maede roshanali
9th September 2011, 01:39 AM
واژهاي خوردگي
Corrosion inhibitor بازدارنده خوردگي، مادهاي با غلظت خاص که به محيط خورنده اضافه ميشود و از سرعت خوردگي ميکاهد.
Corrosion tendency واکنش پذيري فلز با محيط اطراف که بر حسب تغيير در انرژي آزاد گيبس اندازهگيري ميشود
Corrosivity خاصيت محيطي که باعث خوردگي ميشود
General corrosion خوردگي که با سرعت يکساني روي سطح فلز به وجود ميآيد
Crevice corrosion خوردگي موضعي که ممکن است در يک شکاف کوچک به دليل ايجاد پيل غلظتي پديد آيد
Dry corrosion نوعي خوردگي که صرفا در اثر عوامل خورنده گازي و بدون وجود فاز آبي رخ ميدهد
Hot corrosion خوردگي فلز در اثر قرار گرفتن در معرض گازهاي اکسيدکننده در دماي بالا
Dew-poine corrosion خوردگي نقطه شبنمي، نوعي حمله خورنده که در قسمتهاي دما پايين تجهيزات واحدهاي احتراق سوخت فسيلي ببه علت متراکم شدن بخارهاي اسيدي صورت ميگيرد
Fireside corrosion خوردگي آتش سو، خورده شدن لولههاي ديگ بخار در سمت آتش به دليل وجود محيطهاي خورنده شيميايي حاصل از احتراق سوخت
Corrosion inhibitor بازدارنده خوردگي، مادهاي با غلظت خاص که به محيط خورنده اضافه ميشود و از سرعت خوردگي ميکاهد.
Corrosion tendency واکنش پذيري فلز با محيط اطراف که بر حسب تغيير در انرژي آزاد گيبس اندازهگيري ميشود
Corrosivity خاصيت محيطي که باعث خوردگي ميشود
General corrosion خوردگي که با سرعت يکساني روي سطح فلز به وجود ميآيد
Crevice corrosion خوردگي موضعي که ممکن است در يک شکاف کوچک به دليل ايجاد پيل غلظتي پديد آيد
Dry corrosion نوعي خوردگي که صرفا در اثر عوامل خورنده گازي و بدون وجود فاز آبي رخ ميدهد
Hot corrosion خوردگي فلز در اثر قرار گرفتن در معرض گازهاي اکسيدکننده در دماي بالا
Dew-poine corrosion خوردگي نقطه شبنمي، نوعي حمله خورنده که در قسمتهاي دما پايين تجهيزات واحدهاي احتراق سوخت فسيلي ببه علت متراکم شدن بخارهاي اسيدي صورت ميگيرد
Fireside corrosion خوردگي آتش سو، خورده شدن لولههاي ديگ بخار در سمت آتش به دليل وجود محيطهاي خورنده شيميايي حاصل از احتراق سوخت