Joseph Goebbels
21st September 2011, 07:14 PM
روزنامه ى شرق: تاريخ روز به روز پيش مى رود و ثبت مى شود و دانش و توانايى بشر نمى تواند حرکت تاريخى را برخلاف روال معمول کند و يا بر سرعت آن بيفزايد. اما در اين ميان نظريه اى منتشر مى شود که تحولى عظيم در گذشته تاريخى يک قوم ايجاد مى کند و مى گويد نشانه هايى وجود دارد که قدمت حضور قوم آريايى به هزاره سوم پيش از ميلاد بازمى گردد. نظريه رايج اين زمان را هزاره دوم پيش از ميلاد مى داند ولى تحقيقات پانزده ساله دکتر جهانشاه درخشانى اين باور رايج را نقض مى کند.
پانزده سال پژوهش براى اينکه باورى غلط از متون علمى و تاريخى زدوده و ثابت شود که آريايى ها اقوام سرزمين هاى شمالى و مهاجر به فلات ايران نبودند، بلکه خاستگاه اين قوم و تمدن از ابتدا خاک همين سرزمين بوده است. دشوارى گفت وگو گاهى اوقات به طرف گفت وگو بازنمى گردد که حاصل موضوع گفت وگوست. پژوهشگرى بيش از يک دهه با تمرکز بر موضوعى خاص و بديع در اثبات نظريه خود کوشيده و شما قرار است در زمانى کوتاه به کندوکاو در آن نظريه بپردازيد. پايه و اساس اطلاعات شما هم متون و آرا و عقايدى است که رساله جديد آنها را رد کرده است، بنابراين از شما کار چندانى برنمى آيد. پس بهتر آن است که راوى صادقى باشيد.
دکتر جهانشاه درخشانى متولد ۱۳۲۳ خورشيدى در تهران، معمارى و شهرسازى را تا مقطع فوق ليسانس در دانشگاه اشتوتگارت آلمان خوانده است. بيش از بيست سال است که به پژوهش هاى تاريخى و زبانشناسى در آلمان پرداخته و در اين ميان مدرک دکتراى خود را در رشته تاريخ و با تمرکز بر تاريخ خاور باستان از دانشگاه دولتى ايروان گرفته. درخشانى کتاب ها و مقالاتى در رشته خاورشناسى و به ويژه تاريخ کهن ايرانيان نوشته و منتشر کرده که آخرين اين پژوهش ها حدود پنج سال پيش به زبان آلمانى منتشر شد که بازگوکننده همين نظريه مهاجر نبودن اقوام آريايى به فلات ايران است.
درخشانى بر اين باور است که دلايلى که براى اين مهاجرت آريايى ها عنوان مى شود پايه و اساس علمى ندارد. مثلاً عنوان مى شود که در متن هاى آشورى نام قوم ماد و پارس اولين بار در قرن هشتم و نهم قبل از ميلاد ذکر مى شود، پس پنداشته مى شود که اين دو قوم بايد کمى زودتر از آن به ايران مهاجرت کرده باشند. اين نظريه در اين کتاب رد مى شود. شواهدى هست که حتى همين دو قوم ماد و پارس در دوران بسيار کهن، يعنى از هزاره سوم ق م در ايران حضور داشته اند. اين ايده مهاجرت در آغاز و در حقيقت برگرفته از انديشه فاشيسم اروپايى است که در اواخر قرن نوزدهم رواج پيدا کرده و مدعيست که خاستگاه آريايى ها شمال اروپا بوده است، يعنى نژادى سفيد پوست، زردمو و بور که از آنجا به کشورهاى شرقى مثل ايران و هندوستان مهاجرت کرده اند. ولى تا به حال هيچ مدرک منسجمى که نشان دهد آرياييان از اروپا به ايران آمده باشند عرضه نشده است و حتى خود اروپاييان هم ديگر به اين مسئله اعتقاد ندارند و در منابع جديدتر خاستگاه هاى ديگرى نظير آسياى ميانه، جنوب روسيه و آسياى صغير يا حتى بين النهرين براى آريايى ها در نظر گرفته مى شود و فقط فلات ايران است که تا کنون در اين مورد مطرح نبوده است.
در اين مورد بايد شواهد مختلفى بررسى شود. چون يک شاهد علمى مثل زبانشناسى يا باستان شناسى به تنهايى پاسخگو نيست. در اين کتاب از روش خاصى براى انباشت شواهد بهره گرفته شده و از بخش هاى مختلف دانش به ويژه دانش ديرينه شناسى از جمله دانش هواشناسى، کان شناسى، اسطوره شناسى و البته زبانشناسى و متن شناسى استفاده شده است. مجموع اين شواهد يک ايده و فکر را القا مى کند که به هر حال اين اقوام در پايان دوره يخبندان که حدود ۱۰ هزار سال قبل از ميلاد بوده، در ايران مى زيسته اند. با توجه به اينکه هر چه به گذشته برگرديم هوا سردتر بوده بنابراين، اين خاستگاه مى بايستى در جنوب ايران بوده باشد که هوا گرم تر بوده است و به تدريج با گرم تر شدن هوا اين مردم به سوى شمال مهاجرت کرده و به مرکز فلات ايران رسيده اند و سپس به علت گرماى بسيار زياد در ميانه هزاره پنجم ق م به مناطق شمالى تا شمال اروپا مهاجرت کرده اند.
شواهد علمى و تاريخى بسيارى وجود دارد که اين انديشه درست است. چرا که با تعقيب شواهد زبانشناسى و اسطوره شناسى مشخص مى شود که کهن ترين ريشه هاى زبان آريايى که هنوز در زبان هاى ايرانى موجودند، در زبان هاى شمال اروپا يافت مى شوند. اسطوره هاى ايرانى که شباهت بسيارى با اسطوره هاى هندى دارند، در بخش هاى آغازين بسيار نزديک به اسطوره هاى اروپا هستند. از سويى تمامى اقوامى که به صورت پراکنده در جاهاى ديگر حضور داشته اند تنها در ايران متمرکز بوده اند. به اين ترتيب منابع کهن تاييد مى کنند که براى مردم آريايى خاستگاهى جز فلات ايران نمى توان متصور شد ولى در آغاز تمدن پراکندگى آرياييان به سمت شرق و غرب آغاز مى شود. در فاصله کوتاهى اين اقوام تا فلسطين، سوريه و بين النهرين پيش مى روند. از طرف شرق هم تا فلات پامير و حتى تا نزديکى سرزمين کره پيش مى روند. در دوران بعد در راستاى غرب به شمال اروپا تا مرز فنلاند و از سوى ديگر تا شمال آفريقا پيش مى روند.
گفت و گوى اميرحسين رسائل را با دکتر جهانشاه درخشانى در پايگاه اينترنتى روزنامه شرق بخوانيد:
• آريايى ها از شمال نيامدند (http://www.sharghnewspaper.com/830402/hist.htm)
• تمدنى که از نو بايد شناخت (http://www.sharghnewspaper.com/830403/hist.htm)
http://www.jazirehdanesh.com/find.php?item=9.160.421.fa
پانزده سال پژوهش براى اينکه باورى غلط از متون علمى و تاريخى زدوده و ثابت شود که آريايى ها اقوام سرزمين هاى شمالى و مهاجر به فلات ايران نبودند، بلکه خاستگاه اين قوم و تمدن از ابتدا خاک همين سرزمين بوده است. دشوارى گفت وگو گاهى اوقات به طرف گفت وگو بازنمى گردد که حاصل موضوع گفت وگوست. پژوهشگرى بيش از يک دهه با تمرکز بر موضوعى خاص و بديع در اثبات نظريه خود کوشيده و شما قرار است در زمانى کوتاه به کندوکاو در آن نظريه بپردازيد. پايه و اساس اطلاعات شما هم متون و آرا و عقايدى است که رساله جديد آنها را رد کرده است، بنابراين از شما کار چندانى برنمى آيد. پس بهتر آن است که راوى صادقى باشيد.
دکتر جهانشاه درخشانى متولد ۱۳۲۳ خورشيدى در تهران، معمارى و شهرسازى را تا مقطع فوق ليسانس در دانشگاه اشتوتگارت آلمان خوانده است. بيش از بيست سال است که به پژوهش هاى تاريخى و زبانشناسى در آلمان پرداخته و در اين ميان مدرک دکتراى خود را در رشته تاريخ و با تمرکز بر تاريخ خاور باستان از دانشگاه دولتى ايروان گرفته. درخشانى کتاب ها و مقالاتى در رشته خاورشناسى و به ويژه تاريخ کهن ايرانيان نوشته و منتشر کرده که آخرين اين پژوهش ها حدود پنج سال پيش به زبان آلمانى منتشر شد که بازگوکننده همين نظريه مهاجر نبودن اقوام آريايى به فلات ايران است.
درخشانى بر اين باور است که دلايلى که براى اين مهاجرت آريايى ها عنوان مى شود پايه و اساس علمى ندارد. مثلاً عنوان مى شود که در متن هاى آشورى نام قوم ماد و پارس اولين بار در قرن هشتم و نهم قبل از ميلاد ذکر مى شود، پس پنداشته مى شود که اين دو قوم بايد کمى زودتر از آن به ايران مهاجرت کرده باشند. اين نظريه در اين کتاب رد مى شود. شواهدى هست که حتى همين دو قوم ماد و پارس در دوران بسيار کهن، يعنى از هزاره سوم ق م در ايران حضور داشته اند. اين ايده مهاجرت در آغاز و در حقيقت برگرفته از انديشه فاشيسم اروپايى است که در اواخر قرن نوزدهم رواج پيدا کرده و مدعيست که خاستگاه آريايى ها شمال اروپا بوده است، يعنى نژادى سفيد پوست، زردمو و بور که از آنجا به کشورهاى شرقى مثل ايران و هندوستان مهاجرت کرده اند. ولى تا به حال هيچ مدرک منسجمى که نشان دهد آرياييان از اروپا به ايران آمده باشند عرضه نشده است و حتى خود اروپاييان هم ديگر به اين مسئله اعتقاد ندارند و در منابع جديدتر خاستگاه هاى ديگرى نظير آسياى ميانه، جنوب روسيه و آسياى صغير يا حتى بين النهرين براى آريايى ها در نظر گرفته مى شود و فقط فلات ايران است که تا کنون در اين مورد مطرح نبوده است.
در اين مورد بايد شواهد مختلفى بررسى شود. چون يک شاهد علمى مثل زبانشناسى يا باستان شناسى به تنهايى پاسخگو نيست. در اين کتاب از روش خاصى براى انباشت شواهد بهره گرفته شده و از بخش هاى مختلف دانش به ويژه دانش ديرينه شناسى از جمله دانش هواشناسى، کان شناسى، اسطوره شناسى و البته زبانشناسى و متن شناسى استفاده شده است. مجموع اين شواهد يک ايده و فکر را القا مى کند که به هر حال اين اقوام در پايان دوره يخبندان که حدود ۱۰ هزار سال قبل از ميلاد بوده، در ايران مى زيسته اند. با توجه به اينکه هر چه به گذشته برگرديم هوا سردتر بوده بنابراين، اين خاستگاه مى بايستى در جنوب ايران بوده باشد که هوا گرم تر بوده است و به تدريج با گرم تر شدن هوا اين مردم به سوى شمال مهاجرت کرده و به مرکز فلات ايران رسيده اند و سپس به علت گرماى بسيار زياد در ميانه هزاره پنجم ق م به مناطق شمالى تا شمال اروپا مهاجرت کرده اند.
شواهد علمى و تاريخى بسيارى وجود دارد که اين انديشه درست است. چرا که با تعقيب شواهد زبانشناسى و اسطوره شناسى مشخص مى شود که کهن ترين ريشه هاى زبان آريايى که هنوز در زبان هاى ايرانى موجودند، در زبان هاى شمال اروپا يافت مى شوند. اسطوره هاى ايرانى که شباهت بسيارى با اسطوره هاى هندى دارند، در بخش هاى آغازين بسيار نزديک به اسطوره هاى اروپا هستند. از سويى تمامى اقوامى که به صورت پراکنده در جاهاى ديگر حضور داشته اند تنها در ايران متمرکز بوده اند. به اين ترتيب منابع کهن تاييد مى کنند که براى مردم آريايى خاستگاهى جز فلات ايران نمى توان متصور شد ولى در آغاز تمدن پراکندگى آرياييان به سمت شرق و غرب آغاز مى شود. در فاصله کوتاهى اين اقوام تا فلسطين، سوريه و بين النهرين پيش مى روند. از طرف شرق هم تا فلات پامير و حتى تا نزديکى سرزمين کره پيش مى روند. در دوران بعد در راستاى غرب به شمال اروپا تا مرز فنلاند و از سوى ديگر تا شمال آفريقا پيش مى روند.
گفت و گوى اميرحسين رسائل را با دکتر جهانشاه درخشانى در پايگاه اينترنتى روزنامه شرق بخوانيد:
• آريايى ها از شمال نيامدند (http://www.sharghnewspaper.com/830402/hist.htm)
• تمدنى که از نو بايد شناخت (http://www.sharghnewspaper.com/830403/hist.htm)
http://www.jazirehdanesh.com/find.php?item=9.160.421.fa