PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : شعر یاران...



بلدرچین
3rd February 2012, 11:22 PM
ما زیاران چشم یاری داشتیم/بی گنه رازی بری دردل داشتیم.
بی گنه راز را به هرکه شد گفتیم/بی نعم دامی شگرف در راه داشتیم.
راز را کردیم همه جا برملابی دل/بی رغم کاهی ز کوهی دردل داشتیم.
گذشت و ان رازشد باب هردهان/بی سبب گویی،چه درسرداشتیم.
ان راز ز راز بودن درامد همان/ بی علل سویی دگرنوری فرض داشتیم.
هرکجا که میرفتم می گفتند ان راز/بی جدل گویی گنه ای داشتیم.
برملا کردم راز خفته در جانم را/بی عقل و نور و سور،شوری داشتیم.
یاران،یاره بی یاربودند همه روز/بی شرر و علل ز یاران یاری داشتیم.
ز هرکه چشم داشتیم کورکرد مارا/بی پنه و بی سبب ازانان انتظاری داشتیم.
ز اینان رازگفتن حرام است و ضرر/بی سبب و دل،فکرمحرم راز بودن داشتیم...

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد