Joseph Goebbels
21st September 2011, 06:27 PM
بيش از 3 هزار سال پيش (ميان سالهای 1100 تا 1000 پيش از ميلاد) مردمانی که خود را آريايی میناميدند به فلات ايران کوچ کردند و در جایجای آن پراکنده شدند. دربارهی دو گروه از آنان چيزهای بيشتری میدانيم: يک گروه به نام مادها در شمال غربی ايران (پيرامون همدان امروزی) و گروه ديگر به نام پارسها در سرزمين عيلام کهن (خوزستان امروزی) ساکن شدند. سرانجام مادها با کوشش بسيار توانستند نخستين فرمانروايی ايرانی را در منطقهی خاور نزديک برپاکنند.
مادها در کار پرورش اسب سرآمد قومهای ديگر بودند. دياکونوف، باستانشناس روسی، در کتاب تاريخ ماد شواهد گوناگونی در اين باره آورده است. نخست اين که واژههای مربوط به اسبداری و پرورش اسب که در ميان قومهای همسايهی ماد رواج داشت، به زبان ايرانی و مادی بود. برای مثال، يونجه که کاشت آن در ميانرودان بسيار تازگی داشت، به نام اسپست به معنی «خوراک اسب» خوانده میشد. از سالنامههای آشوريان برداشت می شود که آنها از مردم ماد به جای خراج فقط اسب میگرفتند. در کنار پرورش اسب، پرورش دامهای ديگر و کاشت گندم و جو به زندگی مادها رونق بخشيده بود و چشم بيگانگان به ويژه آشوريان را به سوی سرزمين ماد گردانيده بود.
سرزمين ماد بارها زير گامهای سهمگين آشوريان ويران شد و دارايیهايش به تاراج رفت. هر بار که لشکريان آشور نزديک میشدند مردم دهکدهها همراه دامهای خود به کوهها پناهنده میشدند. اما همچنان که دارايی مردمان افزايش يافت و شهرکهايی پديد آمد، پناه بردن به کوهها چارهی کار نبود. از اين رو مادها ديوارهايی به گرد شهرکهای خود ساختند و آنها را به دژهای چند ديواره تبديل کردند. با اين همه، سپاهيان آشور با دژکوبهای خود به ويرانی دژهای مادی میپرداختند، دارايی مردم را تاراج میکردند، بسياری را میکشتند و بخشی را مانند بردگان به سرزمين خود میبردند.
آنچه که زمينه را برای چيرگی آشوريان بر مادها فراهم کرده بود، نداشتن فرماندهی يکپارچه بود. سرانجام در سال 715 پيش از ميلاد مردی به نام ديااُکو قبيلههای ماد را همپيمان ساخت. هرودوت، تاريخ نگار يونانی، يکپارچگی قوم ماد را اين گونه گزارش کرده است:
«مادها در آن زمان در چند دهکده به طور پراکنده میزيستند. ديااُکو (ديوکس) که از مدتها قبل در دهکدهی خود مورد احترام و ستايش بود، با دقت و علاقهای خاص در آن قبيله به اجرای عدالت و دادگستری پرداخت. او به روزگاری چنين رفتار میکرد که در سراسر سرزمين ماد مردم به قانون احترام نمیگذاشتند، در حالیکه ديوکس معتقد بود که حق و عدالت دشمن ظلم و بیعدالتی است. مادهايی که در دهکدهی او میزيستند چون شاهد شيوهی رفتار او بودند وی را به عنوان قاضی از ميان خود برگزيدند ... ساکنان دهکدههای ديگر نيز دانستند که ديوکس تنها مردی است که از روی عدل و انصاف قضاوت میکند و با آغوش باز به سويش شتافتند.»
هرودوت میگويد سرانجام مادها در جايی گرد هم آمدند و ديااُکو را پادشاه خود برگزيدند و خانهای بزرگ برايش ساختند و گروهی را به نگهبانی از وی گماردند. سپس ديااُکو از مادها خواست شهری واحد برای خود بسازند و کوشش خود را برای آبادی آن به کار گيرند و به دهکدههای قديم خود توجه نداشته باشند. بنابراين، مادها شهر اکباتان (نزديک همدان امروزی) را با هفت ديوار حفاظتی ساختند و کاخ ديااُکو را در درونیترين جای شهر برپا کردند. ديااُکو فقط توانست قبيلههای ماد را يکپارچه کند، اما پسرش فرهورتيش (خشثريته) توانست قوم پارس را به زير فرمان مادها درآورد. فرهورتيش به جنگ آشوريان رفت اما در جنگ کشته شد.
نوهی ديااُکو به نام کياکسار (هوخشتره) سپاه سازمانيافتهای فراهم آورد و برای نخستين بار سپاهيان آسيايی را به دستههای منظمی مانند نيزهداران، تيراندازان و چابکسواران تقسيم کرد. هنگامی که دريافت ارتش ماد بسيار نيرومند شده است در سال 614 پيش از ميلاد به همراهی سپاه نبوپلسر پادشاه بابل به سرزمين اصلی آشور در کنارهی بالايی رود دجله لشکر کشيد و سپاه آشور را در هم شکست. سرزمين آشور ميان مادها و بابلیها تقسيم شد و پسر نبوپلسر به نام نبوکد نصر دوم با يک بانوی مادی به نام آميتس ازدواج کرد. به اين ترتيب نخستين فرمانروايی ايرانی به دست هوخشتره بنيانگذاری شد که تا پيدايش کوروش هخامنشی همچنان رو به گسترش بود.
& nbsp;
برای آگاهی بيشتر:
1 . دياکونوف. تاريخ ماد. ترجمهی کريم کشاورز. تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، 1379
2 . هرودوت. تاريخ هرودوت (جلد اول) ترجمهی هادی هدايتی. تهران: دانشگاه تهران، 1383
& nbsp;
«خشثريته (فرهورتيش) مهمترين نواحی ماد را از زير يوغ آشور نجات داد و دولت واحد خود را بنيان نهاد. اين موقعيت درخشان بیگمان بر اثر هواداری همهی مردم از جنبشی بود که وی رهبری میکرد.» دياکونوف & nbsp;
http://www.jazirehdanesh.com/find.php?item=9.136.1029.fa
مادها در کار پرورش اسب سرآمد قومهای ديگر بودند. دياکونوف، باستانشناس روسی، در کتاب تاريخ ماد شواهد گوناگونی در اين باره آورده است. نخست اين که واژههای مربوط به اسبداری و پرورش اسب که در ميان قومهای همسايهی ماد رواج داشت، به زبان ايرانی و مادی بود. برای مثال، يونجه که کاشت آن در ميانرودان بسيار تازگی داشت، به نام اسپست به معنی «خوراک اسب» خوانده میشد. از سالنامههای آشوريان برداشت می شود که آنها از مردم ماد به جای خراج فقط اسب میگرفتند. در کنار پرورش اسب، پرورش دامهای ديگر و کاشت گندم و جو به زندگی مادها رونق بخشيده بود و چشم بيگانگان به ويژه آشوريان را به سوی سرزمين ماد گردانيده بود.
سرزمين ماد بارها زير گامهای سهمگين آشوريان ويران شد و دارايیهايش به تاراج رفت. هر بار که لشکريان آشور نزديک میشدند مردم دهکدهها همراه دامهای خود به کوهها پناهنده میشدند. اما همچنان که دارايی مردمان افزايش يافت و شهرکهايی پديد آمد، پناه بردن به کوهها چارهی کار نبود. از اين رو مادها ديوارهايی به گرد شهرکهای خود ساختند و آنها را به دژهای چند ديواره تبديل کردند. با اين همه، سپاهيان آشور با دژکوبهای خود به ويرانی دژهای مادی میپرداختند، دارايی مردم را تاراج میکردند، بسياری را میکشتند و بخشی را مانند بردگان به سرزمين خود میبردند.
آنچه که زمينه را برای چيرگی آشوريان بر مادها فراهم کرده بود، نداشتن فرماندهی يکپارچه بود. سرانجام در سال 715 پيش از ميلاد مردی به نام ديااُکو قبيلههای ماد را همپيمان ساخت. هرودوت، تاريخ نگار يونانی، يکپارچگی قوم ماد را اين گونه گزارش کرده است:
«مادها در آن زمان در چند دهکده به طور پراکنده میزيستند. ديااُکو (ديوکس) که از مدتها قبل در دهکدهی خود مورد احترام و ستايش بود، با دقت و علاقهای خاص در آن قبيله به اجرای عدالت و دادگستری پرداخت. او به روزگاری چنين رفتار میکرد که در سراسر سرزمين ماد مردم به قانون احترام نمیگذاشتند، در حالیکه ديوکس معتقد بود که حق و عدالت دشمن ظلم و بیعدالتی است. مادهايی که در دهکدهی او میزيستند چون شاهد شيوهی رفتار او بودند وی را به عنوان قاضی از ميان خود برگزيدند ... ساکنان دهکدههای ديگر نيز دانستند که ديوکس تنها مردی است که از روی عدل و انصاف قضاوت میکند و با آغوش باز به سويش شتافتند.»
هرودوت میگويد سرانجام مادها در جايی گرد هم آمدند و ديااُکو را پادشاه خود برگزيدند و خانهای بزرگ برايش ساختند و گروهی را به نگهبانی از وی گماردند. سپس ديااُکو از مادها خواست شهری واحد برای خود بسازند و کوشش خود را برای آبادی آن به کار گيرند و به دهکدههای قديم خود توجه نداشته باشند. بنابراين، مادها شهر اکباتان (نزديک همدان امروزی) را با هفت ديوار حفاظتی ساختند و کاخ ديااُکو را در درونیترين جای شهر برپا کردند. ديااُکو فقط توانست قبيلههای ماد را يکپارچه کند، اما پسرش فرهورتيش (خشثريته) توانست قوم پارس را به زير فرمان مادها درآورد. فرهورتيش به جنگ آشوريان رفت اما در جنگ کشته شد.
نوهی ديااُکو به نام کياکسار (هوخشتره) سپاه سازمانيافتهای فراهم آورد و برای نخستين بار سپاهيان آسيايی را به دستههای منظمی مانند نيزهداران، تيراندازان و چابکسواران تقسيم کرد. هنگامی که دريافت ارتش ماد بسيار نيرومند شده است در سال 614 پيش از ميلاد به همراهی سپاه نبوپلسر پادشاه بابل به سرزمين اصلی آشور در کنارهی بالايی رود دجله لشکر کشيد و سپاه آشور را در هم شکست. سرزمين آشور ميان مادها و بابلیها تقسيم شد و پسر نبوپلسر به نام نبوکد نصر دوم با يک بانوی مادی به نام آميتس ازدواج کرد. به اين ترتيب نخستين فرمانروايی ايرانی به دست هوخشتره بنيانگذاری شد که تا پيدايش کوروش هخامنشی همچنان رو به گسترش بود.
& nbsp;
برای آگاهی بيشتر:
1 . دياکونوف. تاريخ ماد. ترجمهی کريم کشاورز. تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، 1379
2 . هرودوت. تاريخ هرودوت (جلد اول) ترجمهی هادی هدايتی. تهران: دانشگاه تهران، 1383
& nbsp;
«خشثريته (فرهورتيش) مهمترين نواحی ماد را از زير يوغ آشور نجات داد و دولت واحد خود را بنيان نهاد. اين موقعيت درخشان بیگمان بر اثر هواداری همهی مردم از جنبشی بود که وی رهبری میکرد.» دياکونوف & nbsp;
http://www.jazirehdanesh.com/find.php?item=9.136.1029.fa