PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : واقعاً وضع اينقدر خراب است؟!



Number One
20th September 2011, 03:40 PM
1. «وضع خراب است»؛ «مردم عوض شده اند»؛ «چيزي از انقلاب نمانده است»؛ «مردم از آرمان ها بريده اند»، اين جملات و جملاتي شبيه به آنها را هر ازگاهي از زبان برخي شخصيت ها مي شنويم. غالباً اين جملات استدلالي درپي ندارد و حداكثر به دريافت حضوري اشخاص احاله مي شود. شايد مهمترين زمينه ي تاييد اين احساس، نابساماني در پوشش در اماكن عمومي و خيابان ها باشد. به عبارتي عمده ي استدلال بر «بدتر شدن اوضاع نسبت به قبل» از همين رويت و احساس عمومي نشأت مي گيرد.

2. مقام معظم رهبري در چند سخنراني در موضع قضاوت درباره وضعيت فرهنگي و ارزشي كشور به خصوص جوانان و دانشجويان، با نگاهي اميدوارانه امروز را بهتر از گذشته دانسته اند و بر پايداري و وفاداري مردم به آرمان ها و حتي عميقتر شدن اين وفاداري تاكيد كرده اند. به طور مثال: «اين استقامت تحسين برانگيز از نسل قديم به نسل کنوني منتقل شده است به گونه اي که جوانان پرنشاط و صادق دانشجو، که دوران پيروزي انقلاب و زمان امام خميني(ره) را درک نکرده اند، در جلسه امروز همان آرمانها و مطالباتي را مطرح مي کنند که نسل اول انقلاب به آن معتقد بوده است...احساسات جوانان امروز همان احساسات جوانان دوران انقلاب است اما عقلانيت شان بيشتر شده است و اين مسئله بسيار با ارزش است.»(رهبر معظم انقلاب در ديدار دانشجويان- مرداد 1390)
شايسته نيست مواضع روشن معظم له را سخناني تبليغاتي به هدف بالا نگه داشتن روحيه ي عمومي حزب الله تفسير كنيم، چه آنكه صرف نظر از تاكيد ايشان بر ديدن و اذعان به نكات ضعف و منفي، انبوهي از بيانات شان را در تبيين اين نگرش در دسترس است. رشد بي نظير علمي و فناوري، حضور ميليوني در مراسم ديني و معنوي نظير اعتكاف و جلسات دعا، حضور شگرف سياسي در عرصه هاي مختلف نظير راهپيمايي ها، اثبات بصيرت بالاي ديني و سياسي در عبور از فتنه ها و برخي موضوعات ديگر از موارد مورد اشاره رهبر معظم انقلاب است. ضمن اينكه همواره به شاهدان و تحليلگران اجتماعي و سياسي اين تذكر را مي دهند كه ايشان با تكيه بر كانال هاي مختلف اطلاعاتي و گزارش هاي كاملي كه در دسترس ديگران نيست، جمع بندي و تحليل جامع تر و واقع بينانه تري نسبت به امور كشور دارند.

3. اما چه شده كه اين نگرش اميدوارانه آنچنان كه بايد در لايه هاي عمومي اجتماعي و حتي در نخبگان كمتر مورد استناد قرار مي گيرد و از طرفي لحن انتقادي و نق ها و سياه نمايي ها بيشتر با رفتارهاي همدلانه تاييد مي شود؟ اين پرسش روي ديگري هم دارد و آن اينكه چگونه است كه تلقي عموم مردم از دهه شصت و سال هاي اول انقلاب و تصويري كه از سال هاي دفاع مقدس دارند، تلقي و تصويري مذهبي تر و انقلابي تر از امروز است؟ اين دو نگاه و تلقي به امروز و ديروز چقدر به واقعيت نزديك است؟

4. آنچه روشن است اينكه شواهد دقيقتر علمي نشان مي دهد حتي در همان سال ها هم گروهي از مردم با انقلاب همراهي نداشته و حتي در كوران جنگ تحميلي با جريان انقلابي و حزب الله رفتاري معارضه جويانه از خود نشان داده اند؛ ليكن قدرمتيقن اينكه مردم همگرا با انقلاب و امام(ره) در مديريت فضاي عمومي جامعه دست بالا را داشته اند. براي پاسخ به اين سوال طبعا بايد عوامل متعددي را مورد نظر قرار داد. از جمله ممكن است عده اي فضاي احساسي سال هاي اول انقلاب و يا ترس غيرمتدينين از ابراز رفتارهاي غير ديني در حضور نهادهاي سختگيرانه انقلابي را ملاك اظهار نظر و تحليل قرار دهند. تصريح جريان روشنفكر غربگرا در همان سال هاي ابتدايي پس از جنگ تحميلي به آغاز شدن دوران مطالبات روشنفكرانه يا به اصطلاح آزادي خواهانه شاهد بر اين مدعاست(بياد بياوردي مقاله مسعود بهنود در مجله آدينه و نقد شديد اللحن شهيد آويني بر آن را) به هرتقدير برخي تحليلگران معتقدند در طي ساليان پس از انقلاب نه چندان از حجم متدينين و حاميان انقلاب كاسته شده است و نه آنچنان بر حجم معارضان آن افزوده شده است، اتفاق اصلي در چهره اي است كه از اين دو گروه در جامعه ارائه مي شود. به عبارتي فرآيند ريزش ها و رويش ها همواره بر خط نسبتاً ثابت و متعادلي در ميان حاميان و مخالفان حركت كرده است، ولي تصويري و ذهنيتي كه از حجم و اثرگذاري اين دو گروه ارائه شده است، تغيير پيدا كرده است.

5. دهه شصت طبيعتاً حجم وسيعي از اخبار و تبليغات متعلق به متن و حاشيه ي جنگ تحميلي بوده است. رسانه هاي انحصاري و كم شمار ايران عكس و تيتر اول خود را علي الاغلب در نسبت با مهمترين مساله كشور تنظيم مي كردند و مجاهدان حاضر در دفاع هم مسلماً قهرمانان انحصاري عرصه هاي فرهنگي و تبليغاتي دانسته مي شدند. طبيعي است كه حاشيه هاي عافيت طلبانه ي زندگي روزمره كمتر مجال خودنمايي مي يابد و متدينين و حاميان انقلاب، بيش از همه خود را موثر در آينده ي كشور تلقي مي كنند. به حاشيه رفتن معارضان و جريان پيراموني روزمره و بي هويت و ضعف تبليغاتي مخالفان، آنروي سكه ي اعتماد به نفس حزب الله و حاميان انقلاب در اين سال هاست. به عبارت ديگر رسانه در اين سالها رسانه ي حزب الله است و چهره ي شهر و جامعه متاثر از همين حاميان هميشه در صحنه است. همين ماجراست كه آنها را دست بالا قرار مي دهد و به نظام ارزشي بيگانه با انقلاب اسلامي مجال خودنمايي نمي دهد. شهيد آويني در انتقاد از برخي مجموعه هاي تلويزيوني و فيلم هاي سينمايي به اين نكته مهم اشاره مي كند كه چرا زندگي و قصه هاي روايت شده در آنها، درست در ميانه سالهاي درگيري با عراق و امريكا، هيچ نشانه اي از دفاع مقدس ندارد. آويني اين تغافل را خيانت به موجوديت بالادستي حزب الله مي داند كه اگر تكرار و همه گير شود ابتكار عمل رسانه اي و تبليغاتي را از دست آنها گرفته و آنها را منزوي خواهد كرد و اين آغاز اعتماد به نفس معارضان نظام و ارزش هاي زاويه دار با انقلاب اسلامي خواهد بود. همين دغدغه بود كه در سال هاي پس از جنگ او را به آفرينش سري جديد روايت فتح و بازخواني ارزش هاي دفاع مقدس وادار كرد. موج انتقادات شديد او به صدا وسيماي غافل شده از آرمان ها كه امكان بالانشيني تبليغاتي و رسانه اي را به جريان واگرا با انقلاب و نظام اسلامي مي داد در دوران رياست محمد هاشمي نيز بر همين مبنا استوار است.

http://khavasnews.ir/Uploads/NewsPics/22.jpg http://www.aftabnews.ir/images/docs/000097/n00097453-b.jpg
6. به نظر مي رسد احساس ناخوشايند از وضعيت فرهنگي امروز و انتشار انگاره ي «بدتر شدن اوضاع نسبت به قبل» ناشي از به حاشيه رفتن تبليغاتي حاميان انقلاب و بالانشيني برنامه ريزي شده و يا ناخواسته ي طيف هاي غيرانقلابي و ضد انقلاب باشد. به عبارتي معادله ي ريزش ها و رويش ها هرچند به نفع نظام ودر جهت استحكام پايه هاي انقلابي بوده باشد، اما اعتماد به نفس مخدوش شده ناشي از به حاشيه رفتن، باعث انتشار بدبيني ها شده است. مردم انقلابي و حامي انقلاب همچنان هستند، از آنها كاسته هم نشده است، اما با تغافل ها و مسامحه كاري هاي صدا وسيما، بالانشيني رسانه اي و تبليغاتي خود را از دست داده اند.

