PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : نام اين زن را به خاطر بسپاريد + عكس



kamanabroo
20th September 2011, 11:12 PM
نام اين زن را به خاطر بسپاريد + عكس




کد: 900206014


‫02:14 -
1390/02/06

























همه آنهایی که سفری به کرمانشاه داشته‌اند، وبراي اولين بار مجسمه زن تبر به دست را که در یکی از میادین این شهر قرار گرفته، را دیده‌اند از خود مي پرسند كه اين زن كيست و مگر چه كرده كه تنديس او را اينچنين نصب كرده‌اند.


http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1390/2/3/91192_322.jpg

به گزارش خبرنگار «تابناك»، «فرنگیس حیدرپور» متولد سال ۴۱ از روستای «گور سفيد» گیلانغربی است که در جریان جنگ تحمیلی با رشادت و شجاعت خود حماسه‌ای را آفرید که بر اثر آن به شیرزن ایران شهرت یافت.

ماجرای فرنگیس به روزهای آشفته‌حالی دختر جوانی برمی‌گردد که هنوز رخت عزای برادر شهیدش را به تن داشت که خبر شهادت اعضای خانواده اش را در حادثه اصابت گلوله توپ دشمن به اتومبیل حاملشان می‌شنود.

فرنگیس حیدرپور در این مورد می‌گوید: «سال ۵۹ بود و من ۱۸سال داشتم که آنها به روستای ما حمله کردند و ما خیلی شهید دادیم، مردم مجبور شدند فرار کنند و در دره مخفی شوند. در این جریان از اعضای خانواده من هشت نفر (برادر، دایی، عمو، پسردایی، دختر دایی، دختر عمو و …) شهید شدند.


http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1390/2/3/91193_918.jpg

همان روز که به دره رفتیم، نزدیکی‌‌های غروب بود که تشنه و گرسنه شدیم؛ من با پدر و برادرم به روستا آمدیم تا غذا بیاوریم. آخر چیزی پیدا نمی‌شد. نزدیک رودخانه دو سرباز دشمن را ديديم؛ از دست آنها به شدت خشمگین بودم، من تبر به دست، به سمت آنها حمله ور شدم که یکی از آنها کشتم و دیگری را زخمي كردم و درنهايت به اسارت در آوردم.»

وي كه اكنون داراي 4 فرزند است، مي گويد: در موقع اين حادثه 18 بهار از عمرم گذشته بود و در همان آغازين روزهاي جنگ، شاهد شهادت دختر عمو، پسر عمو، دايي و اسارت 2 برادر خود بودم و زماني كه با اين دو عراقي برخورد كرديم بدون هيچ درنگي با تبر به آنها حمله‌ور شدم.

اين زن شجاع در پاسخ به اينكه آيا آن تبر را هنوز در اختيار دارد يا خير مي گويد: در ديداري كه با سرلشكر فيروزآبادي در تهران داشتم به دليل ممنوعيت حمل آن در هواپيما آن را به ايشان تقديم كردم.


http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1390/2/3/91194_476.jpg

وي كه اينك افتخار مي‌كند توانسته در زمان جنگ با دفاع از خود و ميهن اسلامي تا اندازه‌اي دين خود را به نظام اسلامي ادا كند، مي افزايد: اگر دوباره كشورم مورد تجاوز دوباره قرار گيرد باز هم همانند گذشته آماده فداكاري و شهادت هستم.


-----------------------
منابع:
1. سايت ايران وبج
2. وبلاگ شياكوه گيلان غرب
3. خبرگزراي فارس

* Robo milad *
20th September 2011, 11:45 PM
نام اين زن را به خاطر بسپاريد + عكس






کد: 900206014


‫02:14 -
1390/02/06










[TABLE]
[TR]
[TD]











همه آنهایی که سفری به کرمانشاه داشته‌اند، وبراي اولين بار مجسمه زن تبر به دست را که در یکی از میادین این شهر قرار گرفته، را دیده‌اند از خود مي پرسند كه اين زن كيست و مگر چه كرده كه تنديس او را اينچنين نصب كرده‌اند.


http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1390/2/3/91192_322.jpg


به گزارش خبرنگار «تابناك»، «فرنگیس حیدرپور» متولد سال ۴۱ از روستای «گور سفيد» گیلانغربی است که در جریان جنگ تحمیلی با رشادت و شجاعت خود حماسه‌ای را آفرید که بر اثر آن به شیرزن ایران شهرت یافت.

ماجرای فرنگیس به روزهای آشفته‌حالی دختر جوانی برمی‌گردد که هنوز رخت عزای برادر شهیدش را به تن داشت که خبر شهادت اعضای خانواده اش را در حادثه اصابت گلوله توپ دشمن به اتومبیل حاملشان می‌شنود.

فرنگیس حیدرپور در این مورد می‌گوید: «سال ۵۹ بود و من ۱۸سال داشتم که آنها به روستای ما حمله کردند و ما خیلی شهید دادیم، مردم مجبور شدند فرار کنند و در دره مخفی شوند. در این جریان از اعضای خانواده من هشت نفر (برادر، دایی، عمو، پسردایی، دختر دایی، دختر عمو و …) شهید شدند.


http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1390/2/3/91193_918.jpg


همان روز که به دره رفتیم، نزدیکی‌‌های غروب بود که تشنه و گرسنه شدیم؛ من با پدر و برادرم به روستا آمدیم تا غذا بیاوریم. آخر چیزی پیدا نمی‌شد. نزدیک رودخانه دو سرباز دشمن را ديديم؛ از دست آنها به شدت خشمگین بودم، من تبر به دست، به سمت آنها حمله ور شدم که یکی از آنها کشتم و دیگری را زخمي كردم و درنهايت به اسارت در آوردم.»

وي كه اكنون داراي 4 فرزند است، مي گويد: در موقع اين حادثه 18 بهار از عمرم گذشته بود و در همان آغازين روزهاي جنگ، شاهد شهادت دختر عمو، پسر عمو، دايي و اسارت 2 برادر خود بودم و زماني كه با اين دو عراقي برخورد كرديم بدون هيچ درنگي با تبر به آنها حمله‌ور شدم.

اين زن شجاع در پاسخ به اينكه آيا آن تبر را هنوز در اختيار دارد يا خير مي گويد: در ديداري كه با سرلشكر فيروزآبادي در تهران داشتم به دليل ممنوعيت حمل آن در هواپيما آن را به ايشان تقديم كردم.


http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1390/2/3/91194_476.jpg


وي كه اينك افتخار مي‌كند توانسته در زمان جنگ با دفاع از خود و ميهن اسلامي تا اندازه‌اي دين خود را به نظام اسلامي ادا كند، مي افزايد: اگر دوباره كشورم مورد تجاوز دوباره قرار گيرد باز هم همانند گذشته آماده فداكاري و شهادت هستم.


-----------------------
منابع:
1. سايت ايران وبج
2. وبلاگ شياكوه گيلان غرب
3. خبرگزراي فارس

من فکر میکنم این همون پارکیه که حالت کوه داره تو کرمانشاه و اسمش هم پارک شیرینه و این هم نماد شیرین تا اونجایی که یادم میاد

kamanabroo
21st September 2011, 12:02 AM
من فکر میکنم این همون پارکیه که حالت کوه داره تو کرمانشاه و اسمش هم پارک شیرینه
و این هم نماد شیرین تا اونجایی که یادم میاد
(http://www.panoramio.com/photo/45146846)

فکر نمی کنم اونی که شما میگید باشه
من تصویر هوایی کرمانشاه رو براتون می گذارم و لینک نقشه هوایی که برید زوم کنید و ببینید.

http://www.uc-njavan.ir/images/m06urheqkxbwo7wrcmmn.jpg (http://www.uc-njavan.ir/)

http://www.panoramio.com/photo/45146846

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد