PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : جنگ سالاران



Joseph Goebbels
7th February 2012, 10:18 PM
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/4/43/Benito_Mussolini_in_Yugoslavia_crop.JPG/218px-Benito_Mussolini_in_Yugoslavia_crop.JPG

جنگ سالاران :
قسمت سوم :موسیلینی
گرداوری و مترجم : فربد دهقانی.

بنیتو موسیلینی در 29 ژولای 1883 در دهکده دویا در یک خانواده فقیر به دنیا امد . پدرش الساندرو ، اهنگر بود و به خوش گذرانی مشهور بود . در سن 9 سالگی موسیلینی به مدرسه مذهبی پدران سالیس رفت اما به زودی رفتارش موجب رنجش همه شد .

موسیلینی شخصیتی پرخاشجو داشت و با همه دعوا می کرد . یکبار که به دلیل دعوا با چاقو از ناظم مدرسه شلاق می خورد ظرف جوهر را به طرف وی پرت کرد و به همین دلیل از ان مدرسه اخراج شد .

مادر بنیتو وی را به مدرسه ای در فورنیم پوپولی فرستاد . او در سن 18 سالگی با مدرک معلمی از انجا فارغ التحصیل شد . او سپس در یک مدرسه ابتدایی در دهکده گوالتری مشغول تدریس شد ، اما به زودی بی بند و باری اش موجب رنجش از او شد . او سپس به سوییس رفت و در انجا به شغل کارگری مشغول شد . او در سال 1903 به ایتالیا بازگشت و در هنگ دهم پیاده خدمت سربازی اش را به پایان رساند .

از انجا که موسیلینی زندگی بی بند و باری داشت مبتلا به بیماری سفلیس و درد معده شد و این بیماری ها تا پایان عمر با او همراه بودند . مادر وی در تابستان 1908 از دنیا رفت . مرگ او تاثیر شگرفی در وی داشت و موسیلینی در دسامبر 1915 هنگامی که مشغول انجام خدمت در جنگ جهانی اول بود با دختری به نام راشل ازدواج کرد .

پس از جنگ ، بنیتو به انتشار روزنامه روی اورد . او در سخن وری و نگارش قلمی توانا داشت و به زودی سردبیر روزنامه بزرگ سوسیالیستی آوانتی شد . او در سال 1914 شدیدا با جنگ مخالفت کرده بود . او به زودی به حزب فاشیسم پیوست و با کمک یک مخالف پولدار روزنامه خلق ایتالیا را تاسیس و شروع به تبلیغ ملی گرایی کرد . او کمی بعد به جبهه رفت و مجروح شد . چند سال بعد او هم مانند هیتلر دست به تاسیس دوباره حزب فاشیسم زد و خلافکاران و بزهکاران را دور خود گرد اورد . موسیلینی برای نماد حزبش از یک تبر در زمینه ای مشکی رنگ استفاده کرد . اولین عملیات این حزب خرابکاری و کتک زدن نمایندگان سایر احزاب و تبلیغات گسترده بود . در سال 1921 حزب فاشیسم در ایتالیا به جایگاهی بزرگ دست یافت و موسیلینی و 31 نفر از سایر همکارانش به مجلس راه یافتند . این گروه به زودی کنترل پلیس و ارتش و سایر ادارات را در دست گرفت .

موسیلینی در همان سال با 25000 سرباز به طرف رم حرکت کرد و پایتخت را بدون هیچ مشکلی اشغال کرد . حکومت او از این زمان اغاز شد . در ابتدا موسیلینی نه تنها برای مردم ایتالیا بلکه برای سیاستمداران جهان نیز ناجی ایتالیا بود و هرج و مرج طلبی های فاشیستها به زودی جای خود را به نظامی مفید داد . سپس تمام مخالفان او را کشتند . با این حال بسیاری از ایتالیایی ها از وضع کشورشان خشنود بودند . موسیلینی خودش را منجی کشورش می دانست و به دستور او تعداد زیادی از مجسمه هایی که وی را نشان می دادند در شهرهای ایتالیا نصب شدند . هنگامی که هیتلر در المان به قدرت رسید موسیلینی اصلا خوشحال نشد . هر وقت او با هیتلر ملاقات داشت ، تنها هیتلر بود که حرف می زد و موسیلینی تناه گوش می داد . موسیلینی همواره ارزو داشت امپراطوری رم را زنده کند اما از همان اولین عملیات جنگی اش با شکست رو به رو شد . هنگامی که ایتالیا به اریتره لشکر کشید ، موسیلینی چنانچه هیتلر بعدها انجام داد با دادن دستورهای نابجا تنها کار را خرابتر می کرد . هنگامی که المان با حمله به لهستان شعله جنگ را بر افروخت ، موسیلینی اعلام بی طرفی کرد . او در سراسر ایتالیا از ضعف های مفرط ارتش کشورش اگاه بود و می خواست تنها زمانی وارد جنگ شود که سرنوشت ان قطعی شده باشد . هنگامی که ارتش فرانسه شکست خورد ، موسیلینی وارد جنگ شد و از ان پس ارتش ایتالیا به جای انکه یاور ارتش المان باشد ، مایه زحمت ان بود . این عملکرد به خوبی خود را در شمال افریقا و منطقه بالکان نشان داد . عملکرد ارتش ایتالیا موجب تمسخر متحدان المانی می شد . موسیلینی نیز به همین سبب از ایتالیایی ها متنفر بود . او حتی یکبار گفت : هنر ایتالیایی ها بی رنگ کرده است . اولین بمبی که هواپیماهای متفقین بیاندازند و اولین خانه ای که خراب شود ایتالیایی ها دچار احساس هنرمندی می شوند و دست هایشان را به علامت تسلیم بالا می برند . ما فقط می توانیم در برپایی نمایشگاه هنری به المان ها کمک کنیم !
با ورود متفقین به سیسیل روز 24 ژولای 1943 مجلس با اکثریت ارا موسیلینی را ار مقامش عزل کرد . سپس موسیلینی را در جزیره پونزو زندانی کردند و سپس او را به هتل البرگو رفیوجو انتقال دادند . اما اینبار متحدین المانی به داد موسیلینی رسیدند .

کماندوهای المانی توانستند او را ازاد کنند و به المان انتقال دهند . او در روز 14 سپتامبر به دیدار هیتلر رفت . روز 18 سپتامبر موسیلینی به فشار هیتلر اعلام کرد که قصد دارد به ایتالیا بازگردد . او در ژانویه 1944 و پس از کنترل مجدد قدرت اکثر خائنان از جمله کنت چیانو ، وزیر امور خارجه و داماد خودش را به اعدام محکوم کرد . اما حکومت موسیلینی با برگشتن ورق جنگ به پایان خود نزدیک می شد . او در 27 اپریل 1945 مخفیانه فرار کرد تا بتواند به سوسیس فرار کند .

موسیلینی در شهر دانگو توسط پلیس دستگیر شد . روز بعد او و معشو قه اش کلارا را به ویلا بلمونت انتقال دادند و او را به جرم خیانت به کشور و به تباهی کشاندن نسل های ایتالیا به اعدام محکوم کردند . کمی بعد موسیلینی تیرباران شد . جسد اناه را به شهر میلان بردند و در انجا به معرض نمایش دراوردند . ولی مردم چنان خشمگین بودند که جسد این دو را تکه پاره کردند به طوریکه امروزه هیچ نشانی از مقبره موسیلینی نیست .


گرداوری و مترجم : فربد دهقانی.
منبع : ماهنامه جنگ افزار / سال 8 / ش 86

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد