بلدرچین
6th January 2012, 05:10 PM
دونفرباهم دوست بودند و فکرمیکردند که عاشق و دلباخته ی هم هستند.ان دو فقط با حرف زدن بایکدیگرارتباط داشتند و هیج وقت یکدیگررا ندیده بودند. چندین ماه گذشت،پسربه خواستگاری ان دختررفت.مادرش دختررا صدا زد،ان دختربا ویلچروارد مراسم شد،پسرهاج و واج مانده بود و پشیمان شده بود،دختراورا صدا زد،پسرازروی صندلی بلند شد و به سمت ان دختر رفت،دخترازروی ویلچربلند شد و گفت:
- این فقط یه امتحان بود تا ببینم به حرف هایی که میزدی و عشقی که میگفتی،واقعیه یا فقط دروغه...
پسرو خانواده اش خجل ازمراسم بیرون رفتند و معلوم شد که عشق ان پسرشیشه ای بود...
نظربزاریدا
- این فقط یه امتحان بود تا ببینم به حرف هایی که میزدی و عشقی که میگفتی،واقعیه یا فقط دروغه...
پسرو خانواده اش خجل ازمراسم بیرون رفتند و معلوم شد که عشق ان پسرشیشه ای بود...
نظربزاریدا