اشخاص به عنوان ضامن صادر کننده یا ظهر نویس مداخله کنند،مسؤولیّت آنان در قبال دارنده آن سند چگونه است؟
در ابتدا،به بررسی مواد باب چهارم قانون تجارت در زمینه دخالت ضامن در اسناد تجاری میپردازیم و در این مبحث به این سؤال جواب میدهیم که بر اساس این مقرّرات ضامن در چک چه مسؤولیّتی دارد،آیا مسؤولیّت او همچون صادر کننده و ظهر نویس تضامنی است و یا این که قانونگذار مسؤولیّت تضامنی ضامن را پیش بینی نکرده است؟
در مبحث دوم سعی خواهیم کرد در چارچوب مقرّرات باب دهم قانون تجارت در خصوص ضمانت به سؤال طرح شده پاسخ دهیم و معلوم سازیم آیا مطابق مقرّرات این باب میتوان برای ضامن چک همانند صادر کننده و ظهر نویس مسؤولیّت تضامنی شناخت؟
پس از بررسی مواد قانون تجارت در زمینه سؤال موضوع بحث،در پایان مقال خواهیم دید که ضامن چک چگونه دارای مسؤولیّت خواهد بود.
مبحث اوّل
مقرّرات باب چهارم قانون تجارت راجع به مداخله ضامن در چک
جزء آخر ماده 249 قانون تجارت با این بیان«ضامنی که ضمانت برات دهنده یا محال علیه یا ظهر نویسی را کرده فقط با کسی که از او ضمانت کرده مسؤولیّت تضامنی دارد»،اوّلا مقرّر داشته است که برات دهنده،براتگیر و ظهر نویس میتوانند دارای ضامن باشند.ثانیا مسؤولیّت ضامن همانند مضمون عنه او تضامنی است.
در این ماده چنانکه میبینیم قانونگذار مسؤولیّت ضامن را به طور مستقل نشناخته است.بلکه در چارچوب مسؤولیّت مضمون عنه قائل به مسؤولیّت ضامن شده است.
میدانیم که اگر دارنده سند به وظایف قانونی خود ظرف مواعد مضیّق مقرّر عمل نکند،حق مراجعه خویش را به برخی از مسؤولان از دست میدهد.مسلّما منظور قانونگذار از این که ضامن فقط با کسی مسؤولیّت تضامنی دارد که از او ضمانت کرده این است که اگر دارنده به علّتی که مطرح شد نتواند به مضمون عنه مراجعه کند،به ضامن او نیز حقّ رجوع ندارد.
متأسفانه قانون تجارت در زمینه مداخله ضامن به همین مقدار بسنده کرده است.در این مقاله در مقام آن نیستیم که به کلیّه مسائل مربوط به ضامن اسناد تجاری بپردازیم و بررسی مطالب فقط تا آنجا که ارتباط پیدا میکند به سؤال مطرح شده،مورد نظر قرار دارد.
مطابق ماده 309 قانون تجارت،مقرّرات ماده 249 در مورد سفته نیز لازم الرّعایه است و بنا بر این،ضامن صادر کننده و ظهر نویس این سند نیز دقیقا همانند مضمون عنه خود دارای مسؤولیّت تضامنی میباشند.
فصل سوم باب چهارم قانون تجارت از ماده 310 تا 317 به چک اختصاص پیدا کرده است.در ماده 314 در زمینه مقرّرات حاکم بر چک،در مواردی به مقرّرات فصل اوّل باب مذکور راجع به برات ارجاع داده است.ماده مورد بحث چنین مقرّر داشته است:«صدور چک و لو این که از محلی به محل دیگر باشد ذاتا عمل تجارتی محسوب نیست،لیکن مقرّرات این قانون از ضمانت صادر کننده و ظهر نویسها و اعتراض و اقامه دعوی ضمان و مفقود شده راجع به بروات شامل چک نیز خواهد شد».
تا آنجا که بررسی کرده ایم کلّیه مجموعههایی که تحت عنوان قانون تجارت، قوانین تجاری و قوانین بازرگانی و حتی کتب حقوق تجارت ظرف بیست و چند سال اخیر انتشار یافته،در ماده 314 منقول بعد از کلمه اقامه دعوی،حرف عطف «و»را اضافه کردهاند.در حالی که در متن مصوّب مجلس این حرف وجود ندارد و میتوان گفت اشخاصی که با قانون تجارت سر و کار دارند،اعم از قضات،وکلای دادگستری،استادان و دانشجویان حقوق و بازرگانان و غیره در مجموعههایی که از بازار کتاب تهیه میکنند و مورد استفاده قرار میدهند،ماده مذکور را به صورت مغلوط ملاحظه میکنند و چنین میپندارند که مقرّرات مربوط به ضمان فصل اوّل باب چهارم قانون تجارت در زمینه برات در مورد چک نیز قابل اعمال است.
یاد آوری این نکته خالی از فایده نیست که اساسا قانون تجارت در مجموعه قوانین سال 1311 چاپ نشده است.شاید علّت،حجم قابل ملاحظه مواد آن بوده است.پس از آن،چندین بار روز نامه رسمی،مجموعه قوانین سالانه را تجدید چاپ کرده،ولی باز از درج قانون تجارت در مجموعه قوانین سال 1311 خود داری کرده است.هیچ معلوم نیست متنی که درآن اوّلین بار حرف عطف«و»بعد از اقامه دعوی اضافه شده توسّط چه کسی چاپ شده و باز روشن نیست آیا افزودن این کلمه من باب اشتباه بوده یا تعمّدا صورت گرفته است.
مجلس شورای ملّی سابق خود مجموعه قوانین دورههای قانونگذاری را چاپ و انتشار داده است.در مجموعه دوره هشتم چاپ مجلس از صفحه 221 به بعد،قانون تجارت مصوّب سال 1311 چاپ شده است.در این مجموعه،در ماده 314 بعد از کلمه اقامه دعوی بلا فاصله ضمان به کار رفته است.
همچنین در مجموعه قوانین دوره پنجم تقنینیه مجلس شورای ملّی چاپ مجلس از صفحه 23 به بعد،قانون تجارت مصوّب 1303 و 1304 چاپ شده است.در ماده 236 آن قانون که ماده ارجاع به مقرّرات راجع به برات در مورد چک میباشد،نیز بعد از کلمه اقامه دعوی،حرف«و»به کار نرفته و کلمه ضمان استعمال شده است.لازم به ذکر است که قانون تجارت مصوّب سالهای 1303 و 1304 به موجب ماده 600 قانون تجارت سال 1311 صریحا نسخ گردیده است.
قسمت اوّل ماده 236 قانون تجارت 1303 و 1304 در قسمت اوّل ماده 314 قانون تجارت سال 1311 استنساخ شده،بدون کلمهای کم یا زیاد و عینا ترجمه جزء اوّل بند 4 ماده واحده مصوّب 14 ژوئن 1865 فرانسه میباشند، بدین قرار:
autre, ne constitue pas,par sa nature un acte de commerce". "Láemission d'un cheque,meme lorsq'il est tire d'un lieu sur un
قسمت دوم ماده 236 فوق الذکر بدین قرار:«و لیکن مقرّرات این قانون از ضمانت صادر کننده و ظهر نویسها و اعتراض و اقامه دعوی ضمان راجع به بروات شامل چک نیز خواهد بود»،نیز ترجمه دقیق و تحت اللفظی جزء دوم بند 4 ماده واحده سابق الذکر میباشد.عین متن فرانسه چنین است:
applicables aux cheques". l'exercice de l'action en garantie,en matiere de lette de change,sont garantie solidarie du tireur et des endosseurs,au protet et a "Toutefois,les dispositions du code de commerce relatives a la
تنها تفاوت قسمت دوم ماده 314 قانون تجارت با جزء دوم ماده 236 قانون مصوب 1303 و 1304 و جزء دوم بند 4 ماده واحده قانون 1865 فرانسه در این است که در ماده 314 اضافه شده که مقرّرات راجع به مفقود شدن برات در مورد چک نیز قابل اعمال میباشد.
بنا بر این،بدون هیچگونه تردید در متن ماده 314 قانون تجارت به نحوی که به تصویب رسیده که«ضمان»به طور مستقل به کار نرفته،بلکه این کلمه بلا فاصله پس از«اقامه دعوی»استعمال شده است.
حال باید دید منظور مقنّن از«اقامه دعوی ضمان»چیست؟ماده 249 قانون تجارت در جزء اوّل،برات دهنده،قبول کننده«براتگیر قبول کننده و شخص ثالث قبول کننده»و ظهر نویسان را در مقابل دارنده برات متضامنا مسؤول میشناسد.جزء آخر آن ماده برای ضامن برات دهنده،براتگیر و ظهر نویسان نیز مسؤولیّت تضمانی بر قرار کرده است.
در ماده 314،قانونگذار اشخاصی را که در قبال دارنده چک مسؤولیّت تضامنی دارند معرّفی کرده است که عبارتند از:صادر کننده و ظهر نویسان.به عبارت دیگر،در این ماده مقرّر گردیده که صادر کننده و ظهر نویسان چک به همانگونه که صادر کننده و ظهر نویسان برات در قبال دارنده آن سند مسؤولیّت تضامنی دارند مسؤول میشناسند.چنانکه روشن است به هیچوجه مقنّن در مورد دخالت ضامن و مسؤولیّت او مطلبی بیان نداشته است و مسلّما مراد قانونگذار از«اقامه دعوی ضمان»این است که اگر دارنده سند بخواهد دعوایی در مورد مسؤولیّت تضامنی صادر کننده و ظهر نویسان چک اقامه کند،باید مقرّرات مربوط به اقامه دعوای راجع به برات را اعمال کند.از جمله این که ظرف مواعد مقرّر در مواد 286 و 287 داد خواست خود را به ثبت برساند.
اگر میبینیم که در ماده 314 مسأله دخالت ضامن در چک پیش بینی نشده، به لحاظ آن است که اصولا در این بند مداخله ضامن خالی از وجه است.همانطور که میدانیم چک ابزاری است که قانونا باید برای پرداختهای نقدی مورد استفاده قرار گیرد و زمانی باید صادر شود که یا صادر کننده بخواهد وجوهی را که نزد محال علیه دارد خود مسترد دارد و یا این که قصد داشته باشد پرداختی نقدا به نفع دیگری انجام دهد.هم از ماده 310 قانون تجارت به روشنی مستفاد میشود که چک دستور پرداخت است و نباید وعده دار باشد و هم این که ماده 311 وعده دار نبودن را از جمله شرایط اساسی چک بر شمرده است.بنا بر این،وقتی چک را نیز به دلیل این که احتمال دارد شخصی که قرار است چک را به عنوان دارنده قبول کند همه اشخاص امضا کننده را نشناسد،از نظر اطمینان اوّلین دارنده یا شخصی که با ظهر نویسی دارنده شده،دخالت ضامن قابل توجیه است.
چنانکه ملاحظه شد بر اساس مقرّرات باب چهارم قانون تجارت راجع به اسناد تجاری نمیتوان مسؤولیّت ضامن چک را تضامنی شناخت،حال لازم است موضوع را در مقرّرات باب دهم قانون تجارت مورد مطالعه قرار دهیم.
مبحث دوم
بررسی مقرّرات باب دهم قانون تجارت از این حیث که آیا میتوان طبق آن مقرّرات مسؤولیّت تضامنی برای ضامن چک شناخت؟
در باب دهم قانون تجارت ایران 10 ماده(ماده 402 تا 411)به ضمانت اختصاص پیدا کرده است.ماده 403 مقرّر میدارد:
«در کلیّه مواردی که به موجب قوانین یا موافق قرار دادهایی خصوصی ضمانت تضامنی باشد طلبکار میتواند به ضامن و مدیون اصلی مجتمعا رجوع کرده یا پس از رجوع به یکی از آنها و عدم وصول طلب خود برای تمام یا بقیه طلب به دیگری رجوع نماید».
برای ماده 404 حکم مقرّر در ماده 403 در مواردی نیز جاری است که چند نفر طبق قرار داد یا مطابق قانون متضامنا مسؤولیّت انجام تعهّدی را به عهده گرفته باشند.
دیگر موادّ این باب درباره تعریف و بیان معنی و مفهوم مسؤولیّت تضامنی است و این که مسؤولین چه وظایفی دارند و در مواردی که مسؤولیّت تضامنی به وجود میآید،مسؤولین چگونه ممکن است توسّط اشخاصی که مسؤولیّت به نفع آنها بر قرار گردیده،مورد مراجعه قرار گیرند و ضامن دارای مسؤولیّت تضامنی در چه مواردی بری الذمّه میشود.قانونگذار در تدوین مواد این باب در مقام آن نبوده که مقرّر دارد چه اشخاصی دارای مسؤولیّت تضامنی هستند و همانطوری که ملاحظه شد بر قراری این مسؤولیّت را به پیش بینی قانون و یا قرار داد محوّل ساخته است. به تعبیر دیگر در این باب مسؤولیّت تضامنی تعریف شده و نیز مقرّر گردیده که این مسؤولیّت چگونه به وجود میآید.
اصولا در نظام حقوقی،قاعده ابن است که در صورت تعدّد مسؤولین، مسؤولیت آنها مشترک یا نسبی است.«تضامن خلاف قاعده است و محتاج به نصّ».1بنا بر این،اصل،مشترک بودن یا نسبی بودن مسؤولیّت مسؤولان است و استثناء،مسؤولیّت تضامنی میباشد و چنانکه مواد 403 و 404 بیان داشتهاند مسؤولیّت تضامنی محتاج به نصّ است،یا نصّ قانونی و یا نصّ قرار دادی و هر کجا قانون و یا قرار داد صراحتا مسؤولیّت را تضامنی نشناخته،باید به قاعده مراجعه کرد و مسؤولیّت را مشترک یا نسبی دانست و هر قانونی که حکم بر مسؤولیّت تضامنی داده باشد باید به نحو مضیّق تفسیر شود.2بدین ترتیب که اگر قانون یا قرار داد مسؤولیّت را تضامنی اعلام کرده باشد ولی در موردی خاص تصریح به عمل نیامده باشد،نمیتوان به تفسیر موسّع دست زد و مسؤولیّت فردی که مصراحتا تضامنی شناخته نشده،تضامنی تشخیص داد.مثالی که میتوان در این خصوص آورد عبارت است از این که برات دهنده و براتگیر متعدّد باشند.نظر به این که در ماده 249 قانون تجارت حکم صریح در مسؤولیّت تضامنی آنها داده نشده،نمیتوان ماده مذکور را موسعا تفسیر کرد و اظهار نظر نمود که هر کدام از برات دهندگان و یا براتگیران نیبت به کل مبلغ برات در قبال دارنده برات مسؤولیّت تضامنی دارند.
در حقوق فرانسه،در امور تجارتی،به خلاف حقوق مدنی تضامن اصل است.مسؤولیّت تضامنی در زمینه های بازرگانی حتّی قبل از تدوین قانون تجارت آن کشور بر قرار بوده و قاعده مقرّر در ماده 1202 قانون مدنی که بر اساس آن مسؤولیّت مشترک است در مورد عقود بازرگانی قابل اعمال نبوده است.رسمی که به موجب آن مسؤولیّت در امور تجارتی تضامنی است منبع ماده 542 قانون تجارت آن کشور میباشد.این ماده در مقرّرات ورشکستگی قرار دارد و به بستانکار حق میدهد در گروه بستانکاران همه کسانی که متضامنا مسؤول هستند برای در یافت کل طلب خود داخل شود.3این مسؤولیّت تضامنی به منظور تقویت اعتبار اسناد تجاری در مقرّرات مربوط به این اسناد وارد شده است.4
چنانکه گفته شد در حقوق،تضامن خلاف قاعده است و به هیچوجه نمیتوان ابن عقیده را ابراز داشت که چون مقرّرات قانون تجارت عمدتا از مقرّرات تجاری فرانسه ترجمه و اقتباس شده است و درآن کشور اصل مسؤولیّت تضامنی در امور تجای بر قرار است،در حقوق ایران نیز اصل مذکور را جاری دانست.مسلما مادام که قانونگذار،چنین مسؤولیّتی را صراحتا به وجود نیاورده، چارهای نیست جز این که بگوییم مسؤولیّت مسؤولان مشترک میباشد.
بنا بر این بر اساس مقرّرات باب دهم قانون تجارت نیز در صورتی که شخص به عنوان ضامن صادر کننده یا ظهر نویس در چک مداخله کند نمیتوان او را همانند صادر کننده و ظهر نویس چک به نحو تضامنی مسؤول شناخت.زیرا همانطوری که ملاحظه شد در ماده 314 قانون تجارت به صراحت مقرّر گردیده که صادر کننده و ظهر نویس چک همچون صادر کننده و ظهر نویس برات دارای مسؤولیّت تضامنی هستند.لیکن در مورد ضامن این دو و مسؤولیّت تضامنی آنها نصّی وجود ندارد.
نتیجه
چنانکه ملاحظه شد نه بر اساس مقرّرات باب چهارم قانون تجارت راجع به اسناد تجاری،و نه مطابق قواعد باب دهم آن قانون در خصوص ضمانت،نمیتوان برای ضامن چک مسؤولیّت تضامنی شناخت و اگر محقق شود که امضا کننده چک تحت عنوان ضامن صادر کننده و یا ظهر نویس آن سند مداخله کرده باشد،چارهای نیست جزآن که مسؤولیّت او را در مقرّرات قانون مدنی جستجو کنیم و بدون هیچگونه تردید نمیتوان مستندا به مقرّرات حاکم بر اسناد تجاری او را مورد تعقیب و مراجعه قرار داد.
مطلب مهم آن است که چک متداول ترین ابزار پرداخت در روابط فی ما بین بازرگانان در وضع حقوقی فعلی ایران میباشد و از آنجا که مطابق مقرّرات قانونی و رویّه قضایی،چک از امتیازات بزرگ و متعددی بر خور دار است،میتوان گفت که در اکثریت قریب به اتفاق موارد،سندی که از طرف بدهکار به بستانکار داده میشود،چه از طریق صدور و چه از طریق انتقال چک میباشد و بسیار اتفاق میافتد که امضا کننده ظهر چک تحت عنوان ضامن اقدام به مداخله کرده است. لذا ضرورت دارد هر چه سریعتر در باب مسؤولیّت تضامنی ضامن چک مقرّرات قانون تجارت مورد بازنگری قرار گیرد و صراحتا این مسؤولیّت بر قرار گردد و هنگام این اقدام،همه نقایص قانون مزبور در زمینه ضامن با تدوین مقرّرات مناسب و لازم بر طرف شود.
(1).جعفری لنگرودی،محمد جعفر:دائرة المعارف حقوق مدنی و تجارت،جلد اوّل،چاپ مشعل آزادی، 1357،صفحه 845.
(2).همان منبع.
(3).ماده 251 قانون تجارت،از این قاعده مقتبس میباشد.
(4). No.45. Jean ESCARRA,Coursde droit commercial,Nouvelle Edition,Librairie du Recueil SIREY,
در ابتدا،به بررسی مواد باب چهارم قانون تجارت در زمینه دخالت ضامن در اسناد تجاری میپردازیم و در این مبحث به این سؤال جواب میدهیم که بر اساس این مقرّرات ضامن در چک چه مسؤولیّتی دارد،آیا مسؤولیّت او همچون صادر کننده و ظهر نویس تضامنی است و یا این که قانونگذار مسؤولیّت تضامنی ضامن را پیش بینی نکرده است؟
در مبحث دوم سعی خواهیم کرد در چارچوب مقرّرات باب دهم قانون تجارت در خصوص ضمانت به سؤال طرح شده پاسخ دهیم و معلوم سازیم آیا مطابق مقرّرات این باب میتوان برای ضامن چک همانند صادر کننده و ظهر نویس مسؤولیّت تضامنی شناخت؟
پس از بررسی مواد قانون تجارت در زمینه سؤال موضوع بحث،در پایان مقال خواهیم دید که ضامن چک چگونه دارای مسؤولیّت خواهد بود.
مبحث اوّل
مقرّرات باب چهارم قانون تجارت راجع به مداخله ضامن در چک
جزء آخر ماده 249 قانون تجارت با این بیان«ضامنی که ضمانت برات دهنده یا محال علیه یا ظهر نویسی را کرده فقط با کسی که از او ضمانت کرده مسؤولیّت تضامنی دارد»،اوّلا مقرّر داشته است که برات دهنده،براتگیر و ظهر نویس میتوانند دارای ضامن باشند.ثانیا مسؤولیّت ضامن همانند مضمون عنه او تضامنی است.
در این ماده چنانکه میبینیم قانونگذار مسؤولیّت ضامن را به طور مستقل نشناخته است.بلکه در چارچوب مسؤولیّت مضمون عنه قائل به مسؤولیّت ضامن شده است.
میدانیم که اگر دارنده سند به وظایف قانونی خود ظرف مواعد مضیّق مقرّر عمل نکند،حق مراجعه خویش را به برخی از مسؤولان از دست میدهد.مسلّما منظور قانونگذار از این که ضامن فقط با کسی مسؤولیّت تضامنی دارد که از او ضمانت کرده این است که اگر دارنده به علّتی که مطرح شد نتواند به مضمون عنه مراجعه کند،به ضامن او نیز حقّ رجوع ندارد.
متأسفانه قانون تجارت در زمینه مداخله ضامن به همین مقدار بسنده کرده است.در این مقاله در مقام آن نیستیم که به کلیّه مسائل مربوط به ضامن اسناد تجاری بپردازیم و بررسی مطالب فقط تا آنجا که ارتباط پیدا میکند به سؤال مطرح شده،مورد نظر قرار دارد.
مطابق ماده 309 قانون تجارت،مقرّرات ماده 249 در مورد سفته نیز لازم الرّعایه است و بنا بر این،ضامن صادر کننده و ظهر نویس این سند نیز دقیقا همانند مضمون عنه خود دارای مسؤولیّت تضامنی میباشند.
فصل سوم باب چهارم قانون تجارت از ماده 310 تا 317 به چک اختصاص پیدا کرده است.در ماده 314 در زمینه مقرّرات حاکم بر چک،در مواردی به مقرّرات فصل اوّل باب مذکور راجع به برات ارجاع داده است.ماده مورد بحث چنین مقرّر داشته است:«صدور چک و لو این که از محلی به محل دیگر باشد ذاتا عمل تجارتی محسوب نیست،لیکن مقرّرات این قانون از ضمانت صادر کننده و ظهر نویسها و اعتراض و اقامه دعوی ضمان و مفقود شده راجع به بروات شامل چک نیز خواهد شد».
تا آنجا که بررسی کرده ایم کلّیه مجموعههایی که تحت عنوان قانون تجارت، قوانین تجاری و قوانین بازرگانی و حتی کتب حقوق تجارت ظرف بیست و چند سال اخیر انتشار یافته،در ماده 314 منقول بعد از کلمه اقامه دعوی،حرف عطف «و»را اضافه کردهاند.در حالی که در متن مصوّب مجلس این حرف وجود ندارد و میتوان گفت اشخاصی که با قانون تجارت سر و کار دارند،اعم از قضات،وکلای دادگستری،استادان و دانشجویان حقوق و بازرگانان و غیره در مجموعههایی که از بازار کتاب تهیه میکنند و مورد استفاده قرار میدهند،ماده مذکور را به صورت مغلوط ملاحظه میکنند و چنین میپندارند که مقرّرات مربوط به ضمان فصل اوّل باب چهارم قانون تجارت در زمینه برات در مورد چک نیز قابل اعمال است.