7. ماجراي امروز صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران مطابق با رخدادهاي اوايل دهه هفتاد است. در رسانه ي به اصطلاح ملّي، بخشي از ملت كه كمتر حامل نشانه هاي انقلابي و ديني هستند بسيار بيشتر از حاميان سنتي انقلاب سهم دارند. در تلويزيون ايران چهره مجري ها، شخصيت پردازي ها در سريال ها و تله فيلم ها، ادبيات مورد استفاده در برنامه و موضوعات رايج و مورد بحث، كمتر متعلق به گفتمان امام(ره) و انقلاب و علي الاغلب خاص طبقه متوسط شهري و متناسب با ارزش هاي مصرف گرايانه و دم غنيمتي غربي است.
در كدام سريال تلويزيون ايران شخصيتي متعادل از طيف حزب اللهي ها به نمايش در ميآيد؟ و در كدام برنامه ادبياتي ناب و خالص حامل گفتمان امام(ره) و رهبري است؟ «محاسن» و «چادر» در اين تلويزيون چه تعريفي يافته اند؟ مطالبات انقلابي از سياست، اقتصاد، فرهنگ و ساير امور حاكميت در كدام برنامه مطرح مي شود؟ و نهايتاً طيف انقلابي و متدين جامعه ايران كدام شبكه، كدام برنامه و يا حتي كدام شخصيت تلويزيوني را نماينده خود مي دانند و با او همراهي و همدلي دارند؟
نشانه هاي گاهگاهي هم كه از دين و انقلاب در رسانه به چشم مي آيد چون در بستر نامتناسب و در سبك زندگي غير ديني جاسازي مي شوند، بي معنا و هدر هستند. حتي چندي است ژانر دفاع مقدس نيز در چنبره تلقي هاي دختر-پسري گرفتار شده است و شخصيت هاي اصلي مبارزان و مجاهدان انقلابي به آدم هايي دم دستي و دسته چندم تقليل يافته است(آخرين سريال هاي دفاع مقدسي سيما «نابرده رنج» و «قفسي براي پرواز » را اين چارچوب تحليل كنيد). انقلابي ها و حزب اللهي ها حتي اگر شانس حضور در تلويزيون را پبدا كنند آنچنان در اقليتند كه هيچگاه فرصت بازگشتن به جايگاه بالادستي خود را در رسانه نخواهند يافت.(به اين فكر كنيد كه در هر دو باري كه تلويزيون تلاش كرد شيطان را تجسم ببخشد –در سريال هاي اغما و سقوط يك فرشته- در قالب يك جوان حزب اللهي با لباس سفيد طلبگي، ريش و نشانه هاي كاملا ديني وانقلابي به تصوير كشيده شد!)

8. وضعيت اينچنيني صدا و سيما چه دليلي مي تواند داشته باشد؟ آيا مديران صدا وسيما حاميان انقلاب را بي نياز به رسانه و تبليغات مي دانند؟ يا آنها را اقليتي مي دانند كه برآوردن وجلب نظر آنها چندان ضرورتي ندارد؟ تحليل خوشبينانه اين است كه آنها ناشيانه معتقدند كه بايد به «ديگران» پرداخت و آنها را به انقلاب جذب كرد. اما هزينه اين تغافل مسلماً به حاشيه رفتن هويت حزب اللهي و انقلابي مردم و مجال و فرصت دادن به ارزش ها و هويت هاي دگر انديشانه و يا دست كم بي نسبت با انقلاب خواهد بود و نهايتاً دامن زدن به احساس بد اقليت بودن و يا «بدتر شدن اوضاع نسبت به قبل».

http://kistiema.blogfa.com/post-132.aspx

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد