توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : هرچه دل تنگت می خواهد بگو
ستاره صبح امید
29th November 2011, 11:29 PM
سلام به دوستای عزیزم
امیدوارم زندگی بر وفق مرادتون باشه...
تو این پست سعی کردم کاری کنم تا دوستای عزیزم که وارد این پست میشن هر چه دل تنگشون می خواد بگن...
دل نوشته ای ،آرزویی،چند کلمه درد و دل با خدا ،درد و دل با هر کی که دوست دارین،جمله ای زیبا، حرفی ،حدیثی و خلاصه هر چه دل تنگت می خواهد بگو...
امیدوارم دوستای عزیزم کم لطفی نکنن...
یا علی...
ستاره صبح امید
29th November 2011, 11:29 PM
من مانده ام و یک برگه سفید!!!
یک دنیا حرف نا گفتنی!!!
و یک بغل تنهایی و دلتنگی...
درد دل من در این کاغذ کوچک جا نمی شود!!!
در این سکوت بغض آلود
قطره کوچکی هوس سرسره بازی می کند!
و برگ سفیدم
عاشقانه قطره را به آغوش می کشد!
عشق تو نوشتنی نیست...
در برگه ام , کنار آن قطره
یک قلب کوچک می کشم !
و , وقت تمام است!!!
برگه ها بالا...
fsohrabi
30th November 2011, 12:22 AM
حدیثی هست که میگه
عبدی اطعنی حتی اجعلک مثلی ان اقول کن فیکون انت تقول کن فیکون.
ما آدما نیروی عظیمی تو وجودمونه که هنوز بهش پی نبردیم.
امیدوارم که ما ایرانیا به این نیروی عظیم پی ببریم و ایرانی پر از افتخار بسازیم.
و خدایا تقدیر دوستانمان را زیبا بنویس تا ما جز لبخند چیزی دیگری از آنها نبینیم.
ساناز فرهیدوش
30th November 2011, 01:19 AM
بیاید این روز ها برای همدیگه خالصانه دعا کنیم .
طلیعه طلا
30th November 2011, 07:02 AM
ک ر ب ل ا ی م آرزوست ...
Arash_tanha
4th December 2011, 04:54 PM
دلم دریاچه ی غم شد دوباره / قد آیینه ها خم شد دوباره
صدای سنج و دمام اومد از دور / بخون ای دل محرم شد دوباره . . .
ستاره صبح امید
5th December 2011, 02:41 AM
شب دهم
مرز در عقل و جنون باریك است
كفر و ایمان چه به هم نزدیك است
عشق هم در دل ما سردرگم
مثل ویرانی و بهت مردم
گیسویت تعزیتی از رویا
شب طولانی خون تا فردا
خون چرا در رگ من زنجیر است
زخم من تشنه تر از شمشیر است
مستم از جام تهی حیرانی
باده نوشیده شده پنهانی
باده نوشیده شده پنهانی
عشق تو پشت جنون محو شده
هوشیاریست مگو سهو شده
من و رسوایی و این بار گناه
نو و تنهایی و آن چشم سیاه
از من تازه مسلمان بگذر بگذر
بگذر از سر پیمان بگذر بگذر
دین دیوانه به دین عشق تو شد
جاده ی شك به یقین عشق تو شد
مستم از جام تهی حیرانی
باده نوشیده شده پنهانی
باده نوشیده شده پنهانی
Arash_tanha
6th December 2011, 01:45 PM
تـا هست جهــان شـور محــرم باقیست
این جلوه ی جان در همه عالـم باقیست
ازنـالـه ی نـیـنــوای یـاران حسـیـن
همواره به لب زمـزمه ی غم باقیست . . .
ستاره کویر
8th December 2011, 03:53 PM
اولین باری که یکی بهم گفت دوستت دارم گریه ام گرفت
الان کسی بهم میگه دوستت دارم خندم می گیره....
آرمانگرا
8th December 2011, 04:04 PM
یک عمر قفس بست مسیر نفسم را
حالا که دری هست مرابال وپری نیست
حالا که مقدر شده آرام بگیرم
سیلاب مرا برده و از من اثری نیست
بگذار که درها همگی بسته بمانند
وقتی که نگاهی نگران پشت دری نیست
ستاره کویر
8th December 2011, 04:05 PM
کـــــلافه که باشی ... دلتنگِ کسی هستی ، که نیست!
حوصله کسی را نداری ؛ که هست...
LEILA1979
8th December 2011, 05:11 PM
قفس داران سكوتم را شكستند
دل دائم صبورم را شكستند
به جرم پا به پاي عشق رفتن
پر و بال عبورم را شكستند
مرا از خلوتم بيرون كشيدند
چه بي پروا حضورم را شكستند.
*FATIMA*
8th December 2011, 05:25 PM
خدایا هرآنچه کن که خود صلاح میدانی
که من
به هرآنچه تو کنی راضی ام
ستاره صبح امید
9th December 2011, 05:32 PM
از خدا پرسیدم : خدایا چطور می توان بهتر زندگی کرد؟ خدا فرمود :
گذشته ات را بدون هیچ تاسفی بپذیر،
با اعتماد زمان حال ات را بگذران
و بدون ترس برای آینده آماده شو.
ایمان را نگهدار
و ترس را به گوشه ای انداز .
شک هایت را باور نکن
و هیچگاه به باورهایت شک نکن .
Arash_tanha
9th December 2011, 08:27 PM
قویی که شنا میکرد در برکه ی چشمانت / موجی که رها میشد در بستر چشمانت / قلبی که نفس میزد در دام گریبانت / من بودم و خواهم بود همواره پریشانت
*FATIMA*
21st January 2012, 08:13 PM
سر زد به دل دوباره غم کودکانه ای
آهسته میتراود از این غم ترانه ای
باران شبیه کودکی ام پشت شیشه هاست
دارد دل هوای گریه ، خدایا بهانه ای .....
داداشی
21st January 2012, 09:02 PM
زندگی
یکی شاد یکی در حال کار یکی مثل من پی شادی
یکی هم ممکنه عزیزشو از دست داده باشه
زندیگی
میتونیم حسش کنیم ؟
من بشنوم زبونم و گاز میگیرم ولی ممکنه
الان چه حالی داره
ممکنه یکی باباشو از دست داده باشه
الان بی باباس یعنی
درک نمیشه کرد
ولی رفتنی ها رفتن،
چی بگی بهش
چجوری اروم کنی، زبان ما جواب میده؟!
فکر نکنم،اگه کسی رو که دیروزش دیدی الان بدن بیجونش جلوت باشه چیکار میکنی
در میری؟ یا سعی میکنی فکر نکنی
شاید میری لا به لای صفحه ی اینتر نت قایم میشی؟
هر کس اندازه ای داره
کی میدونه
بازم شکر خدا
تا کاسه ی من تموم نشده شکرت
امیدوارم ما رو ببخشی ، میگیم ترس نداره ولی داره یعنی یکم خوف داره
خوف اینکه خوب نبودی...
haniye.R
21st January 2012, 09:03 PM
چقدر زود دیر می شود...
Mr.Engineer
22nd January 2012, 12:00 AM
دلم یه شکم سیر گریه میخواد
ستاره صبح امید
25th January 2012, 09:38 PM
یک شبی مجنون نمازش را شکست
بی وضو در کوچه لیلا نشست
عشق آن شب مست مستش کرده بود
فارغ از جام الستش کرده بود
سجده ای زد بر لب درگاه او
پر زلیلا شد دل پر آه او
گفت یا رب از چه خوارم کرده ای
بر صلیب عشق دارم کرده ای
جام لیلا را به دستم داده ای
وندر این بازی شکستم داده ای
نشتر عشقش به جانم می زنی
دردم از لیلاست آنم می زنی
خسته ام زین عشق، دل خونم مکن
من که مجنونم تو مجنونم مکن
مرد این بازیچه دیگر نیستم
این تو و لیلای تو ... من نیستم
گفت: ای دیوانه لیلایت منم
در رگ پیدا و پنهانت منم
سال ها با جور لیلا ساختی
من کنارت بودم و نشناختی
عشق لیلا در دلت انداختم
صد قمار عشق یک جا باختم
کردمت آوارهء صحرا نشد
گفتم عاقل می شوی اما نشد
سوختم در حسرت یک یا ربت
غیر لیلا برنیامد از لبت
روز و شب او را صدا کردی ولی
دیدم امشب با منی گفتم بلی
مطمئن بودم به من سرمیزنی
در حریم خانه ام در میزنی
حال این لیلا که خوارت کرده بود
درس عشقش بیقرارت کرده بود
مرد راهش باش تا شاهت کنم
صد چو لیلا کشته در راهت کنم.
yas-90
25th January 2012, 09:46 PM
اگر حجاب حضورت وجود پست من است
خدا کند که بمیرم چرا نمی ایی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ستاره صبح امید
25th January 2012, 10:10 PM
ای خواجه که روز و شب ، پی سیم و زری
دنیا طلبانه ، هر طرف در به دری
گنجت به پسر رسد عذابش بر تو
بالله که ز دیوانه تو دیوانه تری
Sa.n
25th January 2012, 10:31 PM
خدايا خداوندا تمام مارا به راه راست هدايت كن ونگذارهيچيك از مارا از راه راست خارج شويم
آمين يارب المين
ستاره صبح امید
26th January 2012, 01:07 AM
دلم برای کسی تنگ است که چشمهای قشنگش را به عمق آبی دریای
واژگون می دوخت وشعرهای خوشی چون پرنده ها می خواند دلم برای
کسی تنگ است که همچو کودک معصومی دلش برای دلم میسوخت ومهربانی را نثار من می کرد دلم برای کسی تنگ است
yas-90
26th January 2012, 02:24 AM
نترس از هجوم حضورم
چیزی جز تنهایی با من نیست...
*FATIMA*
28th January 2012, 09:08 PM
کاش کمی صداقت در وجود ما ریشه داشته باشد
کاش تا میفهمیم یکی ساده دله ، زرنگ بازی درنیاریم
کاش پشت به دوستی ها نکنیم
کاش معنای واقعی عشق را درک کنیم
کاش ...
.
.
.
کاش میشد همرنگ جماعت نشد
غزل بارون
28th January 2012, 09:13 PM
کاش گاهی به خودمون نگاه کنیم تا ببینیم چقدر گناه کردیم
کاش نگاه کنیم ببینیم چند بار دلی رو شکستیم
کاش بشه با همه این ها به خودمون بیایم و به این باور برسیم که اگر صادق باشیم شکستی رو در دل حس نمیکنیم
آری میشه اینطوری زندگی کرد اما باید دست به زانو بزنی و یا علی بگی و شروع کنی
master_mind
28th January 2012, 09:21 PM
عمریست نشسته ایم پای لرز خربزه هایی که یادمان نمی آید کی خورده ایم*_*
ستاره کویر
7th February 2012, 04:52 PM
نه مرادم نه مریدم
(http://groups.yahoo.com/group/Iran_EshGH/join)
نه پیامم نه کلامم،
نه سلامم نه علیکم،
نه سپیدم نه سیاهم.
نه چنانم که تو گویی،
نه چنینم که تو خوانی ونه آن گونه که گفتند و شنیدی.
نه سمائم،
نه زمینم،
نه به زنجیر کسی بسته و نه بردهی دینم
نه سرابم،
نه برای دل تنهایی تو جام شرابم،
نه گرفتار و اسیرم،
نه حقیرم،
نه فرستاده پیرم،
نه به هر خانه و مسجد و میخانه فقیرم
نه جهنم، نه بهشتم
چنین است سرشتم
این سخن را من از امروز نه گفتم،
نه نوشتم،
بلکه از صبح ازل با قلم نور نوشتم.
حقیقت نه به رنگ است و نه بو،
نه به های است و نه هو،
نه به این است و نه او،
نه به جام است و سبو...
گر به این نقطه رسیدی به تو سر بسته و در پرده بگویم،
تا کسی نشنود آن راز گهربار جهان را،
آنچه گفتند و سرودند تو آنی ...
خود تو جان جهانی،
گر نهانی و عیانی،
تو همانی که همه عمر به دنبال خودت نعره زنانی
تو ندانی
که خود آن نقطه عشقی
تو اسرار نهانی
همه جا تو
نه یک جای ،
نه یک پای،
همهای
با همهای
همهمهای
تو سکوتی
تو خود باغ بهشتی.
تو به خود آمده از فلسفهی چون و چرایی،
به تو سوگند که این راز شنیدی و
نترسیدی و بیدار شدی،
در همه افلاک بزرگی،
نه که جزئی ،
نه چون آب در اندام سبوئی،
خود اوئی،
بهخود آی
تا بدرخانهی متروک هرکس ننشینی
و به جز روشنی شعشعهی پرتو خود
هیچ نبینی
و گل وصل بچینی.......!
master_mind
7th February 2012, 06:02 PM
نـــام پـــدر را بــاید نـوشت
روی تـــندیس طـــلایی سـرنوشت
mina_bushehr
7th February 2012, 09:22 PM
زمـــــزمــه
من همان شبان ِ عاشقم
سینه چاک و ساکت و غریب
بی تکلّف و رها
در خراب ِ دشتهای دور
ساده و صبور
یک سبد ستاره چیده ام برای تو
یک سبد ستاره
کوزه ای پُر آب
دسته ای گل از نگاه ِ آفتاب
یک رَدا برای شانه های مهربان تو!
در شبان ِ سرد
چارُقی برای گامهای پُر توان ِ تو
در هجوم درد...
من همان بلال ِ الکنم ، در تلفظ ِ تو ناتوان
وای از این عتاب! آه....
LEILA1979
25th February 2012, 04:08 PM
خدايا ترا عاشق ديدم غريبانه غريبت شدم.ترا بخشنده پنداشتم و گنهكار شدم. ترا وفادار ديدم و هر جا كه رفتم باز گشتم. ترا گرم ديدم و در سردترين لحظه ها به سراغت آمدم.
تو مرا چه ديدي كه وفادار ماندي؟
ستاره صبح امید
26th February 2012, 09:46 PM
برو تو ميکروسکوپ نگاه کن
نگاه کن
سر کاری نيست،
نگاه کن
.خوب دقت کن ¤ ديديش،اون دل منه که برات يه ذره شده!!
ستاره صبح امید
26th February 2012, 09:47 PM
خدايا ترا عاشق ديدم غريبانه غريبت شدم.ترا بخشنده پنداشتم و گنهكار شدم. ترا وفادار ديدم و هر جا كه رفتم باز گشتم. ترا گرم ديدم و در سردترين لحظه ها به سراغت آمدم.
تو مرا چه ديدي كه وفادار ماندي؟
انسان همچون رودخانه است . هر چه عميق تر باشد ، آرام تر و متواضع تر است.
ستاره صبح امید
26th February 2012, 09:47 PM
نا کرده گنه در این جهان کیست بگو آنکس که گنه نکرد و چون زیست بگو من بد کنم و تو بد مکافات دهی پس فرق میان من و تو چیست بگو
مهدی عباسزاده
2nd March 2012, 03:41 AM
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
مانده ام چه بگویم شعر یا نثر!!
در پس تنهایی خود تو را دیدم! اما امروز دیگر تو نیستی بر در دل از خود بیزارم از سرگشتگی خسته
در پس شیطان نعمت گمراهیست مرا با این نعمت همراهیست چون سرطانیست ، سریانیست ، جریانیست
خواندن این دفتر دل ملال آور است چه جان کاه چه پردرد
همان اشک ده که همان ز گفتار به
همان آه که از نار تلظی باشد از نزاعة للشوی باشد
اما آه من از بی آهیست از همان گمراهیست از بی دردیست کاش مرا دردی بود همان درد نکو
این چه سرّیست که سخن کوتاه می نشود این درد دلم کاه می نشود
خف که تو سرّ نگهدار نیی راز نگاهبان نیی همان به که تو ، محرم اسرار نیی تو را بُعد نکو
التماس دعا
parvane64sh@yahoo.com
2nd March 2012, 03:52 AM
به سراغ من اگر میایی نرمو آهسته بیامبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهایی من
بانوثریا
2nd March 2012, 08:19 PM
خدایا مرا دریاب
nika6749
2nd March 2012, 09:05 PM
..از پنجره بیرون رو نگاه می کنم داره بارون می یاد... خدای من چه بارونی...!!! همیشه بارونو خیلی دوست داشتم ، وقتی قطره های بارون روی صورتم می شینه احساس می کنم این خدای خوب منه که دست نوازش بر سرم می کشه...
خدایا همیشه فکر می کنم که تو توی آسمون هستی...وقتی بارون می باره... وقتی آسمون اشک می ریزه بیشتر از همیشه دعا می کنم چون می دونم که همه درهاتو به روی بنده هات باز کردی... ای کاش همیشه بارون بباره...ای کاش این حس با تو بودن هیچوقت منو تنها نذاره...
ای کاش هیچوقت بارون بند نیاد. درست مثل الان...سکوت ...آرامش...زیر قطره های بارون...خدای من چقدر زیباست، چقدر این لحظه به من آرامش می ده...لحظه ای که می تونه تا این حد من رو به حس زیبای با تو بودن برسونه...اصلاً خودخواه نیستم ولی حتی حاضر نیستم لحظه ای از این دقایق رو به کسی ببخشم...
به آسمون نگاه می کنم یه قطره بارون رو صورتم می شینه...بهش فکر می کنم...یه قطره خیلی کوچیک که شاید خیلی از ما اونو نبینیم چقدر می تونه با ارزش باشه؟....قطره کوچکی که بخشندگی و.............
مهدی عباسزاده
2nd March 2012, 09:23 PM
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
خدایا همیشه فکر می کنم که تو توی آسمون هستی...
!!!!!!! [narahat]
چرا؟ مگه در سوره انفال نمیفرماید اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ وَ أَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ (24)
التماس دعا
nika6749
3rd March 2012, 03:19 PM
منظورم حضور خدا در همه جاست
اینها ادبیات فانتزی هستش
ستاره صبح امید
3rd March 2012, 05:22 PM
سازنده ترين کلمه((گذشت)) است...آن را تمرين کن.
پرمعني ترين کلمه((ما)) است...آن را به کار بر.
عميق ترين کلمه((عشق)) است...به آن ارج بده.
بي رحم ترين کلمه(( تنفر)) است...با آن بازي نکن.
خودخواهانه ترين کلمه((من)) است...از آن حذر کن.
نا پايدارترين کلمه((خشم)) است...آن را فرو بر.
بازدارنده ترين کلمه((ترس)) است...با آن مقابله کن.
با نشاط ترين کلمه ((کار)) است...به آن بپرداز.
پوچ ترين کلمه((طمع)) است...آن را بکش.
سازنده ترين کلمه((صبر)) است...براي داشتنش دعا...
*FATIMA*
15th March 2012, 12:36 AM
چون شیشه که از سنگ بلا می شکند
جام دل من ز هر جفا می شکند
زین جام شکسته ناله ای کس نشنید
آری دل مرد بی صدا می شکند
khavid
15th March 2012, 12:11 PM
خدایا رحمتی کن تا اایمان نام و نان برایم نیاوردقوتم بخش تا نانم و حتی نامم را در خطر ایمانم افکنم تا از آنها باشم که پول دنیا را میگیرند وبرای دین کار میکنند نه از آنها که پول دین را میگیرنند و برای دنیا کار میکنند
parvane64sh@yahoo.com
17th March 2012, 10:12 PM
در دل و جان خانه کردی عاقبت
هر دو را دیوانه کردی عاقبت
آمدی کآتش در این عالم زنی
وا نگشتی تا نکردی عاقبت
ای ز عشقت عالمی ویران شده
قصد این ویرانه کردی عاقبت
من تو را مشغول میکردم دلا
یاد آن افسانه کردی عاقبت
عشق را بیخویش بردی در حرم
عقل را بیگانه کردی عاقبت
یا رسول الله ستون صبر را
استن حنانه کردی عاقبت
شمع عالم بود لطف چاره گر
شمع را پروانه کردی عاقبت
یک سرم این سوست یک سر سوی تو
دوسرم چون شانه کردی عاقبت
دانهای بیچاره بودم زیر خاک
دانه را دردانه کردی عاقبت
دانه را باغی و بستان ساختی
خاک را کاشانه کردی عاقبت
ای دل مجنون و از مجنون بتر
مردی و مردانه کردی عاقبت
کاسه سر از تو پر از تو تهی
کاسه را پیمانه کردی عاقبت
جان جانداران سرکش را به علم
عاشق جانانه کردی عاقبت
شمس تبریزی که مر هر ذره را
روشن و فرزانه کردی عاقبت
مولانا
✿ܓ*ღི♥ღ ܓ✿ღི♥ღܓ✿ܓ*✿ܓ*ღི♥ღ ܓ✿
mina_bushehr
18th March 2012, 09:30 PM
صدای تیشه ی فرهاد کو ؟ که برای آینه ات شرح دهد راز دل شکستن را
استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است
استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد
vBulletin® v4.2.5, Copyright ©2000-2024, Jelsoft Enterprises Ltd.