PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : حسابداری صنعتی



h.jabbari
29th January 2012, 04:23 PM
منظور از حسابداری صنعتی (بهای تمام شده)چیست؟
حسابداری صنعتی شاخه ای از علم و فن حسابداری است که وظیفه جمع آوری اطلاعات مربوط به عوامل هزینه و محاسبه بهای تمام شده محصولات و خدمات را بر عهده داشته و باتجزیهو تحلیل گزارشهاو بررسی راههای تولید روشهای تقلیل بهای تمام شده تولیدات را بیان می کند.
اهمیت حسابداری بهای تمام شده برای چیست؟
در واقع حسابداری صنعتی یا حسابداری بهای تمام شده یک ابزار بسیارمهم در اختیار میریت میباشد تا مدیران را در برنامه ریزی ، کنترل ونظارت وبررسی نتایج فعالیتها، یاری نماید.
مدیریت با استفاده از حسابداری صنعتی ،بهای تمام شده تولیدات را محاسبه می کند و کنترل خود را برروی هزینه های مواد ،دستمزد و و سایر هزینه های تولید اعمال می کند.
مدیران اگر گزارشات دقیق و صحیحی از عوامل هزینه نداشته باشنددر تصمیم گیری خود در جهت افزایش تولید یا سایرتصمیم گیریها و راه انجام تصمیمات خود با مشکل مواجه خواهندشد .
به عنوان مثال فرض کنید در صورتی که هدف تغییر نوع محصول تولید شده یا افزایش تولید باشد باید اطلاعات دقیقی از هزینه تولید وجود داشته باشد تا بتوان تصمیم گرفت که اگر ماشین آلات جدید خریداری شوند مقرون به صرفه است و یا ماشین آلات تعویض شوندو یا اینکه ماشین آلات اجاره گرفته شوند و یا بهتر است حقوق پرسنل افزایش داده شود ویا باید مقدار پرسنل افزایش داده شودو بسیاری از انواع تصمیمات مدیریت درموارد مشابه فوق الذکر مشروط بر اطلاعات حسابداری بهای تمام شده می باشد .
کاربرد حسابداری بهای تمام شده چیست؟
گاهی تصور می شود کابرد حسابداری صنعتی و بهای تمام شده محدود به کارخانجات و صنایع تولیدی می باشد هرچند شاید مشهورترین کاربردآن در این جهت باشدولی سایر موسسات نیز از حسابداری بهای تمام شده بهره برده و از روشهای حسابداری بهی تمام شده در بانکها ، شرکتهای بیمه ، عمده فروشیها، شرکتهای حمل ونقل ،شرکتهای هواپیمایی ،دانشگاههاو بیمارستانها در جهت کارایی بیشتر استفا ده می گردد.
بعنوان مثال در یک بیمارستان کنترل هزینه ها و تعیین بهای تمام شده هزینه های بستری شدن و درمان یک بیمار ، با استفاده از حسابداری بهای تمام شده صورت می پذیرد و موادمصرفی ، دستمزد پزشک وسایر هزینه های مرتبط شناسایی و ثبت کنترل می گردندتا بهای تمام شده مشخص شود . یا شرکتهای حمل و نقل سعی در محاسبه و تعیین هزینه حمل بهای تمام شده حمل یک کیلوکالا و یکنفر مسافر را دارند .
مقایسه جایگاه حسابداری مالی و حسابداری بهای تمام شده در موسسات تولیدی
حسابداری مالی در موسسات وظیفه تهیه گزارش وضعیت مالی و در واقع صورت سود و زیان ، ترازنامه و صورت گردش وجوه نقد را به عهده دارد و بیان می کند که در طول دوره مالی چه نتایجی حاصل شده است اما حسابداری بهای تمام شده در کنار حسابداری مالی گزارشاتی ازجزئیات تولید و مراکز ایجاد هزینه ارائه می دهد و به صورت دقیق تر مقدار مصرف مواد ، میزان تولید، ساعات کار انجام شده وهزینه های سایر عوامل تولید را در اختیار مدیریت قرارمیدهد تا بر اساس این اطلاعات و گزارشات مدیریت تصمیم گیری ،کنترلو برنامه ریزی کند.باید بدانید واحد حسابداری مالی و واحد حسابداری بهای تمام شده تحت نظر مدیر مالی می باشند و در واقع واحد حسابداری مالی و واحد حسابداری بهای تمام شده بازوان مدیریت مالی می باشند.
اشاره شد که حسابداری بهای تمام شده گزارشاتی از جزئیات تولید و مراکز هزینه و عوامل ایجاد کننده هزینه در اختیار مدیریت قرار می دهد و با توجه به اینکه سعی در تعیین بهای تمام شده تولید یک واحد کالا در هر یک از مراحل ساخت را دارد به آن حسابداری بهای تمام شده می گویند و به نظر می رسد اولین گزارشی را که یک حسابدار صنعتی باید تهیه کند جدول بهای تمام شده کالای فروش رفته باشد.
جدول بهای تمام شده کالای فروش در واقع همان چرخه یا شکل کلی حسابداری صنعتی میباشد که به صورت گزارش ارائه می شود .این جدول از 5 بخش تشکیل شده است :
1- بخش مواد مستقیم که اطلاعاتی در ارتباط با مواد مصرف شده ارائه می دهد .
2- بخش دستمزد مستقیم که اطلاعاتی را در ارتباط هزینه حقوق کارگران خط تولید ارائه می دهد.
3-بخش هزینه های سربار تولید که اطلاعاتی را درارتباط با سایر هزینه های تولید ارائه می دهد.
4- بخش کالای در جریان ساخت.
5- بخش کالای ساخته شده.
ملاحظه می کنید برای تهیه اولین گزارش حسابداری صنعتی با مفاهیم و اصطلاحات جدیدی همچون مواد مستقیم ،دستمزد مستقیم ،سر بارو سایر موارد مواجه خواهید شدهر چند اصول حسابداری صنعتی با حسابداری مقدماتی وتکمیلی که فرا گرفتید یکسان می باشد ولیکن برای فراگیری حسابداری صنعتی لازم است ابتدا با مفاهیم حسابداری صنعتی و طبقه بندی هزینه ها در حسابداری صنعتی آشنا شوید که در ادامه آنها را بررسی خواهیم نمود و سپس مباحث حسابداری صنعتی را به صورت تخصصی تر مطرح خواهیم کرد.
طبقه بندی هزینه ها چگونه است
هرینه ها در حسابداری صنعتی از دیدگاههای متفاوتی طبقه بندی شده اند.به شکل زیر که خلاصه طبقه بندی هزینه ها را نشان میدهد توجه کنید تا در ادامه آنها را به صورت کلی تر بررسی نمائیم .
هزینه ها به 3 طبقه تقسیم می شوندو هر طبقه بندی خود به گروههایی تقسیم خواهد شد.
1- طبقه بندی طبیعی هزینه ها
2- طبقه بندی هزینه ها بر اساس ارتباط آنها با تولید محصول
3- طبقه بندی هزینه ها براساس ارتباط با حجم وتعداد تولید
منظور از طبقه بندی طبیعی هزینه ها چیست؟
در این طبقه بندی ابتدا هزینه ها به الف) هزینه ها ی ساخت (تولید )و ب ) هزینه های تجاری تفکیک خواهد شد
الف-1) هزینه های ساخت
هزینه هایی می باشند که در کارخانه ها جهت تولید کالا و محصول مصرف و ایجاد میشوند مانند مواد اولیه مصرفی ، هزینه دستمزد و سایر هزینه های تولید .
ب -1) هزینه های تجاری
هزینه هایی می باشند که برای ساخت محصول و در قسمت ساخت نشده بلکه در سایر بخشهامانند بخش اداری ، بخش توزیع و فروش ، سایر قسمتها ایجاد می شوند به طور معمول به هزینه های تجاری هزینه های تجاری هزینه های عملیاتی نیز گفته می شود .
2- منظور از طبقه بندی هزینه ها بر اساس ارتباط آنها با تولید محصول چیست؟
در حسابداری صنعتی ، هزینه ها بر اساس ارتباط با تولید به 2 گروه الف) مستقیم ب) غیر مستقیم تقسیم می شوند.
الف -2) هزینه های مستقیم
همچنانکه مشخص می باشند که ارتباط مستقیم با تولید دارند و می توان آنها را در کالاهای تولید شده مشخص نمود یا به مرحله ای از ساخت یا سفارش تولید ارتباط داد. مشخص ترین این هزینه ها مواد اولیه و دستمزد مستقیم تولید می باشد . موادی که مستقیمادر تولید یک کالا نقش دارند مواد مستقیم تولید می باشند به عنوان مثال چوبی که در ساخت میز و صندلی ، چرمی که در ساخت کفش و یا شیری که در ساخت بستنی به کار می رود مواد مستقیم تولید می باشند و یا دستمزد کارگرانی که در خط تولید کار می کنند و در تولید کالا نقش دارند دستمزد مستقیم تولید محسوب می شود.
ب – 2) هزینه های غیر مستقیم
هزینه های غیر مستقیم هزینه هایی می باشند که در تولید محصول نقش اصلی رانداشته هر چند برای تولید محصول لازم اند و برای ساخت محصول ایجاد می شوند لیکن ارتباط مستقیمی با محصول ندارند این هزینه ها را به سادگی نمی توان به یک مرحله از ساخت و یا سفارش معین و مشخص ارتباط داد هر چند این هزینه ها در طی تولید صورت پذیرفته اند مانند هزینه های سوخت و برق مصرفی سالن و کارگاه تولید ، روغن مصرفی جهت ماشین آلات تولیدی و سایر موارد مشابه و یا حقوق و دستمزد غیر مستقیم پرداختی در جهت تولید مانند حقوق سر کارگران و یا نگهبانان که به عنوان هزینه های غیر مستقیم شناسایی می شوند و یا هزینه ی استهلاک ساختمان کارخانه ه نمی توان آن را به یک تولید مشخص مرتبط کرد نمونه های غیر مستقیم می باشند مواد غیر مستقیمی که در جهت تولید مصرف می شوند نیز می توانند به عنوان هزینه های غیر مستقیم تلقی می شوند موادی مانند چسب مصرفی در ساخت کفش و یا در ساخت میز و صندلی مواد غیر مستقیم تولید محسوب می شوند البته همچنانکه اشاره شد وجود این هزینه ها الزامی است ولی به دلیل نا چیز بودن و یا غیر الرامی بودن به یک محصول آنها را به عنوان غیر مستقیم شناسایی می کنند به هزینه ها ی غیر مسنقیم سربار ساخت یا سر بار تولید نیز گفته می شود .

3- منظور از طبقه بندي هزينه ها بر اساس ارتباط آنها با تغيير حجم و تعداد توليد چيست؟
در اين طبقه بندي که خود به سه گروه تقسيم مي شود ارتباط تغيير هزينه با تغيير در حجم توليد بررسي مي گردد بايد بدانيم برخي از هزينه ها تغيير مقدار و توليد اثري بر آنها نخواهد داشت و برخي ديگر با تغيير در حجم توليد تغيير کرد که با توجه به اين شرايط هزينه ها به سه گروه :
الف) هزينه هاي ثابت ب ) هزينه هاي متغيير ج ) هزينه هاي نيمه متغيير تقسيم مي شوند .
الف- 3)هزينه هاي ثابت
هزينه هاي ثابت هزينه هايي مي باشند که با تغيير حجم توليد تا سطح مشخصي از توليد تغيير نخواهد کرد .بايد بدانيد به طور کلي هزينه هاي ثابت داراي مشخصاتي مي باشند که هر اين خصوصيات در هزينه مشاهده شد مي توان آن را به عنوان اين گروه از هزينه ها طبقه بندي کرد.
اول آنکه : اين هزينه ها در سطوح مختلف توليد در کل ثابت ميباشند .
دوم آنکه : سهم هزينه ثابت يک واحد کالا با افزايش تعداد توليد کاهش مي يابد و بر عکس .
سوم آنکه : کنترل وقوع اين هزينه ها از طريق مديران اجرايي صورت مي پذيرد .
نمونه بارز و مشخص اين هزينه ها : حقوق مديران توليد، استهلاک ساختمان و ماشين آلات ،بيمه ساختمان و ماشين آلات ، اجاره محل کارخانه و ساير موارد مشابه مي باشد.