یاد آوری این نکته خالی از فایده نیست که اساسا قانون تجارت در مجموعه قوانین سال 1311 چاپ نشده است.شاید علّت،حجم قابل ملاحظه مواد آن بوده است.پس از آن،چندین بار روز نامه رسمی،مجموعه قوانین سالانه را تجدید چاپ کرده،ولی باز از درج قانون تجارت در مجموعه قوانین سال 1311 خود داری کرده است.هیچ معلوم نیست متنی که درآن اوّلین بار حرف عطف«و»بعد از اقامه دعوی اضافه شده توسّط چه کسی چاپ شده و باز روشن نیست آیا افزودن این کلمه من باب اشتباه بوده یا تعمّدا صورت گرفته است.
مجلس شورای ملّی سابق خود مجموعه قوانین دورههای قانونگذاری را چاپ و انتشار داده است.در مجموعه دوره هشتم چاپ مجلس از صفحه 221 به بعد،قانون تجارت مصوّب سال 1311 چاپ شده است.در این مجموعه،در ماده 314 بعد از کلمه اقامه دعوی بلا فاصله ضمان به کار رفته است.
همچنین در مجموعه قوانین دوره پنجم تقنینیه مجلس شورای ملّی چاپ مجلس از صفحه 23 به بعد،قانون تجارت مصوّب 1303 و 1304 چاپ شده است.در ماده 236 آن قانون که ماده ارجاع به مقرّرات راجع به برات در مورد چک میباشد،نیز بعد از کلمه اقامه دعوی،حرف«و»به کار نرفته و کلمه ضمان استعمال شده است.لازم به ذکر است که قانون تجارت مصوّب سالهای 1303 و 1304 به موجب ماده 600 قانون تجارت سال 1311 صریحا نسخ گردیده است.
قسمت اوّل ماده 236 قانون تجارت 1303 و 1304 در قسمت اوّل ماده 314 قانون تجارت سال 1311 استنساخ شده،بدون کلمهای کم یا زیاد و عینا ترجمه جزء اوّل بند 4 ماده واحده مصوّب 14 ژوئن 1865 فرانسه میباشند، بدین قرار:
autre, ne constitue pas,par sa nature un acte de commerce". "Láemission d'un cheque,meme lorsq'il est tire d'un lieu sur un
قسمت دوم ماده 236 فوق الذکر بدین قرار:«و لیکن مقرّرات این قانون از ضمانت صادر کننده و ظهر نویسها و اعتراض و اقامه دعوی ضمان راجع به بروات شامل چک نیز خواهد بود»،نیز ترجمه دقیق و تحت اللفظی جزء دوم بند 4 ماده واحده سابق الذکر میباشد.عین متن فرانسه چنین است:
applicables aux cheques". l'exercice de l'action en garantie,en matiere de lette de change,sont garantie solidarie du tireur et des endosseurs,au protet et a "Toutefois,les dispositions du code de commerce relatives a la
تنها تفاوت قسمت دوم ماده 314 قانون تجارت با جزء دوم ماده 236 قانون مصوب 1303 و 1304 و جزء دوم بند 4 ماده واحده قانون 1865 فرانسه در این است که در ماده 314 اضافه شده که مقرّرات راجع به مفقود شدن برات در مورد چک نیز قابل اعمال میباشد.
بنا بر این،بدون هیچگونه تردید در متن ماده 314 قانون تجارت به نحوی که به تصویب رسیده که«ضمان»به طور مستقل به کار نرفته،بلکه این کلمه بلا فاصله پس از«اقامه دعوی»استعمال شده است.
حال باید دید منظور مقنّن از«اقامه دعوی ضمان»چیست؟ماده 249 قانون تجارت در جزء اوّل،برات دهنده،قبول کننده«براتگیر قبول کننده و شخص ثالث قبول کننده»و ظهر نویسان را در مقابل دارنده برات متضامنا مسؤول میشناسد.جزء آخر آن ماده برای ضامن برات دهنده،براتگیر و ظهر نویسان نیز مسؤولیّت تضمانی بر قرار کرده است.
در ماده 314،قانونگذار اشخاصی را که در قبال دارنده چک مسؤولیّت تضامنی دارند معرّفی کرده است که عبارتند از:صادر کننده و ظهر نویسان.به عبارت دیگر،در این ماده مقرّر گردیده که صادر کننده و ظهر نویسان چک به همانگونه که صادر کننده و ظهر نویسان برات در قبال دارنده آن سند مسؤولیّت تضامنی دارند مسؤول میشناسند.چنانکه روشن است به هیچوجه مقنّن در مورد دخالت ضامن و مسؤولیّت او مطلبی بیان نداشته است و مسلّما مراد قانونگذار از«اقامه دعوی ضمان»این است که اگر دارنده سند بخواهد دعوایی در مورد مسؤولیّت تضامنی صادر کننده و ظهر نویسان چک اقامه کند،باید مقرّرات مربوط به اقامه دعوای راجع به برات را اعمال کند.از جمله این که ظرف مواعد مقرّر در مواد 286 و 287 داد خواست خود را به ثبت برساند.
اگر میبینیم که در ماده 314 مسأله دخالت ضامن در چک پیش بینی نشده، به لحاظ آن است که اصولا در این بند مداخله ضامن خالی از وجه است.همانطور که میدانیم چک ابزاری است که قانونا باید برای پرداختهای نقدی مورد استفاده قرار گیرد و زمانی باید صادر شود که یا صادر کننده بخواهد وجوهی را که نزد محال علیه دارد خود مسترد دارد و یا این که قصد داشته باشد پرداختی نقدا به نفع دیگری انجام دهد.هم از ماده 310 قانون تجارت به روشنی مستفاد میشود که چک دستور پرداخت است و نباید وعده دار باشد و هم این که ماده 311 وعده دار نبودن را از جمله شرایط اساسی چک بر شمرده است.بنا بر این،وقتی چک را نیز به دلیل این که احتمال دارد شخصی که قرار است چک را به عنوان دارنده قبول کند همه اشخاص امضا کننده را نشناسد،از نظر اطمینان اوّلین دارنده یا شخصی که با ظهر نویسی دارنده شده،دخالت ضامن قابل توجیه است.
چنانکه ملاحظه شد بر اساس مقرّرات باب چهارم قانون تجارت راجع به اسناد تجاری نمیتوان مسؤولیّت ضامن چک را تضامنی شناخت،حال لازم است موضوع را در مقرّرات باب دهم قانون تجارت مورد مطالعه قرار دهیم.
مبحث دوم
بررسی مقرّرات باب دهم قانون تجارت از این حیث که آیا میتوان طبق آن مقرّرات مسؤولیّت تضامنی برای ضامن چک شناخت؟
در باب دهم قانون تجارت ایران 10 ماده(ماده 402 تا 411)به ضمانت اختصاص پیدا کرده است.ماده 403 مقرّر میدارد:
«در کلیّه مواردی که به موجب قوانین یا موافق قرار دادهایی خصوصی ضمانت تضامنی باشد طلبکار میتواند به ضامن و مدیون اصلی مجتمعا رجوع کرده یا پس از رجوع به یکی از آنها و عدم وصول طلب خود برای تمام یا بقیه طلب به دیگری رجوع نماید».
برای ماده 404 حکم مقرّر در ماده 403 در مواردی نیز جاری است که چند نفر طبق قرار داد یا مطابق قانون متضامنا مسؤولیّت انجام تعهّدی را به عهده گرفته باشند.
دیگر موادّ این باب درباره تعریف و بیان معنی و مفهوم مسؤولیّت تضامنی است و این که مسؤولین چه وظایفی دارند و در مواردی که مسؤولیّت تضامنی به وجود میآید،مسؤولین چگونه ممکن است توسّط اشخاصی که مسؤولیّت به نفع آنها بر قرار گردیده،مورد مراجعه قرار گیرند و ضامن دارای مسؤولیّت تضامنی در چه مواردی بری الذمّه میشود.قانونگذار در تدوین مواد این باب در مقام آن نبوده که مقرّر دارد چه اشخاصی دارای مسؤولیّت تضامنی هستند و همانطوری که ملاحظه شد بر قراری این مسؤولیّت را به پیش بینی قانون و یا قرار داد محوّل ساخته است. به تعبیر دیگر در این باب مسؤولیّت تضامنی تعریف شده و نیز مقرّر گردیده که این مسؤولیّت چگونه به وجود میآید.
اصولا در نظام حقوقی،قاعده ابن است که در صورت تعدّد مسؤولین، مسؤولیت آنها مشترک یا نسبی است.«تضامن خلاف قاعده است و محتاج به نصّ».1بنا بر این،اصل،مشترک بودن یا نسبی بودن مسؤولیّت مسؤولان است و استثناء،مسؤولیّت تضامنی میباشد و چنانکه مواد 403 و 404 بیان داشتهاند مسؤولیّت تضامنی محتاج به نصّ است،یا نصّ قانونی و یا نصّ قرار دادی و هر کجا قانون و یا قرار داد صراحتا مسؤولیّت را تضامنی نشناخته،باید به قاعده مراجعه کرد و مسؤولیّت را مشترک یا نسبی دانست و هر قانونی که حکم بر مسؤولیّت تضامنی داده باشد باید به نحو مضیّق تفسیر شود.2بدین ترتیب که اگر قانون یا قرار داد مسؤولیّت را تضامنی اعلام کرده باشد ولی در موردی خاص تصریح به عمل نیامده باشد،نمیتوان به تفسیر موسّع دست زد و مسؤولیّت فردی که مصراحتا تضامنی شناخته نشده،تضامنی تشخیص داد.مثالی که میتوان در این خصوص آورد عبارت است از این که برات دهنده و براتگیر متعدّد باشند.نظر به این که در ماده 249 قانون تجارت حکم صریح در مسؤولیّت تضامنی آنها داده نشده،نمیتوان ماده مذکور را موسعا تفسیر کرد و اظهار نظر نمود که هر کدام از برات دهندگان و یا براتگیران نیبت به کل مبلغ برات در قبال دارنده برات مسؤولیّت تضامنی دارند.
در حقوق فرانسه،در امور تجارتی،به خلاف حقوق مدنی تضامن اصل است.مسؤولیّت تضامنی در زمینه های بازرگانی حتّی قبل از تدوین قانون تجارت آن کشور بر قرار بوده و قاعده مقرّر در ماده 1202 قانون مدنی که بر اساس آن مسؤولیّت مشترک است در مورد عقود بازرگانی قابل اعمال نبوده است.رسمی که به موجب آن مسؤولیّت در امور تجارتی تضامنی است منبع ماده 542 قانون تجارت آن کشور میباشد.این ماده در مقرّرات ورشکستگی قرار دارد و به بستانکار حق میدهد در گروه بستانکاران همه کسانی که متضامنا مسؤول هستند برای در یافت کل طلب خود داخل شود.3این مسؤولیّت تضامنی به منظور تقویت اعتبار اسناد تجاری در مقرّرات مربوط به این اسناد وارد شده است.4
چنانکه گفته شد در حقوق،تضامن خلاف قاعده است و به هیچوجه نمیتوان ابن عقیده را ابراز داشت که چون مقرّرات قانون تجارت عمدتا از مقرّرات تجاری فرانسه ترجمه و اقتباس شده است و درآن کشور اصل مسؤولیّت تضامنی در امور تجای بر قرار است،در حقوق ایران نیز اصل مذکور را جاری دانست.مسلما مادام که قانونگذار،چنین مسؤولیّتی را صراحتا به وجود نیاورده، چارهای نیست جز این که بگوییم مسؤولیّت مسؤولان مشترک میباشد.
بنا بر این بر اساس مقرّرات باب دهم قانون تجارت نیز در صورتی که شخص به عنوان ضامن صادر کننده یا ظهر نویس در چک مداخله کند نمیتوان او را همانند صادر کننده و ظهر نویس چک به نحو تضامنی مسؤول شناخت.زیرا همانطوری که ملاحظه شد در ماده 314 قانون تجارت به صراحت مقرّر گردیده که صادر کننده و ظهر نویس چک همچون صادر کننده و ظهر نویس برات دارای مسؤولیّت تضامنی هستند.لیکن در مورد ضامن این دو و مسؤولیّت تضامنی آنها نصّی وجود ندارد.
نتیجه
چنانکه ملاحظه شد نه بر اساس مقرّرات باب چهارم قانون تجارت راجع به اسناد تجاری،و نه مطابق قواعد باب دهم آن قانون در خصوص ضمانت،نمیتوان برای ضامن چک مسؤولیّت تضامنی شناخت و اگر محقق شود که امضا کننده چک تحت عنوان ضامن صادر کننده و یا ظهر نویس آن سند مداخله کرده باشد،چارهای نیست جزآن که مسؤولیّت او را در مقرّرات قانون مدنی جستجو کنیم و بدون هیچگونه تردید نمیتوان مستندا به مقرّرات حاکم بر اسناد تجاری او را مورد تعقیب و مراجعه قرار داد.
مطلب مهم آن است که چک متداول ترین ابزار پرداخت در روابط فی ما بین بازرگانان در وضع حقوقی فعلی ایران میباشد و از آنجا که مطابق مقرّرات قانونی و رویّه قضایی،چک از امتیازات بزرگ و متعددی بر خور دار است،میتوان گفت که در اکثریت قریب به اتفاق موارد،سندی که از طرف بدهکار به بستانکار داده میشود،چه از طریق صدور و چه از طریق انتقال چک میباشد و بسیار اتفاق میافتد که امضا کننده ظهر چک تحت عنوان ضامن اقدام به مداخله کرده است. لذا ضرورت دارد هر چه سریعتر در باب مسؤولیّت تضامنی ضامن چک مقرّرات قانون تجارت مورد بازنگری قرار گیرد و صراحتا این مسؤولیّت بر قرار گردد و هنگام این اقدام،همه نقایص قانون مزبور در زمینه ضامن با تدوین مقرّرات مناسب و لازم بر طرف شود.
(1).جعفری لنگرودی،محمد جعفر:دائرة المعارف حقوق مدنی و تجارت،جلد اوّل،چاپ مشعل آزادی، 1357،صفحه 845.
(2).همان منبع.
(3).ماده 251 قانون تجارت،از این قاعده مقتبس میباشد.
(4). No.45. Jean ESCARRA,Coursde droit commercial,Nouvelle Edition,Librairie du Recueil SIREY,