طلیعه طلا
23rd December 2011, 01:12 PM
سکوتی که بیماری تولید می کند ...
http://www.mihan24.com/user_upload/images/article/1287032375%D8%B3%DA%A9%D9%88%D8%AA.jpg
این بار از سکوت عرفانی قصد ندارم بنویسم, بلکه از سکوتی که از طریقخرافه زدایی و درک و فهم و
صیقل دادن و خودسازی نصیب می شود. از سکوتی که افسردگی و خشم ، مرگ و نابودی می آفریند می نویسم.
انسان حداقل از دیدگاه روانشناسی موجودی است که انبار کردن و هضم نکردن تردیدها در مغزاو را از
جاری بودن و خودجوش بودن محروم می سازد. سکوت در برابر ناحق طلبی روشن و آشکار، ظالمانه
می باشد و فقط افراد ظالم در برابر ناحق طلبی سکوت اختیار می کنند
اگر همسرمان را دوست نداریم ولی به زبان هم نمی آوریم ظلم و جنایت را امتداد می دهیم. زیرا برای
فرزندانمان مرموزی و غیر شفافی را آموزش می دهیم.
اگر از دوستتان رنجیده اید ولی سکوت اختیار می کنید در واقع خیانت می کنید. تمام تردیدهای نسل بشر
از نونهالی باید آشکار شوند و از پستوهای درون و زیر زمین ها آشکار و رو شوند در غیر این صورت درون انسان
خواهد گندید و حداقل یک زندگی نیمه حال و افسرده و غیر خلاق را همراه خواهد داشت
اگر از کسی خوشمان آمد ولی سکوت اختیار کردیم در واقع قاتل دوست داشتن هستیم ولی نمی دانیم!
اگر در برابر زیبایی و خوشبختی دوستتان بی اعتنایی کنید جشن را از کف می دهید و عزا را به دست می آورید.
انسان های مخرب همیشه در برابر زیبایی و موفقیت اطرافیان سکوت اختیار می کنند و برعکس دنبال
عیب جویی می گردند تا به این طریق عیب و زشتی خودشان مورد توجه قرار نگیرد
نمی توان به بهانه من نمی دانم و به من مربوط نیست و به بهانه قضاوت نکردن و غیره از واکنش خود
پرهیز کنیم. اگر همه انسان ها واکنش از خود نشان ندهند ، بی اعتنایی تبدیل به خصوصیات فردی و
اجتماعی خواهد شد. در حالی که یک جامعه و خانواده باز همیشه موفق تر از یک جامعه و خانواده اقتدارگر
می باشد. اگر مخالف نظر دوستتان هستید آن را با او در جریان بگذارید در غیر این صورت سکوت شما
تبدیل به خشم و هزاران بیماری خواهد شد. لازم نیست ما در حقانیت خودمان سماجت به خرج بدهیم و
متعصب فهم و درک خود باشیم. همان که دوستانه درونمان را خالی کنیم کافی است.
در خانواده ها و جوامع بسته و اقتدارگر تجاوز روانی به مراتب بالاتر از خانواده ها و جوامع باز و دمکرات محور
می باشد. بترسیم از کسانی که شفاف نیستند و بترسیم از کسانی که خطاهای ما را هیچگاه به رو
نمی آورند. پس عشق کشی نکنیم و اگر عاشق چیزی هستیم آن را آشکار سازیم.
اگر خورشید سکوت و قهر کند چه اتفاقی می تواند بیفتد!؟ این نوع سکوت ها بوی تعفن دارند! اگر در
چنین مواردی سکوت نکنیم ، سکوت عرفانی را می توانیم تجربه کنیم .
لطفا ،با خودمان صادق و صادق تر باشیم.
منبع (http://success.mihanblog.com/post/499)
http://www.mihan24.com/user_upload/images/article/1287032375%D8%B3%DA%A9%D9%88%D8%AA.jpg
این بار از سکوت عرفانی قصد ندارم بنویسم, بلکه از سکوتی که از طریقخرافه زدایی و درک و فهم و
صیقل دادن و خودسازی نصیب می شود. از سکوتی که افسردگی و خشم ، مرگ و نابودی می آفریند می نویسم.
انسان حداقل از دیدگاه روانشناسی موجودی است که انبار کردن و هضم نکردن تردیدها در مغزاو را از
جاری بودن و خودجوش بودن محروم می سازد. سکوت در برابر ناحق طلبی روشن و آشکار، ظالمانه
می باشد و فقط افراد ظالم در برابر ناحق طلبی سکوت اختیار می کنند
اگر همسرمان را دوست نداریم ولی به زبان هم نمی آوریم ظلم و جنایت را امتداد می دهیم. زیرا برای
فرزندانمان مرموزی و غیر شفافی را آموزش می دهیم.
اگر از دوستتان رنجیده اید ولی سکوت اختیار می کنید در واقع خیانت می کنید. تمام تردیدهای نسل بشر
از نونهالی باید آشکار شوند و از پستوهای درون و زیر زمین ها آشکار و رو شوند در غیر این صورت درون انسان
خواهد گندید و حداقل یک زندگی نیمه حال و افسرده و غیر خلاق را همراه خواهد داشت
اگر از کسی خوشمان آمد ولی سکوت اختیار کردیم در واقع قاتل دوست داشتن هستیم ولی نمی دانیم!
اگر در برابر زیبایی و خوشبختی دوستتان بی اعتنایی کنید جشن را از کف می دهید و عزا را به دست می آورید.
انسان های مخرب همیشه در برابر زیبایی و موفقیت اطرافیان سکوت اختیار می کنند و برعکس دنبال
عیب جویی می گردند تا به این طریق عیب و زشتی خودشان مورد توجه قرار نگیرد
نمی توان به بهانه من نمی دانم و به من مربوط نیست و به بهانه قضاوت نکردن و غیره از واکنش خود
پرهیز کنیم. اگر همه انسان ها واکنش از خود نشان ندهند ، بی اعتنایی تبدیل به خصوصیات فردی و
اجتماعی خواهد شد. در حالی که یک جامعه و خانواده باز همیشه موفق تر از یک جامعه و خانواده اقتدارگر
می باشد. اگر مخالف نظر دوستتان هستید آن را با او در جریان بگذارید در غیر این صورت سکوت شما
تبدیل به خشم و هزاران بیماری خواهد شد. لازم نیست ما در حقانیت خودمان سماجت به خرج بدهیم و
متعصب فهم و درک خود باشیم. همان که دوستانه درونمان را خالی کنیم کافی است.
در خانواده ها و جوامع بسته و اقتدارگر تجاوز روانی به مراتب بالاتر از خانواده ها و جوامع باز و دمکرات محور
می باشد. بترسیم از کسانی که شفاف نیستند و بترسیم از کسانی که خطاهای ما را هیچگاه به رو
نمی آورند. پس عشق کشی نکنیم و اگر عاشق چیزی هستیم آن را آشکار سازیم.
اگر خورشید سکوت و قهر کند چه اتفاقی می تواند بیفتد!؟ این نوع سکوت ها بوی تعفن دارند! اگر در
چنین مواردی سکوت نکنیم ، سکوت عرفانی را می توانیم تجربه کنیم .
لطفا ،با خودمان صادق و صادق تر باشیم.
منبع (http://success.mihanblog.com/post/499)