هزینه های متغیر هزینه هایی می باشند که کل مبلغ آنها با تغییر در سطح تولید و میزان تولید تغییر می کند یعنی با افزایش مقدار تولید و حجم تولید این هزینه ها در کل افزایش می یابند و با کاهش درمیزان تولید این هزینه هادر کل کاهش خواهند یافت نمونه مشخص این هزینه ها مواد مستقیم و دستمزد مستقیم می باشند .
هزینه های متغیر نیز مشخصه ای دارند که برای تشخیص این هزینه ها می توان آنها به صورت زیر بر شمرد.
اول آنکه : این هزینه ها در کل در ارتباط مستقیم با تولید می باشند یعنی با افزایش تولید افزایش وبا کاهش تولید در کل کاهش می یابند.
دوم آنکه : هزینه متغیر یک واحد کالا ثابت می باشد حتی اگر تعداد تولید کاهش یا افزایش پیدا کند.
سوم آنکه:به شکل ساده و آسان قابل تخصیص به دایره تولیدی می باشند.
اشاره شد نمونه بارز این هزینه ها مواد مستقیم مصرفی تولید و دستمزد مستقیم می باشد که سعی می کنیم در ادامه مشخصه های هزینه های متغیر را در این نمونه ها بررسی کنیم.
فرض کنید برای ساخت 6عدد میز 4 متر مربع چوب نیاز است حال اگر بخواهیم 12 عدد میز تولید کنیم حتما 8 متر مربع چوب که مواد ئ مستقیم تولید محسوب می شود نیاز می باشد می بینید که با افزایش میزان تولید هزینه مواد مستقیم در کل نیز افزایش پیدا خواهد کرد ولیکن باید توجه داشته باشید برای ساخت یک میز 5/1 متر مربع چوب نیاز است (5/1 = 4: 6) که هیچگاه با افزایش تولید ، میزان مواد مستقیم ساخت یک واحد تغییر نمی کند یعنی ساخت یک عدد میز حتماً 5/1 متر مربع چوب نیاز دارد و با چوب کمتر و یا بیشتر نمی توان میز ساخت بنابراین هزینه مواد مستقیم در یک واحد ثابت میباشد.
در ضمن این هزینه به راحتی قابل پیگیری در ساخت محصول می باشد و می تئان هزینه چوب مصرفی را در ساخت میز مشاهده نمود .
ج - 3) هزینه های نیمه متغیر
برخی از هزینه ها از دو قسمت متغیر و ثابت تشکیل شده اند این هزینه ها به شکلی می باشند که تا حد مشخصی از تولید با افزایش یا کاهش تولید بخش ثابت آنها تغییر نمی کند واین در صورتی است که بیش از حد مشخص تولید با تغییر در حجم تولید این هزینه ها افزایش یا کاهش خواهند یافت .
بعنوان مثال میتوان به برق مصرفی کارخانه اشاره کرد.برقی که جهت روشنایی سالن کارخانه به کار می رود تقریباً ثابت است چه تولید کم وچه زیاد باشد ولیکن برق مصرفی ماشین آلات با تغییر در حجم و میزان تولید تغییر خواهد کرد. بنابراین هزینه برق مصرفی کارخانه می تواند نیمه متغیر باشد.
اشاره شد که هزینه ها بر اساس ارتباط آنها با تغییر در حجم تولید به گروه هزینه های ثابت ، هزینه های متغییر و هزینه های نیمه متغییر تقسیم می شوند که به طور توضیح داده شدند. در ضمن باید توجه داشته باشید هزینه های ثابت خود به 3 دسته تقسیم می شوند.
1- الف - 3) هزینه های ثابت ظرفیت کارخانه
2-الف - 3)هزینه های ثابت بهره برداری
3-الف - 3) هزینه های ثابت برنامه ای
1-الف - 3) هزینه های ثابت ظرفیت کارخانه : هزینه های ثابت ظرفیت کارخانه هزینه هایی می با شند که با تجهیزات و امکانات تولیدی کارخانه رابطه مستقیم دارند هزینه های استهلاک ماشین آلات و تجهیزات و تاسیسات نمونه های از هزینه های ثابت کارخانه می باشند .
2- الف - 3) هزینه های ثابت بهره برداری :هزینه هایی می باشند که با کاربری و بهره برداری از تجهیزات تئلیدی ارتباط مستقیم دارند مانند هزینه های بیمه ساختمان و تجهیزات و ماشین آلات .
3-الف-3) هزینه های ثابت برنامه ای:هزینه های ثابتی می باشند که با اتخاذ تصمیمات مدیران کارخانه مرتبط بوده و در راستای برنامه ریزی آینده ایجاد می شوند مانند هزینه های تحقیق و پ وهش ، هزینه های تبلیغاتی و بازرگانی .
آشنایی با مفاهیم ،تعاریف واصطلاحات موجود در گزارشات حسابداری صنعتی
در فصل قبل با حسابداری بهای تمام شده و کاربرد آن آشنا شدید انواع طبقه بندی هزینه ها را نیز فرا گرفتید .
در این بخش سعی می کنیم بامفاهیم، تعاریف واصطلاحات گزارشات حسابداری صنعتی آشنا شوید.
منظور از هزینه یابی و دایره ی هزینه یابی چیست ؟
هزینه یابی عبارت است از تعیین بهای تمام شده کالای ساخته شده و موجودی کالای در جریان ساخت .و منظور از دایره هزینه یابی دایره ایس که دامنه مسئولیت نگهداری اسناد ومدارک مرتبط با حسابداری عملیات تولیدی و غیر تولیدی را به عهده داشته و در ضمن وظیفه تجزیه و تحلیل کلیه هزینه های تولیدی ، توزیع و فروش جهت ارائه و استفاده مدیریت را به عهده دارد. فعالیتهای دایره هزینه بایی در ارتباط با گذشته ، حال و آینده واحد اقتصادی میباشد .
کالای ساخته شده چیست؟
کالایی که با گذراندن مراحل تولید به شکل کامل ساخته شده است و در واقع فرآیند تولید را به شکل کامل طی نموده است را کالای ساخته شده گویند.
کالای در حال ساخت چیست؟
کالاهایی که در جریان مراحل تولید قرار گرفته اند و لیکن کامل نشده اند و بخشی از فرایند تولید را طی نموده اند ولی ساخت آنها تمام نشده است را کالای در جریان ساخت گویند.
منظور از تولید چیست ؟
هر گاه مواد اولیه با عبور از یک فرایند ساخت تغییر شکل دهد و به یک کالای ساخته شده تبدیل شود اصطلاحاً می گویند تولید صورت پذیرفته است .
به عنوان مثال اگر یک تکه چوب با گذشت از فرآیند برش - و اتصال به میز و صندلی تبدیل شود این عمل تولید محسوب می گردد و یا فرایند چند ماده شیمیایی به رنگ تولید محسوب می شود .البته باید توجه داشت ممکن است کالای ساخته شده یک فرآیند تولید ،مواد اولیه تولید دیگر محسوب گردد و در فرآیندی دیگر به یک کالای ساخته شده دیگر تبدیل شود.
بعنوان مثال سنگ آهن که مواد اولیه ذوب آهن می باشد با طی مراحل تولید به ورق آهن و نبشی و اشکال مختلف تبدیل میشود و این کالای ساخته شده یعنی همان ورق آهن مواد اولیه ساخت و تولید میز فلزی ، اجاق گاز و سایر موارد قرار خواهد گرفت .
اجزاء و عوامل بهای تمام شده کدام است ؟
عوامل اصلی بهای تمام شده به طور کلی 3 دسته زیر می باشند .
1- مواد اولیه 2- دستمزد 3- سر بار ( سایر هزینه های تولید )
1- مواد اولیه
مواد اولیه رکن اصلی تولید کالا و محصول می باشد در ضمن می دانید که مواد اولیه تولید خود به دو بخش زیر تقسیم می شوند:
الف -1)مواد مستقیم
آن بخش از مواد اولیه مصرفی که از کالای ساخته شده جدائی ناپذیر است و مستقیماً در ساخت کالا نقش داردرا مواد مستقیم گویند به عنوان مثال آرد در ساخت نان مواد مستقیم تولید نان محسوب می گردد.
ب -1) مواد غیر مستقیم
آن بخش از مواد مصرفی که برای تکمیل کالا ضروری می باشد و لیکن به علت مصرف ناچیز آن نتوان آن را به عنوان مواد مستقیم مصرفی تولید طبقه بندی کرد مواد غیر مستقیم محسوب می شود مانند مصرف میخ در ساخت میز و کمدچوبی .
2 - دستمزد (کار )
حقوق و حق الزحمه ای که در جریان تولید و ساخت برای تبدیل مواد به کالا به کارگران پرداخت میشود را به عنوان دستمزد تولید شناسایی می کنند .
دستمزد نیز به دو بخش زیر تقسیم خواهد شد :
الف - 2) دستمزد مستقیم
دستمزدی است که بابت کاری پرداخت می شود که مستقیم صرف تبدیل مواد اولیه به کالای ساخته شده انجام می شود .
ب -2) دستمزد غیر مستقیم
دستمزدی است که بابت کاری پرداخت می شود که مستقیماً در ساخت و ترکیب کالای ساخته شده نقش نداشته است مانند حقوق نگهبانان و سر کارگران کارخانه و.....
3- سایر هزینه ها (سر بار ساخت )
کلیه هزینه هایی که در جریان تولید اتفاق می افتند ولیکن نمی توان آنها را به طور مستقیم و مشخص به اقلامی از تولید یا محصولی خاص اختصاص داد به عنوان سر بار کارخانه و یا سایر هزینه ها شناسایی می شوند نمونه های مشخص این هزینه ها ؛ مواد غیر مستقیم تولید ، دستمزد غیر مستقیم ، هزینه تعمیرات و هزینه های استهلاک ماشین آلات ، هزینه بیمه و سایر مواد مشابه می باشد.
گزارشهای حسابداری صنعتی و روش تهیه آنها
در حسابداری مقدماتی اشاره کردیم استفاده کنندگان از گزارشهای حسابداری دو دسته می باشند .
الف ) استفاده کنندگان درون سازمانی
ب )استفاده کنندگان برون سازمانی
و اشاره شد گزارشهای حسابداری تهیه می شوند تا 2 هدف زیر تحقق پیدا کند.
1- امکان بررسی توانایی و نکات ضعف موسسات با توجه به تجزیه و تحلیل عملکرد و فعالیتهای موسسات و شرکتها
2- برنامه ریزی و کنترل فعالیتها با توجه به اطلاعات کسب شده از گزارشات مالی گذشته بنابراین موسسات تولیدی نیز دو گروه گزارش تهیه می کنند.
1- گزارشهای درون سازمانی
2- گزارشهای برون سازمانی
1- گزارشهای درون سازمانی
گزارشهای درون سازمانی که بطور کلی مورد استفاده مدیران جهت برنامه ریزی ،کنترل و نظارتو تصمیم گیری تهیه می شوند .
2- گزارشهای برون سازمانی
گزارشهای برون سازمانی که مورد استفاده کلیه اشخاص حقیقی و حقوقی خارج از سازمان می باشد نمونه بارز این استفاده کنندگان سرمایه گذاران ، بورس اوراق بهادار ، دولت ، بانکها ، حسابرسان و غیره می تواند باشد .
انواع گزارشهای درون سازمانی و برون سازمانی کدامند و توسط چه واحد هایی تهیه می شوند
گزارشهای درون سازمانی در موسسات تولیدی توسط واحدهای حسابداری بهای تمام شده تهیه می گردد و معمولاً هر ماه این گزارشها بر اساس نیاز مدیران تهیه می شوند تا در اختیار آنها قرار گیرد.
عمده ترین گزارشهای درون سازمانی در موسسات تولیدی به صورت زیر می تواند باشد.
1- گزارش مصرف مواد 2- گزارش بهای تمام شده کالای ساخته شده 3- گزارش اوقات تلف شده 4- گزارش کالای در جریان ساخت
5- گزارش ضایعات 6- گزارش خرید مواد 7-گزارش فروش 8- سایر گزارشات مورد استفاده مدیریت
گزارشهای برون سازمانی در موسسات تولیدی توسط دایره حسابداری تهیه می شود . این گزارشها با توجه به اینکه مورد استفاده اشخاص حقیقی و حقوقی همچون دولت ، بانکها ، سرمایه داران و ........... که قبلاً توضیح داده شدند می باشند باید بر اساس استانداردهای حسابداری و اصول پذیرفته شده حسابداری تهیه گردند تا قابلت مقایسه داشته و قابل اتکا باشند . عمدترین این گزارشها به صورت زیر می باشند.
1- گزارش بهای تمام شده کالای فروش رفته 2- گزارش سود و زیان 3- ترازنامه 4- گردش جریانات نقدی 5- گزارش تقسیم سود
گزارش برون سازمانی در موسسات تولیدی
1- گزارش (جدول ) بهای تمام شده کالای فروش رفته چیست
برای آنکه گزارشهای درون سازمانی را بهتر بشناسید ابتدا گزارش بهای تمام شده کالای فروش رفته را که یک گزارش برونی می باشد بررسی می نمائیم چرا که در مبحث حسابداری موسسات بارزگانی نیز نیز تا حدودی و به شکل دیگر با آن آشنا شدیده اید .
در فصل قبل اشاره شد بهای تمام شده کالای فروش رفته از 5 بخش تشکیل شده است
1- بخش مواد مستقیم 2- دستمزد مستقیم 3- سر بار 4-بخش کالای در جریان ساخت 5- بخش کالا ساخته شده
2- گزارش خلاصه سود و زیان چیست؟
دومین گزارش برون سازمانی در موسسات تولیدی گزارش خلاصه سود و زیان می باشد که خود به طور معمول از 4 بخش تشکیل می گردد به گزارش سود و زیان موسسه نمونه توجه کنید.
3- ترازنامه در موسسات تولیدی
