PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : ارتش ساسانی



Joseph Goebbels
21st September 2011, 05:38 PM
راجع به ارتش ايران در عصر ساسانيان اطلاعات بيشتری به ما رسيده و گذشته ازنوشته‌های مورخان معروف رومی، مانند پروکپ، آميين مارسلن و ژوستن و غيره مورخين ارمنی و يهودی و بالاخره تاريخ نويسان دوره‌ی اسلامی هم در اين موضوع مطالب سودمندی برای ما به يادگار گذاشته‌اند. از همه بالاتر در شاهنامه فردوسی راجع به جنگها و فتوحات و قلعه‌گيريهای دوران ساسانی اطلاعات به نسبت مفصلی وجود دارد و با بررسی دقيق آن‌ها معلوم می شود که مدرک‌های خوبی در اختيار فردوسی بوده است، زيرا اغلب رويدادها و حتی ميدان‌های نبرد و عهدنامه‌هايی که فی مابين بسته شده و همچنين اسامی قلعه‌ها و شرح محاصره و فتح آن‌ها و اسامی سرداران و امپراطوران رومی با تفاوت مختصری از حيث املاء و تلفظ آن‌ها در شاهنامه پيدا می شود و شايد اين اسامی به همين صورت به فردوسی رسيده يا اين که در نسخه‌های متعددی که بعدها از روی نسخه‌ی اصلی شاهنامه نوشته اند اين انحراف‌های جزوی حاصل شده باشد.

نياز به تحول
http://www.jazirehdanesh.com/files/iran/pages/Sasanied%20period.jpgچون رومی‌ها طی تجربه‌های جنگ با اشکانيان پی برده بودند که ايرانيان در امر محاصره و قلعه‌گيری مهارتی ندارند و در ضمن از تاخت و تاز و حرکت‌های سريع و غافل گيری‌ها و حمله‌های برق آسای سواران ايران بستوه آمده بودند، از اين رو به رزم‌های قلعه‌ايی متوسل شدند و از دير زمانی در داخل بين النهرين و به خصوص قسمت شمالی و شرقی آن نزديک به ساحل دجله به ايجاد دژها و استحکام‌های تدافعی پرداختند. قلعه‌های معروف آن‌ها در بين النهرين از شمال به جنوب عبارت بود از: امد، دارا، نصيبين، بزآبد، سنگارا و هاترا. به علاوه برای حفاظت خود از زحمت سواره ايران اغلب رشته قلعه‌های را نزديک هم می‌ساختند که با نقب‌ها يا راه‌های زيرزمينی به هم مربوط می‌شدند و يک نوع خط دفاعی محکمی برای جلوگيری از تجاوز سوارهای ايران به حدود فرات و انطاکيه تشکيل می‌دادند. دراثر همين عمليات رومی‌ها بود که در سازمان و ترکيبات و اسلحه و وسايل و شيوه های رزمی ارتش ساسانی به ضرورت تحولاتی پيدا شد که شايان ذکر است.

در آغاز اين دوره اردشير پابکان سرسلسله‌س دودمان ساسانی ارتش ايران را از حالت چريکی خارج کرد و به صورت منظم و دايمی درآورد. به گفته مورخان از زمان اين پادشاه پادگان‌های ثابتی در ايران به وجود آمد که نگاهداری آن‌ها به خرج دولت و جيره‌ی و مواجب سربازان از خزانه‌ی شاه پرداخت می شد. «ارتشتاران» يا نظاميان ايران در اين دوره مقام دوم را بين طبقه‌های چهارگانه‌ی جامعه داشتند و سازمان‌های مربوط به اداره کردن امور ارتش در درجه اول اهميت شناخته شده است.
اسپورگان
نظر به وسعت مملکت و لزوم داشتن نيروی واکنش سريع برای مقابله با ارتش‌های رومی در طرف مغرب و جلوگيری از تهاجم طايفه‌های وحشی آسيای مرکزی در سمت مشرق در زمان ساسانيان، هم مانند دوره اشکانيان، رسته‌س اصلی ارتش ايران قسمت سواره بود، ولی از لحاظ آموزش‌ها و سازمان و تجهيزات، با سوارهای پارث تفاوت کلی داشته است.
پادشاهان ساسانی به تعليم و تربيت سواران توجه خاصی داشتند و متخصصانی به نام «اندرزبد اسپوراگان» مأمور پادگان‌های مختلف ميکردند که فنون سواری و طرز به کلر گيری اسلحه و شيوه‌های رزمی اين رسته را به افسران و افراد بياموزند. در تربيت و نگاهداری و طرز پرورش اسب‌ها هم مراقبت بودند و به بهبود نژاد و تخم آن‌ها توجه مخصوصی می شده است. برای معالجه‌ی اسب‌ها بيطاران مجربی بنام «ستور پزشک» وجود داشتند که به همه پادگان‌ها سرکشی می نمودند و اسب‌های بيمار را درمان می‌کردند.
در موقع جنگ بر ميزان عليق اسب‌ها می‌افزودند تا در اثرسختی‌های جنگ به‌زودی از پا در نيايند. سواره دوره‌ی ساسانی بيش‌تر سنگين اسلحه و استعداد تعرضی آن به‌حدی بوده که اغلب لژيون‌های رومی را به سرعت و به حال سواره مورد حمله قرار می‌دادند. سوار سنگين اسلحه سراپا غرق آهن و پولاد می‌شد و اسلحه‌ی هجومی او عبارت از يک نيزه بلند و محکم و گاهی تيروکمان و اغلب شمشير و تبرزين بود. اسلحه‌ی دفاعی او عبارت از يک سپر کوچک، زره و کلاه خود که صورت و پشت گردن را حفظ می‌کرد، به علاوه زانوبند و بازوبند آهنين هم داشته است. اين سوارها روی اسب خودشان برگستوانی چرمی می‌کشيدند.

http://www.jazirehdanesh.com/files/iran/pages/sassanian_heavy_cavalry_standardbearer.jpgآميي ن مارسلن سوارنظام ايران را در نبرد «مرنگا» که بين ژولين امپراتور روم و شاپور بزرگ ساسانی رخ داده اين طور می‌ستايد:



« ستون معظمی که به‌سرکردگی مهران فرمانده کل سواران ايران به طرف ما می‌آمد يکپارچه از آهن و پولاد بود، قطعات آهن که سراپای آن‌ها را می‌پوشانيد طوری به هم جفت شده بود که نفرات براحتی می توانستند اعضا بدن را به حرکت درآورند. کلاه خود آن‌ها تمام سر و صورت و حتی پشت گردن را حفظ می‌کرد، فقط در مقابل چشم‌ها و دهان شکاف‌های کوچکی وجود داشت که برای ديدن و نفس کشيدن بود. به جز اين شکاف‌ها از جای ديگری سلاح دشمن به اين رويين‌تنان کارگر نمی‌شد.


http://www.jazirehdanesh.com/files/iran/pages/sassanian_helmet.jpg



سواران نيزه‌دار طوری در خانه‌ی زين محکم جا گرفته بودند، مثل اين‌که آن‌ها را با زنجير به پشت اسب بسته باشند. پشت سر آن‌ها صفوف تيراندازان کمان‌ها را به ‌دست گرفته بودند. همين که تيرهای ايشان ازچله‌ی کمان رها می‌شد مرگ را تا مسافت دوری با خود می‌کشانيد.

در عقب سر پياده‌ها فيل‌های جنگی ديده می شد که رؤيت هيمنه‌ی آن‌ها با خرطوم‌های دراز و دندان‌های بلندشان حقيقه وحشت آور بود».
از سواره سبک اسلحه‌ی دوره پيشين (اشکانی) در اين زمان کم‌تر اسم برده می‌شود و از روی روايت‌های تاريخی اين طور معلوم است که انجام کار اين قسمت سوار در ارتش ساسانی اغالب" به عهده‌ی سوارهای چالاک و سبکبار عرب بوده است (اکتشافات، عمليات تأخيری و ايذايی و غافلگيری). قسمت ممتاز سواره در اين دوره همان واحدهای گارد سلطنتی است که بنام «جاويدان» و «جان اسپار» معروف بوده است.
از بين سواران چريکی که سلاطين دست نشانده‌ی ايران برای خدمت دولت سوق می‌دادند ديلمی‌ها، چول‌های گرگان، گيلک‌ها و به خصوصارامنه در رشادت و سوارکاری شهرت بسزايی داشته‌اند.
پايگان
نخبه‌ی پياده ايران در اين دوره عبارت از تيراندازانی است که در فن خود سرآمد آن عصر بشمار می‌آمدند و همواره مايه‌ی هراس و وحشت روميان بودند.بنا به روايت‌های بيش‌تر مورخان رومی سرعت و مهارت تيراندازان ايران به‌حدی بوده که با هر تيری يک سرباز رومی را از پا در می‌آوردند و کمتر اتفاق می افتاد تيرشان به خطا برود. تيراندازان ايرانی در اين دوره سپرهای بزرگ و مشبکی داشتند و اين سپرها را مانند ديواری در جلو خود قرار داده با کمال مهارت از ميان شبکه آن‌ها تيراندازی می‌کردند.
در غالب نبردها ديده می شود که سربازان رشيد رومی جرأت مقابله با سربازان ايرانی را داشته‌اند که مطمئن می شدند که ديگر تيری در ترکش آن‌ها باقی نمانده است.
عمل تيراندازان در موقع عقب نشينی بيش‌تر خطرناک می شد و بين روميان ضرب المثل شده بود که: «از ايرانيان به خصوص در موقع عقب نشينی آن‌ها بايد حذر کرد».
ديگر واحدهای پياده، به شمشير و نيزه و بعضی به زوبين مسلح بودند و اين‌ها را پشت سر تيراندازان قرار می دادند.
فيل سواران
رسته‌ی تازه‌ايی که در زمان ساسانيان به وجود آمد، رسته‌ی فيل سواران است که در واقع جانشين گردونه‌های دوره‌ی هخامنشيان واز اسلاف ارابه‌های جنگی امروزه محسوب می‌شوند، به خصوص که مشاهده‌ی هيمنه‌ی فيل‌ها باعث هراس و واهمه‌ی روميان می‌شد. آميين مارسلن دربند اول کتاب 19 خود آشکارا به اين موضوع اشاره می‌کند: «ديدن فيل‌های جنگی ايرانيان قلب‌ها را از کار می‌انداخت و صدای اين حيوان مهيب و بوی او نيزموجب وحشت و رم کردن اسب‌های ما می‌شد». تعداد فيل‌هايی که ارتش ساسانی در نبرد با روميان به کار می‌برد، بنا به گفته مورخانی که خود در اين نبردها شرکت داشته‌اند، از دويست تا به هفت‌صد زنجير می‌رسيده است. از قرار معلوم تا اواخر دوره‌ی ساسانيان نيز از وجود فيل‌ها استفاده می‌شده زيرا در نبرد قادسيه وجود فيل‌ها در اردوی ايران ابتدا باعث هراس و هزيمت اعراب شده است.

http://www.jazirehdanesh.com/files/iran/pages/elephent.jpgدر دوره‌ی ساسانی ارتش ايران به اندازه‌ايی پای بند حضور فيل‌ها بوده که بعضی اوقات در رزم‌های کوهستانی هم فيل‌ها را همراه می‌بردند و برای اين منظور قبل از وقت راه‌های کوهستانی را هموار می‌کردند. بنا به روايت‌های مورخان رومی در موقع محاصره‌ی شهرها و قلعه‌های مهم از وجود فيل‌ها استفاده می‌کردند.

شغل‌های لشکری
بزرگ‌ترين شغل نظامی در دوران ساسانی شغل «اران اسپهبد» است که صاحب اين شغل در واقع فرماندهی کل قوا را داشته و از لحاظ سياست نيز اقدام به مذاکره‌ی صلح و انعقاد عهدنامه‌های نظامی به عهده او بوده است. اران اسپهبد عضو اول شورای سلطنتی بوده و بعد از شاه مقام اول را داشته است.
نکته شايان ذکر اين است که چون اغلب سلاطين ساسانی د رموقع جنگ خود عهده‌دار فرماندهی می شدند از اين رو وظايف اين شخص را خودشان به عهده می‌گرفتند، به طوری که در زمان انوشيروان ضمن اصلاحاتی که درارتش انجام شد شغل «اران سپهبد» ملغی و تمام کشور به چهار منطقه‌ی نظامی تقسيم و برای فرماندهی قوای مقيم هر منطقه يی يک اسپهبد تعيين گرديد.
يکی از امتيازات اسپهبد اين بود که درموقع ورود او به اردوگاه به احترام وی طبل و کرنا نواخته می‌شد. بنا بر گفته بعضی ازمورخان پس از شغل «اران سپهبد» فرمانده‌ی کل سواران مقام دوم را در سلسله مراتب داشته است. شغل رياست کل ذخاير و تسليحات ارتش به «انبارک بد» محول بود و اين شخص در سلسله مراتب مقام سوم را حائز بوده است. شغل «ارک بد» که نظير فرمانده‌ی دژبان بوده از مشاغل مهم لشکری محسوب می شده و اغلب به افراد خانواده سلطنتی محول می گرديده است.
فرمانده‌ی سوار «اسپورگان سالار» و فرمانده‌ی پياده «پايگان سالار» و فرماندهی تيراندازان را «تيربد» می‌گفتند.
رياست گارد سلطنتی ، به عنوان « پشتيکبان سالار » نيز از مشاغل مهم نظامی بوده است. مورخين رومی به شغل ديگری در ارتش دوره ساسانی اشاره می کنند که عبارت از «سپاه دادور» است و در واقع نظير شغل «قاضی عسکر» بوده است.

http://www.jazirehdanesh.com/files/iran/pages/Commander-in-chief%20,%20sasanied%20period.jpgاسلحه و تجهيزات سپاه ايران در عصر ساسانيان در مخازن مخصوص نگهداری می شده که آنها را به نام «انبارک» و « گنج » می‌خواندند. مأمورين اين مخازن مسئول حسن نگهداری و مرمت آن‌ها بودند و به محض صدور فرمان حرکت يک قسمتی موظف بودند ک اسلحه و تجهيزات ضروری افراد آن قسمت را بدون عيب و نقص تحويل دهند و بعد از خاتمه عمليات پس بگيرند و در انبار قرار بدهند.

واحدها ی ارتش
گرچه راجع به سازمان دقيق و قطعی واحدهای ارتش اطلاعات صحيح و اطمينان بخشی در دست نيست، ولی از خبرها و روايت‌های مورخان اين طور برمی‌آيد که بزرگ‌ترين واحد ارتش را «گند» و فرمانده‌ی آن را «گند سالار» می‌خواندند و هر گندی مرکب از چند «درفش» و هر درفشی شامل چند «وشت» بوده است. چون هر درفشی دارای پرچم مخصوص به خود بوده شايد نظير فوج قديم يا هنگ امروزه محسوب می شده است.
درفش کاويانی
صرف نظر از پرچم‌های گوناکونی که در ارتش دوران ساسانی معمول بوده، بزرگ‌ترين پرچم ملی و لشکری ايران در آن دوره درفش کاويانی معروف است که به گفته‌ی تمام مورخان در نزد ايرانيان احترامی به سزا داشته و آن را شعار مليت و مبشر فتح و ظفر می‌دانستند و روی آن‌را با ديبا و پرنيان پوشانيده بودند. در نتيجه اين تزيين‌ها، عرض وطول پرده اين پرچم به قدری زياد شده بود که در اواخر دوره ساسانيان به 15 پا در 22 پا (5 تا 7 متر) می‌رسيده ريشه‌های پرده آن به رنگ سرخ و زرد و بنفش بوده است. فردوسی در توصيف آن می گويد:


چو آن پوست بر نيزه برديد کي

به نيکی يکی اختر افکند پی
بياراست آن‌را به ديبای روم
زگوهر بر و پيکر از زر بوم
بزد بر سر خويش چون گرد ماه
يکی زال فرخ بيفکند شاه
فروهشت زو سرخ و زرد و بنفش
همی خواندينش کاويانی درفش
از آن پس هر آن‌کس که بگرفت
گاه بشاهی بسر بر نهادی کلاه
بر آن بی بها چرم آهنگران
بر آويختی نو به نو گوهران
زديبای پر مايه و پرنيان
بر آنگونه گشت اختر کاويان


http://www.jazirehdanesh.com/files/iran/pages/derafsh_kavian.jpg



در جنگ‌های بزرگ اغلب ديده می‌شود که درفش کاويانی را با ارتش حرکت می‌داده اند چنانکه فردوسی در «شاهنامه» خود چندين مورد باين نکته اشاره می کند.

شاهنشاهان ساسانی اين پرچم را به کسی جز فرمانده‌ی کل قوا نمی‌سپردند و پس از خاتمه عمليات و بازگشت قسمت‌ها اين پرچم به گنجداران مخصوص که عهده دار حفاظت آن بودند تحويل می گرديد و در خزانه‌ی سلطنتی نگهداری می‌شد.
شورای نظامی
بر طبق روايت‌های مورخان رومی شاهنشاهان ساسانی برای اعلام جنگ و اقدام به لشکرکشی پيش‌تر شورايی مرکب از فرماندهان و بزرگان کشور تشکيل می‌دادند و لزوم اقدام به جنگ را در آن شورا مطرح می کردند و با توجه به وضعيت خودی و دشمن و رعايت صلاح مملکت و مقتضيات وقت تصميم لازم گرفته می‌شد. جلسه شورا بنا به اهميت موضوع ممکن بود چند روز به طول انجامد. چنان که در موقع تجاوز ژوستينين امپراطور روم به مرزهای ايران و حمله‌هايی که نسبت به منذرين نعمان، سلطان حيره و تحت الحمايه ايران، شده بود بنا به روايات صريح پروکپ، انوشيروان قبل از اقدام به جنگ امر به تشکيل شورای نظامی داد، چنانکه فردوسی هم به اين موضوع اشاره می کند:
همه موبدان و ردان را بخواند وزان نامه چندی سخن‌ها براند
سه روز اندر آن بود با رای زن چو با پهلوانان لشکر شکن
چهارم بدان راست شد رای شد که آرد سوی جنگ قيصر سپاه
از اين رو به‌خوبی معلوم می‌شود که جلسه‌های شورای نظامی ممکن بود چند روز ادامه داشته باشد.
قلعه داری و قلعه گيری
برخلاف تاکتيک دوره اشکانيان که اغلب به صورت مبارزه از مسافت دور و جنگ و گريز و مانورهای احاطه‌ايی پر وسعتی انجام می شد، در دوره ساسانيان بر اثر تجربه‌های طولانی در جنگ‌های ايران و روم حمله از نزديک و رزم تن به تن و اتخاذ آرايش‌های جنگی منظمی معمول شده بود که بنا به گفته‌ی آميين مارسلن و پروکپ ايرانيان از اين حيث با روميان برابری می‌کردند و حتی اغلب بر آن‌ها برتری داشتند. از طرف ديگر ارتش ساسانی در قلعه‌داری و قلعه‌گيری و فنون محاصره هم مهارت کاملی پيدا کرده بود.
به طور کلی بايد در نظر داشت که در آغاز کار ساسانيان امر مهندسی در ايران رونق زيادی نداشته چنانکه می بينيم در موقع اسارت والرين امپراطور روم به دست شاپور اول شاهنشاه ايران از وی تقاضا کرده که جمعی از مهندسين رومی را به ايران جلب کند و آن‌ها را وادار به ساختن سد (شادروان) شوشتر کند. والرين به خواسته شاپور عمل کرد و سد شوشتر و کانال‌های زير شهر توسط مهندسين رومی ساخته شد و شايد به همين مناسبت بعدها به «بند قيصري» شهرت پيدا کرده است.
اما بعدها ديده می شود که برای محاصره دژها و استحکام‌ها روميان، انواع ادوات و اسباب‌های معمول آن دوره را مانند منجنيق، برجک متحرک، کله قوچ و غيره به کار می‌بردند و برای خالی کردن پی حصارها و زير برج‌ها چوب بست می‌زدند. در موقع محاصره قلعه‌های مستحکم رومی که دور آن‌ها خندق‌های عميقی داشته اغلب از راه حفر دالان‌های زيرزمينی خود را به نزديکی خندق می رسانيدند و آن را پر می کردند و همچنين از راه نقب به زير برج‌های قلعه نفوذ می‌يافتند و برج‌ها را منفجر و خراب می‌کردند؛ گاهی در پيرامون دژها تپه‌های مرتفعی برپا می‌کردند که بر برج و باروی قلعه مشرف می‌شد و از فراز آن مدافعان را تيرباران می کردند.
در اغلب وقت‌ها با منجنيق سنگ‌های بزرگی را به داخل قلعه پرتاب می کردند يا «قاروره» حاوی مواد سوزان می‌انداختند. ايرانيان در قلعه‌داری ورزيده و ماهر بودند و با ريختن سرب آب کرده و مواد قيراندود از بالای برج‌ها آلات محاصره دشمن را از کار می‌انداختند و کله قوچ‌ها را با کمند گرفته به بالا می کشيدند يا از حرکت باز می‌داشتند. درباره‌ی به کارگيری مواد قيراندود و سوزان آميين مارسلن می گويد: ژولين تصميم گرفت که از «نهر ملک» کشتی های خود را از رودخانه فرات به رودخانه دجله بياورد و قسمتی از پياده نظام رومی را با کشتی‌ها به ساحل ايران فرستاد که پياده شده سر پلی تشکيل بدهند. ايرانيان با پرتاب مواد سوزان روی کشتی‌ها آن‌ها را آتش زدند و مانع از پياده شدن افراد گرديدند. در جای ديگر می گويد ايرانيان برای جلوگيری از سوختن کله قوچ‌های خودشان به روی آن روپوش چرمی کشيده بودند.
انضباط
در ارتش دوره ساسانی انضباط خيلی محکمی برقرار بود و برای جرم‌های مهم نظامی: (خيانت به شاه، تمرد از اوامر فرماندهان، سرکشی، فرار) مجازات‌های شديد اعمال می‌شد. يکی از وظايف مهم افسران حفظ اسرار نظامی بوده است چنان که آميين مارسلن در بند 23 کتاب 31 خود به آن اشاره می‌کند:
« کليه اطلاعاتی که به‌وسيله ديده وران و پناهندگان به اردوی ما می رسيد مخالف يکديگر بود، زيرا در ايران از نقشه‌های جنگ و نيات فرماندهی جز افسران ارشد احدی اطلاع پيدا نمی‌کرد و از آن‌ها هم کوچکترين مطلبی نمی‌توانستيم به دست آوريم، برای اين که حفظ اسرار نظامی را از فرايض مذهبی خود می‌دانستند و به هيچ قيمتی ابراز نمی داشتند».
بازديد و پرداخت مواجب
در موقع پرداخت مواجب هم بايستی لشکريان از سان بگذرند و فقط به کسانی حقوق می دادند که در اسلحه و تجهيزات آن‌ها عيب و نقصی ديده نمی‌شد. هيچ کس و هيچ مقامی از اين قاعده مستثنی نبود. چنان که بابک موقع پرداخت حقوق افسران به شخص شاه مواجب نداد، برای اين که هنگام بازديد معلوم شد انوشيروان دو زه يدکی کمان خود را فراموش کرده است و او مجبور شد به قصر سلطنتی برگشته و دو زه يدکی خود را بردارد و بياورد و پس از آن حقوق دريافت دارد.
در خورد و خوراک سربازان هم کمال مراقبت می شده و غذای زمان جنگ آنان مقوی تر از زمان صلح و مرکب از نان و گوشت و شير بوده و برای کسانی که از غذای سرباز می‌دزديدند شديدترين مجازات را به کار می بردند.
به علاوه از انتشار اخبار و پاره‌ايی اظهارات که ممکن بود باعث بدبينی و توليد يأس و تزلزل روحيه سربازان بشود به شدت جلوگيری می کردند و در موقع جنگ اين موضوع از وظايف حتمی فرماندهان بود.
خلاصه در پرتو رشادت و فداکاری و انضباط محکم همين ارتش بود که شاهنشاهان ساسانی توانستند امپراطوران معروف رومی را با قشون‌های معظم آن‌ها شکست بدهند، از جمله: امپراطور والرين در زمان شاپور اول و امپراطور کنستانتين و ژولين در زمان شاپور بزرگ و امپراطور آنتاستاسيوس در زمان قباد و امپراطور ژوستی‌نين در زمان انوشيروان .

http://www.jazirehdanesh.com/files/iran/pages/sassanian_heavy_cavalry.jpg• • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • •اين مطلب از کتاب ايرانشهر برداشت شده است که پيش از انقلاب اسلامي با همکاری يونسکو و برخی از برجسته‌ترين نويسندگان آن دوران به سرپرستي علی اصغر حکمت تنظيم شده است. جزيره‌ی دانش قصد دارد اين اثر جاويدان را، که در واقع فرهنگ‌نامه‌ی ايران‌شناسی است، آرام آرام منتشر کند.


تصويرها از پايگاه خانه‌ی ايران برداشت شده است. (http://www.iranchamber.com/history/achaemenids/achaemenid_army.php)

http://www.jazirehdanesh.com/find.php?item=9.136.283.fa

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد