ساناز فرهیدوش
1st November 2011, 10:59 PM
نياي اقتصاد» اوضاع بورس تهران را بررسي ميكند
نوسانگيران در برابر سهامداران
دنياي اقتصاد- هر چند سرمایهگذاری در بازار سهام مزیتهایي همچون تامین مالی، کنترل تورم و در مجموع توسعه اقتصادی دارد، اما فعالان این بازار اعم از حقیقی و حقوقی یک هدف اصلی و مشترک تحت عنوان «کسب سود حداکثری» دارند؛ در این میان، زاويه نگاه بورسبازان به این هدف مشترک با یکدیگر بسیار متفاوت است تا جایی که برخی سهامداران به دنبال سودهای کوتاهمدت روزانه هستند، اما گروهی دیگر با صبر و انتظار، بازدهی سرمایهگذاری خود را در طولانیمدت جستوجو میکنند. اما اخیرا غلبه فضای رکودی و افت شاخص صنایع مختلف در بازار سهام سبب شده تا طرفداران نوسانگیری در بورس افزایش پیدا کنند. این در حالی است که همهگیر شدن این گرایش میتواند به کارکرد اصلی بازار سرمایه که همان تامین مالی بلند مدت برای شرکتها است لطمه وارد شود. در همین راستا دنیای اقتصاد در گزارشی به بررسی افق زمانی سرمایهگذاري در بورس تهران و ابعاد گوناگون این مساله پرداخته است.
بررسي افق زماني سرمايهگذاري در بورس تهران
نوسانگيران در برابر سهامداران
گروه بورس- اعظم شريفي: سرمايهگذاران بورس تهران همچون ساير فعالان بازارهاي مالي در سراسر جهان همواره دستيابي به حداكثر سود را دنبال ميكنند. براين اساس، افراد استراتژيهاي سرمايهگذاري متفاوت در بازههاي زماني مختلف را انتخاب ميكنند.
برخي سهامداران با اعتقاد بر نوسانگيري در دورههاي كوتاه مدت فعاليت ميكنند و برخي ديگر افق زماني طولانيتري را براي كسب بازدهي بيشتر مدنظر دارند. تفاوت ديدگاه اين دو گروه طبعا موجب انتخاب روشهاي سرمايهگذاري مختلف در بين معاملهگران ميشود.
نوسانگيران معتقدند عمق بازار بورس تهران به اندازهاي كم و ريسكهاي محيطي بازار به اندازهاي زياد است كه امكان هرگونه پيشبيني قابل اتكا از آينده را دشوار ميسازد. بنابراين، بهتر است به سودهاي كوتاهمدت و مطمئن قناعت كرده و عطاي صبر بيشتر و تحمل مخاطرات آينده را به لقايش بخشيد.گروهي ديگر با ديدگاهي كاملا متفاوت بر برتري روش بلندمدت نسبت به كوتاهمدت به منظور كسب نتايج بهتر تاكيد دارند.
اما به راستي نظر كدام يك به واقعيت نزديكتر است؟ مزاياي ديدگاه كوتاهمدت و بلندمدت چيست و در نهايت كدام روش سود بيشتري براي سرمايهگذاران به همراه دارد؟ «دنياي اقتصاد» پاسخ به اين پرسشها را در گفتوگو با كارشناسان بازار سرمايه مورد بررسي قرار داده است.
هر دو روش در جاي خود كارآمد است
در اين راستا، يك تحليلگر بازار سرمايه با اشاره به اينكه نفي سرمايهگذاري كوتاهمدت كار خوبي نيست زيرا حضور سرمايهگذاران كوتاهمدت لازمه بازار است، تاكيد كرد: مهم اين است كه افراد با شناخت از خود بفهمند كه توانايي معاملاتي و سرعت واكنش آنها چگونه است؟ با اطلاعات وارد بازار شوند و به تغييرات قيمتها توجه داشته باشند تا بتوانند به موقع تصميم بگيرند. بر اين اساس ابتدا بايد توانايي خودشان را تشخيص بدهند تا بتوانند روش كوتاهمدت يا بلندمدت را انتخاب كنند.
كاميار فراهاني افزود: نظر اشتباهي است كه مطرح شده نوسانگيري بد است. اتفاقا نوسانگيري آثار مثبتي دارد چون نقدشوندگي بازار را حفظ ميكند. اين در حالي است كه در بورس ما نوسانگيري را رد ميكنند بدون توجه به اين موضوع كه بازاري كه نوسانگير دارد، از نقدشوندگي بالايي برخوردار است.
فراهاني دليل ديد منفي به نوسانگيري در بورس تهران را مورد توجه قرار داد و افزود: بورس ما نوسانات خيلي بزرگ و شديدي دارد بر اين اساس مسوولان بورس ميخواهند افراد در بازار از اين نوسانات نترسند و با نگاه طولانيمدت در بازار باقي بمانند. اين در حالي است كه بين كسب بازدهي سرمايهگذاري كوتاهمدت، بلندمدت و ميانمدت تفاوتي نيست و تنها به شناسايي استعداد و توانايي افراد بستگي دارد.وي با اشاره به اينكه تعداد سرمايهگذاران بلندمدت بورس تهران كمتر است، گفت: فعاليت سرمايهگذاران كوتاهمدت و ميانمدت در بازار سرمايه بيشتر است، زيرا عدم اطمينان به تصميمات اقتصادي در بلندمدت نگرانكننده است و افراد درخصوص تغييراتي كه در نتيجه تصميمات گرفته ميشود، ابهام دارند.فراهاني در عين حال افزود: ميزان بازدهي ربطي به مدت زمان سرمايهگذاري ندارد و در دورههاي مختلف ميتوان سود و بازدهي مطلوب كسب كرد. نكته قابل توجه اتخاذ استراتژي مناسب در روشهاي مختلف است.
وي ضعف آموزش را مهمترين دليل براي عدم سرمايهگذاري بلندمدت عنوان كرد و افزود: آموزش روشهاي سرمايهگذاري بلندمدت كار خوبي است ولي اينكه يكي از روشهاي سرمايهگذاري بلندمدت يا كوتاه مدت تقبيح و تقدير شود، كار مثبتي نيست.
تقابل «ارزش محوري» با «قيمت محوري»
به اعتقاد يك كارشناس بازار سرمايه درگير شدن در فرآيند نوسانگيري در بازار سهام علاوه بر نياز به مهارت و دقت زياد و لزوم ارتباط نزديك با معامله گران شركتهاي كارگزاري، اضطراب مضاعفي را بر فرد تحميل ميكند. شروين شهرياري تصريح كرد: بنابراين، در صورتي كه درصد بزرگي از كل سرمايه به اين استراتژي اختصاص يابد، اغلب نتيجه مطلوبي را عايد سرمايهگذار نميكند. نوسانگيري باعث ميشود مبالغي تحت عنوان كارمزد، ماليات و ... پرداخت شوند كه هر چند ممكن است كوچك به نظر برسد، اما با تكرار اين روند، تبديل به ارقام هنگفتي در بلندمدت ميشوند. يك سرمايهگذار بنيادي سعي ميكند با استفاده از دانش خود يك ارزشگذاري بر سهام شركت انجام داده و سپس ارزش مورد محاسبه را با قيمت روز سهام مقايسه كند. شهرياري ادامه داد: به همين ترتيب هر گاه ارزشگذاري انجام شده نتواند قيمت كنوني سهم را توجيه كند، سرمايهگذار مزبور از ورود به سهم حتي با وسوسه استفاده از نوسان كوتاهمدت اجتنابميكند. اين در حالي است كه نوسانگيران معمولا هدف قيمتي مشخصي براي خريد و فروش ندارند و ممكن است تنها با مثبت شدن روند قيمتي يك سهم آن را خريده و در روند منفي، آن را بفروشند. فردي كه با نوسانات بازار همراه است، قيمتهاي لحظهاي و صفهاي خريد و فروش را دنبال ميكند و تصميمات خود را نيز بر همين مبنا اتخاذ ميكند.
وي افزود: در حقيقت ميتوان گفت تفاوت اصلي در اينجا اين است كه معاملات سرمايهگذاران حرفهاي براساس رشد يا كاهش ارزش برآوردي آنها از سهام يك شركت انجام ميشود؛ اما نوسانگيران در روشي معكوس، بر اساس رشد يا كاهش قيمت سهم تصميمات خريد و فروش را اتخاذ ميكنند. شهرياري تصريح كرد: اين سرمايهگذاران اغلب پول خود را از يك سهم به سهم ديگر جابه جا ميكنند و به واسطه فقدان تحليل از ارزش ذاتي، با يك فاز تاخير به جرگه صفهاي خريد و فروش ميپيوندند. بدين ترتيب در وارد شدن به يك سرمايهگذاري مناسب دير عمل ميكنند (چون منتظر جو بازار هستند) و در خارج شدن از سهام گران نيز ناموفق بوده و در تله صفهاي فروش گرفتار ميشوند. وي تاكيد كرد: يك سرمايهگذاربلندمدت به خوبي ميداند كه رفتار بازار چندان قابل پيش بيني نيست، ولي چون به اصل «حركت قيمت به سوي ارزش ذاتي» اعتقاد دارد، ترجيح ميدهد به جاي تخمين رفتارهاي بازار، افق زماني سرمايهگذاري خود را بزرگ تر كند و از بازدهي سرمايهگذاري خود به بهترين شكل منتفع شود.اين تحليلگر بازار سرمايه خاطرنشان كرد: واقعيت اين است كه قواعد نوسانگيري آسان و سريع است و با جو بازار تغيير ميكند، اما قوانين سرمايهگذاري حرفهاي پيچيده است و فرد بايد با تلاش و صرف وقت زياد دانش حسابداري و تحليل بنيادي و تكنيكي را در خود تقويت كند. به همين علت است كه تعداد نوسانگيران در بازار سرمايه زياد و تعداد سرمايهگذاران حرفهاي بسيار كم است.
انجام 70 درصد معاملات با نگاه بلندمدت
در همين حال يك معاملهگر بورس معتقد است بيشتر خريد و فروش فعالان حقيقي بازار سهام براي نوسانگيري صورت ميگيرد. محمد آزاد افزود: حجم اصلي معاملات بازار مربوط به بازيگران حقوقي و صندوقها است. در اين بين، 20 تا 30 درصد معاملات آنها به منظور كسب بازدهي از نوسانات روزانه و 70 تا 80 درصد با رويكرد سهامداري بلندمدت انجام ميشود. وي با بيان اينكه تعريف مشخصي از بازههاي زماني سرمايهگذاري كوتاه و بلندمدت وجود ندارد، گفت: به طور كلي سرمايهگذاران به دورههاي زماني سه تا 9 ماه ميانمدت، يك سال و بيشتر بلندمدت و زير سه ماه كوتاهمدت ميگويند. بر اين اساس، معمولا معاملهگران بنيادي اقدام به خريد و فروش براساس ديدگاه بلندمدت ميكنند، اما تحليلگران تكنيكي توجه ويژهاي به نوسانگيري روزانه دارند.
آزاد خاطرنشان كرد: اين در حالي است كه اگر بازاري كارآ داشته باشيم و سبد مناسبي را براي سرمايهگذاري انتخاب كنيم، قطعا در ميانمدت و بلندمدت بازدهي بهتري خواهيم داشت، زيرا ميزان بازدهي با مدت زمان سرمايهگذاري رابطه مستقيم دارد. از سوي ديگر هر چقدر نوسانگيري بيشتري را انجام دهيم، مرتكب اشتباهات بيشتري هم ميشويم هر چند در برخي موارد به دليل جو متفاوت بازار يا در عرضههاي اوليه، كسب سود 30 تا 40 درصدي نيز طي مدت كوتاهي با نوسانگيري امكانپذير بوده است.محمد آزاد اهميت انتخاب سهم را مورد توجه قرار داد و گفت: در سرمايهگذاري بلندمدت هم اگر سهمي را خريداري كنيم كه مناسب نباشد و بررسي درستي از چشمانداز صنعت انجام نشود، متحمل ضرر خواهيم شد.
بايد در نظر داشت كه انتخاب سهام با استفاده از اصول بنيادي، سبد مطمئني را تشكيل ميدهد كه روند كسب بازدهي مثبت آرامي را طي ميكند. اما نوسانگيران با يكسري محدوديتها نظير صفهاي خريد و فروش روبهرو هستند كه قدرت عكسالعمل سريع آنها را كاهش ميدهد.
نوسانگيران در برابر سهامداران
دنياي اقتصاد- هر چند سرمایهگذاری در بازار سهام مزیتهایي همچون تامین مالی، کنترل تورم و در مجموع توسعه اقتصادی دارد، اما فعالان این بازار اعم از حقیقی و حقوقی یک هدف اصلی و مشترک تحت عنوان «کسب سود حداکثری» دارند؛ در این میان، زاويه نگاه بورسبازان به این هدف مشترک با یکدیگر بسیار متفاوت است تا جایی که برخی سهامداران به دنبال سودهای کوتاهمدت روزانه هستند، اما گروهی دیگر با صبر و انتظار، بازدهی سرمایهگذاری خود را در طولانیمدت جستوجو میکنند. اما اخیرا غلبه فضای رکودی و افت شاخص صنایع مختلف در بازار سهام سبب شده تا طرفداران نوسانگیری در بورس افزایش پیدا کنند. این در حالی است که همهگیر شدن این گرایش میتواند به کارکرد اصلی بازار سرمایه که همان تامین مالی بلند مدت برای شرکتها است لطمه وارد شود. در همین راستا دنیای اقتصاد در گزارشی به بررسی افق زمانی سرمایهگذاري در بورس تهران و ابعاد گوناگون این مساله پرداخته است.
بررسي افق زماني سرمايهگذاري در بورس تهران
نوسانگيران در برابر سهامداران
گروه بورس- اعظم شريفي: سرمايهگذاران بورس تهران همچون ساير فعالان بازارهاي مالي در سراسر جهان همواره دستيابي به حداكثر سود را دنبال ميكنند. براين اساس، افراد استراتژيهاي سرمايهگذاري متفاوت در بازههاي زماني مختلف را انتخاب ميكنند.
برخي سهامداران با اعتقاد بر نوسانگيري در دورههاي كوتاه مدت فعاليت ميكنند و برخي ديگر افق زماني طولانيتري را براي كسب بازدهي بيشتر مدنظر دارند. تفاوت ديدگاه اين دو گروه طبعا موجب انتخاب روشهاي سرمايهگذاري مختلف در بين معاملهگران ميشود.
نوسانگيران معتقدند عمق بازار بورس تهران به اندازهاي كم و ريسكهاي محيطي بازار به اندازهاي زياد است كه امكان هرگونه پيشبيني قابل اتكا از آينده را دشوار ميسازد. بنابراين، بهتر است به سودهاي كوتاهمدت و مطمئن قناعت كرده و عطاي صبر بيشتر و تحمل مخاطرات آينده را به لقايش بخشيد.گروهي ديگر با ديدگاهي كاملا متفاوت بر برتري روش بلندمدت نسبت به كوتاهمدت به منظور كسب نتايج بهتر تاكيد دارند.
اما به راستي نظر كدام يك به واقعيت نزديكتر است؟ مزاياي ديدگاه كوتاهمدت و بلندمدت چيست و در نهايت كدام روش سود بيشتري براي سرمايهگذاران به همراه دارد؟ «دنياي اقتصاد» پاسخ به اين پرسشها را در گفتوگو با كارشناسان بازار سرمايه مورد بررسي قرار داده است.
هر دو روش در جاي خود كارآمد است
در اين راستا، يك تحليلگر بازار سرمايه با اشاره به اينكه نفي سرمايهگذاري كوتاهمدت كار خوبي نيست زيرا حضور سرمايهگذاران كوتاهمدت لازمه بازار است، تاكيد كرد: مهم اين است كه افراد با شناخت از خود بفهمند كه توانايي معاملاتي و سرعت واكنش آنها چگونه است؟ با اطلاعات وارد بازار شوند و به تغييرات قيمتها توجه داشته باشند تا بتوانند به موقع تصميم بگيرند. بر اين اساس ابتدا بايد توانايي خودشان را تشخيص بدهند تا بتوانند روش كوتاهمدت يا بلندمدت را انتخاب كنند.
كاميار فراهاني افزود: نظر اشتباهي است كه مطرح شده نوسانگيري بد است. اتفاقا نوسانگيري آثار مثبتي دارد چون نقدشوندگي بازار را حفظ ميكند. اين در حالي است كه در بورس ما نوسانگيري را رد ميكنند بدون توجه به اين موضوع كه بازاري كه نوسانگير دارد، از نقدشوندگي بالايي برخوردار است.
فراهاني دليل ديد منفي به نوسانگيري در بورس تهران را مورد توجه قرار داد و افزود: بورس ما نوسانات خيلي بزرگ و شديدي دارد بر اين اساس مسوولان بورس ميخواهند افراد در بازار از اين نوسانات نترسند و با نگاه طولانيمدت در بازار باقي بمانند. اين در حالي است كه بين كسب بازدهي سرمايهگذاري كوتاهمدت، بلندمدت و ميانمدت تفاوتي نيست و تنها به شناسايي استعداد و توانايي افراد بستگي دارد.وي با اشاره به اينكه تعداد سرمايهگذاران بلندمدت بورس تهران كمتر است، گفت: فعاليت سرمايهگذاران كوتاهمدت و ميانمدت در بازار سرمايه بيشتر است، زيرا عدم اطمينان به تصميمات اقتصادي در بلندمدت نگرانكننده است و افراد درخصوص تغييراتي كه در نتيجه تصميمات گرفته ميشود، ابهام دارند.فراهاني در عين حال افزود: ميزان بازدهي ربطي به مدت زمان سرمايهگذاري ندارد و در دورههاي مختلف ميتوان سود و بازدهي مطلوب كسب كرد. نكته قابل توجه اتخاذ استراتژي مناسب در روشهاي مختلف است.
وي ضعف آموزش را مهمترين دليل براي عدم سرمايهگذاري بلندمدت عنوان كرد و افزود: آموزش روشهاي سرمايهگذاري بلندمدت كار خوبي است ولي اينكه يكي از روشهاي سرمايهگذاري بلندمدت يا كوتاه مدت تقبيح و تقدير شود، كار مثبتي نيست.
تقابل «ارزش محوري» با «قيمت محوري»
به اعتقاد يك كارشناس بازار سرمايه درگير شدن در فرآيند نوسانگيري در بازار سهام علاوه بر نياز به مهارت و دقت زياد و لزوم ارتباط نزديك با معامله گران شركتهاي كارگزاري، اضطراب مضاعفي را بر فرد تحميل ميكند. شروين شهرياري تصريح كرد: بنابراين، در صورتي كه درصد بزرگي از كل سرمايه به اين استراتژي اختصاص يابد، اغلب نتيجه مطلوبي را عايد سرمايهگذار نميكند. نوسانگيري باعث ميشود مبالغي تحت عنوان كارمزد، ماليات و ... پرداخت شوند كه هر چند ممكن است كوچك به نظر برسد، اما با تكرار اين روند، تبديل به ارقام هنگفتي در بلندمدت ميشوند. يك سرمايهگذار بنيادي سعي ميكند با استفاده از دانش خود يك ارزشگذاري بر سهام شركت انجام داده و سپس ارزش مورد محاسبه را با قيمت روز سهام مقايسه كند. شهرياري ادامه داد: به همين ترتيب هر گاه ارزشگذاري انجام شده نتواند قيمت كنوني سهم را توجيه كند، سرمايهگذار مزبور از ورود به سهم حتي با وسوسه استفاده از نوسان كوتاهمدت اجتنابميكند. اين در حالي است كه نوسانگيران معمولا هدف قيمتي مشخصي براي خريد و فروش ندارند و ممكن است تنها با مثبت شدن روند قيمتي يك سهم آن را خريده و در روند منفي، آن را بفروشند. فردي كه با نوسانات بازار همراه است، قيمتهاي لحظهاي و صفهاي خريد و فروش را دنبال ميكند و تصميمات خود را نيز بر همين مبنا اتخاذ ميكند.
وي افزود: در حقيقت ميتوان گفت تفاوت اصلي در اينجا اين است كه معاملات سرمايهگذاران حرفهاي براساس رشد يا كاهش ارزش برآوردي آنها از سهام يك شركت انجام ميشود؛ اما نوسانگيران در روشي معكوس، بر اساس رشد يا كاهش قيمت سهم تصميمات خريد و فروش را اتخاذ ميكنند. شهرياري تصريح كرد: اين سرمايهگذاران اغلب پول خود را از يك سهم به سهم ديگر جابه جا ميكنند و به واسطه فقدان تحليل از ارزش ذاتي، با يك فاز تاخير به جرگه صفهاي خريد و فروش ميپيوندند. بدين ترتيب در وارد شدن به يك سرمايهگذاري مناسب دير عمل ميكنند (چون منتظر جو بازار هستند) و در خارج شدن از سهام گران نيز ناموفق بوده و در تله صفهاي فروش گرفتار ميشوند. وي تاكيد كرد: يك سرمايهگذاربلندمدت به خوبي ميداند كه رفتار بازار چندان قابل پيش بيني نيست، ولي چون به اصل «حركت قيمت به سوي ارزش ذاتي» اعتقاد دارد، ترجيح ميدهد به جاي تخمين رفتارهاي بازار، افق زماني سرمايهگذاري خود را بزرگ تر كند و از بازدهي سرمايهگذاري خود به بهترين شكل منتفع شود.اين تحليلگر بازار سرمايه خاطرنشان كرد: واقعيت اين است كه قواعد نوسانگيري آسان و سريع است و با جو بازار تغيير ميكند، اما قوانين سرمايهگذاري حرفهاي پيچيده است و فرد بايد با تلاش و صرف وقت زياد دانش حسابداري و تحليل بنيادي و تكنيكي را در خود تقويت كند. به همين علت است كه تعداد نوسانگيران در بازار سرمايه زياد و تعداد سرمايهگذاران حرفهاي بسيار كم است.
انجام 70 درصد معاملات با نگاه بلندمدت
در همين حال يك معاملهگر بورس معتقد است بيشتر خريد و فروش فعالان حقيقي بازار سهام براي نوسانگيري صورت ميگيرد. محمد آزاد افزود: حجم اصلي معاملات بازار مربوط به بازيگران حقوقي و صندوقها است. در اين بين، 20 تا 30 درصد معاملات آنها به منظور كسب بازدهي از نوسانات روزانه و 70 تا 80 درصد با رويكرد سهامداري بلندمدت انجام ميشود. وي با بيان اينكه تعريف مشخصي از بازههاي زماني سرمايهگذاري كوتاه و بلندمدت وجود ندارد، گفت: به طور كلي سرمايهگذاران به دورههاي زماني سه تا 9 ماه ميانمدت، يك سال و بيشتر بلندمدت و زير سه ماه كوتاهمدت ميگويند. بر اين اساس، معمولا معاملهگران بنيادي اقدام به خريد و فروش براساس ديدگاه بلندمدت ميكنند، اما تحليلگران تكنيكي توجه ويژهاي به نوسانگيري روزانه دارند.
آزاد خاطرنشان كرد: اين در حالي است كه اگر بازاري كارآ داشته باشيم و سبد مناسبي را براي سرمايهگذاري انتخاب كنيم، قطعا در ميانمدت و بلندمدت بازدهي بهتري خواهيم داشت، زيرا ميزان بازدهي با مدت زمان سرمايهگذاري رابطه مستقيم دارد. از سوي ديگر هر چقدر نوسانگيري بيشتري را انجام دهيم، مرتكب اشتباهات بيشتري هم ميشويم هر چند در برخي موارد به دليل جو متفاوت بازار يا در عرضههاي اوليه، كسب سود 30 تا 40 درصدي نيز طي مدت كوتاهي با نوسانگيري امكانپذير بوده است.محمد آزاد اهميت انتخاب سهم را مورد توجه قرار داد و گفت: در سرمايهگذاري بلندمدت هم اگر سهمي را خريداري كنيم كه مناسب نباشد و بررسي درستي از چشمانداز صنعت انجام نشود، متحمل ضرر خواهيم شد.
بايد در نظر داشت كه انتخاب سهام با استفاده از اصول بنيادي، سبد مطمئني را تشكيل ميدهد كه روند كسب بازدهي مثبت آرامي را طي ميكند. اما نوسانگيران با يكسري محدوديتها نظير صفهاي خريد و فروش روبهرو هستند كه قدرت عكسالعمل سريع آنها را كاهش ميدهد.