ماری مریم
29th January 2012, 03:28 PM
خبرگزاري آريا-علي مطهري مي گويد: آنها که براي انقلاب زحمتي نکشيدهاند، توان حذف هاشمي را ندارند.
به گزارش خبرنگار آريا علي مطهري که از چهره هاي اصولگراي منتقد دولت محسوب مي شود معتقد است که هاشمي رفسنجاني پايگاه اجتماعي خوبي دارد و مردم قدردان خدمتگزاران خود هستند. علت هجوم رواني و تبليغاتي به ايشان ترس از اوست.
او البته تاکيد مي کند :شايد نخستين كسي كه آقاي احمدينژاد را شناخت و احساس خطر كرد و هاشمي بود.
به گفته وي، تا زماني كه هاشميرفسنجاني به صحنه سياسي برنگردد و مثلاً اقامه جمعه نكند آنچه را که او بحران سياسي مي نامد تمام نميشود.
گزيده سخنان علي مطهري در گفتوگو با ملتما را در ادامه بخوانيد:
· آنچه درباره جريان موسوم به «انحرافي» مسلم است اين است كه آقايان مشايي و احمدينژاد عقايد درباره مسائل فرهنگي دارند كه با مباني اسلامي و آرمانهاي انقلاب اسلامي سازگار نيست. البته پرداختن به تمدن ايران قبل از اسلام با همه نقاط مثبت و منفي آن به عنوان يك واقعيت تاريخي اشكالي ندارد، اما اينها از اين كارها هدف سياسي دارند. به تعبير رهبر انقلاب چرا به افتخارات ايران و تمدن بزرگ بعد از اسلام نميپردازيد.
· بخشي از وضع ناهنجار فرهنگي ما ناشي از اين عقيده آقايان مشايي و احمدينژاد است كه متأسفانه سكان اجرايي كشور در دست آنهاست. اين تفكر آنها شبيه تفكر دولتهاي سكولار است كه ميگويند ما در قبال اخلاق و رفتار و عقايد مردم مسئوليتي نداريم.
· آقايان مشايي و احمدينژاد از يكديگر جداييناپذيرند و عقايدشان عين هم است و اين كه افراد و گروههايي مانند جبهه پايداري ميگويند انحرافات، ناشي از مشايي است و ما احمدينژاد را قبول داريم اما مشايي را نه، يه طنز بيشتر نيست. مشكل اينها اين است كه احساس خودكفايي در شناخت اسلام دارند و در نتيجه احساس بينيازي از روحانيت به عنوان كارشناس دين و مرجع اسلام شناسي دارند. در نتيجه اهميتي براي مراجع تقليد و به طور كلي روحانيت قائل نيستند و خودشان براساس شرايط روز و مصالحي كه تشخيص ميدهند تصميم ميگيرند و از اين جهت شباهتي به گروههاي منحرف قبل از انقلاب همچون حجتيه دارند.
· معاندسازي براي نظام يك آفت است كه متأسفانه اكنون به وسيله افراد فرصتطلب در حال اجرا است.
· امروز عدهاي كه براي انقلاب اسلامي زحمتي نكشيدهاند و قدر اين انقلاب را نميدانند و بسياري از آنها سنشان اقتضا نميكند كه تاريخ اين انقلاب را درست درك كرده باشند مدعي هستند كه ما انقلابيون راستين هستيم و بقيه يا از مرد و ديناند يا از خواص بيبصيرت يا فتنهگر، در نتيجه بسياري از انقلابيون، راستين و اوليه را به حاشيه راندهاند و همچنان به كار خود ادامه ميدهند تا سرشان به سنگ بخورد. براي توجيه كارشان هم به شبيهسازي با تاريخ صدر اسلام ميپردازند كه فلاني مانند طلحه است و فلاني مانند زبير و ديگري مانند عايشه و از اين قبيل . اينها در واقع فرصت طلباني هستند كه صرفاً دنبال قدرتند. سوابق آنها هم نشان ميدهد كه از تقواي درستي برخوردار نيستند و صرفاً دنبال هواي نفسشان هستند. با اينها بايد مبارزه كرد و چهره واقعيشان نفسشان هستند. با اينها بايد مبارزه كرد و چهره واقعيشان را براي مردم اشكار كرد. متأسفانه چون اينها در پشت نقاب دفاع از ولايت فقيه پنهان ميشوند بخشي از مردم عوام، فريب اينها را ميخورند. بايد به جامعه آگاهي بخشي كرد.
