yas-90
7th February 2012, 03:32 PM
سلامت نیوز : اتاق بازی بچهها با كاغذها و بادكنكهای رنگارنگ تزئین شده بود. چند دختر و پسر چهار، پنج ساله وسط اتاق سرگرم بازی بودند. بقیه بچهها هم دور تا دور اتاق روی صندلیهای پلاستیكی نشسته و محو تماشای برنامه بودند. اما در اعماق چشمانشان حس عجیب و ناشناختهای موج میزد. انگار كه غمی پنهان در دلهای كوچكشان لانه كرده بود. وقتی خانم مربی با سینی كیك بزرگ تولد وارد اتاق شد صدای شادی و همهمه بچهها به هوا برخاست. هر كدام از آنها گوشهای از لباس زن جوان را گرفته و در حالی كه او را «مریمجون» صدا میكردند میخواستند نخستین نفری باشند كه كیك تولد را میبینند. اما زن جوان با صدایی بلند و مهربانانه گفت: «بچهها امروز تولد پنج سالگی «امیرحسین» است. به همین خاطر برایش جشن گرفتیم و كادو خریدیم. حالا از او میخواهیم جلو بیاید و در حالی كه یك آرزوی قشنگ میكند شمعهای روی كیك را خاموش كند.»
لحظاتی بعد پسر كوچولو به آرامی جلو آمد و در حالی كه اشك در چشمانش حلقه زده بود با صدایی گرفته و بغضآلود گفت: «مریم جون» مگه قول نداده بودی روز تولدم مامان و بابام میان منو از اینجا میبرن؟ پس الان كجا هستند چرا نیومدن؟ و...
زن جوان كه با دیدن چهره معصوم و غمگین پسر كوچولو بشدت دگرگون شده بود او را در آغوش كشید و گفت: «بالاخره آنها میآیند پسرم. انشاءالله پدر و مادر تو هم یك روز برای بردنت به اینجا میآیند.»
مربی جوان سپس به یاد روزی افتاد كه پسر كوچولوی سفید و تپلی كه بینام و نشان رها شده در خیابان را به شیرخوارگاه منتقل كرده بودند. نوزاد چندروزه حالا پسركی پنج ساله شده بود اما بدون هیچ نام و نشان و هویت مشخصی. شاید همین موضوع باعث شده بود مریم احساس نزدیكی بیشتری با امیرحسین داشته باشد. این اسمی بود كه خودش برای پسر كوچولو انتخاب كرده بود. مریم دوستی داشت كه در آستانه 45 سالگی هنوز ازدواج نكرده و بنا به دلایلی تمایلی هم به تشكیل زندگی مشترك نداشت. مریم خیلی تلاش كرده بود بتواند سرپرستی قانونی امیرحسین را به وی بسپارد اما طبق قانون این كار امكان نداشت. حالا مریم هر روز با دیدن صورت زیبا اما غمگین امیرحسین به سرنوشت نامعلوم و آینده تاریك او میاندیشد. زیرا با شناختی كه از روحیه حساس پسركوچولو دارد خوب میداند زندگی در این شرایط برای او چقدر سخت خواهد بود. از سوی دیگر او میداند كه امیر حسین میتواند خانه كمفروغ دوست ثروتمندش را نیز روشن نماید و هر دو در كنار هم به خوبی زندگی كنند. اما افسوس كه...
نقایص لایحه جدید فرزندخواندگی
براساس این قانون كه تحت عنوان قانون سرپرستی كودكان و نوجوانان مطرح شده، سن فرزندخواندگی كه در قانون قبلی 12 سال بود، به 18 سال افزایش یافت.