ترازنامه یکی دیگر از گزارشهای برون سازمانی می باشد که با سایر مو سسات یعنی خدماتی و بازرگانی تفاوتی نخواهد داشت تنها تفاوت اساسی آن بخش موجودی کالا می تواند باشد که در ترازنامه موسسات تولیدی موجودی کالا متشکت از مواد خام ، کالای در جریان ساخت و کالای ساخته شده می باشد با نحوه تهیه ترازنامه نیز در حسابداری مقدماتی و تکمیلی به شکل کامل آشنا شده اید.
سایر گزارشات برون سازمانی نیز از حوصله بحث خارج می باشد که امیدواریم این مباحث رادر سطوح بالاتر دنبال نمائید.
گزارشهای درون سازمانی در موسسات تولیدی
اشاره شد که جدول بهای تمام شده کالای فروش رفته از 5 بخش تشکیل شده است باید توجه داشته باشید که هر یک از این پنج بخش در واقع یکی از گزارشهای درون سازمانی می باشد.
1- گزارش مصرف مواد
به طور معمول موسسات تولیدی هر ماهه گزارشی را از مقدار و یا مبلغ مواد مصرف شده تهیه می کنند که به آن گزارش مصرف کننده مواد گویند.البته همچنانکه اشاره شد این گزارش می تواند مبلغی یا مقدار مصرف مواد اولیه ویا مبلغ مصرف مواد اولیه باشد .باید توجه داشت که بخش اول گزارش بهای تمام شده کالای فروش رفته در واقع یک گزارش مبلغی مصرف می باشد .
روشهای هزینه یابی موسسات تولیدی
در فصول اشاره کردیم هدف حسابداری بهای تمام شده که مورد استفاده موسسات تولیدی می باشد تعیین قیمت تمام شده تولیدات است .
بنابراین برای لین منظور از روشهای هزینه یابی استفاده می گردد.
هزینه یابی چیست و چند نوع می باشد
روشهای هزینه یابی در واقع روشها و نظامهایی می باشند که منجر به انجام ثبتهای حسابداری و تهیه گزارشاتی می گردند که مدیریت را در ارتباط با کنترل هزینه های مواد ،دستمزد و سربار کمک و یاری می نمایند.
بطور کلی با توجه به نوع فعالیت موسسات تولیدی روشهای هزینه یابی که مورد استفاده قرار می گیرند 2 نوع می باشند .
1-هزینه یابی سفارش کار 2- هزینه یابی
برخی از موسسات تولیدی سفارش پذیرند یعنی در واقع تولیدات آنها و هزینه هایی که در آنها صورت می پذیرد با سفارش و یا عقد پیمان ایجاد میشوند بنابراین برای هزینه یابی در این موسسات روش هزینه یابی سفارش کار استفاده می گردد.
نمونه بارز این موسسات شرکتها پیمانکاری ، کارخانجات کشتی سازی ، هواپیما سازی ، بیمارستانها ، تعمیرگاهها اتومبیل و سایر موارد مشابه می باشد . بعضی از موسسات تولیدی دیگر برای آنکه تکمیل شود مراحل مختلفی را طی می کند و محصولات آنها را به صورت انبوه و یکسان تولید می شود از روشهای هزینه یابی مرحله ای استفاده می نمایند . کارخانجات نساجی ، مواد شیمیایی ، صنایع نفت ، کفش و موارد مشابه نمونه های این نوع موسسات می باشند .
موارد کلی برای تعیین روشهای هزینه یابی موسسات تولیدی وجود داردهرچند این موارد قطعی نمی باشند و ممکن است استثنایی نیز بر آن حاکم باشد و و لیکن اساساً موسساتی که به صورت سفارشی عمل می نمایند و یا آنکه تولیدات آنها با حجم زیاد و از نظر تعداد کم می باشد و گاهی تولیدات انها قیمت تمام شده بالایی دارند از روش هزینه یابی سفارش کار استفاده می نمایندو موسساتی که تولیدات آنها باید از مراحل مختلفی عبور کند و به صورت انبوه ، پیوسته ، مداوم و یکنواخت و همگن تولید میشوند و بعضاً تولیدات آنها قیمت تمام شده پائینی دارند از روش هزینه یابی مرحله ای استفاده می نمایند در این روش قیمت تمام شده تولید در هر مرحله از تولید تعیین می گردد.
در روش هزینه یابی مرحله ای محصولات تولید شده در هر مرحله به عنوان مواد خام مرحله بعد محسوب می گردد باید توجه داشته باشید در این موسسات معمولاً تولیدات متنوع و گاهی همراه با تولید محصولات فرعی و جانبی می باشد . در پایان باید اشاره کرد در برخی صنایع ، تولید به شکلی است که استفاده از هر دو روش هزینه یابی امکان پذیر می باشد به عنوان مثال در کارخانه ساخت قطار . قطار به صورت به صورت سفارش برای مشتریان ساخته می شود و این در حالی می باشد که قطعات مورد نیاز به صورت انبوه و پیوسته در سایر دوایر تولید کارخانه تولید می شود و از روش هزینه یابی مرحله ای برای تعیین بهای تمام شده آنها استفاده می گردد.
روش هزینه یابی سفارش کار چگونه است
اشاره شد روش هزینه یابی سفارش کار در موسساتی به کار می رود که هزینه های آنها به جهت سفارشهای خاصی ایجاد می شوند در این روش هزینه یابی هر سفارش در واقع یک مرکز هزینه محسوب می شود یعنی مواد ، دستمزد و سربار کارخانه که به جهت هر سفارش ایجاد می شود به سفارش ایجاد کننده این هزینه ها تخصیص داده می شوند .
معمولاً در موسساتی که به روش سفارش کار عمل می کنند سفارشهای مختلف را با شماره هایی تفکیک می کنند به عنوان مثال اگر هواپیما سازی دو سفارش ساخت هواپیما داشته باشد سفارش ساخت هواپیما یعنی یک هواپیما جنگی و هواپیمای مسافربری داشته باشد سفارش ساخت هواپیمای جنگی را با شماره 100و سفارش ساخت هواپیمای مسافربری را با شماره 120 نشان خواهد داد.
کارت سفارش چیست و چگونه تکمیل میشود
در موسسات تولیدی که به روش سفارش کار عمل می نمایند برای هر سفارش یک کارت هزینه سفارش ایجاد می نمایند و هزینه های صورت پذیرفته برای تکمیل سفارش را در این کارت ثبت خواهند نمود در ضمن شماره سفارش را نیز بر روی این کارت ثبت می نمایند.
روش عمل و تکمیل این کارت نیز به این صورت می باشد که بر اساس برگهای درخواست مواد و کارت های ساعات اوقات کار که بر روی آنها شماره سفارش مشخص می باشد.
هزینه مواد مصرفی و دستمزد پرداختی ساخت سفارش را به صورت روزانه یا هفتگی به کارت هزینه مختص سفارش انتقال می دهند کارت هزینه سفارش در واقع حاوی اطلاعات مواد مصرفی-دستمزد و سربار سفارش میباشد.

h.jabbari
29th January 2012, 04:24 PM
حسابداري صنعتي شاخه اي از علم و فن حسابداري است
حسابداري صنعتي شاخه اي از علم و فن حسابداري است كه وظيفه جمع آوري اطلاعاتمربوط به عوامل هزينه و محاسبه بهاي تمام شده محصولات و خدمات را بر عهده داشته وباتجزيهو تحليل گزارشهاو بررسي راههاي توليد روشهاي تقليل بهاي تمام شده توليدات رابيان مي كند.

اهميت حسابداري بهاي تمام شده براي چيست؟
در واقعحسابداري صنعتي يا حسابداري بهاي تمام شده يك ابزار بسيارمهم در اختيار ميريتميباشد تا مديران را در برنامه ريزي ، كنترل ونظارت وبررسي نتايج فعاليتها، يارينمايد.

مديريت با استفاده از حسابداري صنعتي ،بهاي تمام شده توليدات رامحاسبه مي كند و كنترل خود را برروي هزينه هاي مواد ،دستمزد و و ساير هزينه هايتوليد اعمال مي كند.

مديران اگر گزارشات دقيق و صحيحي از عوامل هزينهنداشته باشنددر تصميم گيري خود در جهت افزايش توليد يا سايرتصميم گيريها و راهانجام تصميمات خود با مشكل مواجه خواهندشد .

به عنوان مثال فرض كنيد درصورتي كه هدف تغيير نوع محصول توليد شده يا افزايش توليد باشد بايد اطلاعات دقيقياز هزينه توليد وجود داشته باشد تا بتوان تصميم گرفت كه اگر ماشين آلات جديدخريداري شوند مقرون به صرفه است و يا ماشين آلات تعويض شوندو يا اينكه ماشين آلاتاجاره گرفته شوند و يا بهتر است حقوق پرسنل افزايش داده شود ويا بايد مقدار پرسنلافزايش داده شودو بسياري از انواع تصميمات مديريت درموارد مشابه فوق الذكر مشروط براطلاعات حسابداري بهاي تمام شده مي باشد .

كاربرد حسابداري بهاي تمام شده ونرم افزارها و برنامه هاي حسابداري آن چيست؟
گاهي تصور مي شود كابرد حسابداريصنعتي و بهاي تمام شده محدود به كارخانجات و صنايع توليدي مي باشد هرچند شايدمشهورترين كاربردآن در اين جهت باشدولي ساير موسسات نيز از حسابداري بهاي تمام شدهبهره برده و از روشهاي حسابداري بهي تمام شده در بانكها ، شركتهاي بيمه ، عمدهفروشيها، شركتهاي حمل ونقل ،شركتهاي هواپيمايي ،دانشگاههاو بيمارستانها در جهتكارايي بيشتر استفا ده مي گردد.

بعنوان مثال در يك بيمارستان كنترل هزينهها و تعيين بهاي تمام شده هزينه هاي بستري شدن و درمان يك بيمار ، با استفاده ازحسابداري بهاي تمام شده صورت مي پذيرد و موادمصرفي ، دستمزد پزشك وساير هزينه هايمرتبط شناسايي و ثبت كنترل مي گردندتا بهاي تمام شده مشخص شود . يا شركتهاي حمل ونقل سعي در محاسبه و تعيين هزينه حمل بهاي تمام شده حمل يك كيلوكالا و يكنفر مسافررا دارند .

مقايسه جايگاه حسابداري مالي و حسابداري بهاي تمام شده درموسسات توليدي

حسابداري مالي در موسسات وظيفه تهيه گزارش وضعيت مالي و درواقع صورت سود و زيان ، ترازنامه و صورت گردش وجوه نقد را به عهده دارد و بيان ميكند كه در طول دوره مالي چه نتايجي حاصل شده است اما حسابداري بهاي تمام شده دركنار حسابداري مالي گزارشاتي ازجزئيات توليد و مراكز ايجاد هزينه ارائه مي دهد و بهصورت دقيق تر مقدار مصرف مواد ، ميزان توليد، ساعات كار انجام شده وهزينه هاي سايرعوامل توليد را در اختيار مديريت قرارميدهد تا بر اساس اين اطلاعات و گزارشاتمديريت تصميم گيري ،كنترلو برنامه ريزي كند.بايد بدانيد واحد حسابداري مالي و واحدحسابداري بهاي تمام شده تحت نظر مدير مالي مي باشند و در واقع واحد حسابداري مالي وواحد حسابداري بهاي تمام شده بازوان مديريت مالي مي باشند.

اشاره شد كهحسابداري بهاي تمام شده گزارشاتي از جزئيات توليد و مراكز هزينه و عوامل ايجادكننده هزينه در اختيار مديريت قرار مي دهد و با توجه به اينكه سعي در تعيين بهايتمام شده توليد يك واحد كالا در هر يك از مراحل ساخت را دارد به آن حسابداري بهايتمام شده مي گويند و به نظر مي رسد اولين گزارشي را كه يك حسابدار صنعتي بايد تهيهكند جدول بهاي تمام شده كالاي فروش رفته باشد.

جدول بهاي تمام شده كالايفروش در واقع همان چرخه يا شكل كلي حسابداري صنعتي ميباشد كه به صورت گزارش ارائهمي شود .اين جدول از 5 بخش تشكيل شده است :

1- بخش مواد مستقيم كه اطلاعاتيدر ارتباط با مواد مصرف شده ارائه مي دهد .

2- بخش دستمزد مستقيم كهاطلاعاتي را در ارتباط هزينه حقوق كارگران خط توليد ارائه مي دهد.

3-بخشهزينه هاي سربار توليد كه اطلاعاتي را درارتباط با ساير هزينه هاي توليد ارائه ميدهد.

4- بخش كالاي در جريان ساخت.

5- بخش كالاي ساخته شده.

ملاحظه مي كنيد براي تهيه اولين گزارش حسابداري صنعتي با مفاهيم و اصطلاحاتجديدي همچون مواد مستقيم ،دستمزد مستقيم ،سر بارو ساير موارد مواجه خواهيد شدهر چنداصول حسابداري صنعتي با حسابداري مقدماتي وتكميلي كه فرا گرفتيد يكسان مي باشدوليكن براي فراگيري حسابداري صنعتي لازم است ابتدا با مفاهيم حسابداري صنعتي و طبقهبندي هزينه ها در حسابداري صنعتي آشنا شويد كه در ادامه آنها را بررسي خواهيم نمودو سپس مباحث حسابداري صنعتي را به صورت تخصصي تر مطرح خواهيم كرد.

طبقهبندي هزينه ها چگونه است

هرينه ها در حسابداري صنعتي از ديدگاههاي متفاوتيطبقه بندي شده اند.به شكل زير كه خلاصه طبقه بندي هزينه ها را نشان ميدهد توجه كنيدتا در ادامه آنها را به صورت كلي تر بررسي نمائيم .

هزينه ها به 3 طبقهتقسيم مي شوندو هر طبقه بندي خود به گروههايي تقسيم خواهد شد.

1- طبقه بنديطبيعي هزينه ها

2- طبقه بندي هزينه ها بر اساس ارتباط آنها با توليد محصول

3- طبقه بندي هزينه ها براساس ارتباط با حجم وتعداد توليد

منظور ازطبقه بندي طبيعي هزينه ها چيست؟

در اين طبقه بندي ابتدا هزينه ها به الف) هزينه ها ي ساخت (توليد )و ب ) هزينه هاي تجاري تفكيك خواهد شد

الف-1) هزينه هاي ساخت

هزينه هايي مي باشند كه در كارخانه ها جهت توليد كالا ومحصول مصرف و ايجاد ميشوند مانند مواد اوليه مصرفي ، هزينه دستمزد و ساير هزينه هايتوليد .

ب -1) هزينه هاي تجاري

هزينه هايي مي باشند كه براي ساختمحصول و در قسمت ساخت نشده بلكه در ساير بخشهامانند بخش اداري ، بخش توزيع و فروش ،ساير قسمتها ايجاد مي شوند به طور معمول به هزينه هاي تجاري هزينه هاي تجاري هزينههاي عملياتي نيز گفته مي شود .

2- منظور از طبقه بندي هزينه ها بر اساسارتباط آنها با توليد محصول چيست؟

در حسابداري صنعتي ، هزينه ها بر اساسارتباط با توليد به 2 گروه الف) مستقيم ب) غير مستقيم تقسيم مي شوند.

الف-2) هزينه هاي مستقيم

همچنانكه مشخص مي باشند كه ارتباط مستقيم با توليددارند و مي توان آنها را در كالاهاي توليد شده مشخص نمود يا به مرحله اي از ساخت ياسفارش توليد ارتباط داد. مشخص ترين اين هزينه ها مواد اوليه و دستمزد مستقيم توليدمي باشد . موادي كه مستقيمادر توليد يك كالا نقش دارند مواد مستقيم توليد مي باشندبه عنوان مثال چوبي كه در ساخت ميز و صندلي ، چرمي كه در ساخت كفش و يا شيري كه درساخت بستني به كار مي رود مواد مستقيم توليد مي باشند و يا دستمزد كارگراني كه درخط توليد كار مي كنند و در توليد كالا نقش دارند دستمزد مستقيم توليد محسوب مي شود.

ب – 2) هزينه هاي غير مستقيم

هزينه هاي غير مستقيم هزينه هايي ميباشند كه در توليد محصول نقش اصلي رانداشته هر چند براي توليد محصول لازم اند وبراي ساخت محصول ايجاد مي شوند ليكن ارتباط مستقيمي با محصول ندارند اين هزينه هارا به سادگي نمي توان به يك مرحله از ساخت و يا سفارش معين و مشخص ارتباط داد هرچند اين هزينه ها در طي توليد صورت پذيرفته اند مانند هزينه هاي سوخت و برق مصرفيسالن و كارگاه توليد ، روغن مصرفي جهت ماشين آلات توليدي و ساير موارد مشابه و ياحقوق و دستمزد غير مستقيم پرداختي در جهت توليد مانند حقوق سر كارگران و يانگهبانان كه به عنوان هزينه هاي غير مستقيم شناسايي مي شوند و يا هزينه ي استهلاكساختمان كارخانه ه نمي توان آن را به يك توليد مشخص مرتبط كرد نمونه هاي غير مستقيممي باشند مواد غير مستقيمي كه در جهت توليد مصرف مي شوند نيز مي توانند به عنوانهزينه هاي غير مستقيم تلقي مي شوند موادي مانند چسب مصرفي در ساخت كفش و يا در ساختميز و صندلي مواد غير مستقيم توليد محسوب مي شوند البته همچنانكه اشاره شد وجود اينهزينه ها الزامي است ولي به دليل نا چيز بودن و يا غير الرامي بودن به يك محصولآنها را به عنوان غير مستقيم شناسايي مي كنند به هزينه ها ي غير مسنقيم سربار ساختيا سر بار توليد نيز گفته مي شود .



3- منظور از طبقه بندي هزينه هابر اساس ارتباط آنها با تغيير حجم و تعداد توليد چيست؟

در اين طبقه بندي كهخود به سه گروه تقسيم مي شود ارتباط تغيير هزينه با تغيير در حجم توليد بررسي ميگردد بايد بدانيم برخي از هزينه ها تغيير مقدار و توليد اثري بر آنها نخواهد داشت وبرخي ديگر با تغيير در حجم توليد تغيير كرد كه با توجه به اين شرايط هزينه ها به سهگروه :

الف) هزينه هاي ثابت ب ) هزينه هاي متغيير ج ) هزينه هاي نيمهمتغيير تقسيم مي شوند .

الف- 3)هزينه هاي ثابت

هزينه هاي ثابتهزينه هايي مي باشند كه با تغيير حجم توليد تا سطح مشخصي از توليد تغيير نخواهد كرد .بايد بدانيد به طور كلي هزينه هاي ثابت داراي مشخصاتي مي باشند كه هر اين خصوصياتدر هزينه مشاهده شد مي توان آن را به عنوان اين گروه از هزينه ها طبقه بندي كرد.

اول آنكه : اين هزينه ها در سطوح مختلف توليد در كل ثابت ميباشند .

دوم آنكه : سهم هزينه ثابت يك واحد كالا با افزايش تعداد توليد كاهش مييابد و بر عكس .

سوم آنكه : كنترل وقوع اين هزينه ها از طريق مديران اجراييصورت مي پذيرد .

نمونه بارز و مشخص اين هزينه ها : حقوق مديران توليد،استهلاك ساختمان و ماشين آلات ،بيمه ساختمان و ماشين آلات ، اجاره محل كارخانه وساير موارد مشابه مي باشد.

ب -)3)هزينه هاي متغير

هزينه هاي متغيرهزينه هايي مي باشند كه كل مبلغ آنها با تغيير در سطح توليد و ميزان توليد تغيير ميكند يعني با افزايش مقدار توليد و حجم توليد اين هزينه ها در كل افزايش مي يابند وبا كاهش درميزان توليد اين هزينه هادر كل كاهش خواهند يافت نمونه مشخص اين هزينه هامواد مستقيم و دستمزد مستقيم مي باشند .

هزينه هاي متغير نيز مشخصه ايدارند كه براي تشخيص اين هزينه ها مي توان آنها به صورت زير بر شمرد.

اولآنكه : اين هزينه ها در كل در ارتباط مستقيم با توليد مي باشند يعني با افزايشتوليد افزايش وبا كاهش توليد در كل كاهش مي يابند.

دوم آنكه : هزينه متغيريك واحد كالا ثابت مي باشد حتي اگر تعداد توليد كاهش يا افزايش پيدا كند.

سوم آنكه:به شكل ساده و آسان قابل تخصيص به دايره توليدي مي باشند.

اشاره شد نمونه بارز اين هزينه ها مواد مستقيم مصرفي توليد و دستمزد مستقيممي باشد كه سعي مي كنيم در ادامه مشخصه هاي هزينه هاي متغير را در اين نمونه هابررسي كنيم.

فرض كنيد براي ساخت 6عدد ميز 4 متر مربع چوب نياز است حال اگربخواهيم 12 عدد ميز توليد كنيم حتما 8 متر مربع چوب كه مواد ئ مستقيم توليد محسوبمي شود نياز مي باشد مي بينيد كه با افزايش ميزان توليد هزينه مواد مستقيم در كلنيز افزايش پيدا خواهد كرد وليكن بايد توجه داشته باشيد براي ساخت يك ميز 5/1 مترمربع چوب نياز است (5/1 = 4: 6) كه هيچگاه با افزايش توليد ، ميزان مواد مستقيمساخت يك واحد تغيير نمي كند يعني ساخت يك عدد ميز حتماً 5/1 متر مربع چوب نياز داردو با چوب كمتر و يا بيشتر نمي توان ميز ساخت بنابراين هزينه مواد مستقيم در يك واحدثابت ميباشد.

در ضمن اين هزينه به راحتي قابل پيگيري در ساخت محصول مي باشدو مي تئان هزينه چوب مصرفي را در ساخت ميز مشاهده نمود .

ج - 3) هزينه هاينيمه متغير

برخي از هزينه ها از دو قسمت متغير و ثابت تشكيل شده اند اينهزينه ها به شكلي مي باشند كه تا حد مشخصي از توليد با افزايش يا كاهش توليد بخشثابت آنها تغيير نمي كند واين در صورتي است كه بيش از حد مشخص توليد با تغيير درحجم توليد اين هزينه ها افزايش يا كاهش خواهند يافت .

بعنوان مثال ميتوانبه برق مصرفي كارخانه اشاره كرد.برقي كه جهت روشنايي سالن كارخانه به كار مي رودتقريباً ثابت است چه توليد كم وچه زياد باشد وليكن برق مصرفي ماشين آلات با تغييردر حجم و ميزان توليد تغيير خواهد كرد. بنابراين هزينه برق مصرفي كارخانه مي تواندنيمه متغير باشد.

اشاره شد كه هزينه ها بر اساس ارتباط آنها با تغيير درحجم توليد به گروه هزينه هاي ثابت ، هزينه هاي متغيير و هزينه هاي نيمه متغييرتقسيم مي شوند كه به طور توضيح داده شدند. در ضمن بايد توجه داشته باشيد هزينه هايثابت خود به 3 دسته تقسيم مي شوند.

1- الف - 3) هزينه هاي ثابت ظرفيتكارخانه

2-الف - 3)هزينه هاي ثابت بهره برداري

3-الف - 3) هزينههاي ثابت برنامه اي

1-الف - 3) هزينه هاي ثابت ظرفيت كارخانه : هزينه هايثابت ظرفيت كارخانه هزينه هايي مي با شند كه با تجهيزات و امكانات توليدي كارخانهرابطه مستقيم دارند هزينه هاي استهلاك ماشين آلات و تجهيزات و تاسيسات نمونه هاي ازهزينه هاي ثابت كارخانه مي باشند .

2- الف - 3) هزينه هاي ثابت بهره برداري:هزينه هايي مي باشند كه با كاربري و بهره برداري از تجهيزات تئليدي ارتباط مستقيمدارند مانند هزينه هاي بيمه ساختمان و تجهيزات و ماشين آلات .

3-الف-3) هزينه هاي ثابت برنامه اي:هزينه هاي ثابتي مي باشند كه با اتخاذ تصميمات مديرانكارخانه مرتبط بوده و در راستاي برنامه ريزي آينده ايجاد مي شوند مانند هزينه هايتحقيق و پ وهش ، هزينه هاي تبليغاتي و بازرگاني

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد