PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : آموزشی رسم دوستی



مهدی 313
12th October 2011, 09:25 AM
رسم‌ دوستي‌ درك‌ دوستي‌هاي‌ ارزنده‌ و تفكيك‌ آن‌ از دوستي‌هاي‌ نامناسب‌، زمينه‌موفقيت‌ در اجتماع‌ به‌ شمار مي‌آيد: عليكم‌ بالاخوان‌ فانهم‌ عُدَّه‌ٌ في‌ الدنيا و الاخره‌؛ پيوند با دوستان‌ را محكم‌سازيد كه‌ آنان‌ ذخاير دنيا و آخرتند.(194) الغريب‌ من‌ لم‌ يكن‌ له‌ حبيب‌؛ غريب‌ كسي‌ است‌ كه‌ از دوست‌ محروم‌باشد.(195) اعجز الناس‌ من‌ عجز عن‌ اكتساب‌ الاخوان‌ و اعجر منه‌ من‌ ضيّع‌ من‌ ظفر به‌منهم‌؛ ناتوان‌ترين‌ مردم‌ كسي‌ است‌ كه‌ نيروي‌ به‌ دست‌ آوردن‌ دوستان‌ندارد و ناتوان‌تر از او كسي‌ است‌ كه‌ دوستي‌ به‌ دست‌ آرد و او را ضايع‌گذارد.(196) ناگفته‌ پيداست‌، دوستي‌ در نگاه‌ امام‌ علي‌(ع) بي‌ قيد و شرط‌ نيست‌. آن‌حضرت‌ برگزينش‌ دوست‌ خوب‌ تأكيد مي‌ورزيد و يارانش‌ را از دوستي‌هاي‌ناسنجيده‌ باز مي‌داشت‌: من‌ اتخذ اخا بعد حسن‌ الاختبار دامت‌ صحبته‌ و تاكدت‌ مودته‌؛ كسي‌ كه‌ پس‌از آزمايش‌ صحيح‌ فردي‌ را به‌ دوستي‌ برگزيد، رفاقتش‌ پايدار ومودتش‌ استوار خواهد بود.(197) من‌ اتخذ اخا من‌ غير اختبار الجاه‌ الاضطرار الي‌ مرافقه‌ الاشرار؛ كسي‌ كه‌ناسنجيده‌ با ديگران‌ پيمان‌ مي‌بندد، ناگزير به‌ رفاقت‌ اشرار و فاسدان‌تن‌ مي‌دهد.(198) آن‌ بزرگوار دوست‌ بد را آفت‌ خوبي‌ها مي‌شمرد(199) و مي‌فرمود: اياك‌ و صحبه‌ من‌ الهاك‌ و اغراك‌.... از دوستي‌ با كسي‌ كه‌ تو را اغفال‌ مي‌كند و فريب‌ مي‌دهد بپرهيز ....(200) صديق‌ الاحمق‌ في‌ تعب‌؛ آن‌ كه‌ با احمق‌ دوست‌ شود، پيوسته‌ در رنج‌است‌.(201) لاتصحب‌ المالق‌ فانه‌ يزين‌ لك‌ فعله‌ و يودُّ ان‌ تكون‌ مثله‌؛ همنشين‌ بي‌ خردمباش‌ كه‌ كار خود را برايت‌ مي‌آرايد و دوست‌ دارد تو را چون‌ خودسازد.(202) فان‌ قرين‌ السوء يغير جليسه‌؛ رفيق‌ بد دوستش‌ را مي‌فريبد و سرانجام‌آلوده‌ مي‌سازد.(203) اياك‌ و معاشره‌ الاشرار؛ از رفاقت‌ با افراد شرور بپرهيزيد،(204) عاده‌ الاشرار اذيه‌ الرفاق‌؛ آزار رساندن‌ به‌ دوستان‌ عادت‌ اشرار است‌.(205) احذر مصاحبه‌ الفساق‌ و الفجار و المجاهرين‌ بمعاصي‌ الله‌؛ از دوستي‌ بافاسق‌ و فاجر و كسي‌ كه‌ آشكارا معصيت‌ خدا مي‌كند، بپرهيزيد.(206) بئس‌ العشر الحقود؛ كينه‌ جو، بد دوستي‌ است‌.(207) امام‌(ع) فرزندش‌ امام‌ حسن‌(ع) را چنين‌ سفارش‌ فرمود: پسرم‌ از دوستي‌ِ نادان‌ بپرهيز؛ چه‌ او خواهد كه‌ تو را سود رساند ليكن‌دچار زيانت‌ گرداند؛ از دوستي‌ِ بخيل‌ بپرهيز؛ چه‌ او آنچه‌ را سخت‌بدان‌ نيازمندي‌ از تو دريغ‌ دارد؛ از دوستي‌ِ تبهكار بپرهيز كه‌ به‌ اندك‌بهايت‌ بفروشد؛ و از دوستي‌ِ دروغگو بپرهيز كه‌ او سراب‌ را ماند، دوررا به‌ تو نزديك‌ و نزديك‌ را به‌ تو دور نماياند.(208) از آن‌ سوي‌، دوست‌ خوب‌ چون‌ عطر فروش‌ است‌ كه‌ حتي‌ اگر تو را ازعطر بهره‌مند نسازد، مي‌توان‌ از رايحه‌ دل‌انگيز عطرش‌ سود برد.(209) امام‌(ع) باتوجه‌ بدين‌ واقعيت‌، در پاسخ‌ مردي‌ كه‌ از چگونگي‌ دوستان‌ پرسيد، فرمود:دوستان‌ دو دسته‌اند: برادران‌ مورد اعتماد و برادراني‌ كه‌ برخورد خوب‌ دارند.برادران‌ مورد اعتماد، مانند دست‌ و بازو و خانواده‌ و مال‌ انسانند. هنگامي‌ كه‌به‌ برادر ديني‌ اعتماد داري‌، مال‌ و توانت‌ را در اختيارش‌ بگذار؛ با همه‌آشنايان‌ پاكدلش‌ با صفا باش‌؛ دشمنانش‌ را دشمن‌ دار؛ رازش‌ را حفظ‌ كن‌؛ اورا ياري‌ ده‌؛ نيكويي‌هايش‌ را آشكار ساز و بدان‌ كه‌ آنان‌ بسيار نايابند. برادراني‌كه‌ برخورد خوب‌ دارند، از آنان‌ بهره‌مند شو؛ پيوندشان‌ مگسل‌ و بيش‌ از اين‌از آنان‌ مجوي‌. چنان‌ كه‌ آنان‌ با خوشرويي‌ از تو استقبال‌ مي‌كنند، با آنان‌خوشرو و شيرين‌ زبان‌ باش‌.(210) در نگاه‌ امام‌(ع)، دوستي‌ آدابي‌ دارد كه‌ بايد بدان‌ توجه‌ شود. حضرت‌، درنامه‌اي‌ به‌ فرزند عزيزش‌، آداب‌ دوستي‌ را چنين‌ بر مي‌شمارد: چون‌ دوستت‌ از تو ببُرد، خود را به‌ پيوند با او وادار؛ و چون‌ روي‌برگرداند، مهرباني‌ پيش‌ آر؛ و چون‌ بخل‌ ورزد از بخشش‌ دريغ‌ مدار وهنگام‌ دوري‌ كردنش‌، از نزديك‌ شدن‌ و به‌ وقت‌ سختگيري‌اش‌، ازنرمي‌ كردن‌ و به‌ هنگام‌ خطايش‌، از عذر خواستن‌. چنان‌ كه‌ گويي‌ توبنده‌ اويي‌ و چونان‌ كه‌ او تو را نعمت‌ داده‌ ـ و حقي‌ بر گردنت‌ نهاده‌ ـ ومبادا اين‌ نيكي‌ را آن‌ جا كني‌ كه‌ نبايد يا درباره‌ آن‌ كس‌ كه‌ نشايد. دشمن‌ِدوستت‌ را دوست‌ مگير تا دوستت‌ را دشمن‌ نباشي‌؛ و در پندي‌ كه‌ به‌برادرت‌ مي‌دهي‌ ـ نيك‌ بود يا زشت‌ ـ بايد با اخلاص‌ باشي‌؛ خشم‌ خودرا اندك‌ اندك‌ بياشام‌ كه‌ من‌ جرعه‌اي‌ شيرين‌تر از آن‌ ننوشيدم‌ و پاياني‌گواراتر از آن‌ نديدم‌. نرمي‌ كن‌ بدان‌ كه‌ با تو درشتي‌ ]ورزد[، باشد كه‌ به‌زودي‌ نرم‌ شود... اگر خواستي‌ از برادرت‌ ببري‌، جايي‌ براي‌ ـ دوستي‌ـ او نزد خود باقي‌ گذار كه‌ اگر روزي‌ بر وي‌ آشكار گرديد، بدان‌ وسيلت‌تواند رسيد. كسي‌ كه‌ به‌ تو گمان‌ نيك‌ برد ـ با كرده‌ نيك‌ ـ گمانش‌ راراست‌ كن‌. حق‌ برادرت‌ را به‌ اعتماد دوستي‌ كه‌ با او داري‌ ضايع‌مگردان‌؛ چه‌ آن‌ كس‌ كه‌ حق‌ او را ضايع‌ كرده‌اي‌ برادرت‌ نبود.(211) مرام‌ معاشرت‌ حسن‌ سلوك‌ و رفتار مناسب‌ با مردم‌ از مشخصه‌هاي‌ نشاط‌ اجتماعي‌ است‌.امام‌(ع) معيار كلي‌ معاشرت‌ را چنين‌ تبيين‌ فرموده‌ است‌: خالطوا الناس‌ مخالطه‌ ان‌ مُتُّم‌ معها بكوا عليكم‌، و ان‌ عِشتُم‌ حَنُّوا اليكم‌؛ بامردم‌ چنان‌ بياميزيد كه‌ اگر مرديد، بر شما بگريند و اگر زنده‌ مانديد،به‌ شما مهر ورزند و به‌ سويتان‌ آيند.(212) براي‌ دستيابي‌ بدين‌ سطح‌ از رفتار، برخورداري‌ از عوامل‌ زير ضرورت‌ دارد: الف‌) گشاده‌ رويي‌ حضرت‌ علي‌(ع) مي‌فرمايد: المؤمن‌ بشره‌ في‌ وجهه‌ و حُزنه‌ في‌ قلبه‌؛ شادي‌ مؤمن‌ در چهره‌اش‌ نمايان‌و اندوه‌ او در قلبش‌ پنهان‌ است‌.(213) كان‌ رسول‌ الله‌ صلي‌ الله‌ عليه‌ و آله‌ وسلم‌ ليسُرُّ الرجل‌ من‌ اصحابه‌ اذا راه‌مغموما بالمُداعبه‌؛ پيامبر خدا(ص) هرگاه‌ يكي‌ از اصحاب‌ را اندوهگين‌مي‌ديد، با شوخي‌ و مزاح‌ شادمانش‌ مي‌ساخت‌.(214) البته‌ رعايت‌ مرزهاي‌ شوخي‌ و نيالودن‌ آن‌ به‌ گناه‌ و تحقير ديگران‌ توصيه‌شده‌ است‌. ب‌) آراستگي‌ اميرالمؤمنين‌(ع) مي‌فرمايد: ليتزين‌ احدكم‌ لاخيه‌ المسلم‌ كما يتزين‌ للغريب‌ الذي‌ يحب‌ ان‌ يراه‌ في‌ احسن‌الهيئه‌؛ همان‌ گونه‌ كه‌ انسان‌ خود را براي‌ افراد دور و بيگانه‌ مي‌آرايد،بايد خود را براي‌ نزديكان‌ و برادران‌ ديني‌اش‌ نيز آراسته‌ سازد.(215) البته‌ در پوشش‌ ، ميانه‌ روي‌ و رعايت‌ حلال‌ و حرام‌ و پرهيز از خودنمايي‌ضرورت‌ دارد. ج‌) پرهيز از ستيزه‌جويي‌ اميرالمؤمنين‌(ع) در زشتي‌ اين‌ ويژگي‌ و لزوم‌ دوري‌ از آن‌ مي‌فرمايد: اياكم‌ و المراء و الخصومه‌ فانهما يمرضان‌ القلوب‌ علي‌ الاخوان‌ و ينبت‌عليهما النفاق‌؛ از مجادله‌ و ستيزه‌ جويي‌ بپرهيزيد؛ زيرا اين‌ دو دل‌هاي‌برادران‌ ديني‌ را تيره‌ مي‌كند و بذر نفاق‌ را پرورش‌ مي‌دهد.(216) د) فروتني‌ آرامي‌ و وقار، پرهيز از تكبر و خود برتربيني‌ و نداشتن‌ ژست‌ غرورآميزاز خصلت‌هاي‌ پسنديده‌ جوان‌ است‌. علي‌(ع)، فروتني‌ را برترين‌ عبادات‌ مي‌دانست‌(217) و درباره‌ پرهيزكاران‌مي‌فرمود: راه‌ رفتن‌ آنان‌ از روي‌ تواضع‌ و فروتني‌ است‌.(218) سلام‌ كردن‌، نوعي‌ فروتني‌ است‌. اميرمؤمنان‌(ع) درباره‌ اين‌ شيوه‌ پسنديده‌و محبت‌ آفرين‌ چنين‌ مي‌فرمايد: سلام‌ هفتاد ثواب‌ دارد. شصت‌ و نه‌ نيكي‌اش‌ ويژه‌ آغاز كننده‌ است‌ وتنها يك‌ نيكي‌ اش‌ به‌ پاسخ‌ دهنده‌ تعلق‌ دارد.(219) در پايان‌ شايسته‌ است‌، روش‌ درست‌ معاشرت‌ با مردم‌ را از زبان‌ امام‌(ع)بشنويم‌. آن‌ حضرت‌ فرزندش‌ را چنين‌ سفارش‌ مي‌كند: پسرم‌، خود را ميان‌ خويش‌ و يگري‌ ميزاني‌ بشمار، پس‌ آنچه‌ براي‌ خودوست‌ مي‌داري‌ براي‌ جز خود دوست‌ بدار و آنچه‌ تو را خوش‌ نيايدبراي‌ او ناخوش‌ بشمار؛ و ستم‌ مكن‌ چنان‌ كه‌ دوست‌ نداري‌ بر تو ستم‌رود؛ و نيكي‌ كن‌ چنان‌ كه‌ دوست‌ مي‌داري‌ به‌ تو نيكي‌ كنند؛ و آنچه‌ ازجز خود زشت‌ مي‌داري‌ براي‌ خود زشت‌ بدان‌؛ و از مردم‌ براي‌ خودآن‌ را بپسند كه‌ از خود مي‌پسندي‌ در حق‌ آنان‌ ؛ ومگوي‌ ـ به‌ ديگران‌ ـآنچه‌ خوش‌ نداري‌ شنيدن‌ آن‌؛ و مگو آنچه‌ را نداني‌، هر چند اندك‌ بودآنچه‌ مي‌داني‌؛ و مگو آنچه‌ را دوست‌ نداري‌ به‌ تو گويند.(220) اُنس‌ با خوبي‌ها براي‌ رسيدن‌ به‌ زندگي‌ بهتر و كاميابي‌ فزون‌تر در جامعه‌، انس‌ با خوبي‌هاضرورت‌ دارد. مردم‌ و ابعاد گوناگون‌ سياسي‌، اقتصادي‌، فرهنگي‌ اجتماع‌ به‌اصلاح‌ و همخواني‌ با ارزش‌هاي‌ انساني‌ و ديني‌ نيازمندند. مؤمن‌ بايد در پي‌نيكي‌، دوستدار نيكي‌ و پيشنهاد دهنده‌ نيكي‌ باشد. حضرت‌ علي‌(ع) مي‌فرمايد: به‌ كار نيك‌ امر كن‌ و خود را در شمار نيكوكاران‌ درآر.(221) خداوند امر به‌ معروف‌ را براي‌ اصلاح‌ توده‌هاي‌ مردم‌ واجب‌ كرد.(222) هر كس‌ به‌ معروف‌ امر كرد، پشتوانه‌ نيرومند مؤمنان‌ است‌.(223) فرمان‌ دادن‌ به‌ خوبي‌ برترين‌ كارهاي‌ آفريدگان‌ است‌.(224) البته‌ در اين‌ راه‌، انتظار اقبال‌ آني‌ همگان‌ ناروا مي‌نمايد: مردم‌، بيم‌ مكنيد در راه‌ راست‌ كه‌ شمار روندگان‌ آن‌ چنين‌ اندك‌چراست‌.(225) مهم‌ آن‌ است‌ كه‌ انسان‌ به‌ وظيفه‌ مهم‌ امر به‌ معروف‌ عمل‌ كند. قهر با زشتي‌ها اُنس‌ با خوبي‌ها همزاد قهر با زشتي‌هااست‌. زشتي‌هاي‌ اجتماعي‌ كه‌ رهاوردپليدي‌هاي‌ شخصي‌ است‌، بزرگ‌ترين‌ آفت‌ جامعه‌ به‌ شمار مي‌آيد؛ آفتي‌ كه‌جامعه‌ را از حركت‌ اصلاحي‌ باز مي‌دارد و مردم‌ را در منجلاب‌ خود غرق‌مي‌سازد. در اين‌ موقعيت‌، آن‌ كه‌ در جامعه‌ زندگي‌ مي‌كند بايد انديشناك‌ باشدو براي‌ نجات‌ خود و جامعه‌ تدبيري‌ بينديشد. گام‌ نخست‌ در اين‌ حركت‌اصلاحي‌، پيرايش‌ درون‌ از گناه‌ و دوري‌ از زشتي‌هاي‌ رايج‌ در جامعه‌ است‌.حساسيت‌ در برابر زشتي‌هاي‌ آشكاري‌ كه‌ با هدف‌ انحراف‌ جامعه‌ انجام‌مي‌شود، گام‌ دوم‌ و پاياني‌ به‌ شمار مي‌آيد. اميرمؤمنان‌ علي‌(ع) مي‌فرمايد: فرض‌ الله ... النهي‌ عن‌ المنكر ردعا للسفهاء؛ خداوند نهي‌ از منكر را براي‌بازداشتن‌ بي‌خردان‌ از زشتي‌ها واجب‌ فرمود.(226) و انكر المنكر بيدك‌ و لسانك‌ و باين‌من‌ فعله‌ بجهدك‌؛ و به‌ دست‌ و زبان‌، كارناپسند را زشت‌ شمار و از آن‌ كه‌ كار ناپسند كند، با كوشش‌ خود را دوربدار.(227) فضاي‌ عمومي‌ جامعه‌، نبايد براي‌ گناه‌ و زشتي‌ ايمن‌ باشد. بايد چنان‌برخورد كرد كه‌ زشتكار خود را در محاصره‌ بي‌ مهري‌هاي‌ دوستان‌ وشهروندان‌ بيند و رسم‌ نيكان‌ پيش‌ گيرد. امام‌(ع) مي‌فرمايد: امرنا رسول‌ الله‌ ان‌ نلقي‌ اهل‌ المعاصي‌ بوجوه‌ مكفهرّه‌؛ رسول‌ خدا به‌ مادستور داد با افراد گنهكار با چهره‌اي‌ درهم‌ كشيده‌ روبه‌ رو شويم‌.(228) بي‌ تفاوتي‌ و سست‌ عنصري‌ بزرگ‌ ترين‌ آفت‌ جامعه‌ است‌ و به‌ رشدزشتي‌ها مي‌انجامد: ان‌ الله تبارك‌ و تعالي‌ لم‌ يرض‌ من‌ اوليائه‌ ان‌ يعصي‌ في‌ الارض‌ و هم‌مسكوت‌ مذعنون‌ لايرون‌ بالمعروف‌ و لاينهون‌ عن‌ المنكر؛ خداي‌ تعالي‌راضي‌ نمي‌گردد در زمين‌ نافرماني‌ شود و دوستانش‌ خاموش‌ بنشينند وامر به‌ معروف‌ و نهي‌ از منكر نكنند.(229) شناخت‌ زشتي‌ها يك‌ ضرورت‌ است‌؛ براي‌ مثال‌ سوء ظن‌، اشاعه‌ فحشا،دروغ‌، شركت‌ در مجالس‌ گناه‌، تقليد كوركورانه‌ از بيگانگان‌، غيبت‌، تهمت‌ وافترا، سخن‌ چيني‌، تجسس‌، شايعه‌ پراكني‌، پايمال‌ كردن‌ حقوق‌ ديگران‌، ستم‌ وحتي‌ آلودگي‌ به‌ مواد مخدر بخشي‌ از پليدي‌ها و آفات‌ جوامع‌ به‌ شمار مي‌آيدو دوري‌ و پيشگيري‌ از آن‌ها به‌ نجات‌ فرد و اجتماع‌ مي‌انجامد. افزون‌ بر اين‌،شناخت‌ دشمن‌ و آشنايي‌ با سياست‌ها و ابزارهاي‌ او، وسيله‌ بيداري‌ است‌ ومقدمه‌ حركت‌هاي‌ اصلاحي‌ و نجات‌ بخش‌ جامعه‌ شمرده‌ مي‌شود. دشمن‌ با تمام‌فنّاوري‌هاي‌ فرهنگي‌، سياسي‌، اقتصادي‌ و رسانه‌اي‌ خود در كمين‌ ما است‌: وَدَّ الّذين‌َ كَفَرُوا لَو تَغْفُلُون‌ُ عَن‌ْ أَسْلِحَتِكُم‌ وَ أمتِعَتِكُم‌ فَيَمِيلُون‌َ عَلَيكُم‌ مَّيْلَه‌ًوَاحِدَه‌ً؛(230) كافران‌ آرزو مي‌كنند از ساز و برگ‌ خود غافل‌ شويد تا ناگهان‌بر شما يورش‌ بَرند. ارزيابي‌ و شناخت‌ توطئه‌ دشمن‌، براي‌ ايمن‌ سازي‌ جامعه‌ و مقابله‌ بازشتي‌ها، ضرورت‌ دارد و سبب‌ نوميدي‌ دشمنان‌ پروردگار مي‌گردد: فمن‌ نهي‌ عن‌ المنكر ارغم‌ أنوف‌ الكافرين‌؛ آن‌ كه‌ از زشتي‌ها نهي‌ كرد، بيني‌كافران‌ را به‌ خاك‌ ماليد.(231) اي‌ اسير رنگ‌، پاك‌ از رنگ‌ شو مؤمن‌ خود كافر افرنگ‌ شو رشته‌ سود و زيان‌ در دست‌ توست ‌آبروي‌ خاوران‌ در دست‌ توست‌ اين‌ كهن‌ اقوام‌ را شيرازه‌ بند رايت‌ صدق‌ و صفا را كن‌ بلند هم‌ هنر هم‌ دين‌ زخاك‌ خاور است ‌رشك‌ گردون‌ خاك‌ پاك‌ خاور است‌ وانموديم‌ آنچه‌ بود اندر حجاب‌ آفتاب‌ از ما و ما از آفتاب‌ خيز و از كار امم‌ بگشا گره‌ نشأه‌ افرنگ‌ را از سر بنه

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد