PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : شعر مـی تــراود مهتاب



تووت فرنگی
17th September 2011, 09:34 PM
می تراود مهتاب
می درخشد شب تاب
نیست یک دم شکند خواب به چشم کس و لیک
غم این خفـته ی چند
خواب در چشم تَرَم میشکند
نگران با من اِستاده سحـر
صبح می خواهد از مـن
کز مبارک دم او آورم این قوم به جان باختـه را
بلکه خبر
در جگر لیکن خاری
از ره این سفرم می شکند
نازک آرای تـن ساقِ گلی
که به جانش کشتم
و به جان دادمش آب
ای دریغا به برم می شَکند.
دست ها می سایم
تا دری بگشایم
بر عبث می پـــایم
که به درکس آیـد
در و دیوار به هم ریخته شان
بر ســـرم می شکنـد...
می تراود مهتاب
می درخشد شب تاب
مانده پایـت آبلـه از راه دراز
بر دمِ دهکده مردی تنها
کوله بارش بر دوش
دسـت او بر در،می گوید با خــود:
غم این خفته ی چنــد
خواب در چشم تَرَم می شکند!


« نیمآ یوشیج »

ستاره کویر
17th September 2011, 09:41 PM
به نظرم یکی از بهترین شعر های حفظی بود که تو دوران دبیرستان داشتیم
نمره بیارم بود[esteghbal]

fantastic girl
17th September 2011, 10:30 PM
آره راحت حفظش کردیم ، آخه قشنگ بود واسه منی که خیلییییییییییییییییی بدم میاد از حفظ کردن

marziyh
18th September 2011, 10:24 PM
[golrooz]

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد