poune
10th January 2012, 09:18 PM
http://www.njavan.com/images/stories/431.jpgيكي از مهمترين مسائلي كه در تعامل بين طب جديد و قديم مطرح ميشود، رجحان يكي بر ديگري است. اما كداميك؟ آيا قبول يكي همواره به معناي نفي ديگري بايد باشد؟ آيا نميتوان هر دو را با همديگر و در كنار هم به عنوان دو طب مكمل در نظر گرفت؟ عدهاي از پزشكان بر اين باورند كه به دليل آنكه تعليمات و آموزشها در طي دوران تحصيل همواره شيميايي محور بوده بوده است، بايد همواره طب جديد و يا به قولي طب تكنولوژي وجود داشته باشد و در موارد اندك و شايد فقط براي رضايت بيمار در تنوع نوع درمان از طب گياهي استفاده كرد. اما نظر برخي از سنتگرايان مغايرات اساسي با بسياري از پزشكان دارد؛ آنان اعتقاد دارند كه چون هميشه مراجعه كردن به اصل هر چيز مايهي بهبودي و تكامل آن چيز ميشود و آن اصلي كه در پزشكي ايران و شايد تمامي نقاط جهان بينان گذاشته شده، همان طب سنتي است نه طب شيميايي، پس خيلي بهتر است كه به صورت كامل طب گياهي جايگزين طب شيميايي بشود كه امروزه متداول شده است.پزشكان دوست داران طب سنتي علاوه بر مبنا قرار دادن طب سنتي بر اين باور نيز اعتقاد دارند، فقط در موارد شديدي كه اين طب نميتواند پاسخ گو باشد؛ ميتوان از طب شيميايي استفاده كرد. همچون سرطان و درمان آن يعني (شيمي درماني) و... خيليها هم اعتقاد دارند، چرا به طور كامل دو طب جايگزين هم بشوند و خيلي بهتر است كه براي رفع نيازهاي درماني فقط داروهاي گياهي به جاي داروهاي شيميايي جایگزین شود.
تأملي بيشتر: آيا ميتوان طب گياهي را جايگزين طب شيميايي كرد؟
همگي ما امروزه اكثر داروها را ميشناسيم: (نميگويم همه؛چرا كه پزشكان بر من خرده ميگيرند!) حتي خيلي از افراد در طبقات پايين و متوسط جامعه نام داروهاي شيميايي را بهتر از داروهاي گياهي ميدانند. مثلاً اگر از يك معلم بپرسيد، دانشآموزي داريد كه سرش درد ميكند. به او چه چيز ميدهيد كه حالش بهتر شود؟ سريعاً پاسخ ميدهد: استامينوفن! ولي هيچ گاه وي نام گياهي مثل بابونه و... را نميبرد. واقعاً چرا؟ عدهاي پزشكان و متخصصان در پاسخ به اين امر ميگويند: داروهاي گياهي چون اكثراً ديرتر پاسخ ميدهند و نيازهاي درماني و مراقبتهاي طولانيتر ميطلبند، پس بسياري از مردم ترجيح ميدهند مضرات را براي رسيدن به زمان مطلوب به جان بخرند. حال آنكه اگر زمان را فداي سلامت بكنيم، مسلماً نتايج خيلي بهتري ميگيريم. برخي از جامعه شناسان به اين قضيه به نحوي ديگر نگاه ميكنند و بيان ميكنند: متأسفانه در جامعة ما هر چيز كه رواج پيدا كند همه سعي ميكنند از آن خيلي زود تقليد كنند و مصرف داروهاي شيميايي بدون توجه به عواقب آن نمونهاي از هزاران مورد در جامعة ماست. عدهاي از پزشكان بر اين باورند كه در پاسخ به سؤال بسيار مهم آيا طب گياهي ميتواند جايگزين طب شيميايي شود؟ پاسخ ميدهند اصلاً و عدهاي كه كمي خوشبينانه به قضيه نگاه ميكنند، پاسخ ميدهند: اگر طب گياهي مكمل طب شيميايي بشود خيلي بهتر خواهد بود، چرا كه هرگز نميتوان در طب گياهي از روشهاي تشخيصي نوين نظير MRI- سي تي اسكن و ECG و... استفاده كرد. حال در صورتي كه اين دو مكمل هم واقع بشوند، بيمار نتيجة بهتري ميگيرد. به طور مثال در بيماري كه با فقر آهن مواجه است، ميتوان قرص آهن را پيشنهاد نمود ولي همراه آن ميتوان بيدمشك را كه به صورت صنعتي نيز توليد ميشود را توصيه كرد. عدهاي اندك از پزشكان كه در واقع حاميان جايگزيني طب گياهي با شيميايي هستند، بر اين باورند كه چون در زمانهاي قديم با وجود تعدد بيماريها و به خصوص بيماريهاي عفوني و... مردم با استفاده از طب گياهي هيچ گونه مشكلي نداشتند، امروزه نيز ميتوان از اين طب بهره جست! و حتي در بعضي از موارد اذعان ميكنند كه نتيجه گيري اطباء در زمانهاي قديم با توجه به امكانات محدود آنها بسيار عالي بوده است. مثلاً در زمان ابوعلي سينا درمان سكته بسيار رايج بوده است، در صورتي كه امروزه اگر سكته درمان هم بشود نيازمند صرف وقت و هزينهي بسيار زياد است. يك مثال سادهتر كه حقيقت موضوع و گفتة اين عده برايمان ملموستر بشود: در يك بيماري كه مبتلا به افزايش اسيد معده است، پزشك رانيتيدين تجويز ميكند ما ميدانيم عملكرد رانيتيدين به نحوي است كه پمپهاي هيدروژن موجود در معده را مهار ميكند. پس در نهايت باعث دستكاري در بخشي از معده ميشود! ولي طبق تحقيقات انجام شده، پزشكان متوجه شدهاند كه اگر به جاي اين دارو كه در نهايت باعث يك ضرر در سيستم طبيعي بدن ميشود، از گياهي به نام شيرين بيان استفاده كنيم، عوارض مشاهده شده بسيار كمتر خواهد بود. درست است كه هنوز مكانيسم عمل بسياري از گياهان به صورت كامل مشخص نشده است،
اما اين دليل بر اين نميشود كه بگوئيم داروهاي گياهي را بايد فراموش بكنيم. توليد داروعهاي گياهي توسط شركتها و مؤسسةهاي بسيار فقط با تكيه بر ريشة سنتي داروها دليل خوبي بر ا ين مدعاست.
به نظر ميآيد درست است كه، مدت زمان مصرف و اثر داروهاي گياهي طولانيتر است ولي در بدن پاسخ ديرپاتري توليد ميكنند. هر چند كه بايد اين واقعيت را قبول داشت كه در جهان پيشرفتهي امروز هيچ چيز نميتواند جاي تكنولوژي را بگيرد. پس بهتر است كه تلاش كنيم در مواردي كه ميتوانيم حتيالامكان از داروهاي گياهي استفاده كنيم و فقط وقتي دست به دامن داروهاي شيميايي بشويم كه ميدانيم طب سنتي هيچ پاسخي براي آن بيماري ندارد.
منبع: مرکز تحقیقات طب سنتی ایران
تأملي بيشتر: آيا ميتوان طب گياهي را جايگزين طب شيميايي كرد؟
همگي ما امروزه اكثر داروها را ميشناسيم: (نميگويم همه؛چرا كه پزشكان بر من خرده ميگيرند!) حتي خيلي از افراد در طبقات پايين و متوسط جامعه نام داروهاي شيميايي را بهتر از داروهاي گياهي ميدانند. مثلاً اگر از يك معلم بپرسيد، دانشآموزي داريد كه سرش درد ميكند. به او چه چيز ميدهيد كه حالش بهتر شود؟ سريعاً پاسخ ميدهد: استامينوفن! ولي هيچ گاه وي نام گياهي مثل بابونه و... را نميبرد. واقعاً چرا؟ عدهاي پزشكان و متخصصان در پاسخ به اين امر ميگويند: داروهاي گياهي چون اكثراً ديرتر پاسخ ميدهند و نيازهاي درماني و مراقبتهاي طولانيتر ميطلبند، پس بسياري از مردم ترجيح ميدهند مضرات را براي رسيدن به زمان مطلوب به جان بخرند. حال آنكه اگر زمان را فداي سلامت بكنيم، مسلماً نتايج خيلي بهتري ميگيريم. برخي از جامعه شناسان به اين قضيه به نحوي ديگر نگاه ميكنند و بيان ميكنند: متأسفانه در جامعة ما هر چيز كه رواج پيدا كند همه سعي ميكنند از آن خيلي زود تقليد كنند و مصرف داروهاي شيميايي بدون توجه به عواقب آن نمونهاي از هزاران مورد در جامعة ماست. عدهاي از پزشكان بر اين باورند كه در پاسخ به سؤال بسيار مهم آيا طب گياهي ميتواند جايگزين طب شيميايي شود؟ پاسخ ميدهند اصلاً و عدهاي كه كمي خوشبينانه به قضيه نگاه ميكنند، پاسخ ميدهند: اگر طب گياهي مكمل طب شيميايي بشود خيلي بهتر خواهد بود، چرا كه هرگز نميتوان در طب گياهي از روشهاي تشخيصي نوين نظير MRI- سي تي اسكن و ECG و... استفاده كرد. حال در صورتي كه اين دو مكمل هم واقع بشوند، بيمار نتيجة بهتري ميگيرد. به طور مثال در بيماري كه با فقر آهن مواجه است، ميتوان قرص آهن را پيشنهاد نمود ولي همراه آن ميتوان بيدمشك را كه به صورت صنعتي نيز توليد ميشود را توصيه كرد. عدهاي اندك از پزشكان كه در واقع حاميان جايگزيني طب گياهي با شيميايي هستند، بر اين باورند كه چون در زمانهاي قديم با وجود تعدد بيماريها و به خصوص بيماريهاي عفوني و... مردم با استفاده از طب گياهي هيچ گونه مشكلي نداشتند، امروزه نيز ميتوان از اين طب بهره جست! و حتي در بعضي از موارد اذعان ميكنند كه نتيجه گيري اطباء در زمانهاي قديم با توجه به امكانات محدود آنها بسيار عالي بوده است. مثلاً در زمان ابوعلي سينا درمان سكته بسيار رايج بوده است، در صورتي كه امروزه اگر سكته درمان هم بشود نيازمند صرف وقت و هزينهي بسيار زياد است. يك مثال سادهتر كه حقيقت موضوع و گفتة اين عده برايمان ملموستر بشود: در يك بيماري كه مبتلا به افزايش اسيد معده است، پزشك رانيتيدين تجويز ميكند ما ميدانيم عملكرد رانيتيدين به نحوي است كه پمپهاي هيدروژن موجود در معده را مهار ميكند. پس در نهايت باعث دستكاري در بخشي از معده ميشود! ولي طبق تحقيقات انجام شده، پزشكان متوجه شدهاند كه اگر به جاي اين دارو كه در نهايت باعث يك ضرر در سيستم طبيعي بدن ميشود، از گياهي به نام شيرين بيان استفاده كنيم، عوارض مشاهده شده بسيار كمتر خواهد بود. درست است كه هنوز مكانيسم عمل بسياري از گياهان به صورت كامل مشخص نشده است،
اما اين دليل بر اين نميشود كه بگوئيم داروهاي گياهي را بايد فراموش بكنيم. توليد داروعهاي گياهي توسط شركتها و مؤسسةهاي بسيار فقط با تكيه بر ريشة سنتي داروها دليل خوبي بر ا ين مدعاست.
به نظر ميآيد درست است كه، مدت زمان مصرف و اثر داروهاي گياهي طولانيتر است ولي در بدن پاسخ ديرپاتري توليد ميكنند. هر چند كه بايد اين واقعيت را قبول داشت كه در جهان پيشرفتهي امروز هيچ چيز نميتواند جاي تكنولوژي را بگيرد. پس بهتر است كه تلاش كنيم در مواردي كه ميتوانيم حتيالامكان از داروهاي گياهي استفاده كنيم و فقط وقتي دست به دامن داروهاي شيميايي بشويم كه ميدانيم طب سنتي هيچ پاسخي براي آن بيماري ندارد.
منبع: مرکز تحقیقات طب سنتی ایران