· به بركت اصل ولايت فقيه بعيد است كه به راحتي بتوانند روحانيت را از سياست و حكومت حذف كنند. روحانيت بايد اصلاً از درون را انجام دهد و نقصهاي خود را برطرف كند. اينكه برخي از مراجع تقليد و علماي بزرگ درباره بسياري از انحرافات و بد رفتاريها سكوت ميكنند. به ضرر روحانيت است به تعبير شهيد آيتالله مطهري پرچم اصلاحات بايد در دست روحانيت باشد تا روشنفكران غريزده پرچمدار اصلاحات اجتماعي نشوند در پاسخ به سؤال شما فرضا روحانيت از سياست و حكومت حذف شود، انقلاب در مدت كوتاهي مسير خود را عوض خواهد كرد و در دامان غرب خواهد افتاد.
· بيماري امروز مجلس ايران نداشتن استقلال است كه بخشي از آن ناشي از برداشت غلط از اصل ولايت فقيه است و بخش ديگر ناشي از ترس از رد صلاحيتها به خاطر عقيده و اظهارنظر است. نماينده نبايد ترسي از اظهارنظر داشته باشد و باد بتواند مطابق قانون اساسي درباره همه امور كشور نظر بدهد و انتقاد كند.
· اوايل كه فضا خيلي سنگين بود، برخي از نمايندگان ميگفتند اگر ما طرح سؤال از رئيس جمهور را امضا كنيم دفتر ما را در شهرستان به هم ميريزند يا در نماز جمعه عليه ما شعار ميدهند يا شيشههاي دفتر را ميشكنند يعني يك رعبي ميان نمايندگان وجود داشت اما به تدريج و با افزايش تخلفات و خصوصاً بعد از خانهنشيني رئيسجمهور فضا بازتر شد و خيلي از نمايندگان هم به حرف من رسيدند، تا جايي كه پيش من ميآمدند و ميگفتند شما چطور از قبل توانستي اينها را بشناسي؟!
· اگر در داخل همه با هم متحد باشيم غربيها هيچ كاري نميتوانند بكنند، اما اگر روند دو سال گذشته ادامه داشته باشد و بخواهيم همه منتقدان را از قطار انقلاب پياده كنيم و با معترضان برخورد خشن داشته باشيم متأسفانه بايد كمي نگران بود.
به گزارش خبرنگار آريا علي مطهري که از چهره هاي اصولگراي منتقد دولت محسوب مي شود معتقد است که هاشمي رفسنجاني پايگاه اجتماعي خوبي دارد و مردم قدردان خدمتگزاران خود هستند. علت هجوم رواني و تبليغاتي به ايشان ترس از اوست.
او البته تاکيد مي کند :شايد نخستين كسي كه آقاي احمدينژاد را شناخت و احساس خطر كرد و هاشمي بود.
به گفته وي، تا زماني كه هاشميرفسنجاني به صحنه سياسي برنگردد و مثلاً اقامه جمعه نكند آنچه را که او بحران سياسي مي نامد تمام نميشود.
گزيده سخنان علي مطهري در گفتوگو با ملتما را در ادامه بخوانيد:
· آنچه درباره جريان موسوم به «انحرافي» مسلم است اين است كه آقايان مشايي و احمدينژاد عقايد درباره مسائل فرهنگي دارند كه با مباني اسلامي و آرمانهاي انقلاب اسلامي سازگار نيست. البته پرداختن به تمدن ايران قبل از اسلام با همه نقاط مثبت و منفي آن به عنوان يك واقعيت تاريخي اشكالي ندارد، اما اينها از اين كارها هدف سياسي دارند. به تعبير رهبر انقلاب چرا به افتخارات ايران و تمدن بزرگ بعد از اسلام نميپردازيد.
· بخشي از وضع ناهنجار فرهنگي ما ناشي از اين عقيده آقايان مشايي و احمدينژاد است كه متأسفانه سكان اجرايي كشور در دست آنهاست. اين تفكر آنها شبيه تفكر دولتهاي سكولار است كه ميگويند ما در قبال اخلاق و رفتار و عقايد مردم مسئوليتي نداريم.
· آقايان مشايي و احمدينژاد از يكديگر جداييناپذيرند و عقايدشان عين هم است و اين كه افراد و گروههايي مانند جبهه پايداري ميگويند انحرافات، ناشي از مشايي است و ما احمدينژاد را قبول داريم اما مشايي را نه، يه طنز بيشتر نيست. مشكل اينها اين است كه احساس خودكفايي در شناخت اسلام دارند و در نتيجه احساس بينيازي از روحانيت به عنوان كارشناس دين و مرجع اسلام شناسي دارند. در نتيجه اهميتي براي مراجع تقليد و به طور كلي روحانيت قائل نيستند و خودشان براساس شرايط روز و مصالحي كه تشخيص ميدهند تصميم ميگيرند و از اين جهت شباهتي به گروههاي منحرف قبل از انقلاب همچون حجتيه دارند.
· معاندسازي براي نظام يك آفت است كه متأسفانه اكنون به وسيله افراد فرصتطلب در حال اجرا است.
· امروز عدهاي كه براي انقلاب اسلامي زحمتي نكشيدهاند و قدر اين انقلاب را نميدانند و بسياري از آنها سنشان اقتضا نميكند كه تاريخ اين انقلاب را درست درك كرده باشند مدعي هستند كه ما انقلابيون راستين هستيم و بقيه يا از مرد و ديناند يا از خواص بيبصيرت يا فتنهگر، در نتيجه بسياري از انقلابيون، راستين و اوليه را به حاشيه راندهاند و همچنان به كار خود ادامه ميدهند تا سرشان به سنگ بخورد. براي توجيه كارشان هم به شبيهسازي با تاريخ صدر اسلام ميپردازند كه فلاني مانند طلحه است و فلاني مانند زبير و ديگري مانند عايشه و از اين قبيل . اينها در واقع فرصت طلباني هستند كه صرفاً دنبال قدرتند. سوابق آنها هم نشان ميدهد كه از تقواي درستي برخوردار نيستند و صرفاً دنبال هواي نفسشان هستند. با اينها بايد مبارزه كرد و چهره واقعيشان نفسشان هستند. با اينها بايد مبارزه كرد و چهره واقعيشان را براي مردم اشكار كرد. متأسفانه چون اينها در پشت نقاب دفاع از ولايت فقيه پنهان ميشوند بخشي از مردم عوام، فريب اينها را ميخورند. بايد به جامعه آگاهي بخشي كرد.
· به بركت اصل ولايت فقيه بعيد است كه به راحتي بتوانند روحانيت را از سياست و حكومت حذف كنند. روحانيت بايد اصلاً از درون را انجام دهد و نقصهاي خود را برطرف كند. اينكه برخي از مراجع تقليد و علماي بزرگ درباره بسياري از انحرافات و بد رفتاريها سكوت ميكنند. به ضرر روحانيت است به تعبير شهيد آيتالله مطهري پرچم اصلاحات بايد در دست روحانيت باشد تا روشنفكران غريزده پرچمدار اصلاحات اجتماعي نشوند در پاسخ به سؤال شما فرضا روحانيت از سياست و حكومت حذف شود، انقلاب در مدت كوتاهي مسير خود را عوض خواهد كرد و در دامان غرب خواهد افتاد.
· بيماري امروز مجلس ايران نداشتن استقلال است كه بخشي از آن ناشي از برداشت غلط از اصل ولايت فقيه است و بخش ديگر ناشي از ترس از رد صلاحيتها به خاطر عقيده و اظهارنظر است. نماينده نبايد ترسي از اظهارنظر داشته باشد و باد بتواند مطابق قانون اساسي درباره همه امور كشور نظر بدهد و انتقاد كند.
· اوايل كه فضا خيلي سنگين بود، برخي از نمايندگان ميگفتند اگر ما طرح سؤال از رئيس جمهور را امضا كنيم دفتر ما را در شهرستان به هم ميريزند يا در نماز جمعه عليه ما شعار ميدهند يا شيشههاي دفتر را ميشكنند يعني يك رعبي ميان نمايندگان وجود داشت اما به تدريج و با افزايش تخلفات و خصوصاً بعد از خانهنشيني رئيسجمهور فضا بازتر شد و خيلي از نمايندگان هم به حرف من رسيدند، تا جايي كه پيش من ميآمدند و ميگفتند شما چطور از قبل توانستي اينها را بشناسي؟!
· اگر در داخل همه با هم متحد باشيم غربيها هيچ كاري نميتوانند بكنند، اما اگر روند دو سال گذشته ادامه داشته باشد و بخواهيم همه منتقدان را از قطار انقلاب پياده كنيم و با معترضان برخورد خشن داشته باشيم متأسفانه بايد كمي نگران بود.