yas-90
20th December 2011, 12:17 PM
هرفردي موفقيتهاي خويش را براساس يك قياس نسبي مورد سنجش قرار مي دهد. موفقيتهاي كوچك برخي اشخاص درنظر برخي ديگر ممكن است بزرگ جلوه نمايد ؛ اين كاملا بستگي به نوع تربيت ،تحصيلات و شرايط موجود در زندگي شما دارد...
تا زمانیكه به اهداف خود دست یافته و برای بهترین بودن سخت كوشی می كنید ، فردی موفق محسوب می شوید . این اصل مطلب است . با این حال افرادی نیز وجود دارند كه نمی توانند به سطح رضایت بخشی از موفقیت دست یابند . ضعفهای شخصیتی و یا خصوصیات از پیش تع یین شده زندگی آنها ، موانع اصلی راه چنین انسانهایی بشمار می رود . اگر در زندگی خود شرایط دشواری را تجربه كرده اید ، نگاهی به این صفات و موقعیت ها بیندازید تا ببینید در حال آماده نمودن خود برای شكست های بیشتر می باشید یا خیر .
پشت گوش اندازی
ممكن است یكی از اصلی ترین اهریمنان عامل نابودی شما در تحصیل و زندگی شغلی ، طفره رفتن و به تعویق انداختن امور بوده باشد . افرادی كه علامت مزمن این«بیماری » در آنها دیده می شود ، مایلند با این جملات توجیه كننده كه « تمام كردنش كاری نخواهد داشت » و یا «نگران نباش ، وقت برای انجام دادنش بسیار است »، كارها و
وظایفشان را برای همیشه از سر خود باز كرده و به تعویق بیندازند. اگر كاری در حد و اندازه قابلیتهایتان به شما روی آورد ولی به دلیل عذر و بهانه های ذكر شده از انجام آن ممانعت بعمل آوردید،قطعاً پشت گوش اندازی مشكل اصلی بوده و باید مرتفع گردد. احساس می كنید كه زمان در اختیار شما است ، اما هنگامی كه وقت موعود نزدیك می شود، برای اتمام كار بسرعت هجوم می آورید و نتیجه آن خواهد شد كه آن طور كه در ابتدا مد نظرتان بود از انجام عمل مورد نظر باز خواهید ماند. فرد پشت گوش انداز معمولا انسانی تنبل و سست می باشد. او برای همه چیز عذر و بهانه داشته و با اینكه توانایی و ابزار انجام امور را در اختیار دارد، از اتمام آنها طفره می رود. كار كردن با چنین اشخاصی غیر قابل تحمل است و نه تنها كاستی و سستی آنها باعث اختلال در كارها می گردد، بلكه كارمندان فعال دیگر نیز ممكن است به چنین خصیصه ای دچار شده و رویه آنها رادر پیش بگیرند.
ترس از موفقیت
مانع اصلی دیگر واهمه داشتن از موفقیت است. با اینكه چنین افرادی دقیقا » می دانند كه برای موفق شدن به چه چیزی نیاز دارند، اما بدلیل داشتن ترس از موفقیت قادر به رسیدن به اهداف والای خود نیستند. در نظر ایشان راه پیش رو، مخوف و رعب آور می باشد. نگرانی از آینده و همه مسائلی كه در نهایت گریبانگیر او خواهد شد، منجر به فقدان بصیرت و بازماندن آنها می گردد؛
مخاطرات ذاتی روند تجارت، رام نشدنی بنظر خواهد رسید . فرصت های ترقی در محل كار ممكن است پیش بیایند، اما فردی كه از موفقیت وحشت داشته باشد قادر به گرفتن ترفیع نخواهد بود. او بهانه می آورد كه مسئولیتهای شغل جدید زیاد و خارج از توانایی هایش است. اینگونه اشخاص میلی به بالارفتن از پله های ترقی ندارند . وقتی آینده نا معلوم باشد، این وحشت شدت
بیشتری پیدا می كند. باید پذیرفت افرادی كه دارای چنین ترسی می باشند روزهایی پیش رو دارند كه در آنها آینده ترسناك جلوه می نماید، بنابراین می توان متوجه شد اشخاصی كه فاقد مكانیزمی مناسب برای برخورد و رویارویی با چنین موقعیتی می باشند، چگونه احساسی خواهند داشت. تشخیص و حل این مشكل آسان تر از برخورد با پشت گوش اندازی است. با كمی هم محوری و اندكی صبر و شكیبایی فردی كه از پذیرش مسئولیتهایی كه موفقیتش را به همراه خواهد داشت وحشت دارد، می تواند شرایط را به نفع خود تغییر دهد.
وسواس
افراد موفق دارای خصوصیتی مشترك هستند و آن قابلیت تمركز بر اندیشه های بزرگ می باشد. برای بسیاری اتخاذ چنین دیدگاهی مشكل است چرا كه خود را كاملا » محدود و متعهد به انجام كارهای جزئی و كوچك می نمایند. تلاش زیاد برای انجام كارهای جزئی زیان آور است چرا كه زاویه دید را محدود خواهد كرد. اگر برای اتمام هر كار كوچكی مصر باقی بمانید، هرگز قادر نخواهید بود به اهداف والای خود دست پیدا نما یید. اگر یك كارفرما كاری را به یكی از كارمندان سخت كوش خود محول كرده و آن كارمند دید وسیع نداشته باشد، بطور یقین كارمند مربوطه در مورد هر موضوع بی اهمیت آن پروژه دچار تنش و فشار روانی شده و در به نتیجه رساندن كار دچار كندی خواهد گردید. این حالت در اصطلاح احساس وسواس فكری-علمی نامیده و باعث كاهش قابل ملاحظه خلاقیت و كارایی می شود. اینگونه افراد ، سخت كوشی و تلاش زیاد را لازمه زندگی شان دانسته اما عزم و اراده خود را برای كارها و مصارف مفید بكار نمی بندند. تنظیم دقیق مهارتهای مدیریت زمانی در برطرف كردن این مشكل كمك فراوانی خواهد نمود.
نا امنی
افراد ضعیف و سست بنیان بعلت داشتن احساس ناامنی ، در كارشان پیشرفتی حاصل نمی گردد. شاید یكی از دلایل عدم موفقیت اینگونه انسانها در بی میلی آنها برای نشان دادن برش از خودشان نهفته شده باشد . علت ترس نیست ؛ فقدان اطمینان و اعتماد باعث عقب ماندن آنها می گردد . برای مثال عدم برخورداری از تجربه در بخشی بخصوص، می تواند موجب پدید آمدن احساس عدم اعتماد به نفس در فرد شود . مثال بیان شده در قسمت قبل در این مورد نیز قابل بیان است با این فرق كه كارمند از همان ابتدا اصلاً از انجام كار محوله امتناع ورزیده و با بهانه آوردنهای گوناگون به كار فرمای خود اینگونه القا می كند كه نمی تواند از عهده چنین مسئولیت هایی برآید. در اینجا نیز مساله هزینه فرصت از دست رفته مطرح است. برخی افراد مایل نیستند برای پیشرفت و ترقی دادن موقعيت شغلی شان در زمان محدود خود به داد و ستد بپردازند اما اینگونه گزینه ها و پیشنهادات كاری بخشی از زندگی محسوب می گردند. بنابراین ببینید كه چه چیزی برای شما بیشتر اهمیت دارد و با اطمینان خاطر تصمیمی مناسب بگیرید.
اطرافیان
ممكن است شما همه شرایط لازم برای منعكس نمودن فردی موفق از خود را دارا باشید، اما آیا دوستانتان شما را در این راه همراهی میكنند؟ ممكن است آنها دیدگاه متفاوت و متضادی از موفقیت نسبت به شما داشته باشند. ) و یا اصلا » دیدگاهی نداشته باشند ( دوستان به علت تاثیرات منفی راه رسیدن به موفقیت را برایتان سخت و دشوار می كنند. برخی از اطرافیان حتی ممكن است متوجه پتانسیل و استعدادهای نهانی شما نشده و باعث زمین خوردگی و تردید در قابلیت ها و توانایی ها گردند. حتی برای نامزد و یا همسرتان ممكن است این تصور بوجود آید كه توانمندی های شما هنوز برای خودتان ثابت نشده و این میتواند به بدبینی آنها نسبت به آینده تان منجر گردد. این موضوع ممكن است باعث ناامیدی و تضعیف روحیه شود، اما به یاد داشته باشید كه نباید دیگران را مقصر بدانید؛ شما فقط یك قربانی بی گناه نیستید. با وجود ابراز بی اعتنایی آنها هنگام بیان ایده های كاری جدیدتان،به خاطر داشته باشید كه این شما هستید كه چنین همراهانی را در آن لحظه و لحظات آتی برای خود برگزیده اید. اگر این گونه روابط دوستی برایتان اهمیت دارد، كاری كه باید انجام دهید همسو نمودن دوستانتان با سیستم و خط مشی خود است.چنانچه توانستید متقاعدشان كنید كه انسانی شایسته اعتماد و اطمینان می باشید، آنها را دوستان واقعی خود دانسته و در غیر اینصورت برای همیشه از زندگی خود بیرونشان كنید.
فقدان منابع
هیچ چیزی ناهنجارتر از این موضوع نیست كه انسان با وجود داشتن همه قابلیتهای لازم جهت رسیدن به موفقیت، فقط بخاطر عوامل خارج از كنترل خود، از پیشرفت باز ماند. فقدان منابع مالی و یا كمبود زمان بدلیل نگهداری از خانواده و یا مسئولیت های دیگر می تواند یك قاتل واقعی باشد. رشد كردن زیر خط فقر و یا تامین نمودن نزدیكانی كه به شما نیازمند هستند، آینده را بسیار متفاوت از آن چیزی كه در تصورتان بوده ترسیم خواهد نمود. بسیاری از مواقع بدنیا آمدن یك بچه و یا بیماری ناگهانی افراد خانواده باعث لغو شدن برنامه ها و بازماندن انسان از عملی كردن اهدافش خواهد شد. این هم یكی دیگر از حقایق تلخ زندگی است كه همیشه امور بر وقف مراد آدمی نمی باشد. البته باید دانست كه موفقیت نه فقط بر اساس مقیاس های متفاوت، بلكه در مكانها و شرایط گوناگون نیز مورد سنجش قرار می گیرد. موفقیت مالی ممكن است هدف اصلی شما باشد، اما پدری خوب و كارمندی سخت كوش بودن برای تامین كردن یك خانواده نوپا نیز به همان اندازه پر معنی و ارزنده است. باید پذیرفت كه زندگی و هدف های مورد نظر انسان ممكن است دستخوش تغ ییرات قرار بگیرند كه در این شرایط، توانایی شما در تطبیق خود با این تغییرات یك مقیاس بزرگ موفقیت بشمار می رود.
نیاز به دیدگاهی درون نگر
یك معلم مدرسه، راهبه، افسر ارتش و سرایدار می توانند بطرق مختلفی موفق باشند. با اینكه موفقیت در كار ممكن است جذابتر از همه به نظر برسد، اگر در زمان مورد انتظار به آن دست نیافتید، بیمناك نگردید. یك قدم به عقب بازگشته و علت را بررسی نما یید. خواه دوستانتان مقصر باشند و خواه اعتماد بنفستان . دقت كنید كه قدمهای صحیحی جهت بهینه نمودن فرصتها برای بدست آوردن موقعیتی موفقتر و راضی كننده تر بردارید.منبع:ماهنامه میلیاردرهای آینده ایران
تا زمانیكه به اهداف خود دست یافته و برای بهترین بودن سخت كوشی می كنید ، فردی موفق محسوب می شوید . این اصل مطلب است . با این حال افرادی نیز وجود دارند كه نمی توانند به سطح رضایت بخشی از موفقیت دست یابند . ضعفهای شخصیتی و یا خصوصیات از پیش تع یین شده زندگی آنها ، موانع اصلی راه چنین انسانهایی بشمار می رود . اگر در زندگی خود شرایط دشواری را تجربه كرده اید ، نگاهی به این صفات و موقعیت ها بیندازید تا ببینید در حال آماده نمودن خود برای شكست های بیشتر می باشید یا خیر .
پشت گوش اندازی
ممكن است یكی از اصلی ترین اهریمنان عامل نابودی شما در تحصیل و زندگی شغلی ، طفره رفتن و به تعویق انداختن امور بوده باشد . افرادی كه علامت مزمن این«بیماری » در آنها دیده می شود ، مایلند با این جملات توجیه كننده كه « تمام كردنش كاری نخواهد داشت » و یا «نگران نباش ، وقت برای انجام دادنش بسیار است »، كارها و
وظایفشان را برای همیشه از سر خود باز كرده و به تعویق بیندازند. اگر كاری در حد و اندازه قابلیتهایتان به شما روی آورد ولی به دلیل عذر و بهانه های ذكر شده از انجام آن ممانعت بعمل آوردید،قطعاً پشت گوش اندازی مشكل اصلی بوده و باید مرتفع گردد. احساس می كنید كه زمان در اختیار شما است ، اما هنگامی كه وقت موعود نزدیك می شود، برای اتمام كار بسرعت هجوم می آورید و نتیجه آن خواهد شد كه آن طور كه در ابتدا مد نظرتان بود از انجام عمل مورد نظر باز خواهید ماند. فرد پشت گوش انداز معمولا انسانی تنبل و سست می باشد. او برای همه چیز عذر و بهانه داشته و با اینكه توانایی و ابزار انجام امور را در اختیار دارد، از اتمام آنها طفره می رود. كار كردن با چنین اشخاصی غیر قابل تحمل است و نه تنها كاستی و سستی آنها باعث اختلال در كارها می گردد، بلكه كارمندان فعال دیگر نیز ممكن است به چنین خصیصه ای دچار شده و رویه آنها رادر پیش بگیرند.
ترس از موفقیت
مانع اصلی دیگر واهمه داشتن از موفقیت است. با اینكه چنین افرادی دقیقا » می دانند كه برای موفق شدن به چه چیزی نیاز دارند، اما بدلیل داشتن ترس از موفقیت قادر به رسیدن به اهداف والای خود نیستند. در نظر ایشان راه پیش رو، مخوف و رعب آور می باشد. نگرانی از آینده و همه مسائلی كه در نهایت گریبانگیر او خواهد شد، منجر به فقدان بصیرت و بازماندن آنها می گردد؛
مخاطرات ذاتی روند تجارت، رام نشدنی بنظر خواهد رسید . فرصت های ترقی در محل كار ممكن است پیش بیایند، اما فردی كه از موفقیت وحشت داشته باشد قادر به گرفتن ترفیع نخواهد بود. او بهانه می آورد كه مسئولیتهای شغل جدید زیاد و خارج از توانایی هایش است. اینگونه اشخاص میلی به بالارفتن از پله های ترقی ندارند . وقتی آینده نا معلوم باشد، این وحشت شدت
بیشتری پیدا می كند. باید پذیرفت افرادی كه دارای چنین ترسی می باشند روزهایی پیش رو دارند كه در آنها آینده ترسناك جلوه می نماید، بنابراین می توان متوجه شد اشخاصی كه فاقد مكانیزمی مناسب برای برخورد و رویارویی با چنین موقعیتی می باشند، چگونه احساسی خواهند داشت. تشخیص و حل این مشكل آسان تر از برخورد با پشت گوش اندازی است. با كمی هم محوری و اندكی صبر و شكیبایی فردی كه از پذیرش مسئولیتهایی كه موفقیتش را به همراه خواهد داشت وحشت دارد، می تواند شرایط را به نفع خود تغییر دهد.
وسواس
افراد موفق دارای خصوصیتی مشترك هستند و آن قابلیت تمركز بر اندیشه های بزرگ می باشد. برای بسیاری اتخاذ چنین دیدگاهی مشكل است چرا كه خود را كاملا » محدود و متعهد به انجام كارهای جزئی و كوچك می نمایند. تلاش زیاد برای انجام كارهای جزئی زیان آور است چرا كه زاویه دید را محدود خواهد كرد. اگر برای اتمام هر كار كوچكی مصر باقی بمانید، هرگز قادر نخواهید بود به اهداف والای خود دست پیدا نما یید. اگر یك كارفرما كاری را به یكی از كارمندان سخت كوش خود محول كرده و آن كارمند دید وسیع نداشته باشد، بطور یقین كارمند مربوطه در مورد هر موضوع بی اهمیت آن پروژه دچار تنش و فشار روانی شده و در به نتیجه رساندن كار دچار كندی خواهد گردید. این حالت در اصطلاح احساس وسواس فكری-علمی نامیده و باعث كاهش قابل ملاحظه خلاقیت و كارایی می شود. اینگونه افراد ، سخت كوشی و تلاش زیاد را لازمه زندگی شان دانسته اما عزم و اراده خود را برای كارها و مصارف مفید بكار نمی بندند. تنظیم دقیق مهارتهای مدیریت زمانی در برطرف كردن این مشكل كمك فراوانی خواهد نمود.
نا امنی
افراد ضعیف و سست بنیان بعلت داشتن احساس ناامنی ، در كارشان پیشرفتی حاصل نمی گردد. شاید یكی از دلایل عدم موفقیت اینگونه انسانها در بی میلی آنها برای نشان دادن برش از خودشان نهفته شده باشد . علت ترس نیست ؛ فقدان اطمینان و اعتماد باعث عقب ماندن آنها می گردد . برای مثال عدم برخورداری از تجربه در بخشی بخصوص، می تواند موجب پدید آمدن احساس عدم اعتماد به نفس در فرد شود . مثال بیان شده در قسمت قبل در این مورد نیز قابل بیان است با این فرق كه كارمند از همان ابتدا اصلاً از انجام كار محوله امتناع ورزیده و با بهانه آوردنهای گوناگون به كار فرمای خود اینگونه القا می كند كه نمی تواند از عهده چنین مسئولیت هایی برآید. در اینجا نیز مساله هزینه فرصت از دست رفته مطرح است. برخی افراد مایل نیستند برای پیشرفت و ترقی دادن موقعيت شغلی شان در زمان محدود خود به داد و ستد بپردازند اما اینگونه گزینه ها و پیشنهادات كاری بخشی از زندگی محسوب می گردند. بنابراین ببینید كه چه چیزی برای شما بیشتر اهمیت دارد و با اطمینان خاطر تصمیمی مناسب بگیرید.
اطرافیان
ممكن است شما همه شرایط لازم برای منعكس نمودن فردی موفق از خود را دارا باشید، اما آیا دوستانتان شما را در این راه همراهی میكنند؟ ممكن است آنها دیدگاه متفاوت و متضادی از موفقیت نسبت به شما داشته باشند. ) و یا اصلا » دیدگاهی نداشته باشند ( دوستان به علت تاثیرات منفی راه رسیدن به موفقیت را برایتان سخت و دشوار می كنند. برخی از اطرافیان حتی ممكن است متوجه پتانسیل و استعدادهای نهانی شما نشده و باعث زمین خوردگی و تردید در قابلیت ها و توانایی ها گردند. حتی برای نامزد و یا همسرتان ممكن است این تصور بوجود آید كه توانمندی های شما هنوز برای خودتان ثابت نشده و این میتواند به بدبینی آنها نسبت به آینده تان منجر گردد. این موضوع ممكن است باعث ناامیدی و تضعیف روحیه شود، اما به یاد داشته باشید كه نباید دیگران را مقصر بدانید؛ شما فقط یك قربانی بی گناه نیستید. با وجود ابراز بی اعتنایی آنها هنگام بیان ایده های كاری جدیدتان،به خاطر داشته باشید كه این شما هستید كه چنین همراهانی را در آن لحظه و لحظات آتی برای خود برگزیده اید. اگر این گونه روابط دوستی برایتان اهمیت دارد، كاری كه باید انجام دهید همسو نمودن دوستانتان با سیستم و خط مشی خود است.چنانچه توانستید متقاعدشان كنید كه انسانی شایسته اعتماد و اطمینان می باشید، آنها را دوستان واقعی خود دانسته و در غیر اینصورت برای همیشه از زندگی خود بیرونشان كنید.
فقدان منابع
هیچ چیزی ناهنجارتر از این موضوع نیست كه انسان با وجود داشتن همه قابلیتهای لازم جهت رسیدن به موفقیت، فقط بخاطر عوامل خارج از كنترل خود، از پیشرفت باز ماند. فقدان منابع مالی و یا كمبود زمان بدلیل نگهداری از خانواده و یا مسئولیت های دیگر می تواند یك قاتل واقعی باشد. رشد كردن زیر خط فقر و یا تامین نمودن نزدیكانی كه به شما نیازمند هستند، آینده را بسیار متفاوت از آن چیزی كه در تصورتان بوده ترسیم خواهد نمود. بسیاری از مواقع بدنیا آمدن یك بچه و یا بیماری ناگهانی افراد خانواده باعث لغو شدن برنامه ها و بازماندن انسان از عملی كردن اهدافش خواهد شد. این هم یكی دیگر از حقایق تلخ زندگی است كه همیشه امور بر وقف مراد آدمی نمی باشد. البته باید دانست كه موفقیت نه فقط بر اساس مقیاس های متفاوت، بلكه در مكانها و شرایط گوناگون نیز مورد سنجش قرار می گیرد. موفقیت مالی ممكن است هدف اصلی شما باشد، اما پدری خوب و كارمندی سخت كوش بودن برای تامین كردن یك خانواده نوپا نیز به همان اندازه پر معنی و ارزنده است. باید پذیرفت كه زندگی و هدف های مورد نظر انسان ممكن است دستخوش تغ ییرات قرار بگیرند كه در این شرایط، توانایی شما در تطبیق خود با این تغییرات یك مقیاس بزرگ موفقیت بشمار می رود.
نیاز به دیدگاهی درون نگر
یك معلم مدرسه، راهبه، افسر ارتش و سرایدار می توانند بطرق مختلفی موفق باشند. با اینكه موفقیت در كار ممكن است جذابتر از همه به نظر برسد، اگر در زمان مورد انتظار به آن دست نیافتید، بیمناك نگردید. یك قدم به عقب بازگشته و علت را بررسی نما یید. خواه دوستانتان مقصر باشند و خواه اعتماد بنفستان . دقت كنید كه قدمهای صحیحی جهت بهینه نمودن فرصتها برای بدست آوردن موقعیتی موفقتر و راضی كننده تر بردارید.منبع:ماهنامه میلیاردرهای آینده ایران