همچنین از آنجا كه براساس قوانین دین مبین اسلام، فرزندخوانده مستحق دریافت ارث نیست، وضعیت فرزندخواندهها پس از مرگ والدین با مشكلات بسیاری روبهرو بود. اما در قانون جدید تأمین آینده فرزندخواندهها مدنظر قرار گرفته و به همین خاطر سرپرستها باید بخشی از دارایی خود را در زمان حیات یا بعد از مرگ - طبق وصیتنامه - به نام كودك كنند یا با بیمه كردن وی ضمانت لازم را برای نگهداری از كودك به سازمان بهزیستی ارائه نمایند.
یكی دیگر از موضوعاتی كه در لایحه جدید دستخوش تغییر شده، زمان نگهداری كودكان در سازمان بهزیستی است. در قانون قبلی، سرپرستی كودكانی قابل واگذاری بودند كه 3 سال از حضور آنها در مراكز گذشته باشد كه این زمان در قانون جدید به دو سال كاهش یافته است تا شانس بیشتری به كودكان داده شود چرا كه زوجها در بیشتر مواقع خواهان دریافت كودكان خردسالتر هستند.
واگذاری سرپرستی بچههای بیسرپرست به دختران مجرد و زنان تنها
سیدجواد زمانی، سخنگوی كمیسیون اجتماعی مجلس در این باره به خبرنگار ما میگوید: یكی از موارد مهم و قابل تقدیر كه در قانون جدید تدوین شده، موضوع سپردن كودكان بیسرپرست به زنان و دختران مجردی است كه سن آنها بالاتر از 35 سال بوده اما بنا به دلایلی ازدواج نكرده یا مجرد هستند و از موقعیت شغلی، مالی و اجتماعی خوبی هم برخوردارند و توانایی نگهداری از فرزند را دارند. از آنجا كه مسئله مهم در مورد كودكان تحت پوشش سازمان بهزیستی برخورداری از نعمت خانه و خانواده و احساس مهر و محبت و عاطفه واقعی در خانه است، بنابراین بهتر است آنها را برای جبران خلأ عاطفیشان به زنانی كه خواهان دریافت فرزند هستند، بسپاریم تا هم آنها طعم مادر بودن را بچشند و به خاطر ازدواج نكردن از این احساس ذاتی و درونی محروم نشوند و هم كودكان زندگی در خانه و در كنار مادر را تجربه كنند. برای این دسته از فرزند خواندهها نیز شناسنامهای به نام فامیل مادر صادر میشود.
مخالفت با طرح
اما متأسفانه یكی از ایرادهایی كه به این لایحه گرفته شد، موضوع سپردن سرپرستی فرزند به زنان و دختران مجرد بود كه آن را مغایر با سنت پسندیده ازدواج میدانستند. مسئول یكی از شیرخوارگاهها در این باره به خبرنگار ما گفت: لایحه جدید فرزندخواندگی با همكاری نزدیك قوه قضائیه تدوین شد و سعی بر آن بود كه شرایط جدید در راستای كمك به خانوادههای متقاضی دریافت كودك و 9 هزار كودك بیسرپرست و بدسرپرست باشد كه در آرزوی داشتن خانواده و خانهای پرمحبت هستند. بنابراین، گرفتن برخی ایرادها به این قانون به نوعی سنگاندازی در راه تسهیل قانون فرزندخواندگی خواهد بود. به عنوان مثال در جامعه ما بخصوص با توجه به شرایط اقتصادی و اجتماعی امروزه برخی از دختران و زنان جوان تمایلی به ازدواج نداشته یا این امكان برایشان فراهم نمیشود اما این بدان معنا نیست كه این دسته از خانمها نتوانند طعم محبت مادرانه را بچشند یا سرپرستی فرزندی را به شایستگی بپذیرند یا این كه سپردن كودكان بیسرپرست یا بد سرپرست از نظر شرعی به عهده ولیامر مسلمین است. در این لایحه نیز تأكید شده كه واگذاری سرپرستی باید با دستور دادستان باشد و چون دادستان از رئیس قوه قضائیه دستور دارد و ایشان هم غیرمستقیم از ولی فقیه اذن دارد، پس این ایراد هم وارد نیست. سیدجواد زمانی، نماینده مجلس نیز درباره ایرادات وارده به این لایحه میگوید: برای برطرف كردن این مشكلات، كمیتهای در مجلس تشكیل و لایحه برای رفع ایرادها به بهزیستی ارسال شده است. سرانجام پس از حدود 2 سال قرار است نهاد رهبری طی مدت زمان مشخصی موضوع را پیگیری كند. البته با توجه به طرحها و لوایح زیادی كه در دستور كار مجلس قرار دارد، به نظر میرسد بررسی نهایی و تصویب آن به مجلس آینده موكول شود.
لحظاتی بعد پسر كوچولو به آرامی جلو آمد و در حالی كه اشك در چشمانش حلقه زده بود با صدایی گرفته و بغضآلود گفت: «مریم جون» مگه قول نداده بودی روز تولدم مامان و بابام میان منو از اینجا میبرن؟ پس الان كجا هستند چرا نیومدن؟ و...
زن جوان كه با دیدن چهره معصوم و غمگین پسر كوچولو بشدت دگرگون شده بود او را در آغوش كشید و گفت: «بالاخره آنها میآیند پسرم. انشاءالله پدر و مادر تو هم یك روز برای بردنت به اینجا میآیند.»
مربی جوان سپس به یاد روزی افتاد كه پسر كوچولوی سفید و تپلی كه بینام و نشان رها شده در خیابان را به شیرخوارگاه منتقل كرده بودند. نوزاد چندروزه حالا پسركی پنج ساله شده بود اما بدون هیچ نام و نشان و هویت مشخصی. شاید همین موضوع باعث شده بود مریم احساس نزدیكی بیشتری با امیرحسین داشته باشد. این اسمی بود كه خودش برای پسر كوچولو انتخاب كرده بود. مریم دوستی داشت كه در آستانه 45 سالگی هنوز ازدواج نكرده و بنا به دلایلی تمایلی هم به تشكیل زندگی مشترك نداشت. مریم خیلی تلاش كرده بود بتواند سرپرستی قانونی امیرحسین را به وی بسپارد اما طبق قانون این كار امكان نداشت. حالا مریم هر روز با دیدن صورت زیبا اما غمگین امیرحسین به سرنوشت نامعلوم و آینده تاریك او میاندیشد. زیرا با شناختی كه از روحیه حساس پسركوچولو دارد خوب میداند زندگی در این شرایط برای او چقدر سخت خواهد بود. از سوی دیگر او میداند كه امیر حسین میتواند خانه كمفروغ دوست ثروتمندش را نیز روشن نماید و هر دو در كنار هم به خوبی زندگی كنند. اما افسوس كه...
نقایص لایحه جدید فرزندخواندگی
براساس این قانون كه تحت عنوان قانون سرپرستی كودكان و نوجوانان مطرح شده، سن فرزندخواندگی كه در قانون قبلی 12 سال بود، به 18 سال افزایش یافت.
همچنین از آنجا كه براساس قوانین دین مبین اسلام، فرزندخوانده مستحق دریافت ارث نیست، وضعیت فرزندخواندهها پس از مرگ والدین با مشكلات بسیاری روبهرو بود. اما در قانون جدید تأمین آینده فرزندخواندهها مدنظر قرار گرفته و به همین خاطر سرپرستها باید بخشی از دارایی خود را در زمان حیات یا بعد از مرگ - طبق وصیتنامه - به نام كودك كنند یا با بیمه كردن وی ضمانت لازم را برای نگهداری از كودك به سازمان بهزیستی ارائه نمایند.
یكی دیگر از موضوعاتی كه در لایحه جدید دستخوش تغییر شده، زمان نگهداری كودكان در سازمان بهزیستی است. در قانون قبلی، سرپرستی كودكانی قابل واگذاری بودند كه 3 سال از حضور آنها در مراكز گذشته باشد كه این زمان در قانون جدید به دو سال كاهش یافته است تا شانس بیشتری به كودكان داده شود چرا كه زوجها در بیشتر مواقع خواهان دریافت كودكان خردسالتر هستند.
واگذاری سرپرستی بچههای بیسرپرست به دختران مجرد و زنان تنها
سیدجواد زمانی، سخنگوی كمیسیون اجتماعی مجلس در این باره به خبرنگار ما میگوید: یكی از موارد مهم و قابل تقدیر كه در قانون جدید تدوین شده، موضوع سپردن كودكان بیسرپرست به زنان و دختران مجردی است كه سن آنها بالاتر از 35 سال بوده اما بنا به دلایلی ازدواج نكرده یا مجرد هستند و از موقعیت شغلی، مالی و اجتماعی خوبی هم برخوردارند و توانایی نگهداری از فرزند را دارند. از آنجا كه مسئله مهم در مورد كودكان تحت پوشش سازمان بهزیستی برخورداری از نعمت خانه و خانواده و احساس مهر و محبت و عاطفه واقعی در خانه است، بنابراین بهتر است آنها را برای جبران خلأ عاطفیشان به زنانی كه خواهان دریافت فرزند هستند، بسپاریم تا هم آنها طعم مادر بودن را بچشند و به خاطر ازدواج نكردن از این احساس ذاتی و درونی محروم نشوند و هم كودكان زندگی در خانه و در كنار مادر را تجربه كنند. برای این دسته از فرزند خواندهها نیز شناسنامهای به نام فامیل مادر صادر میشود.
مخالفت با طرح
اما متأسفانه یكی از ایرادهایی كه به این لایحه گرفته شد، موضوع سپردن سرپرستی فرزند به زنان و دختران مجرد بود كه آن را مغایر با سنت پسندیده ازدواج میدانستند. مسئول یكی از شیرخوارگاهها در این باره به خبرنگار ما گفت: لایحه جدید فرزندخواندگی با همكاری نزدیك قوه قضائیه تدوین شد و سعی بر آن بود كه شرایط جدید در راستای كمك به خانوادههای متقاضی دریافت كودك و 9 هزار كودك بیسرپرست و بدسرپرست باشد كه در آرزوی داشتن خانواده و خانهای پرمحبت هستند. بنابراین، گرفتن برخی ایرادها به این قانون به نوعی سنگاندازی در راه تسهیل قانون فرزندخواندگی خواهد بود. به عنوان مثال در جامعه ما بخصوص با توجه به شرایط اقتصادی و اجتماعی امروزه برخی از دختران و زنان جوان تمایلی به ازدواج نداشته یا این امكان برایشان فراهم نمیشود اما این بدان معنا نیست كه این دسته از خانمها نتوانند طعم محبت مادرانه را بچشند یا سرپرستی فرزندی را به شایستگی بپذیرند یا این كه سپردن كودكان بیسرپرست یا بد سرپرست از نظر شرعی به عهده ولیامر مسلمین است. در این لایحه نیز تأكید شده كه واگذاری سرپرستی باید با دستور دادستان باشد و چون دادستان از رئیس قوه قضائیه دستور دارد و ایشان هم غیرمستقیم از ولی فقیه اذن دارد، پس این ایراد هم وارد نیست. سیدجواد زمانی، نماینده مجلس نیز درباره ایرادات وارده به این لایحه میگوید: برای برطرف كردن این مشكلات، كمیتهای در مجلس تشكیل و لایحه برای رفع ایرادها به بهزیستی ارسال شده است. سرانجام پس از حدود 2 سال قرار است نهاد رهبری طی مدت زمان مشخصی موضوع را پیگیری كند. البته با توجه به طرحها و لوایح زیادی كه در دستور كار مجلس قرار دارد، به نظر میرسد بررسی نهایی و تصویب آن به مجلس آینده موكول شود.