DARKWAY
26th September 2011, 01:54 AM
دکتر بیست و یک ساله ی که من رو متحول کرد
و اشتیاق دوباره برای تلاش دوباره
با نیروی بیشتر برای کسب علم و حرکت به سوی موفقیت
چند سال پیش بود که اخبار نیم روز شبکه یک سیما یک بچه رو نشون داه عنوان کوچیک ترین شرکت کننده در کنکور
سراسزی که با خوندن متن گزارش اون روز رو به یاد من اورد
این هم از خوبی بابام که خبر های شبکه یک رو دنبال می کرد [nishkhand]
اما قضیه چیه چند هفته پیش داشتم نت گردی می کردم که به یک سایت جالب بر خوردم به نام نسیم ارامش
که مقاله های خیلی جالبی داره
یکی از مقاله هاش با عنوان "دکترای 21 ساله ی ایرانی"
نظر من رو جلب کرد که این جا کل مقاله رو کپی می کنم
شما هم بخونید شاید مثل من کمی متحول شدید [shaad]
منبع : سایت نیسم ارامش (http://www.nasimearamesh.com/nabeqeh-haye-faqir/21-186.html)
...
http://www.nasimearamesh.com/imgs/falah.gif
نسیم آرامش: چند سال پيش وقتي نام نوجوان 13 ساله مازندراني به عنوان كمسنترين داوطلب كنكور سراسري سال 81 سر زبانها افتاد، كمتر كسي پيشبيني ميكرد كه فرهنگ فلاح آنقدر تند و تيز حركت كند كه هفت سال بعد درحال آماده كردن تز دكترايش باشد. فرهنگ فلاح درس خواندن را از سه سالگي آغاز كرد! سني كه بيشتر بچهها در آن مهارتهاي اوليه بازي كردن را ياد ميگيرند. او در 6 سالگي مقطع ابتدايي را تمام كرد و در 12 سالگي ديپلم گرفت! با او همصحبت شديم.
بچه مازندران
در سال 1368 در شهرستان نور استان مازندران به دنيا آمدم و مشغول تحصيل سال دوم دكتراي فيزيك در دانشگاه علم و صنعت تهران ميباشم.
من سه خواهر دارم و خودم فرزند چهارم خانواده ميباشم. فاضله بزرگترين فرزند خانواده متولد سال 1363 و مشغول تحصيل سال سوم دكتراي رياضي در دانشگاه صنعتي شريف است. هنگامه و هدي متولد سال 1365 هستند. هنگامه در حال دفاع از پاياننامه
كارشناسي ارشد رشته شيمي در دانشگاه خواجه نصيرالدين طوسي و هدي دوره كارشناسي رشته جغرافيا در دانشگاه تهران را به پايان رسانده است ضمن اينكه پدرم كارشناس برق ميباشد.
فقط درس خواندم
من در سن سه سالگي تحصيلات ابتدايي را در منزل آغاز كردم. تحصيلات دورههاي راهنمايي و متوسطه را نيز در منزل به همراهي خواهرانم ادامه دادم. سال 1380 در سن دوازده سالگي در امتحانات سوم راهنمايي، اول دبيرستان و سوم دبيرستان شركت كرده و مدرك ديپلمم را با معدل 19 كسب كردم. سال 1381 امتحانات پيش دانشگاهي را با معدل 19 گذراندم و در تيرماه 1381 در سن سيزده سالگي در كنكور سراسري با رتبه زير 3000 در رشته فيزيك دانشگاه علم و صنعت پذيرفته شدم. در سال 1385 مقطع كارشناسي را با معدل 97/18 و رتبه اول به پايان رساندم. در سال 1387 مقطع كارشناسي ارشد فيزيك از دانشگاه علم و صنعت را با معدل 54/19 و رتبه اول كسب كردم و در همان سال تحصيل در مقطع دكترا، در رشته فيزيك دانشگاه علم و صنعت را آغاز كردم، توجه بفرماييد او فقط درس خواند.
پاياننامه
زمينه كلي اين پاياننامه «اسپينترونيك مولكولي» ميباشد. در اين شاخه به بررسي ترابرد اسپين الكترونها در مولكولها پرداخته ميشود. اسپين يك مشخصه كوانتومي ذاتي ذرات است كه براي ذراتي مانند الكترون، پروتون و نوترون داراي دو مقدار (بالا و پايين) است. كاربرد اين رشته ميتواند براي ساخت مدارهاي الكترونيكي بسيار كوچك، مفيد باشد.
تاريخچه زمان
در دوران بچگي كتابي به نام «تاريخچه زمان» نوشته «استفان هاوكينگ» را مطالعه كردم كه متعلق به خواهرم فاضله بود. در اين كتاب تعدادي از مسايل اساسي فيزيك و همچنين طريق شكلگيري و تكامل يك نظريه علمي به زبان ساده شرح داده شده است. ميتوان گفت كه اين كتاب نقطه شروع علاقه من به فيزيك بود. افزون بر اين فيزيك علم توصيف پديدههاي طبيعي از علوم پايه است.
از او بيشتر بدانيم
* روزي پنج تا هفت ساعت مطالعه ميكنم. در شرايط خاص به 12 ساعت هم رسيده است.
* خندهرويي عادتي است كه آموختهام، مطمئنا هر انساني با روحيه خوب ميتواند كارهايش را به درستي انجام دهد.
* برنامه درسي تمام چهار فرزند خانواده توسط پدرم مشخص ميشد.
* در زمان ورود به دانشگاه 13 ساله بودم، اكثر دانشجويان و اساتيد مرا از طريق مصاحبههايي كه انجام داده بودم، ميشناختند.
* درسهايم را در خانه ميخواندم و بعد از من امتحان ميگرفتند و براساس آن مقطع درسيام مشخص ميشد.
* هفت انتخاب اول من در دانشگاه فيزيك بود و بعد هم كه وارد دانشگاه شدم روز به روز بيشتر از رشتهام رضايت پيدا كردم، به طوري كه حالا هر قدر در جنبههاي بنيادي فيزيك مطالعه كنم، سير نميشوم.
* مادرم وقت زيادي براي درس خواندن ما ميگذاشت، براي هر چهار نفر ما حكم اولين معلم را داشت و با دقت زياد درسهاي دوره ابتدايي را در خانه به ما ياد ميداد.
* از هشت سالگي به بعد سرعت درس خواندنم بيشتر شد، با خواهرهاي دوقلويم برنامه ميگذاشتيم و درس ميخوانديم، فاضله هم كه از ما جلوتر بود، كمكمان ميكرد و اشكالات ما را برطرف ميكرد.
* از همان زمان تلويزيون را كنار گذاشتيم، براي خودمان زمانبندي كرده بوديم و 50 دقيقه درس ميخوانديم و 10 دقيقه استراحت ميكرديم، درست از هشت صبح تا پنج بعدازظهر، يك ساعت هم فوق برنامه داشتيم، در همان 10 دقيقه بازي ميكرديم.
* من مدرسه نرفته وارد دانشگاه شدم.
* من از همان روز ثبتنام در دانشگاه تصميم گرفته بودم دوره ليسانس را يك ساله تمام كنم. اما مسئولان دانشگاه اجازه ندادند، در حقيقت من با احتساب دو ترم مرخصي تحصيلي، در شش ترم ليسانس گرفتم.
* تنها دغدغه من در زندگي مطالعه است! ترجيح ميدهم از يك سري روابط و دلمشغوليها به نفع درسم چشمپوشي كنم. درس خواندن كار اصلي من است و لذتبخشترين بخش زندگيام.
* براي من به دست آوردن نمره 20 كار سختي نيست.
* ترم اول و دوم اين مقطع را با معدل 20 تمام كرده بودم. در حال حاضر ميتوانم بگويم كه مهمترين آرزويم تمام كردن دوره دكترا با معدل 20 است كه تاكنون خيلي به اين آرزو نزديك شدم.
* تلويزيون اصلا سرگرمم نميكند، سينما هم همين طور... ترجيح ميدهم فيلمهاي خوب دنيا را در خانه ببينم.
* نبوغ در خانواده ما ارثي است.محسن باقری
و اشتیاق دوباره برای تلاش دوباره
با نیروی بیشتر برای کسب علم و حرکت به سوی موفقیت
چند سال پیش بود که اخبار نیم روز شبکه یک سیما یک بچه رو نشون داه عنوان کوچیک ترین شرکت کننده در کنکور
سراسزی که با خوندن متن گزارش اون روز رو به یاد من اورد
این هم از خوبی بابام که خبر های شبکه یک رو دنبال می کرد [nishkhand]
اما قضیه چیه چند هفته پیش داشتم نت گردی می کردم که به یک سایت جالب بر خوردم به نام نسیم ارامش
که مقاله های خیلی جالبی داره
یکی از مقاله هاش با عنوان "دکترای 21 ساله ی ایرانی"
نظر من رو جلب کرد که این جا کل مقاله رو کپی می کنم
شما هم بخونید شاید مثل من کمی متحول شدید [shaad]
منبع : سایت نیسم ارامش (http://www.nasimearamesh.com/nabeqeh-haye-faqir/21-186.html)
...
http://www.nasimearamesh.com/imgs/falah.gif
نسیم آرامش: چند سال پيش وقتي نام نوجوان 13 ساله مازندراني به عنوان كمسنترين داوطلب كنكور سراسري سال 81 سر زبانها افتاد، كمتر كسي پيشبيني ميكرد كه فرهنگ فلاح آنقدر تند و تيز حركت كند كه هفت سال بعد درحال آماده كردن تز دكترايش باشد. فرهنگ فلاح درس خواندن را از سه سالگي آغاز كرد! سني كه بيشتر بچهها در آن مهارتهاي اوليه بازي كردن را ياد ميگيرند. او در 6 سالگي مقطع ابتدايي را تمام كرد و در 12 سالگي ديپلم گرفت! با او همصحبت شديم.
بچه مازندران
در سال 1368 در شهرستان نور استان مازندران به دنيا آمدم و مشغول تحصيل سال دوم دكتراي فيزيك در دانشگاه علم و صنعت تهران ميباشم.
من سه خواهر دارم و خودم فرزند چهارم خانواده ميباشم. فاضله بزرگترين فرزند خانواده متولد سال 1363 و مشغول تحصيل سال سوم دكتراي رياضي در دانشگاه صنعتي شريف است. هنگامه و هدي متولد سال 1365 هستند. هنگامه در حال دفاع از پاياننامه
كارشناسي ارشد رشته شيمي در دانشگاه خواجه نصيرالدين طوسي و هدي دوره كارشناسي رشته جغرافيا در دانشگاه تهران را به پايان رسانده است ضمن اينكه پدرم كارشناس برق ميباشد.
فقط درس خواندم
من در سن سه سالگي تحصيلات ابتدايي را در منزل آغاز كردم. تحصيلات دورههاي راهنمايي و متوسطه را نيز در منزل به همراهي خواهرانم ادامه دادم. سال 1380 در سن دوازده سالگي در امتحانات سوم راهنمايي، اول دبيرستان و سوم دبيرستان شركت كرده و مدرك ديپلمم را با معدل 19 كسب كردم. سال 1381 امتحانات پيش دانشگاهي را با معدل 19 گذراندم و در تيرماه 1381 در سن سيزده سالگي در كنكور سراسري با رتبه زير 3000 در رشته فيزيك دانشگاه علم و صنعت پذيرفته شدم. در سال 1385 مقطع كارشناسي را با معدل 97/18 و رتبه اول به پايان رساندم. در سال 1387 مقطع كارشناسي ارشد فيزيك از دانشگاه علم و صنعت را با معدل 54/19 و رتبه اول كسب كردم و در همان سال تحصيل در مقطع دكترا، در رشته فيزيك دانشگاه علم و صنعت را آغاز كردم، توجه بفرماييد او فقط درس خواند.
پاياننامه
زمينه كلي اين پاياننامه «اسپينترونيك مولكولي» ميباشد. در اين شاخه به بررسي ترابرد اسپين الكترونها در مولكولها پرداخته ميشود. اسپين يك مشخصه كوانتومي ذاتي ذرات است كه براي ذراتي مانند الكترون، پروتون و نوترون داراي دو مقدار (بالا و پايين) است. كاربرد اين رشته ميتواند براي ساخت مدارهاي الكترونيكي بسيار كوچك، مفيد باشد.
تاريخچه زمان
در دوران بچگي كتابي به نام «تاريخچه زمان» نوشته «استفان هاوكينگ» را مطالعه كردم كه متعلق به خواهرم فاضله بود. در اين كتاب تعدادي از مسايل اساسي فيزيك و همچنين طريق شكلگيري و تكامل يك نظريه علمي به زبان ساده شرح داده شده است. ميتوان گفت كه اين كتاب نقطه شروع علاقه من به فيزيك بود. افزون بر اين فيزيك علم توصيف پديدههاي طبيعي از علوم پايه است.
از او بيشتر بدانيم
* روزي پنج تا هفت ساعت مطالعه ميكنم. در شرايط خاص به 12 ساعت هم رسيده است.
* خندهرويي عادتي است كه آموختهام، مطمئنا هر انساني با روحيه خوب ميتواند كارهايش را به درستي انجام دهد.
* برنامه درسي تمام چهار فرزند خانواده توسط پدرم مشخص ميشد.
* در زمان ورود به دانشگاه 13 ساله بودم، اكثر دانشجويان و اساتيد مرا از طريق مصاحبههايي كه انجام داده بودم، ميشناختند.
* درسهايم را در خانه ميخواندم و بعد از من امتحان ميگرفتند و براساس آن مقطع درسيام مشخص ميشد.
* هفت انتخاب اول من در دانشگاه فيزيك بود و بعد هم كه وارد دانشگاه شدم روز به روز بيشتر از رشتهام رضايت پيدا كردم، به طوري كه حالا هر قدر در جنبههاي بنيادي فيزيك مطالعه كنم، سير نميشوم.
* مادرم وقت زيادي براي درس خواندن ما ميگذاشت، براي هر چهار نفر ما حكم اولين معلم را داشت و با دقت زياد درسهاي دوره ابتدايي را در خانه به ما ياد ميداد.
* از هشت سالگي به بعد سرعت درس خواندنم بيشتر شد، با خواهرهاي دوقلويم برنامه ميگذاشتيم و درس ميخوانديم، فاضله هم كه از ما جلوتر بود، كمكمان ميكرد و اشكالات ما را برطرف ميكرد.
* از همان زمان تلويزيون را كنار گذاشتيم، براي خودمان زمانبندي كرده بوديم و 50 دقيقه درس ميخوانديم و 10 دقيقه استراحت ميكرديم، درست از هشت صبح تا پنج بعدازظهر، يك ساعت هم فوق برنامه داشتيم، در همان 10 دقيقه بازي ميكرديم.
* من مدرسه نرفته وارد دانشگاه شدم.
* من از همان روز ثبتنام در دانشگاه تصميم گرفته بودم دوره ليسانس را يك ساله تمام كنم. اما مسئولان دانشگاه اجازه ندادند، در حقيقت من با احتساب دو ترم مرخصي تحصيلي، در شش ترم ليسانس گرفتم.
* تنها دغدغه من در زندگي مطالعه است! ترجيح ميدهم از يك سري روابط و دلمشغوليها به نفع درسم چشمپوشي كنم. درس خواندن كار اصلي من است و لذتبخشترين بخش زندگيام.
* براي من به دست آوردن نمره 20 كار سختي نيست.
* ترم اول و دوم اين مقطع را با معدل 20 تمام كرده بودم. در حال حاضر ميتوانم بگويم كه مهمترين آرزويم تمام كردن دوره دكترا با معدل 20 است كه تاكنون خيلي به اين آرزو نزديك شدم.
* تلويزيون اصلا سرگرمم نميكند، سينما هم همين طور... ترجيح ميدهم فيلمهاي خوب دنيا را در خانه ببينم.
* نبوغ در خانواده ما ارثي است.محسن باقری