مفهوم يادگيري در اضطراب

[نارون1]

يادگيري با اخذ دانش ، مهارتها و نگرشها و روشي که باعث تغيير اين عوامل در انسان شده و تحولي را در او بوجود مي آورد سروکار بنابرين يادگيري پديدهاي است که تغيير در رفتار را سبب ميشود اما بايد توجه داشت که يادگيري بطور مستقيم قابل مشاهده نبود بلکه از تغيير رفتار استنباط ميشود واين تغييرات علائم ونشانه هاي هستند که از تغيير يادگيري حکايت دارند .
پس درتعريف يادگيري سه معيار چون :

1ـ تغيير در رفتار وتوانايي فرد در انجام يک کار خاص
2ـ اکتسابي وتجربي بودن آن
3ـ استنباط از تغيير رفتار نسبتا دائمي مد نظر قرار ميگيرد

ديدگاه رفتارگرايي ، حداقل درسطح يادگيري هايي شرطي ، بر طبيعت خود کار يادگيري استناد ميورزد و مجاورت زماني و همراهي مکرر و مستمر بين محرک شرطي ومحرک غير شرطي را در اين امر دخيل ميداند در تعليم نقش اين فرايند در سطح بالاي يادگيري تاکيد ميکند وحرکات محيطي را عامل اصلي در ظهور وبروز رفتار و يادگيري قلمداد مينمايد وبه نقش فعال انسان بها و ارزش قائل نميشود .

اگر چه ديدگاه شناختي ، نقش عامل محيطي را مد نظر قرار ميدهد وآن را شرط لازم براي ظهور و بروز رفتار در نظر ميگيرد اما توجه خود رابيشتر به نقش شناختهاي انسان معطوف ميدارد بر اين اساس اظهار ميداردکه محرکها به تنهايي براي ظهور و بروز کافي نيستند به همين خاطر عنوان ميکند که محرکهاي مشابه ويکسان ، رفتارهاي متفاوتي را به پيروي از نقش فعال انسان مبتني بر شناخت وانباشته هاي ذهني اش سازد.به عبارت ديگر به جاي اينکه رفتارها را تنها محصول محرکها بداند آن محصول ترکيب و تلفيق محرکها با شناختها ميداند ديدگاه شناخت گراي اخذ دانش و ساختار آن توجه نمود و اعلام ميدارد که وقتي چنين دانشي در فرد شکل يافت از همان دانش رفتار بروز ميکند بنابراين رفتار نتيجه يادگيري است ، يادگيري فرايندي جهت دار فعال و وابسته به فعاليت هاي ذهني و فکري فراگير است .

در اين ديدگاه يادگيري شامل واکنش غير فعال فراگير به فاکتورهاي محيطي نبود بلکه با ترغيب وتشويق فراگير در استفاده از استراتژيهاي مناسب ، بر تغيير يادگيرنده ، تاکيد ميشود .
شناخت گرايان مدلهاي مختلفي را در چگونگي اخذ اطلاعات از محيط وعملکرد دروني ذهن ومغز بر آن ، ارائه داده و اصول را نيز مشخص نموده اند .(بررسي ميزان شيوع اختلالات بادگيري در بين دانش آموزان دختر پايه هاي سوم وچهارم ابتدايي ناحيه 5 مشهد و رابطه آن با ساخت خانواده ـ صغري يکينهي ـ1379 ـصفحه 5 )

(( اهميت و فايده يادگيري ))

بدون شک پديده يادگيري مهم ترين پديده رواني در انسان و موجودات تکامل يافته ميباشد به اين دليل که پايه واساس بسياري از مسائل است که موجب ميشود انسان از نظر رواني از ساير موجودات و ديگر همنوعان خود متمايز گردد انسان در هر لحظه از زندگي نياز به رفتار تازه دارد که از طريق يادگيري ميسر ميگردد .روانشناسي يادگيري يکي از مباحث بنيادي در علم روانشناسي مي باشد که به تحقيقات و بررسي هاي فراواني را از سوي دانشمندان اين علم به خود اختصاص داده و نظريات گوناگوني در خصوص آن عنوان شده است . اهميت وارزش يادگيري در نزد آدمي هنگامي نمايان ميشود که ما را از تمام آنچه آموخته ايم محروم سازد در اين صورت با آنکه از نظر فيزيولوژيکي فردي بالغ طبيعي خواهيم بود اما از نظر مسائل رواني به دورههاي کودکي برگشت خواهيم کرد در اين حالت تمامي احتياجات فيزيولوژيک مثل گرسنگي و تشنگي باقي خواهند ماند ولي طرق اوضاع اين نيازرا نخواهيم داشت و در واقع در زندگي عاجز خواهيم بود علاوه بر اين بيشتر انگيزهها ، اميال ، ادراکات و احساسات وشخصيت آدمي دراثر يادگيري شکل ميگيرند يادگيري ارتباط بسيار نزديکي با رفتار و اعمال موجود زنده دارد ، اغلب انگيزههاي اکتسابي بوده واحساسات و شخصيت آدمي در اثر يادگيري شکل مي گيرد . يادگيري ارتباط بسيار نزديکي با رفتار و اعمال موجود زنده دارد اغلب انگيزه ها اکتسابي بوده وتابع قوانين يادگيري ميباشند بهر حال بايد گفت : که يادگيري گستره اي وسيع دارد و قلمرو آن از ابتدايي ترين موجود زنده تا انسان را در برمي گيرد .( روانشناسي يادگيري ـ دکتر محمد قشلاقي ـ1378 صفحه 1 )


1- حسين احدي بررسي و مقايسه ميزان افسردگي و اضطراب و عوامل آن سال 1376
2- صغرا تکليفي بررسي ميزان شيوع اختلالات يادگيري در بين دانش آموزان دختر و رابطه آن با ساخت خانواده ها سال 13793- مهرداد پژمان کنترل اضطراب و فشار رواني مؤلف : بروج – پاول و سايمون نشر غزل