PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : داستان سقراط و جوان



طلیعه طلا
4th November 2011, 04:52 PM
سقراط و جوان


http://t2.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcS9EgbWZ-gmzlAvJSpf_W745GvFp3Mz0u2Uv3HVmPpjm-SUWkIUI_Rk2Scpsw


می گویند که جوانی کم شور و شوق نزد سقراط رفت و گفت:" ای سقراط بزرگ آمده ام که از خرمن دانش تو خوشه ای برگیرم."

فیلسوف یونانی جوان را به دریا برد، او را به درون آب کشانید و سرش را 30 ثانیه زیر آب کرد. وقتی که دست خود را بر داشت تا جوان سر از آب

برآورد و نفس بکشد، سقراط از او خواست که آنچه را خواسته بود تکرار کند.

جوان نفس زنان گفت:" دانش، ای مرد بزرگ". سقراط دوباره سرش را زیر آب کرد و این بار چند ثاینه بیشتـر. بعد از چند بار تکرار این عمل، سقراط

پرسید: " چه می خواهی" جوان که از نفس افتـاده بود به زحمت گفت: "هـوا. هـوا مـی خواهم"

سقراط گفت: " بسیار خوب، هر وقت که نیاز به دانش را به قدر نیاز به هوا احساس کردی ، آن را به دست خواهی آورد."

هیچ چیز جای عشق و علاقه را نمی گیرد. شور و شوق یا عشق و علاقه نیروی اراده را بر می انگیزد. اگر چیزی را از ته دل بخواهید نیروی اراده

دستیابی به آن را پیدا خواهید کرد. تنها راه ایجاد چنان خواست هایی تقویت عشق و علاقه است.


صفتهای بایسته یک رهبر

deepdrip
7th November 2011, 01:14 PM
هر چه رویید از پی محتاج رست

تا بیابد طالبی چیزی که جست

.
.
.
آب کم جو تشنگی آور بدست

تا بجوشد آب از بالا و پست

مولوی

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد