طلیعه طلا
23rd December 2011, 01:30 PM
22درصد جمعيت كشور دچار اختلالات رواني هستند
http://img.tebyan.net/big/1387/10/21922421684917184592024087201223321493.jpg
يشتر ما سلامت را فقط منحصردر جسم ميدانيم و اگر كسي در روح خود احساس ناراحتي كند، زياد احساس خطر نميكند و خود را بيمار نميداند. برخي هم با وجود اين كه بهحالتهاي غير عادي در رفتار فردي و اجتماعي خود واقفند، اما جدا ازبحث هزينههاي خدمات روانپزشكي وروانشناسي، بهخاطروجود تصورات غلط و اين كه برچسب ديوانگي نخورند؛ از مراجعه بهپزشك ومشاور خودداري ميكنند. غافل از اين كه اگر در مراحل اوليه بهاين درد رسيدگي نشود، امكان دارد كه حتي بهحوادث غير قابل جبران منتهي شود.حوادثي از قبيل انواع قتلها وخشونتها وساير آسيبهاي اجتماعي كه در ريشهيابي نهايي اكثرشان ميتوان بهاختلالات رواني فرد مجرم و عدم درمان بهموقع اين اختلالات رسيد.
چند نفر بيمار رواني در اطراف ما هستند؟
هرچند هيچ مرجعي تاكنون بهطور دقيق بهاين سوال كه در كل جهان و بهطور خاص در ايران چند نفر دچار بيماري رواني هستند، جوابي نداده؛ اما هراز چند گاهي رقمي تقريبي بهعنوان آمار مبتلايان بهانواع اختلالات رواني منتشر ميشود كه همين آمار غير دقيق هم تاحدودي نگران كننده است. بهطور مثال بنابر آمار منتشرشده از سوي يونسكو 80 درصد از مبتلايان بهاختلالات رواني در كشورهاي جهان سوم زندگي ميكنند. همچنين دکتر پرویز مظاهری دبیر انجمن روانپزشکان آمار انواع اختلالات روانی در کشور را 22درصد کل جمعیت ذکر ميكند و ميگويد: «این آمار تقریبا با نرم بینالمللی همخوانی دارد. عددي كه با در نظر گرفتن تعداد كساني كه از ابراز بيماري خود خودداري ميكنند، يا اضطراب دائمي خود و ديگرحالات ناهنجار روحي را بهحساب بيماري رواني نميگذارند، خيلي بالا تر خواهد بود.»
برچسب خوردن، عامل ترس از مراجعه بهروانپزشك
اماشايد بتوان گفت كه يكي از مهم ترين عوامل ترس از مراجعه بهروان درمانگران، برچسبي است كه بهفرد ميخورد. هرچند كه اين موضوع در دهههاي اخير درجامعه ما كمرنگ تر شده است، اما باز هم اين باور غلط در ميان افراد وجوددارد كه كسي كه بهروانپزشك يا روانشناس مراجعه ميكند، فردي است كه ازلحاظ دارابودن تعادل در حالات وحركات خود دچار آشفتگي است.
دكتر مهرداد كاظم زاده عطوفي، روانشناس و دبير انجمن روانشناسان باليني در اين باره بهتهران امروز ميگويد: «تصوير غالبي كه از فرد داراي بيماري روحي دراذهان وجوددارد، شخصي است كه داراي آشفتگي در ظاهر ورفتارش است. وجود همين تصوير ذهني است كه فرد را واميدارد بهرغم كمرنگ شدن اين تصوير در جامعه، بازهم از برچسب خوردن بترسد و از ابراز بيماري خود امتناع كند.»
اين روانشناس كه وجود ناراحتيهاي روحياي مانند اضطراب را يكي ازعوامل بروز دردهاي جسمي نيز ميداند در اين مورد ميگويد: «ممكن است درد جسمي مانند درد قلب در فردي بروز كند كه متخصص قلب آن را ناشي از اضطراب تشخيص بدهد و براي درمان از داروهاي آرام بخش استفاده كند. بيماري كه اين دارو توسط پزشك قلب برايش تجويز شده اين دارو را استفاده ميكند؛ اما براي دريافت همين آرامبخش و حل اضطراب خودحاضر نيست كه بهمتخصص روان درمانگر مراجعه كند. زيرا تصور منفياي از مراجعه به روانپزشك يا روانشناس دارد.»
البته بايد دراينجا خاطر نشان كرد كه نشان دادن چهرههاي غيرواقعي از بيماران رواني در رسانهها هم در اين فرآيند بي تاثير نبوده است. تصوير غالبي كه از فرد داراي بيماري روحي يامراجعهكننده بهروانپزشك وروانشناس در فيلمها و سريالهاي سينما وتلويزيون بهجامعه ارائه شده، تا اندازهاي غيرعلمي و بدون كارشناسي بوده.دراغلب اين فيلمها بيماررواني يا اسباب خنده وتمسخر ديگران قرار ميگيرد يا فرد خطرناكي كه با خونسردي كامل دست بهجنايت ميزده است.
هزينههاي بيماري و بي توجهي بيمهها
براساس آمار دومين عامل هزينههاي بيماريها در كشور مربوط بهبيماريهاي رواني است و قيمت بالاي ارائه خدمات روانپزشكي در كشور مسئلهاي است كه نميتوان بهراحتي ازكنار آن گذشت؛ اما بايد دانست كه آن چيزي كه بيش از اين مهم است، عدم پوشش بيمهاي بسياري از خدمات روانشناسي وروانپزشكي است. امري كه دكتر امامي رضوي معاون درمان وزارت بهداشت هم بهآن اشاره ميكند و ميگويد: «خدمات بيمهاي بسياري از درمانهاي بيماران رواني را تحتپوشش قرار نميدهد.» البته بيمهها هزينههاي مرتبط با داروها يا بستري بيمار را متقبل ميشوند، ولي ازدادن هزينههاي مرتبط با خدمات مشاورهاي خودداري ميكنند. موضوعي كه دكتر شهرياري رئيس كميسيون بهداشت و درمان مجلس راهحلش را در تقويت مالي بيمهها توسط دولت ميداند و ميافزايد:
«دولت بهطرق مختلف براي تقويت بيمهها بايد اقدام كند تا بيمهها بتوانند خدمات روانپزشكي را پوشش دهند.» وعدهاي كه اگر زودتر عملي بشود، ميتوان اميدداشت كه درصد بالايي از افراد جامعه را از هزينههاي درمان رهايي بخشد.
راهكاري براي جلوگيري از ازدياد بيماران رواني مزمن
حال با توجه بهبيان گوشهاي از مشكلات موجود درحوزه بهداشت روان، بايد ديد كه آيا راهكارموثري هم براي برطرف شدن آن ها وجود دارد؟ البته بسياري از فعالان اين رشته بر اين عقيده اند كه يكي از راه هايي كه باعث ميشود فردي كه در مراحل اوليه بيماري است، بدون واهمه از انگ خوردن بهروانشناس وروانپزشك مراجعه كند، همان آگاهسازي جامعه درمورد ناراحتيهاي روان وآموزش روشهاي درست برخورد با فرد داراي بيماري رواني است. دكتر فرشته اعتضادي در اين باره ميگويد:
«متاسفانه الان مردم زمانی بهروانپزشک یا بیمارستانهای روانپزشکی مراجعه میکنند که بیماری بهاوج خود رسیده و مشکلاتی را برای فرد وخانواده اش بهوجودآورده است.»
اين روانشناس ريشه اين دير مراجعه كردن را دردرجه اول وجود باورهاي غلط وغير علمي در ميان اغلب افرادجامعه ذكر ميكندو ادامه ميدهد:
«اگر ما موفق بشويم كه اين باوررا درميان مردم ايجاد كنيم كه همانگونه كه ما مراجعه بهپزشك متخصص رابراي دردهاي جسماني خود بد و نكوهيده نميدانيم وحتي آن را واجب هم ميشماريم، مراجعه بهپزشك متخصص براي امراض روحي ورواني هم واجب است، آنگاه افراد در مراحل اوليه بيماري خودبهروان درمانگران مراجعه ميكنند واز مزمن شدن بيماري جلوگيري خواهد شد. نتيجه اين امر هم آن است كه هم تعداد افراد بستري شده در بيمارستانهاي روانپزشكي كاهش مييابد وهم با كنترل بيماري در مراحل آغازين، مشكلات فردي واجتماعي بيمار كمتر ميشود.»
منبع (http://goldasteh.blogfa.com/post-2906.aspx)
http://img.tebyan.net/big/1387/10/21922421684917184592024087201223321493.jpg
يشتر ما سلامت را فقط منحصردر جسم ميدانيم و اگر كسي در روح خود احساس ناراحتي كند، زياد احساس خطر نميكند و خود را بيمار نميداند. برخي هم با وجود اين كه بهحالتهاي غير عادي در رفتار فردي و اجتماعي خود واقفند، اما جدا ازبحث هزينههاي خدمات روانپزشكي وروانشناسي، بهخاطروجود تصورات غلط و اين كه برچسب ديوانگي نخورند؛ از مراجعه بهپزشك ومشاور خودداري ميكنند. غافل از اين كه اگر در مراحل اوليه بهاين درد رسيدگي نشود، امكان دارد كه حتي بهحوادث غير قابل جبران منتهي شود.حوادثي از قبيل انواع قتلها وخشونتها وساير آسيبهاي اجتماعي كه در ريشهيابي نهايي اكثرشان ميتوان بهاختلالات رواني فرد مجرم و عدم درمان بهموقع اين اختلالات رسيد.
چند نفر بيمار رواني در اطراف ما هستند؟
هرچند هيچ مرجعي تاكنون بهطور دقيق بهاين سوال كه در كل جهان و بهطور خاص در ايران چند نفر دچار بيماري رواني هستند، جوابي نداده؛ اما هراز چند گاهي رقمي تقريبي بهعنوان آمار مبتلايان بهانواع اختلالات رواني منتشر ميشود كه همين آمار غير دقيق هم تاحدودي نگران كننده است. بهطور مثال بنابر آمار منتشرشده از سوي يونسكو 80 درصد از مبتلايان بهاختلالات رواني در كشورهاي جهان سوم زندگي ميكنند. همچنين دکتر پرویز مظاهری دبیر انجمن روانپزشکان آمار انواع اختلالات روانی در کشور را 22درصد کل جمعیت ذکر ميكند و ميگويد: «این آمار تقریبا با نرم بینالمللی همخوانی دارد. عددي كه با در نظر گرفتن تعداد كساني كه از ابراز بيماري خود خودداري ميكنند، يا اضطراب دائمي خود و ديگرحالات ناهنجار روحي را بهحساب بيماري رواني نميگذارند، خيلي بالا تر خواهد بود.»
برچسب خوردن، عامل ترس از مراجعه بهروانپزشك
اماشايد بتوان گفت كه يكي از مهم ترين عوامل ترس از مراجعه بهروان درمانگران، برچسبي است كه بهفرد ميخورد. هرچند كه اين موضوع در دهههاي اخير درجامعه ما كمرنگ تر شده است، اما باز هم اين باور غلط در ميان افراد وجوددارد كه كسي كه بهروانپزشك يا روانشناس مراجعه ميكند، فردي است كه ازلحاظ دارابودن تعادل در حالات وحركات خود دچار آشفتگي است.
دكتر مهرداد كاظم زاده عطوفي، روانشناس و دبير انجمن روانشناسان باليني در اين باره بهتهران امروز ميگويد: «تصوير غالبي كه از فرد داراي بيماري روحي دراذهان وجوددارد، شخصي است كه داراي آشفتگي در ظاهر ورفتارش است. وجود همين تصوير ذهني است كه فرد را واميدارد بهرغم كمرنگ شدن اين تصوير در جامعه، بازهم از برچسب خوردن بترسد و از ابراز بيماري خود امتناع كند.»
اين روانشناس كه وجود ناراحتيهاي روحياي مانند اضطراب را يكي ازعوامل بروز دردهاي جسمي نيز ميداند در اين مورد ميگويد: «ممكن است درد جسمي مانند درد قلب در فردي بروز كند كه متخصص قلب آن را ناشي از اضطراب تشخيص بدهد و براي درمان از داروهاي آرام بخش استفاده كند. بيماري كه اين دارو توسط پزشك قلب برايش تجويز شده اين دارو را استفاده ميكند؛ اما براي دريافت همين آرامبخش و حل اضطراب خودحاضر نيست كه بهمتخصص روان درمانگر مراجعه كند. زيرا تصور منفياي از مراجعه به روانپزشك يا روانشناس دارد.»
البته بايد دراينجا خاطر نشان كرد كه نشان دادن چهرههاي غيرواقعي از بيماران رواني در رسانهها هم در اين فرآيند بي تاثير نبوده است. تصوير غالبي كه از فرد داراي بيماري روحي يامراجعهكننده بهروانپزشك وروانشناس در فيلمها و سريالهاي سينما وتلويزيون بهجامعه ارائه شده، تا اندازهاي غيرعلمي و بدون كارشناسي بوده.دراغلب اين فيلمها بيماررواني يا اسباب خنده وتمسخر ديگران قرار ميگيرد يا فرد خطرناكي كه با خونسردي كامل دست بهجنايت ميزده است.
هزينههاي بيماري و بي توجهي بيمهها
براساس آمار دومين عامل هزينههاي بيماريها در كشور مربوط بهبيماريهاي رواني است و قيمت بالاي ارائه خدمات روانپزشكي در كشور مسئلهاي است كه نميتوان بهراحتي ازكنار آن گذشت؛ اما بايد دانست كه آن چيزي كه بيش از اين مهم است، عدم پوشش بيمهاي بسياري از خدمات روانشناسي وروانپزشكي است. امري كه دكتر امامي رضوي معاون درمان وزارت بهداشت هم بهآن اشاره ميكند و ميگويد: «خدمات بيمهاي بسياري از درمانهاي بيماران رواني را تحتپوشش قرار نميدهد.» البته بيمهها هزينههاي مرتبط با داروها يا بستري بيمار را متقبل ميشوند، ولي ازدادن هزينههاي مرتبط با خدمات مشاورهاي خودداري ميكنند. موضوعي كه دكتر شهرياري رئيس كميسيون بهداشت و درمان مجلس راهحلش را در تقويت مالي بيمهها توسط دولت ميداند و ميافزايد:
«دولت بهطرق مختلف براي تقويت بيمهها بايد اقدام كند تا بيمهها بتوانند خدمات روانپزشكي را پوشش دهند.» وعدهاي كه اگر زودتر عملي بشود، ميتوان اميدداشت كه درصد بالايي از افراد جامعه را از هزينههاي درمان رهايي بخشد.
راهكاري براي جلوگيري از ازدياد بيماران رواني مزمن
حال با توجه بهبيان گوشهاي از مشكلات موجود درحوزه بهداشت روان، بايد ديد كه آيا راهكارموثري هم براي برطرف شدن آن ها وجود دارد؟ البته بسياري از فعالان اين رشته بر اين عقيده اند كه يكي از راه هايي كه باعث ميشود فردي كه در مراحل اوليه بيماري است، بدون واهمه از انگ خوردن بهروانشناس وروانپزشك مراجعه كند، همان آگاهسازي جامعه درمورد ناراحتيهاي روان وآموزش روشهاي درست برخورد با فرد داراي بيماري رواني است. دكتر فرشته اعتضادي در اين باره ميگويد:
«متاسفانه الان مردم زمانی بهروانپزشک یا بیمارستانهای روانپزشکی مراجعه میکنند که بیماری بهاوج خود رسیده و مشکلاتی را برای فرد وخانواده اش بهوجودآورده است.»
اين روانشناس ريشه اين دير مراجعه كردن را دردرجه اول وجود باورهاي غلط وغير علمي در ميان اغلب افرادجامعه ذكر ميكندو ادامه ميدهد:
«اگر ما موفق بشويم كه اين باوررا درميان مردم ايجاد كنيم كه همانگونه كه ما مراجعه بهپزشك متخصص رابراي دردهاي جسماني خود بد و نكوهيده نميدانيم وحتي آن را واجب هم ميشماريم، مراجعه بهپزشك متخصص براي امراض روحي ورواني هم واجب است، آنگاه افراد در مراحل اوليه بيماري خودبهروان درمانگران مراجعه ميكنند واز مزمن شدن بيماري جلوگيري خواهد شد. نتيجه اين امر هم آن است كه هم تعداد افراد بستري شده در بيمارستانهاي روانپزشكي كاهش مييابد وهم با كنترل بيماري در مراحل آغازين، مشكلات فردي واجتماعي بيمار كمتر ميشود.»
منبع (http://goldasteh.blogfa.com/post-2906.aspx)