تووت فرنگی
8th October 2011, 06:49 AM
دست هایت برای بوسیدن است
بانوی من
اردی _ بهشت های سخت بی لبخند تو اردی _ جهنم میشد
حالا بخند
حالا که روزگار هنوز که هنوز است میخواهد کمرت را خم کند و تو باز مردانه ایستاده ای
پاهایت لیاقت فرش بهشت را دارد
و در دلت آسمان جاری ایست
تمام پناه من
چه شبها که گریستی و من ندیدم
چه شبها که دیدم و نفهمیدم
و چه شبها که ندیم و نفهمیدم
اما هنوز لبخند توست که دنیا را شکوفه باران میکند
میان این همه سختی که به جانت ریخته ام
و به جانت ریخته ایم
بخند
که من شبیه توام و بی لبخندت ابر بهاری
همه چیز با تو همیشه آرام است
که شراب با تو حلال است و آب بی تو حرام
مادرم...
بانوی من
اردی _ بهشت های سخت بی لبخند تو اردی _ جهنم میشد
حالا بخند
حالا که روزگار هنوز که هنوز است میخواهد کمرت را خم کند و تو باز مردانه ایستاده ای
پاهایت لیاقت فرش بهشت را دارد
و در دلت آسمان جاری ایست
تمام پناه من
چه شبها که گریستی و من ندیدم
چه شبها که دیدم و نفهمیدم
و چه شبها که ندیم و نفهمیدم
اما هنوز لبخند توست که دنیا را شکوفه باران میکند
میان این همه سختی که به جانت ریخته ام
و به جانت ریخته ایم
بخند
که من شبیه توام و بی لبخندت ابر بهاری
همه چیز با تو همیشه آرام است
که شراب با تو حلال است و آب بی تو حرام
مادرم...