golden3
16th November 2011, 10:21 AM
http://www.1pars.com/media/k2/items/cache/6944f93ad3b2014453c6c16d9bfa3d05_M.jpg
افراد باید تلاش کنند که هرکاری را به درستی برای دیگران انجام دهند؛ اما در عین حال نفع و منفعت آن را هم برای خود در نظر بگیرند.
به گزارش "یک پارس" از برنا، هنر «نه گفتن» یکی از هنرهای خوب زندگی کردن است. افراد باید از طریق این هنر در برابر مشکلات و دغدغهها بایستند. «حسین ابراهیمی مقدم» دکترای روانشناسی و مشاوره در اینباره به برنا میگوید: ابتدا قبل ازهر توضیحی در مورد «هنر نه گفتن» به یک داستان میپردازم.
فردی برای خرید کت شلوار وارد مغازهای میشود. فروشنده و یا صاحب مغازه روانشناس نیست؛ اما همان طور که میدانید برخی از آنها مردمشناس خوبی هستند که تشخیص میدهد که این فردی که وارد مغازهاش شده است، هنر نه گفتن را ندارد. با اشاره به شاگرد خود میفهماند که آن کت و شلواری که سالها در مغازه مانده و دمده شده است را برای این فرد بیاورد. زمانیکه فرد کت شلوار را به تن میکند، فروشنده شروع به تبلیغ آن کت شلوارمیکند که چقدربرازنده شماست و چون آن فرد هنر نه گفتن را بلد نیست، بعد از مدتی که خود را در آینه میبیند می گوید:«این کت شلوار خوب است؛ اما شلوارش گشاد و آستینش بلند است» بعد فروشنده میگوید اینکه ایراد نیست با دستت شلوار را بگیر و کمی دستت را خم کنی آستین اندازهات میشود. حالا تصور کنید این فرد وقتی از مغازه به بیرون میآید، چه وضعیتی دارد.
منظور از این داستان این بود که لباس پوشیدن فقط برای پوشیدن تن توسط لباس نیست؛ بلکه هنر لباس پوشیدن است و زندگی کردن هم فقط برای زنده بودن نیست؛ بلکه هنر زندگی کردن است. یکی از هنرهای زندگی کردن«هنر نه گفتن» است.همانطور که فرد باید یک هفته تمام تلاش وکار کند تا آخر هفته به استخر برود و شنا کرده و خستگی از تنش بیرون رود. همانطور که هنر شنا کردن را بلد است و خستگی خود را از طریق آن از بین میبرد، باید هنر نه گفتن را هم بلد باشد تا در برابر خیلی از مشکلات و مسایل« نه» بگوید.
خیلی از افراد با اینکه مشغله کاری دارند؛اما هر کاری که به آنها پیشنهاد شود؛ چون هنر نه گفتن را ندارند، قبول میکنند و مشکلات آنها افزایش پیدا میکند. کارهای متعدد و مختلف، روی هم تلمبار میشود. این افرادهم به عنوان افراد بدقول وهم به عنوان افرادی که اصطلاحاً «کول» یعنی از آنها بهرهبرداری کرد، شناخته میشوند. در چنین شرایطی افراد استثمارگر از افرادی که هنر نه گفتن را ندارند، سوءاستفاده کرده تا کارهایی که مورد هدفشان است، توسط این افراد انجام گیرد.
نه گفتن یک هنر است و بدان معنی نیست که افراد به هر کسی که میرسند نه بگویند؛ بلکه به این معناست که کارهایی که از دستشان به خوبی و درست بر میآید، انجام دهند و کارهایی که نمیتوانند را با احترام به طرف مقابلشان بگویند که نمی توانند.
افراد باید تلاش کنند که هرکاری را به درستی برای دیگران انجام دهند؛ اما در عین حال نفع و منفعت آن را هم برای خود در نظر بگیرند.
در برخی اوقات افراد برای به دست آوردن رای و نظر مثبت دیگران، هر کاری که از جانب آنها تقاضا میشود، انجام میدهند؛ در این مواقع با نه گفتن، اعتماد به نفس افراد هم تقویت میشود.
یکی از دلایلی که برخی افراد دارای اعتماد و عزت نفس بالایی هستند، این است که این افراد سعی میکنند هر کاری را به درستی انجام داده و اگر قدرت انجام آن را ندارند هنر نه گفتن را به خوبی بلد هستند و خود را درگیر کارهای بیهوده و بیمورد نمیکنند.
افراد باید تلاش کنند که هرکاری را به درستی برای دیگران انجام دهند؛ اما در عین حال نفع و منفعت آن را هم برای خود در نظر بگیرند.
به گزارش "یک پارس" از برنا، هنر «نه گفتن» یکی از هنرهای خوب زندگی کردن است. افراد باید از طریق این هنر در برابر مشکلات و دغدغهها بایستند. «حسین ابراهیمی مقدم» دکترای روانشناسی و مشاوره در اینباره به برنا میگوید: ابتدا قبل ازهر توضیحی در مورد «هنر نه گفتن» به یک داستان میپردازم.
فردی برای خرید کت شلوار وارد مغازهای میشود. فروشنده و یا صاحب مغازه روانشناس نیست؛ اما همان طور که میدانید برخی از آنها مردمشناس خوبی هستند که تشخیص میدهد که این فردی که وارد مغازهاش شده است، هنر نه گفتن را ندارد. با اشاره به شاگرد خود میفهماند که آن کت و شلواری که سالها در مغازه مانده و دمده شده است را برای این فرد بیاورد. زمانیکه فرد کت شلوار را به تن میکند، فروشنده شروع به تبلیغ آن کت شلوارمیکند که چقدربرازنده شماست و چون آن فرد هنر نه گفتن را بلد نیست، بعد از مدتی که خود را در آینه میبیند می گوید:«این کت شلوار خوب است؛ اما شلوارش گشاد و آستینش بلند است» بعد فروشنده میگوید اینکه ایراد نیست با دستت شلوار را بگیر و کمی دستت را خم کنی آستین اندازهات میشود. حالا تصور کنید این فرد وقتی از مغازه به بیرون میآید، چه وضعیتی دارد.
منظور از این داستان این بود که لباس پوشیدن فقط برای پوشیدن تن توسط لباس نیست؛ بلکه هنر لباس پوشیدن است و زندگی کردن هم فقط برای زنده بودن نیست؛ بلکه هنر زندگی کردن است. یکی از هنرهای زندگی کردن«هنر نه گفتن» است.همانطور که فرد باید یک هفته تمام تلاش وکار کند تا آخر هفته به استخر برود و شنا کرده و خستگی از تنش بیرون رود. همانطور که هنر شنا کردن را بلد است و خستگی خود را از طریق آن از بین میبرد، باید هنر نه گفتن را هم بلد باشد تا در برابر خیلی از مشکلات و مسایل« نه» بگوید.
خیلی از افراد با اینکه مشغله کاری دارند؛اما هر کاری که به آنها پیشنهاد شود؛ چون هنر نه گفتن را ندارند، قبول میکنند و مشکلات آنها افزایش پیدا میکند. کارهای متعدد و مختلف، روی هم تلمبار میشود. این افرادهم به عنوان افراد بدقول وهم به عنوان افرادی که اصطلاحاً «کول» یعنی از آنها بهرهبرداری کرد، شناخته میشوند. در چنین شرایطی افراد استثمارگر از افرادی که هنر نه گفتن را ندارند، سوءاستفاده کرده تا کارهایی که مورد هدفشان است، توسط این افراد انجام گیرد.
نه گفتن یک هنر است و بدان معنی نیست که افراد به هر کسی که میرسند نه بگویند؛ بلکه به این معناست که کارهایی که از دستشان به خوبی و درست بر میآید، انجام دهند و کارهایی که نمیتوانند را با احترام به طرف مقابلشان بگویند که نمی توانند.
افراد باید تلاش کنند که هرکاری را به درستی برای دیگران انجام دهند؛ اما در عین حال نفع و منفعت آن را هم برای خود در نظر بگیرند.
در برخی اوقات افراد برای به دست آوردن رای و نظر مثبت دیگران، هر کاری که از جانب آنها تقاضا میشود، انجام میدهند؛ در این مواقع با نه گفتن، اعتماد به نفس افراد هم تقویت میشود.
یکی از دلایلی که برخی افراد دارای اعتماد و عزت نفس بالایی هستند، این است که این افراد سعی میکنند هر کاری را به درستی انجام داده و اگر قدرت انجام آن را ندارند هنر نه گفتن را به خوبی بلد هستند و خود را درگیر کارهای بیهوده و بیمورد نمیکنند.