عوامل موثر در بروزخلاقیت

[hossien]

سلام
به نظر شما عوامل موثر در بروز خلاقیت را می توان در چه قالب ویژگی ها و قابلیت هایی خلاصه کرد؟

[hossien]

بر اساس الگوی کارل راجرز انسان کامل انسانی است که دارای 5 ویژگی منحصر به فرد باشد از جمله:
1-امادگی کسب تجربه
2-زندگی هستی دار
3-اعتماد به ارگانیسم خود
4-احساس ازادی
5-خلاقیت

بنابراین همه انسانهایی که دارای کنش و کارکرد کامل هستند خلاق نیز می باشند.

[عرفان سلیم زاده]

به نظر من مواد لازم برای بروز خلاقیت:
تمرکز
یک محیط پر از ارامش
ذهن خالی از مشکلات(البته میتوان با مدیتیشن و مراقبه به این مرحله هم رسید!)

البته این در حالتی که فرضیه اولیه در ذهن شکل میگیره! اگر فرض کنیم داریم به یه اختراع فکر می کنیم پس از ان:
اگاهی از علم روز برای پیشرفت فرضیه مون
دوری هر چه بیشتر از علم مکانیک به جهت پایین اوردن راندمان و عمر طرحمون

دیگه بقیش رو نمیدونم!

[Mr.Geo22]

به نظر من مواد لازم برای بروز خلاقیت:
تمرکز
یک محیط پر از ارامش
ذهن خالی از مشکلات(البته میتوان با مدیتیشن و مراقبه به این مرحله هم رسید!)

البته این در حالتی که فرضیه اولیه در ذهن شکل میگیره! اگر فرض کنیم داریم به یه اختراع فکر می کنیم پس از ان:
اگاهی از علم روز برای پیشرفت فرضیه مون
دوری هر چه بیشتر از علم مکانیک به جهت پایین اوردن راندمان و عمر طرحمون

دیگه بقیش رو نمیدونم!

باقیش درست ولی من منظورت رو از این قسمت آخر متوجه نشدم[soal]

------------------------
به نظر خودمم برای داشتن خلاقیت

اول نداشتن مشکلات روحی روانی یا به قول عرفان آرامش

دوم نداشتن دغدغه مسایل مالی

سوم داشتن ذهن قوی و حواس متمرکز که با تمرکز میتونی مشکلات رو ببینی و با ذهنت میتونی یه راه حل براشون پیدا کنی

حالا داشتن علم در اون زمینه مورد نظر دیگه به نظرم زیاد نمیره تو حوزه خلاقیت اون دیگه مرحله تکمیل طرحه که دانش میخواد (البته نه اینکه خلاقیت نیاز نداره ولی در قسمت اولیه کار خلاقیت خودش رو خیلی واضح نشون میده)
دانش یه چیزه خلاقیت یه چیزه دیگه خیلی ها هستند که دانش خیلی بالایی هم دارند ولی خلاقیت ندارن یا برعکس آدم های خلاقی که خیلی باسواد نیستند...

[عرفان سلیم زاده]

باقیش درست ولی من منظورت رو از این قسمت آخر متوجه نشدم[soal]

------------------------
به نظر خودمم برای داشتن خلاقیت

اول نداشتن مشکلات روحی روانی یا به قول عرفان آرامش

دوم نداشتن دغدغه مسایل مالی

سوم داشتن ذهن قوی و حواس متمرکز که با تمرکز میتونی مشکلات رو ببینی و با ذهنت میتونی یه راه حل براشون پیدا کنی

حالا داشتن علم در اون زمینه مورد نظر دیگه به نظرم زیاد نمیره تو حوزه خلاقیت اون دیگه مرحله تکمیل طرحه که دانش میخواد (البته نه اینکه خلاقیت نیاز نداره ولی در قسمت اولیه کار خلاقیت خودش رو خیلی واضح نشون میده)
دانش یه چیزه خلاقیت یه چیزه دیگه خیلی ها هستند که دانش خیلی بالایی هم دارند ولی خلاقیت ندارن یا برعکس آدم های خلاقی که خیلی باسواد نیستند...
خب عقیده من اینه که مکانیک هر چقدر هم که اسون باشه و راحت بشه تو اختراعات استفاده اش کرد بازم بخار عمر کمشون و راندمان پایینی که دارن مشکلات فراوانی رو پدید میارن!

[hossien]

ممنون که در بحث شرکت کردین .
این مواردی که گفتین درسته اما عامل و ویژیگی های اساسی نیست البته بعد از اتمام این بحث در مورد موانع موجود در برابر تفکر خلاق را مورد بحث می زاریم.
البته با توجه به توضیحاتتان یک مورد اساسی برای خلاقیت انگیزش هست که اشاره کردین. که عامل مهمی و کلیدی یا نیروی محرکه فعالیت های انسانی هست که موجب فعال شدن جریانات خلاقیت فرد می شود .
در کل تا زمانی که فهمیدن و عمل کردن آسان باشد یا به عبارتی عمل از روی عادت باشد خلاقیتی در کار نیست ولی به مجرد این که مساله ای پیش آید یا برای مثال فهمیدن مطلبی مشکل شد یا اجرای عملی نیاز به تدبیر جدید داشته باشد خلاقیت به کار می افتد.
پس انگیزش نکته خیلی مهم هست.
با توجه به موارد یاد شده دیگه چه عواملی بنظر شما مهم و کلیدی است؟

[Mr.Geo22]

یادمه چند ماه پیش یه مقاله خوندم در مورد همین خلاقیت که تو اون اومده بودن گروهی آدم رو توی یه بازی وارد کرده بودند (که اون بازی صرفا برای همین تحقیقات ساخته شده بود) و طوری بود که بازیکن ها میتونستند تو اون بازی برای حل مسایل یا خودشون راه حلی رو ارایه بدند و امتیاز اون مرحله رو میگرفتند و یه امتیاز اضافه برای داشتن خلاقیت میگرفتند یا از راه حل های بازیکن های دیگه (هر بازیکنی که راه حلی میساخت اون راه حل برای بقیه هم قابل استفاده میشد) استفاده میکرد و خودش هم امتیازی از بابت ارایه راه حل گیرش نمیاد و فقط امتیاز طی کردن مسیر رو میگرفت و تازه امتیازی رو به خاطر استفاده از اون راه حل به اون بازیکنی که راه حل اون رو استفاده کرده بود میداد

بازی به همین روال ادامه پیدا کرد و بازیکن ها در ابتدا سعی کردند که خودشون راه حل ارایه بدند ولی چون مراحل در هر مرحله امتیاز بیشتری داشت کم کم بیشتر بازیکن ها به سمت اون رفتند که از راه حل های دیگران استفاده کنند....


حالا چه نتیجه ای از این آزمایشات گرفته شد؟!؟!؟!

ببینید همیشه افراد به دنبال پیشرفت بیشتر خودشون هستند (مگر عده ای که طرز فکر خاص خودشون رو دارند) و خب وقتی در جامعه ای استفاده از راه حل های آماده دیگران رمز موفقیت و پیشرفت باشه مطمئنا اکثر مردم میرن به سمت مصرف کننده شدن و دیگه زیاد به خلاقیتشون بها نمیدن چون میدونند باعث عقب موندنشون میشه و ارزش خودش رو از دست میده

پس این به جامعه برمیگرده که باید روند رو طوری پیش ببره که پیشرفت در خلاقیت باشه نه تقلید تا همه خلاقیتشون رو به جای سرکوب کردن و نادیده گرفتن تقویت کنند


اگه بدونید به جای خلاقیت داشتن حرف گوش بودن باعث موفقیت میشه خب کاملا واضحه که همه به همون سمت میرن ولی اگه بدونید که به جای کار کردن از طریق روش های معمول ارایه روش جدید برای انجام همون کارها باعث پیشرفت شما میشه شما هم به دنبال پیدا کردن راه جدید میرید...

امیدوارم مفید بوده باشه[golrooz]

[hossien]

ممنون موارد خوبی اشاره کردین اما چه چیزی باعث شده یا افرادی بیشتر خلاقیت در پاسخ ها داشتن این مهمه که می خواهیم برسیم.

یکی مواردی که آقا عرفان گفتن که زیاد پیچیده نباشه مکانیزم درست هست و یکی از اصول طراحی هست اما در بعضی از مواقع پیچیدگی رمز موفقیت هست.

[hossien]

عامل بعدی را خودم بگم؟
لطفا نظرات خودتان را بدین تا یک بحث در مورد رابطه مذهب و خلاقیت را راه اندازی کنم.

[عرفان سلیم زاده]

ممنون موارد خوبی اشاره کردین اما چه چیزی باعث شده یا افرادی بیشتر خلاقیت در پاسخ ها داشتن این مهمه که می خواهیم برسیم.

یکی مواردی که آقا عرفان گفتن که زیاد پیچیده نباشه مکانیزم درست هست و یکی از اصول طراحی هست اما در بعضی از مواقع پیچیدگی رمز موفقیت هست.
دقیقا!!!
درواقع پیچیدگی های یک طرح تنها زمانی برای مصرف کننده قابل توجیه که عمر و راندمان ان طرح به میزان قابل قبولی زیاد باشه!
مثلا من برای تبدیل اختلاف گرما به برق دارم رو ماژول های ترموالکتریک کار میکنم! اما موتور استرلینگ از لحاظ راندمان خیلی از ترمو ها جلو تره!
موتور های استرلینگ رو هرکسی نمیتونه بسازه! اما ترموالکتریک رو حتی منم میتونم بسازمش!!!

[عرفان سلیم زاده]

عامل بعدی را خودم بگم؟
لطفا نظرات خودتان را بدین تا یک بحث در مورد رابطه مذهب و خلاقیت را راه اندازی کنم.
مذهب یک عامل مهم در خلاقیته چون مذهب خوب باعث داشتن یک زندگی درست و کم استرس می شه و همین موضوع سه شرطی که بالا گفتم رو برقرار میکنه!
حالا اگه کمی بخواهیم بی طرفانه قضاوت کنیم:
مذهب بودا یک نمونه پیشرو در این امر هستش که مراقبه و مدیتیشن جزء اصلی اون به حساب میاند!این دین برای مرحله اول یعنی ایجاد فرضیه اولیه دین خوبیه!!!
اسلام دین تحقیقاته! در این دین انسان ها با تحقیقات و ازمایش به موفقیت نزدیک تر میشن! پس این دین برای به واقعیت نزدیک تر شدن و همچنین بروز شدن فرضیه مون بکار میاد!
البته اسلام دین عمل گرا هم هست! پس برای کسانی که دینشون اسلامه تلاش برای رایج کردن استفاده از فرضیه یک عمل عادی بحساب میاد!
ببخشید اگه یکم مبهم حرف میزنم.من کلا هر چه که به فکرم برسه رو زیاد روش کار نمی کنم تا گویا تر بشه!
شرمنده...

[Mr.Geo22]

چند روز قبل تو لپ تاپ دوستم یه فایل دیدم در مورد روش های افزایش خلاقیت بود (هنوز خودم نخوندمش) گفتم آپلود کنم شاید به درد شما بخوره...

http://dc271.4shared.com/download/YHbuPhpU/creativity.pdf?tsid=20111007-054012-307b37a7

[عرفان سلیم زاده]

چند روز قبل تو لپ تاپ دوستم یه فایل دیدم در مورد روش های افزایش خلاقیت بود (هنوز خودم نخوندمش) گفتم آپلود کنم شاید به درد شما بخوره...

http://dc271.4shared.com/download/YHbuPhpU/creativity.pdf?tsid=20111007-054012-307b37a7
اقا دستت درد نکنه اینم یه لینک مستقیم:
http://dl1.downloads.ir/78a7ea70ced552d683fee716dcda3f15/creativity.pdf
مرسی!

[msd21]

بنا به نطر تریز یکی از مهم ترین عوامل خلاقیت به وجود اومدن تناقضه یعنی یه تناقض ایجاد بشه و برای رفع این تناقض به دنبال یه راه حل میگردیم که به خلق ایده جدید برای رفع مشکل و در نهایت ایجاد دستگاه یا وسیله جدید میشه
من خودم با این نظر خیلی موافقم یعنی نباید به دنبال ذهن آروم برای خلاقیت نگردیم بلکه باید به دنبال ذهنی باشیم که به دنبال ایجاد چالش باشه و از ایجاد چالش فکری واهمه نداشته باشه

[hossien]

این مواردی که شما عنوان کردین درست هست یک عامل انگیزش معرفی شد اما یک یا چند عامل دیگه هست که روی خلاقیت فرد تاثیر گذار هست می تونید نام ببیرین؟

[عرفان سلیم زاده]

ایجاد تناقض در یک موضوع نیاز به الهام گرفتن از موضوعات دیگه داره!
درواقع ما برای دیدن نتاقض ها نیاز به مقایسه موضوع مون با موضوعات دیگه داریم!
البته الهام گرفتن یک امر مثالیه یعنی ما بر اساس اهدافمون موضوعات را مقایسه می کنیم و خود موضوعات مثال هایی رو به ما الهام میدند!
بزارید یک مثال بزنم:
ما برای صرفه جویی در مصرف سوخت مترو تصمیم میگیریم که اصتحکاک و پیچ و خم ریل ها رو کاهش بدیم.
در مورد اول یعنی اصتحکاک تنها راه تاکنون استفاده از چرخ برای غلبه به نیروی اصتحکاک بوده که در تنیجه ی مقایسه موضوع مون با مکانیک و الهام گرفتن از این علم بوده!
اما از انجایی که مکانیک تنها علم برای الهام گرفتن نیست پس به علوم دیگر رجوع می کنیم و مثلا در فزیک کوانتوم به ابر رسانا ها برمیخوریم و الهاماتی که به ما می شود پایه گذار قطار های شناور می شود!
مورد دوم بستگی به شرایط محیطی داره پس بهش نمیپردازم!(کم اوردم!)
مرسی!یعنی با تشکر!

[hossien]

عامل خیلی مهم دیگه نقش اطلاعات در خلاقیت هست.
اگر ذهن انسان مرتب در حال دادن ایده برای حل مشکل یا بهبود زندگی باشه ایده فقط با کامل شدن اطلاعات به اختراع تبدیل میشه.
خلاقیت مهارتی است که با اطلاعات کامل پیوند می خوره هرچه اطلاعات فرد گسترده تر باشه و به روز باشه جریانات فکری قوی تر و یک فکر زمانی به عمل تبدیل میشه که فرد از تجربیات گذشته خودش نیز استفاده کنه.

[Mr.Geo22]

بنا به نطر تریز یکی از مهم ترین عوامل خلاقیت به وجود اومدن تناقضه یعنی یه تناقض ایجاد بشه و برای رفع این تناقض به دنبال یه راه حل میگردیم که به خلق ایده جدید برای رفع مشکل و در نهایت ایجاد دستگاه یا وسیله جدید میشه
من خودم با این نظر خیلی موافقم یعنی نباید به دنبال ذهن آروم برای خلاقیت نگردیم بلکه باید به دنبال ذهنی باشیم که به دنبال ایجاد چالش باشه و از ایجاد چالش فکری واهمه نداشته باشه

کاملا حق با شماست ولی دوست عزیز منظور دوستان (و خودم) از ذهن آروم این چیزی که شما برداشت کردین نبود

منظور نداشتن دغدغه فکری مزاحم بود

وقتی شما همش به فکر حل مشکلات زندگی شخصی باشی نمیشه زیاد امیدوار بود که در کارت پیشرفت خیلی زیادی داشته باشی


یکی از دلایل مهم اعطای جایزه نوبل هم همینه که دریافت کننده های جایزه بدون داشتن دغدغه های مالی زندگی شخصی با آرامش به انجام تحقیقاتشون بپردازند که این آرامش با اون ذهن چالشگر که شما می فرمایید در تضاد نیست که هیچ تازه در یک راستا هستند و ذهن چالشگر تا وقتی که آرامش ذهنی از دیدگاه مسایل شخصی وجود نداشته باشه نمیتونه نمود پیدا کنه...

با تشکر! یعنی مرسی! [nishkhand]

[hossien]

کاملا حق با شماست ولی دوست عزیز منظور دوستان (و خودم) از ذهن آروم این چیزی که شما برداشت کردین نبود

منظور نداشتن دغدغه فکری مزاحم بود

وقتی شما همش به فکر حل مشکلات زندگی شخصی باشی نمیشه زیاد امیدوار بود که در کارت پیشرفت خیلی زیادی داشته باشی


یکی از دلایل مهم اعطای جایزه نوبل هم همینه که دریافت کننده های جایزه بدون داشتن دغدغه های مالی زندگی شخصی با آرامش به انجام تحقیقاتشون بپردازند که این آرامش با اون ذهن چالشگر که شما می فرمایید در تضاد نیست که هیچ تازه در یک راستا هستند و ذهن چالشگر تا وقتی که آرامش ذهنی از دیدگاه مسایل شخصی وجود نداشته باشه نمیتونه نمود پیدا کنه...

با تشکر! یعنی مرسی! [nishkhand]
این موضوع درست هست که اختراعات و کارهای شگفت از چالش های ذهنی جرقه می زنه منظورم اینه که فقط به اون موضوع فکر می کردن. من هم بعضی از مواقع این بهونه را می گیرم که در حال حاضر چالش های ذهنیم خیلی نمیشه کاری کنم . اما به این موضوع رسیدم وقتی یک چیز دغدغه برام بشه حتی تو خواب اون موضوع را بررسی می کنم و حتی یک بار یک مسئله را حل کردم خودم تو کف بودم.

[Mr.Geo22]

این موضوع درست هست که اختراعات و کارهای شگفت از چالش های ذهنی جرقه می زنه منظورم اینه که فقط به اون موضوع فکر می کردن. من هم بعضی از مواقع این بهونه را می گیرم که در حال حاضر چالش های ذهنیم خیلی نمیشه کاری کنم . اما به این موضوع رسیدم وقتی یک چیز دغدغه برام بشه حتی تو خواب اون موضوع را بررسی می کنم و حتی یک بار یک مسئله را حل کردم خودم تو کف بودم.

درسته خب حرفمون یکیه

همین که شما میگید همش به اون قضیه فکر میکنند یعنی اینکه آرامش ذهنی دارند

ببینید مثلا من الان مسئولیتی تو خونه ندارم و میتونم به قول شما همه وقتم رو حتی تو خواب به این قضایا فکر کنم

ولی پدر من مثل من راحت نیست اگه اون نتونه خرج و مخارج خونه رو جور کنه هممون تو دردسر میافتیم

البته الان خوشبختانه مشکل خاصی نداریم ولی شما فرض کن که پدر بنده اخراج بشه
خب اگه تو اون مقطع طرحی رو در ذهنش داشته باشه به نظر شما میتونه راحت وقت زیادی رو روی اون قضیه بزاره

تا میاد یه کم به اون طرح فکر کنه مصاحبه این شرکت شروع میشه باید بره, تا میخواد دنبال چند تا مقاله بگرده توآگهی روزنامه ها یه چیز به درد بخور پیدا میکنه

یعنی میخوام این رو بگم که برای کسی که مسئولیت خودش یا دیگران رو به گردن داره اولویت میشه یه چیز دیگه و کارش خیلی سخت میشه...

البته نمیگم خلاقیت کلا از بین میره ما خیلی ها رو داریم که از دل همین شرایط سخت خیلی کارها رو به سرانجام رسوندن ولی اگه کلی نگاه کنیم برای نتیجه بهتر باید آرامش ذهنی و روانی داشت...

[salma1]

بنظر من
1 - خلاقیت
2- قدرت تفکر
3- قدرت تآقل
4- خود باوری
5- اعتماد به خود
6- از همه مهم تر خواستن
7- لطف خداوند
آنکه هفت اقلیم عالم را نهاند هرکسی را هرچه لایق بود داد

[yasaman hedayati]

به نظر من مواد لازم برای بروز خلاقیت:
تمرکز
یک محیط پر از ارامش
ذهن خالی از مشکلات(البته میتوان با مدیتیشن و مراقبه به این مرحله هم رسید!)

البته این در حالتی که فرضیه اولیه در ذهن شکل میگیره! اگر فرض کنیم داریم به یه اختراع فکر می کنیم پس از ان:
اگاهی از علم روز برای پیشرفت فرضیه مون
دوری هر چه بیشتر از علم مکانیک به جهت پایین اوردن راندمان و عمر طرحمون

دیگه بقیش رو نمیدونم!
به این ترتیب هیچ وقت خلاقیت در من بروز نمیکنه[negaran]

[narahatish]

[عرفان سلیم زاده]

به این ترتیب هیچ وقت خلاقیت در من بروز نمیکنه[negaran]

[narahatish]

نه ابجی محیطی که هم توش ارامش پیدا میکنی هم شامل اش میشه!
البته کلا اینکار سمجی بسیاری میخواد...
موفق باشین[golrooz]

[شه پری]

به نظر من 2 تا از مهمترین عوامل احساس امنیت و احترامی است که در شخص وجود داره نسبت به محیط اطرافش...

[yasaman hedayati]

بنظر من
1 - خلاقیت
2- قدرت تفکر
3- قدرت تآقل
4- خود باوری
5- اعتماد به خود
6- از همه مهم تر خواستن
7- لطف خداوند
آنکه هفت اقلیم عالم را نهاند هرکسی را هرچه لایق بود داد
چه جوری خلاقیت میتونه از عوامل بروز خلاقیت باشه؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

[حسین متقی]

ارامش داشتن دلیلی بر ارامش محیطی نیست
محیط نا امن و ..... هم دلیل بر کمتر شدن بروز خلاقیت نمیشن
البته این دیدگاه منه
من خلاقیت مستقیما با تلاشهای درونی و بیرونیه فرد مرتبط میدونم که نشات گرفته از تفکر زایشی یا مولد فرد میشه
تفکر زایشی راه حلهای ازمایش شده ی قبلی رو بررسی میکنه
ولی تفکر مولد راه حلهای جدید پیدا میکنه
البته من به ترکیبی از هردو برای سادگیه کار در زمان کمبود مالی و زمانی و توجیه بیشتر اقتصادی اعتقاد دارم
راستی خیلی به هم گیر ندید
فقط نظراتو ببینید و ازشون استفاده کنید و نظرات خودتونو بیان کنید

[yasaman hedayati]

ارامش داشتن دلیلی بر ارامش محیطی نیست
محیط نا امن و ..... هم دلیل بر کمتر شدن بروز خلاقیت نمیشن
البته این دیدگاه منه
من خلاقیت مستقیما با تلاشهای درونی و بیرونیه فرد مرتبط میدونم که نشات گرفته از تفکر زایشی یا مولد فرد میشه
تفکر زایشی راه حلهای ازمایش شده ی قبلی رو بررسی میکنه
ولی تفکر مولد راه حلهای جدید پیدا میکنه
البته من به ترکیبی از هردو برای سادگیه کار در زمان کمبود مالی و زمانی و توجیه بیشتر اقتصادی اعتقاد دارم
راستی خیلی به هم گیر ندید
فقط نظراتو ببینید و ازشون استفاده کنید و نظرات خودتونو بیان کنید

چشم.خیلی ام به هم گیر نمیدیم

[tecna]

شاید یه کمی تو شرایط سخت آدما بتونن خلاق بشن!
مثلا اگه تند تند برق خونتون میره میتونین دستگاهی اختراع کنین که برق شهری رو به طور مرتب ذخیره کنه و در اختیارتون بزاره
یا هزار تا طرح که همین کارایی رو داشته باشه و به محیط زیست آسیب کمتری بزنه.

[hmdbyt]

[tafakor][khanderiz]به نظر من: تنها عامل اصلی بروز خلاقیت رسیدن به بن بسته

[1=1+1]

من وقتایی به یه چیزی نیاز دارم و به هر دلیلی مثلا پول ندارم یا اونی که میخام تو بازار نیس یا دنبال تنوع هستم
با خلاقیت خودم میسازمش

- - - به روز رسانی شده - - -

من وقتایی به یه چیزی نیاز دارم و به هر دلیلی مثلا پول ندارم یا اونی که میخام تو بازار نیس یا دنبال تنوع هستم
با خلاقیت خودم میسازمش

[نو آور]

مغز انسان، بسته به ژنهائی که شخص به ارث برده؛ ممکن است در برخی شاخه ها و حوزه های فکری، به طور مادرزادی توانائی بیشتری داشته باشد. اغلب تستهای تعیین هوشبهر استاندارد، فقط موفق به سنجش یک بخش کوچک از توانائیهای بالفعل درآمده شخص مورد آزمون می شوند و هیچگاه معیار کاملی نبوده اند. (اگرچه در مراکز استعدادهای درخشان ما، همچنان تست استاندارد IQ معیار قرار می گیرد).
بعضی ها دارای مغز بهتری از نظر تحلیلگری و ارزیابی هستند. بعضی ها دارای حافظه بلند مدت قویتری هستند (که معمولا به همین جهت، توانائی محاسبات ریاضی سریعتر ذهنی را نیز پیدا می کنند). این گونه افراد، دارای توانائی بیشتری در بارگذاری سریع تر مطالب در حافظه خود و همچنین قدرت فراخوانی سریعتر و کاملتر از حافظه خود (و یا هر دو) هستند. این گونه افراد معمولا هم سریعا به عنوان استعداد تحصیلی برتر، در مدارس تشخیص داده می شوند.بعضیها در برقراری ارتباطات کلامی و عاطفی، قویتر ظاهر می شوند. برخی افراد توانائی تجسم فضائی سه بعدی بهتری دارند(این حالت در زنان کمتر است). بعضیها در زمینه خلاقیت، نوآوری و نوگزینی(ابداع) توانائی بیشتری دارند. این گونه افراد در واقع به نوعی، متفاوت از دیگران می اندیشند. از هوش عمومی نسبتا بهتری از سطح متوسط جامعه برخوردار هستند(ولی کاملا ممکن است یک استعداد تحصیلی برتر نباشند). وقتی در مورد راه حل یک مسئله می اندیشند، همه جوانب آن را در نظر می آورند. مثلا وقتی همه دارند فکر می کنند که «الآن چکار کنیم؟»، ممکن است شخص خلاق به این فکر کند که « الآن چکار نکنیم؟!» . بنابراین، در مسیر یافتن راه حلها، مغز آنها تنها روی داشته ها و پیش قضاوتهای معمول ذهن مانور نمی دهد، بلکه به دنبال یافتن مسیرهای واقعا جدید و تازه است. این توانائی، تا حدی آموختنی است. در یک کلام، این گونه افراد هستند که پیشرفت کشورهای صنعتی را رقم زده اند. بنابراین، در پدیده شکار مغزها، هدف هستند.[golrooz]

[سمیه نجفی]

به نظر من یکی از عوامل موثر در خلاقیت کمبودها هستش کمبود ها در زندگی باعث میشن که بعضی افراد به راه های عجیب وجالبی برای رفع اونها پیدا کنن درباره شخص خود من این مورد صدق کرده وبه تجربه خودم میگم واقعا برام اتفاق افتاده

[hossien]

به نظر من یکی از عوامل موثر در خلاقیت کمبودها هستش کمبود ها در زندگی باعث میشن که بعضی افراد به راه های عجیب وجالبی برای رفع اونها پیدا کنن درباره شخص خود من این مورد صدق کرده وبه تجربه خودم میگم واقعا برام اتفاق افتاده
کمبود ها را احساس کردیم حالا چطور باید مشکل را حل کنیم؟
کمبود یا نیاز ها عامل اصلی در خلاقیت نیست باید یک پله به عقب رفت تا عامل اصلی را پیدا کنیم