PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : به خدا بی رخ معشوق ، گناه است ! گناه !



تووت فرنگی
1st February 2012, 07:21 AM
چه كند با رخ پژمرده من گل به چمن ؟

چه كند با دل افسرده من لاله به باغ ؟

من چه دارم كه برم در بر آن غیر از اشك ؟

وین چه دارد كه نهد بر دل من غیر از داغ ؟

عمر پا بر دل من می نهد و می گذرد ...

می برد مژده آزادی زندانی را ،

زودتر كاش به سر منزل مقصود رسد

سحری جلوه كند این شب ظلمانی را .

پنجه مرگ گرفته ست گریبان امید

شمع جانم همه شب سوخته بر بالینش

روح آزرده من می رمد از بوی بهار

بی تو خاری ست به دل ، خنده فروردینش

عمر پا بر دل من می نهد و می گذرد ...

كاروانی همه افسون ، همه نیرنگ و فریب !

سالها باغ و بهارم همه تاراج خزان

بخت بد ، هرچه كشیدم همه از دست حبیب

دیدن روی گل و سیر چمن نیست بهار

به خدا بی رخ معشوق ، گناه است ! گناه !

آن بهار است كه بعد از شب جانسوز فراق

به هم آمیزد ناگه ... دو تبسم : دو نگاه !

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد