Joseph Goebbels
4th November 2011, 11:05 PM
اروین یوهانسن اوگن رومل (به آلمانی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86_%D8%A2%D9%84%D9%85%D8%A7% D9%86%DB%8C): Erwin Johannes Eugen Rommel) (زاده ۱۵ نوامبر (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B1%DB%B5_%D9%86%D9%88%D8%A7%D9%85%D8%A8%D8%B1) ۱۸۹۱ (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B1%DB%B8%DB%B9%DB%B1_%28%D9%85%DB%8C%D9%84%D8% A7%D8%AF%DB%8C%29) - درگذشته ۱۴ اکتبر (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B1%DB%B4_%D8%A7%DA%A9%D8%AA%D8%A8%D8%B1) ۱۹۴۴ (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B1%DB%B9%DB%B4%DB%B4_%28%D9%85%DB%8C%D9%84%D8% A7%D8%AF%DB%8C%29)) فرماندهٔ نیروهای آلمانی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86)، ملقب به «روباه صحرا» و از همه مهمتر معرف به مارشال مردم و همچنین به رومل ۸۸. وی توانست در دوران جنگ جهانی دوم (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D9%86%DA%AF_%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C_ %D8%AF%D9%88%D9%85) پیروزیهای بزرگی در شمال آفریقا و فرانسه به دست آورد. رومل به خاطر بزرگ منشی و رفتار مناسب با زیر دستان، اسیران جنگی و دشنمانش یکی از بزرگترین مارشالهای تاریخ میباشد. هنوز هم درسهای مارشال را در تمام دانشکده و دانشگاههای نظامی جهان تدریس میکنند.
اوایل زندگی نوجوانی و جوانیفیلد مارشال اروین رومل با نام کامل اروین یوهانسن اوگن رومل (۲۴ آبان (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D9%86) ماه ۱۲۷۰ - مرگ ۲۲ مهر (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D9%87%D8%B1) ۱۳۲۳) در شهر هایدنهایم (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%87%D8%A7%DB%8C%D8%AF%D9%86%D9%87%D8%A7%DB%8C%D 9%85_%D8%A2%D9%86_%D8%AF%D8%B1_%D8%A8%D8%B1%D9%86% D8%AA%D8%B3) آلمان (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86) دیده به جهان گشود. جوانی را در شهر هایدنهایم در ۴۵ کیلومتری شهر اولم (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%88%D9%84%D9%85) سپری کرد. او پسر مدیر دومین مدرسه پروتسانها در شهر آلن بود. اروین در مورد سالهای کودکیش میگوید سالهای زندگی من با سرعت وشادی سپری شد
او در هنگامی که فقط ۱۴ سال داشت با کمک یک دوستش یک هواپیمای بدون موتور(گلایدر (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%AF%D9%84%D8%A7%DB%8C%D8%AF%D8%B1))ساختند که مسافت بیشتری را طی میکرد
پدر و پدربزرگ او معلم بودند. او به دستور پدر راهی دانشکده نظامی دنزیگ درسال ۱۲۸۹ هجری خورشیدی شد و ۲ سال بعد به درجه استوار (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%88%D8%A7%D8%B1) نایل آمد. اودرسال ۱۲۹۰ در دانشگاه نظامی با همسر آینده اش یعنی خانم لوسی ماریا مولین که در آن زمان هفده سال داشت آشنا شد و در ۵ سال بعد یعنی ۱۲۹۵ با هم ازدواج کردند که حاصل این ازدواج در سال ۱۳۰۶ پسری به نام منفرد رومل بود.
-----------------------
جنگ جهانی اول
با آغاز جنگ جهانی اول (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D9%86%DA%AF_%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C_ %D8%A7%D9%88%D9%84) اروین رومل هم به جبهه فرستاده شد ودر فرانسه (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%B3%D9%87)، رومانی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%D9%88%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C)، ایتالیا (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%DB%8C%D8%AA%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%A7) و رشتهکوههای وترمبرگ جنگید. موفق به دریافت سه بار مدال صلیب آهنین درجه اول نائل آمد و یک بار عالیترین مدال آلمان در زمان رایش دوم یعنی مدال پروس را دریافت نمود. و این به خاطر جنگیدن دررشته کوههای غرب (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%BA%D8%B1%D8%A8) اسلوونی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B3%D9%84%D9%88%D9%88%D9%86%DB%8C) در میدان نبرد ایسونزو و پیروزی در میدان نبرد بود. رومل همچنین در در رشته کوههای غرب اسلوونی در نبرد لونگارنو ۱۵۰ افسر (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%81%D8%B3%D8%B1) و ۹۰۰۰ سرباز ایتالیایی را اسیر نموده و ۸۱ دستگاه توپ جنگی به غنیمت گرفت.
هچنین یک بار به دسته پیاده 'فردریک پائولس' ژنرال مشهور شتافت به به او کمک شایانی کرد.
----------------------
در میانه جنگ جهانی اول و دوم
با قبول صلح آلمان با دولتهای متفق (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AA%D9%81%D9%82%DB%8C%D9%86) و امضای صلحنامه ورسای که یکی از عاملهای شروع جنگ جهانی بعدی بود آلمان مجبور شد برابر با پیماننامه تعداد نظامیان خود را تا صد هزار نفر کاهش دهد که این برای کشوری به بزرگی آلمان و ارتش کلاسیک آن فاجعه بود. به همین دلیل ارتش آلمان مجبور بود سربازهای خود را اخراج کند و فقط افسران باتجربه و کارآمد را نگه دارد. از آنجایی که رومل دوست داشت به عنوان یک افسر عملیاتی باشد، همانند هم درجهداران خود به آموزش کارآموزان در دانشکدههای نظامی پرداخت. در بین سالهای ۱۳۰۸ تا ۱۳۱۲ در دانشکده نظامی درسدن (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AF%D9%86) و بین سالهای ۱۳۱۴ تا ۱۳۱۷ در پوتسدام (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D9%88%D8%AA%D8%B3%D8%AF%D8%A7%D9%85) شروع به تدریس وآموزش جوانان آلمانی نمود. در همین سالها رومل کتاب خود را با نام وقتی پیاده نظام حرکت میکند را نوشت که نوع آوری در نوشتهها و کتابهای نظامی آن زمان به حساب میآمد و در حال حاضر نیز مورد استفاده دانشگاههای معتبر نظامی دنیا است. خواندن کتاب مذکور سبب آشنایی هیتلر (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%87%DB%8C%D8%AA%D9%84%D8%B1) و رومل بودهاست.
رومل عضو گروه جوانان هیتلر شد و به آنان آموزش داد. وی در ادامه کتاب اولش کتاب نقش تانک (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%A7%D9%86%DA%A9) در حمله را نوشت. در این زمان رومل سرهنگ (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF) بود.
------------------------------------
آغاز جنگ جهانی دوم
با آغاز جنگ جهانی دوم (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D9%86%DA%AF_%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C_ %D8%AF%D9%88%D9%85) و حمله آلمان به لهستان (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%84%D9%87%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86) و فتح ورشو (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%88%D8%B1%D8%B4%D9%88) پایتخت لهستان رومل از لهستان به برلین (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D8%B1%D9%84%DB%8C%D9%86) بازگشت و برای سازماندهی رژهٔ ارتش آلمان برای هیتلر و همراهانش آماده کار شد.
------------------------------------
پیشروی به سوی فرانسه
فبل از شروع نبرد فرانسه هیتلر که احترام زیادی برای رومل قائل بود از او پرسید که چه چیزی باعث خوشحالی شما خواهد گردیدو رومل بیدرنگ جواب داد : فرماندهی یک واحد زرهی . پس از این گفتگو او به جای ژنرال اشتومه به فرماندهی لشکر هفتم زرهی منصوب گردید.لشگری که پس از مدتی تحت فرماندهی او به لشگر اشباح معروف گردید. در ۲۰ اردیبهشت سال ۱۳۱۹ (۱۳۴۰م) لشکر زرهی هفتم آلمان و گردان (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D9%86) پانزدهم آن به فرماندهی ژنرال هوت تا بلژیک (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D9%84%DA%98%DB%8C%DA%A9) پیش رفته بودند ولی در خاک بلژیک با مشکلاتی مواجه شده بودند. وقتی به رودخانه میوز نزدیک دایانت رسیده بودند پلها توسط بلژیکیها برای کند کردن حرکت لشکر آلمان نابود شده بود و هر کس میخواست پیش برود با تک تیر اندازان و بمباران توپخانههای بلژیکی روبرو میشد در چنین زمانی ارتش آلمان نیاز به نارنجکهای دودزا برای پنهان ماندن و حمله سریع احتیاج داشت. این مشکل توسط رومل حل شد بدین ترتیب که از مشعل خانهها استفاده شد و به هر تعداد توانسته بودند مشعل جمع آوری کردند و بعد از ایجاد دود غلیظ با استفاده از پلهای پلاستیکی و سبک و قایق تانکها را از رود خانه میوز عبور دادن و بدین ترتیب توانستند در آن جنگ پیروز شوند و درون خاک بلژیک پیش روند.
---------------------------------------
نبرد شمال آفریقا
در ۱۲ فوریه ۱۹۴۱، اروین رومل وارد لیبی شد تا فرماندهی سربازانی را که برای تقویت متحدین ایتالیایی آلمان فرستاده شده بودند بر عهده گیرد. واحدهای آلمانی به سرعت گسترش یافته و به شکل یک سپاه در آمدند و به "سپاه آلمان در آفریقاًیا Deutsches Afrikakorps شهرت پیدا کردند.
در ۲۴ مارس ۱۹۴۱، رومل حملهای ترتیب داد و با دور زدن توبروک، در ۱۴ آوریل به مرز مصر رسید. در آنجا نیروهای بریتانیایی متخاصم و متحدان آلمانی- ایتالیایی تا نوامبر ۱۹۴۱ در بن بست قرار گرفتند. ارتش هشتم بریتانیا (شامل سربازانی از انگلیس، استرالیا، هند، آفریقای جنوبی، نیوزلند و فرانسه آزاد) - که از نو سازمان یافته بود- با بهره گیری از تغییر مسیر منابع مادی و انسانی از افریقای شمالی به جبهه شرق در اروپا در تابستان و پاییز، طی عملیات معروف به «جنگجوی صلیبی» به مواضع رومل حمله کرد. بریتانیاییها بعد از شکستهای زودهنگام، ارتشهای محور را به لیبی عقب راندند، پادگان واقع در توبروک(طبرق) را آزاد کردند و رومل را مجبور کردند تا در ۶ ژانویه ۱۹۴۲ به العقیله (در مرز استانهای لیبیایی سیرنایکا و تریپولیتانیا) عقب نشینی کند. توانایی آلمانیها در انتقال منابع به آفریقای شمالی بعد از تثبیت کردن جبهه شرقی در ژانویه ۱۹۴۲ و تغییر مسیر منابع بریتانیا برای مقابله با تهدید نیروهای ژاپنی در اقیانوس آرام بعد از ۷ دسامبر ۱۹۴۱، به رومل این امکان را داد تا حمله دیگری را در ۲۱ ژانویه آغاز کند. طی دو هفته، سربازان محور به الغزاله در غرب توبروک رسیدند. در ۲۶ ماه مه ۱۹۴۲، سربازان آلمانی و ایتالیایی دست به حمله دیگری به نام "ونیزیاً زدند و توانستند توبروک را محاصره و نیروهای متفقین را به مرز مصر عقب برانند. در ۲۱ ژوئن، توبروک سقوط کرد و نیروهای رومل بریتانیاییها را تا مصر دنبال کردند. هیتلر برای قدر دانی از او به وی درجه فیلد مارشالی داد.
فیلد مارشال اروین رومل تنها رهبر نظامی در جنگ جهانی دوم بود که نه تنها ایده آل افراد زیر امرش بود بلکه شدیدا مورد ستایش دشمنانش نیز بود، وینستون چرچیل از او به عنوان ژنرالی بزرگ چنین یاد کرد : «تحرک و جرات او در شمال آفریقا، فجایع هولناکی را بر ما وارد کرد .» لیدل هارت از او به عنوان یک نابغه نظامی یاد کرد که در شمال آفریقا به عنوان قهرمانی برای سربازان ارتش بریتانیا که با او میجنگیدند در آمده بود . او اضافه میکند در طول قرنها تاریخ جنگ در مقایسه با وی تنها ناپلئون چنین تاثیری بر روی وی داشتهاست .
لقب روباه صحرا که مبلغینش به وی داده بودند، نه به خاطر تحقیر، بلکه در ستایش زیرکی، سرعت عمل و قدرت تصمیم گیری آنی او بود . گزارشها و شرح شجاعتهای حماسی رومل در جنگیدن، جهانی شده بود . با وجود عقب نشینیهای تاکتیکی که او گاها انجام میداد، او ارتش هشتم متفقین را مداوم به سوی شرق عقب میراند . شهرت او چنان به اوج رسید که یک فرمانده بریتانیایی لازم دید به تا به سربازانش گوشزد نماید که : «رومل نه جادوگر است و نه یک سوپر من» . در نبوغ نظامی و استثنایی بودن رومل همین بس که ژنرال مونتگومری فرمانده ارتش هشتم متفقین در مورد او گفته بود : «بزرگترین افتخار دوران نظامی بودنم این است که، هم رزم من مارشال رومل بود .»
در ژوئیه ۱۹۴۲، بریتانیاییها نیروهای محور را در العلمین متوقف کردند. به رغم موفقیت بریتانیاییها در متوقف کردن رومل، نخست وزیر بریتانیا، وینستون چرچیل فرماندهان نظامی ارشد خود در خاورمیانه را تغییر داد و ژنرال سر هارولد الکساندر را به عنوان فرمانده کل نیروهای بریتانیایی در خاورمیانه و سرتیپ سر برنارد ال. مونتگومری را به عنوان فرمانده ارتش هشتم منصوب کرد.
در ۳۰ اوت ۱۹۴۲، محور آخرین حمله خود در صحرای غرب را انجام دادند. در ۳ سپتامبر، بریتانیاییها واحدهای محور را در نبرد علم الهلفا - درست در جنوب العالمین- متوقف کردند. مونتگومری بعد از جمع آوری سربازان و تجهیزات - از جمله تانکهای جدید آمریکایی- در ۲۳ اکتبر ۱۹۴۲ به نیروهای رومل در العالمین حمله کرد. ده روز بعد، نیروهای محور مجبور به عقب نشینی شدند. نبرد العلمین جایی است مسیر جنگ جهانی دوم بر میگردد متفقین از نیرویی مدافع به نیرویی مهاجم تبدیل میشوند.(در اصطلاح نظامی از حالت پدافند به آفند در آمدند) البته باید گفت رومل فقط به خاطر ضعف تدارکاتی شکست خورد و نه ضعف تاکتیتکی و فرماندهی.
رومل به امید حفظ نیروهای رزمنده خود برای نبرد در یک موقعیت استراتژیک بهتر، به سرعت به لیبی عقب نشینی کرد و در ۲۳ ژانویه ۱۹۴۳ تریپولی پایتخت لیبی را ترک کرد و یک هفته بعد به مرز تونس رسید.
---------------------------------------------
نرماندی
بعد از اتمام نبرد در شمال آفریقا هیتلر رومل را به فرماندهی خطوط دفاعی شمال فرانسه معروف به دیوار آتلانتیک منصوب کرد.
قواي متقین تصميم گرفت كه تهاجم سراسري خود در جبهه نرماندي را در بامداد روز ششم ژوئن ۱۹۴۴ كه هوا تا حدي مهآلود بوده و آلمانها قدرت ديدشان بر سطح دريا بسيار اندك است انجام دهند.
روز حمله را با نام رمز«D-Day»، (روز- دي) ناميدند.
فرماندهي دفاع از ديوار آتلانتيك برعهده دو نفر مارشال آلماني بود. در بخش منتهي به سواحلي كه به شهر «كان» ختم ميشد، مارشال رومل (Rommel) و در منطقهاي كه به بندر شربورگ ختم ميشد، مارشال «روندشتدت» (Rundstdt) دفاع از ساحل فرانسه را برعهده گرفت.
عمليات هجوم به نرماندي به وسيله ۱۶ هزار هواپيما كه پنج هزار فروند آن شكاري و سه هزار و ۵۰۰ فروند آن بمبافكن سنگين و بقيه از انواع هواپيماهاي ديگر بودند، آغاز شد و همچنين شش هزار كشتي سربازبر به غير از تانكهاي شناور (آمفيبي)، ۱۶۲۱ رزمناو و ناوشكن و ۱۵۰۰ كشتي اژدرافكن و مين جمعكن از بامداد ششم ژوئن عمليات جنگي بر ضد ديوار آتلانتيك و سپس پياده شدن قواي متفق را آغاز كردند.
چرچيل، نخستوزير انگلستان در خاطرات خود مينويسد: در مرحله اول عمليات كه در بامداد ششم ژوئن انجام شد، پنج هزار و ۲۰۰ تن مواد منفجره به وسيله كشتيهاي متفقين روي آشيانههاي بتوني ريخته شد و به موازات آن ۱۴ هزار و ۹۰۰ بار پرواز بمبافكنهاي سنگين بر فراز ديوار و پشت خطوط تداركاتي موجود انجام شد.دشمن يعني آلمان به حدي غافلگير شد كه نتوانست بيش از يكصد بار پرواز جنگي بر فراز كشتيهاي ما انجام دهد. هواپيماهاي آمريكايي در دستههاي يكصد فروندي، خطوط دفاعي و تداركاتي آلمان را در فرانسه و خاك اصلي آلمان به صورت مداوم بمباران كردند به نحوي كه خط دفاعي آتلانتيك در چند نقطه دچار شكاف شد و نيروهاي آمريكايي و انگليسي به پشت ديوار بتوني رخنه كردند.
در جريان يكي از اين عمليات هوايي اتومبيل مارشال رومل مورد حمله هوايي قرار گرفت و زخمي شد ولي به سرعت او را معالجه كردند به طوري كه توانست به اتفاق مارشال «روندشتدت» به برلين نزد هيتلر برود و از او خواست قواي آلمان قبل از نابودي كامل براي دفاع از ميهن آلمان عقبنشيني كند تا در نبرد آينده توفيقي به دست آيد.
هيتلر، اكيدا با عقبنشيني مخالفت كرد ولي مارشال رومل در جواب مارشال كايتل (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%88%DB%8C%D9%84%D9%87%D9%84%D9%85_%DA%A9%D8%A7% DB%8C%D8%AA%D9%84) (Keitel) كه گفت پس بايد چه كنيم، با عصبانيت گفت كه احمقها، صلح!
پس از شكاف ديوار آتلانتيك روزانه ۲۵ هزار سرباز متفق وارد فرانسه ميشد. در ۱۹ ژوئن تمام شبهجزيره «كوتانتين» سقوط كرد و در ۲۷ ژوئن بندر شربورگ به دست متفقين افتاد و سپس كاملا ديوار آتلانتيك سقوط كرد.
هيتلر بعد از اين شكست در ژوئيه ۱۹۴۴ مارشال فون كلوكه (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%AF%D9%88%D9%86%D8%AA%D8%B1_%D9%81%D9%88%D9%86_ %DA%A9%D9%84%D9%88%DA%AF%D9%87) (Von Kluge) را به فرماندهي نيروهاي آلمان در فرانسه رسانيد و مارشال «رومل» و «روندشتدت» به برلين احضار شدند. اين در حالي بود كه هواپيماهاي متفقين خاك اصلي آلمان را به شدت بمباران ميكردند و پاريس به زودي فتح شد و راه براي پيادهنظام متفقين به داخل آلمان باز شد.
-------------------------------------------------
پایان کار
ژنرالهای آلمانی به ویژه مارشال رومل وقتی وضع اسفناک ملت آلمان را ملاحظه کردند، تصمیم گرفتند که با کشتن هیتلر، با دولتهای غرب صلح کرده و نبرد در جبهه شرق را ادامه دهند، بنابراین در ۲۰ ژوئیه ۱۹۴۴ «سرهنگ فن اشتوفنبرگ (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%B3%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF_%D9 %81%D9%86_%D8%A7%D8%B4%D8%AA%D9%88%D9%81%D9%86%D8% A8%D8%B1%DA%AF&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%A C%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8 C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8 %AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%A A%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A 9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8% A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8% AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF %D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF %DB%8C%D8%AF)» (Von Stauffenberg) که یکی از افسران زیردست مارشال رومل بود و در جبهه جنگ شمال آفریقا چشم چپ، دست راست و دو انگشت از دست دیگرش را از دست داده بود و مورد احترام پیشوا بود و همیشه نیز میتوانست با او ملاقات کند، با کیف حامل بمب ساعتی به مقر ستاد جنگ که هیتلر در آنجا حضور داشت وارد شد و پس از آن که به بهانهای از سالن خارج شد، بمب منفجر گردید ولی هیتلر کشته نشد، فقط آرنج او زخمی و پرده یکی از گوشهایش پاره شد. در نتیجه توطئه گران دستگیر و به بدترین وضع اعدام شدند. فقط به مارشال رومل تکلیف شد که با کپسول سیانور خودکشی نماید.
-----------------------------------------------
روزی که مارشال رومل خودکشی کرد
۱۴ اکتبر سال ۱۹۴۴ فیلد مارشال اروین رومل(تلفظ انگلیسی آن : رامل) نابغه نظامی و افسر معروف آلمان که متهم به آگاهی قبلی از توطئه سوء قصد نسبت به جان هیتلر شده بود خودکشی را بر محاکمه شدن ترجیح داد، زیرا که محاکمه او به تضعیف روحیه نظامیان در حال جنگیدن میانجامید و به سود آلمان نبود. طبق پارهای از گزارشها، در این روز دو ژنرال آلمانی با رومل ملاقات کردند که یکی از این دو راه را انتخاب کند: خودکشی و حفظ عنوان قهرمانی و دفن با تشریفات نظامی و رعایت احترامات؛ یا محاکمه در دادگاه نظامی و ... و او خودکشی را برگزید.
رومل در لحظه سوء قصد به هیتلر در بیمارستان بستری بود زیرا که در جبهه نرماندی زخمی شده بود. گویا سوء قصدکنندگان قبلا او را از تصمیم خود آگاه ساخته و این عمل را به سود آلمان که دیگر امیدی به پیروزی اش مگر تکمیل سلاح اتمی نبود میدانستند. رومل ۵۲ سال عمر کرد.
------------------------------------------
منبع : http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B1%D9%88%DB%8C%D9%86_%D8%B1%D9%88%D9%85% D9%84 (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B1%D9%88%DB%8C%D9%86_%D8%B1%D9%88%D9%85% D9%84)
اوایل زندگی نوجوانی و جوانیفیلد مارشال اروین رومل با نام کامل اروین یوهانسن اوگن رومل (۲۴ آبان (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D9%86) ماه ۱۲۷۰ - مرگ ۲۲ مهر (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D9%87%D8%B1) ۱۳۲۳) در شهر هایدنهایم (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%87%D8%A7%DB%8C%D8%AF%D9%86%D9%87%D8%A7%DB%8C%D 9%85_%D8%A2%D9%86_%D8%AF%D8%B1_%D8%A8%D8%B1%D9%86% D8%AA%D8%B3) آلمان (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86) دیده به جهان گشود. جوانی را در شهر هایدنهایم در ۴۵ کیلومتری شهر اولم (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%88%D9%84%D9%85) سپری کرد. او پسر مدیر دومین مدرسه پروتسانها در شهر آلن بود. اروین در مورد سالهای کودکیش میگوید سالهای زندگی من با سرعت وشادی سپری شد
او در هنگامی که فقط ۱۴ سال داشت با کمک یک دوستش یک هواپیمای بدون موتور(گلایدر (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%AF%D9%84%D8%A7%DB%8C%D8%AF%D8%B1))ساختند که مسافت بیشتری را طی میکرد
پدر و پدربزرگ او معلم بودند. او به دستور پدر راهی دانشکده نظامی دنزیگ درسال ۱۲۸۹ هجری خورشیدی شد و ۲ سال بعد به درجه استوار (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%88%D8%A7%D8%B1) نایل آمد. اودرسال ۱۲۹۰ در دانشگاه نظامی با همسر آینده اش یعنی خانم لوسی ماریا مولین که در آن زمان هفده سال داشت آشنا شد و در ۵ سال بعد یعنی ۱۲۹۵ با هم ازدواج کردند که حاصل این ازدواج در سال ۱۳۰۶ پسری به نام منفرد رومل بود.
-----------------------
جنگ جهانی اول
با آغاز جنگ جهانی اول (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D9%86%DA%AF_%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C_ %D8%A7%D9%88%D9%84) اروین رومل هم به جبهه فرستاده شد ودر فرانسه (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%B3%D9%87)، رومانی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%D9%88%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C)، ایتالیا (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%DB%8C%D8%AA%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%A7) و رشتهکوههای وترمبرگ جنگید. موفق به دریافت سه بار مدال صلیب آهنین درجه اول نائل آمد و یک بار عالیترین مدال آلمان در زمان رایش دوم یعنی مدال پروس را دریافت نمود. و این به خاطر جنگیدن دررشته کوههای غرب (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%BA%D8%B1%D8%A8) اسلوونی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B3%D9%84%D9%88%D9%88%D9%86%DB%8C) در میدان نبرد ایسونزو و پیروزی در میدان نبرد بود. رومل همچنین در در رشته کوههای غرب اسلوونی در نبرد لونگارنو ۱۵۰ افسر (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%81%D8%B3%D8%B1) و ۹۰۰۰ سرباز ایتالیایی را اسیر نموده و ۸۱ دستگاه توپ جنگی به غنیمت گرفت.
هچنین یک بار به دسته پیاده 'فردریک پائولس' ژنرال مشهور شتافت به به او کمک شایانی کرد.
----------------------
در میانه جنگ جهانی اول و دوم
با قبول صلح آلمان با دولتهای متفق (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AA%D9%81%D9%82%DB%8C%D9%86) و امضای صلحنامه ورسای که یکی از عاملهای شروع جنگ جهانی بعدی بود آلمان مجبور شد برابر با پیماننامه تعداد نظامیان خود را تا صد هزار نفر کاهش دهد که این برای کشوری به بزرگی آلمان و ارتش کلاسیک آن فاجعه بود. به همین دلیل ارتش آلمان مجبور بود سربازهای خود را اخراج کند و فقط افسران باتجربه و کارآمد را نگه دارد. از آنجایی که رومل دوست داشت به عنوان یک افسر عملیاتی باشد، همانند هم درجهداران خود به آموزش کارآموزان در دانشکدههای نظامی پرداخت. در بین سالهای ۱۳۰۸ تا ۱۳۱۲ در دانشکده نظامی درسدن (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AF%D9%86) و بین سالهای ۱۳۱۴ تا ۱۳۱۷ در پوتسدام (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D9%88%D8%AA%D8%B3%D8%AF%D8%A7%D9%85) شروع به تدریس وآموزش جوانان آلمانی نمود. در همین سالها رومل کتاب خود را با نام وقتی پیاده نظام حرکت میکند را نوشت که نوع آوری در نوشتهها و کتابهای نظامی آن زمان به حساب میآمد و در حال حاضر نیز مورد استفاده دانشگاههای معتبر نظامی دنیا است. خواندن کتاب مذکور سبب آشنایی هیتلر (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%87%DB%8C%D8%AA%D9%84%D8%B1) و رومل بودهاست.
رومل عضو گروه جوانان هیتلر شد و به آنان آموزش داد. وی در ادامه کتاب اولش کتاب نقش تانک (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%A7%D9%86%DA%A9) در حمله را نوشت. در این زمان رومل سرهنگ (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF) بود.
------------------------------------
آغاز جنگ جهانی دوم
با آغاز جنگ جهانی دوم (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D9%86%DA%AF_%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C_ %D8%AF%D9%88%D9%85) و حمله آلمان به لهستان (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%84%D9%87%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86) و فتح ورشو (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%88%D8%B1%D8%B4%D9%88) پایتخت لهستان رومل از لهستان به برلین (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D8%B1%D9%84%DB%8C%D9%86) بازگشت و برای سازماندهی رژهٔ ارتش آلمان برای هیتلر و همراهانش آماده کار شد.
------------------------------------
پیشروی به سوی فرانسه
فبل از شروع نبرد فرانسه هیتلر که احترام زیادی برای رومل قائل بود از او پرسید که چه چیزی باعث خوشحالی شما خواهد گردیدو رومل بیدرنگ جواب داد : فرماندهی یک واحد زرهی . پس از این گفتگو او به جای ژنرال اشتومه به فرماندهی لشکر هفتم زرهی منصوب گردید.لشگری که پس از مدتی تحت فرماندهی او به لشگر اشباح معروف گردید. در ۲۰ اردیبهشت سال ۱۳۱۹ (۱۳۴۰م) لشکر زرهی هفتم آلمان و گردان (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D9%86) پانزدهم آن به فرماندهی ژنرال هوت تا بلژیک (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D9%84%DA%98%DB%8C%DA%A9) پیش رفته بودند ولی در خاک بلژیک با مشکلاتی مواجه شده بودند. وقتی به رودخانه میوز نزدیک دایانت رسیده بودند پلها توسط بلژیکیها برای کند کردن حرکت لشکر آلمان نابود شده بود و هر کس میخواست پیش برود با تک تیر اندازان و بمباران توپخانههای بلژیکی روبرو میشد در چنین زمانی ارتش آلمان نیاز به نارنجکهای دودزا برای پنهان ماندن و حمله سریع احتیاج داشت. این مشکل توسط رومل حل شد بدین ترتیب که از مشعل خانهها استفاده شد و به هر تعداد توانسته بودند مشعل جمع آوری کردند و بعد از ایجاد دود غلیظ با استفاده از پلهای پلاستیکی و سبک و قایق تانکها را از رود خانه میوز عبور دادن و بدین ترتیب توانستند در آن جنگ پیروز شوند و درون خاک بلژیک پیش روند.
---------------------------------------
نبرد شمال آفریقا
در ۱۲ فوریه ۱۹۴۱، اروین رومل وارد لیبی شد تا فرماندهی سربازانی را که برای تقویت متحدین ایتالیایی آلمان فرستاده شده بودند بر عهده گیرد. واحدهای آلمانی به سرعت گسترش یافته و به شکل یک سپاه در آمدند و به "سپاه آلمان در آفریقاًیا Deutsches Afrikakorps شهرت پیدا کردند.
در ۲۴ مارس ۱۹۴۱، رومل حملهای ترتیب داد و با دور زدن توبروک، در ۱۴ آوریل به مرز مصر رسید. در آنجا نیروهای بریتانیایی متخاصم و متحدان آلمانی- ایتالیایی تا نوامبر ۱۹۴۱ در بن بست قرار گرفتند. ارتش هشتم بریتانیا (شامل سربازانی از انگلیس، استرالیا، هند، آفریقای جنوبی، نیوزلند و فرانسه آزاد) - که از نو سازمان یافته بود- با بهره گیری از تغییر مسیر منابع مادی و انسانی از افریقای شمالی به جبهه شرق در اروپا در تابستان و پاییز، طی عملیات معروف به «جنگجوی صلیبی» به مواضع رومل حمله کرد. بریتانیاییها بعد از شکستهای زودهنگام، ارتشهای محور را به لیبی عقب راندند، پادگان واقع در توبروک(طبرق) را آزاد کردند و رومل را مجبور کردند تا در ۶ ژانویه ۱۹۴۲ به العقیله (در مرز استانهای لیبیایی سیرنایکا و تریپولیتانیا) عقب نشینی کند. توانایی آلمانیها در انتقال منابع به آفریقای شمالی بعد از تثبیت کردن جبهه شرقی در ژانویه ۱۹۴۲ و تغییر مسیر منابع بریتانیا برای مقابله با تهدید نیروهای ژاپنی در اقیانوس آرام بعد از ۷ دسامبر ۱۹۴۱، به رومل این امکان را داد تا حمله دیگری را در ۲۱ ژانویه آغاز کند. طی دو هفته، سربازان محور به الغزاله در غرب توبروک رسیدند. در ۲۶ ماه مه ۱۹۴۲، سربازان آلمانی و ایتالیایی دست به حمله دیگری به نام "ونیزیاً زدند و توانستند توبروک را محاصره و نیروهای متفقین را به مرز مصر عقب برانند. در ۲۱ ژوئن، توبروک سقوط کرد و نیروهای رومل بریتانیاییها را تا مصر دنبال کردند. هیتلر برای قدر دانی از او به وی درجه فیلد مارشالی داد.
فیلد مارشال اروین رومل تنها رهبر نظامی در جنگ جهانی دوم بود که نه تنها ایده آل افراد زیر امرش بود بلکه شدیدا مورد ستایش دشمنانش نیز بود، وینستون چرچیل از او به عنوان ژنرالی بزرگ چنین یاد کرد : «تحرک و جرات او در شمال آفریقا، فجایع هولناکی را بر ما وارد کرد .» لیدل هارت از او به عنوان یک نابغه نظامی یاد کرد که در شمال آفریقا به عنوان قهرمانی برای سربازان ارتش بریتانیا که با او میجنگیدند در آمده بود . او اضافه میکند در طول قرنها تاریخ جنگ در مقایسه با وی تنها ناپلئون چنین تاثیری بر روی وی داشتهاست .
لقب روباه صحرا که مبلغینش به وی داده بودند، نه به خاطر تحقیر، بلکه در ستایش زیرکی، سرعت عمل و قدرت تصمیم گیری آنی او بود . گزارشها و شرح شجاعتهای حماسی رومل در جنگیدن، جهانی شده بود . با وجود عقب نشینیهای تاکتیکی که او گاها انجام میداد، او ارتش هشتم متفقین را مداوم به سوی شرق عقب میراند . شهرت او چنان به اوج رسید که یک فرمانده بریتانیایی لازم دید به تا به سربازانش گوشزد نماید که : «رومل نه جادوگر است و نه یک سوپر من» . در نبوغ نظامی و استثنایی بودن رومل همین بس که ژنرال مونتگومری فرمانده ارتش هشتم متفقین در مورد او گفته بود : «بزرگترین افتخار دوران نظامی بودنم این است که، هم رزم من مارشال رومل بود .»
در ژوئیه ۱۹۴۲، بریتانیاییها نیروهای محور را در العلمین متوقف کردند. به رغم موفقیت بریتانیاییها در متوقف کردن رومل، نخست وزیر بریتانیا، وینستون چرچیل فرماندهان نظامی ارشد خود در خاورمیانه را تغییر داد و ژنرال سر هارولد الکساندر را به عنوان فرمانده کل نیروهای بریتانیایی در خاورمیانه و سرتیپ سر برنارد ال. مونتگومری را به عنوان فرمانده ارتش هشتم منصوب کرد.
در ۳۰ اوت ۱۹۴۲، محور آخرین حمله خود در صحرای غرب را انجام دادند. در ۳ سپتامبر، بریتانیاییها واحدهای محور را در نبرد علم الهلفا - درست در جنوب العالمین- متوقف کردند. مونتگومری بعد از جمع آوری سربازان و تجهیزات - از جمله تانکهای جدید آمریکایی- در ۲۳ اکتبر ۱۹۴۲ به نیروهای رومل در العالمین حمله کرد. ده روز بعد، نیروهای محور مجبور به عقب نشینی شدند. نبرد العلمین جایی است مسیر جنگ جهانی دوم بر میگردد متفقین از نیرویی مدافع به نیرویی مهاجم تبدیل میشوند.(در اصطلاح نظامی از حالت پدافند به آفند در آمدند) البته باید گفت رومل فقط به خاطر ضعف تدارکاتی شکست خورد و نه ضعف تاکتیتکی و فرماندهی.
رومل به امید حفظ نیروهای رزمنده خود برای نبرد در یک موقعیت استراتژیک بهتر، به سرعت به لیبی عقب نشینی کرد و در ۲۳ ژانویه ۱۹۴۳ تریپولی پایتخت لیبی را ترک کرد و یک هفته بعد به مرز تونس رسید.
---------------------------------------------
نرماندی
بعد از اتمام نبرد در شمال آفریقا هیتلر رومل را به فرماندهی خطوط دفاعی شمال فرانسه معروف به دیوار آتلانتیک منصوب کرد.
قواي متقین تصميم گرفت كه تهاجم سراسري خود در جبهه نرماندي را در بامداد روز ششم ژوئن ۱۹۴۴ كه هوا تا حدي مهآلود بوده و آلمانها قدرت ديدشان بر سطح دريا بسيار اندك است انجام دهند.
روز حمله را با نام رمز«D-Day»، (روز- دي) ناميدند.
فرماندهي دفاع از ديوار آتلانتيك برعهده دو نفر مارشال آلماني بود. در بخش منتهي به سواحلي كه به شهر «كان» ختم ميشد، مارشال رومل (Rommel) و در منطقهاي كه به بندر شربورگ ختم ميشد، مارشال «روندشتدت» (Rundstdt) دفاع از ساحل فرانسه را برعهده گرفت.
عمليات هجوم به نرماندي به وسيله ۱۶ هزار هواپيما كه پنج هزار فروند آن شكاري و سه هزار و ۵۰۰ فروند آن بمبافكن سنگين و بقيه از انواع هواپيماهاي ديگر بودند، آغاز شد و همچنين شش هزار كشتي سربازبر به غير از تانكهاي شناور (آمفيبي)، ۱۶۲۱ رزمناو و ناوشكن و ۱۵۰۰ كشتي اژدرافكن و مين جمعكن از بامداد ششم ژوئن عمليات جنگي بر ضد ديوار آتلانتيك و سپس پياده شدن قواي متفق را آغاز كردند.
چرچيل، نخستوزير انگلستان در خاطرات خود مينويسد: در مرحله اول عمليات كه در بامداد ششم ژوئن انجام شد، پنج هزار و ۲۰۰ تن مواد منفجره به وسيله كشتيهاي متفقين روي آشيانههاي بتوني ريخته شد و به موازات آن ۱۴ هزار و ۹۰۰ بار پرواز بمبافكنهاي سنگين بر فراز ديوار و پشت خطوط تداركاتي موجود انجام شد.دشمن يعني آلمان به حدي غافلگير شد كه نتوانست بيش از يكصد بار پرواز جنگي بر فراز كشتيهاي ما انجام دهد. هواپيماهاي آمريكايي در دستههاي يكصد فروندي، خطوط دفاعي و تداركاتي آلمان را در فرانسه و خاك اصلي آلمان به صورت مداوم بمباران كردند به نحوي كه خط دفاعي آتلانتيك در چند نقطه دچار شكاف شد و نيروهاي آمريكايي و انگليسي به پشت ديوار بتوني رخنه كردند.
در جريان يكي از اين عمليات هوايي اتومبيل مارشال رومل مورد حمله هوايي قرار گرفت و زخمي شد ولي به سرعت او را معالجه كردند به طوري كه توانست به اتفاق مارشال «روندشتدت» به برلين نزد هيتلر برود و از او خواست قواي آلمان قبل از نابودي كامل براي دفاع از ميهن آلمان عقبنشيني كند تا در نبرد آينده توفيقي به دست آيد.
هيتلر، اكيدا با عقبنشيني مخالفت كرد ولي مارشال رومل در جواب مارشال كايتل (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%88%DB%8C%D9%84%D9%87%D9%84%D9%85_%DA%A9%D8%A7% DB%8C%D8%AA%D9%84) (Keitel) كه گفت پس بايد چه كنيم، با عصبانيت گفت كه احمقها، صلح!
پس از شكاف ديوار آتلانتيك روزانه ۲۵ هزار سرباز متفق وارد فرانسه ميشد. در ۱۹ ژوئن تمام شبهجزيره «كوتانتين» سقوط كرد و در ۲۷ ژوئن بندر شربورگ به دست متفقين افتاد و سپس كاملا ديوار آتلانتيك سقوط كرد.
هيتلر بعد از اين شكست در ژوئيه ۱۹۴۴ مارشال فون كلوكه (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%AF%D9%88%D9%86%D8%AA%D8%B1_%D9%81%D9%88%D9%86_ %DA%A9%D9%84%D9%88%DA%AF%D9%87) (Von Kluge) را به فرماندهي نيروهاي آلمان در فرانسه رسانيد و مارشال «رومل» و «روندشتدت» به برلين احضار شدند. اين در حالي بود كه هواپيماهاي متفقين خاك اصلي آلمان را به شدت بمباران ميكردند و پاريس به زودي فتح شد و راه براي پيادهنظام متفقين به داخل آلمان باز شد.
-------------------------------------------------
پایان کار
ژنرالهای آلمانی به ویژه مارشال رومل وقتی وضع اسفناک ملت آلمان را ملاحظه کردند، تصمیم گرفتند که با کشتن هیتلر، با دولتهای غرب صلح کرده و نبرد در جبهه شرق را ادامه دهند، بنابراین در ۲۰ ژوئیه ۱۹۴۴ «سرهنگ فن اشتوفنبرگ (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%B3%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF_%D9 %81%D9%86_%D8%A7%D8%B4%D8%AA%D9%88%D9%81%D9%86%D8% A8%D8%B1%DA%AF&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%A C%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8 C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8 %AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%A A%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A 9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8% A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8% AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF %D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF %DB%8C%D8%AF)» (Von Stauffenberg) که یکی از افسران زیردست مارشال رومل بود و در جبهه جنگ شمال آفریقا چشم چپ، دست راست و دو انگشت از دست دیگرش را از دست داده بود و مورد احترام پیشوا بود و همیشه نیز میتوانست با او ملاقات کند، با کیف حامل بمب ساعتی به مقر ستاد جنگ که هیتلر در آنجا حضور داشت وارد شد و پس از آن که به بهانهای از سالن خارج شد، بمب منفجر گردید ولی هیتلر کشته نشد، فقط آرنج او زخمی و پرده یکی از گوشهایش پاره شد. در نتیجه توطئه گران دستگیر و به بدترین وضع اعدام شدند. فقط به مارشال رومل تکلیف شد که با کپسول سیانور خودکشی نماید.
-----------------------------------------------
روزی که مارشال رومل خودکشی کرد
۱۴ اکتبر سال ۱۹۴۴ فیلد مارشال اروین رومل(تلفظ انگلیسی آن : رامل) نابغه نظامی و افسر معروف آلمان که متهم به آگاهی قبلی از توطئه سوء قصد نسبت به جان هیتلر شده بود خودکشی را بر محاکمه شدن ترجیح داد، زیرا که محاکمه او به تضعیف روحیه نظامیان در حال جنگیدن میانجامید و به سود آلمان نبود. طبق پارهای از گزارشها، در این روز دو ژنرال آلمانی با رومل ملاقات کردند که یکی از این دو راه را انتخاب کند: خودکشی و حفظ عنوان قهرمانی و دفن با تشریفات نظامی و رعایت احترامات؛ یا محاکمه در دادگاه نظامی و ... و او خودکشی را برگزید.
رومل در لحظه سوء قصد به هیتلر در بیمارستان بستری بود زیرا که در جبهه نرماندی زخمی شده بود. گویا سوء قصدکنندگان قبلا او را از تصمیم خود آگاه ساخته و این عمل را به سود آلمان که دیگر امیدی به پیروزی اش مگر تکمیل سلاح اتمی نبود میدانستند. رومل ۵۲ سال عمر کرد.
------------------------------------------
منبع : http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B1%D9%88%DB%8C%D9%86_%D8%B1%D9%88%D9%85% D9%84 (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B1%D9%88%DB%8C%D9%86_%D8%B1%D9%88%D9%85% D9%84)