droit-penal
5th September 2011, 01:12 PM
نگاهی به سرگذشت ژوزف واشه ، قاتل سریالی فرانسه
مترجم: هورمزد یعقوبی نژاد
زبان اصلی: فرانسه
http://t2.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcTbiPs7AJpM8K4dMKmgKPHk49zTd11a4 oF6pwwSO6dXLMcu2cQNX8p5Lg0
ژوزف واشه . متولد شانزدهم نوامبر سال 1869 ملقب به زخم زننده و شکافنده ی فرانسوی از مشهور ترین قاتلان سریالی تاریخ فرانسه است.
فرزند پانزدهم یک کشاورز بی سواد که سالهای اولیه عمر خود را با تعلیمات سختگیرانه ی مدرسه کلیسای کاتولیک گذراند در دوران خدمت سربازی به یک خدمتکار جوان به نام لوییزا علاقه مند شد که این علاقه با بی توجهی لوییزا مواجه گشت .
در اواخر خدمت سربازی بار دیگر از لوییزا خواستگاری کرد که این بار با تمسخر و توهین بی سابقه ای رو به رو شد و در واکنش به این اقدام چهار بار به او شلیک کرد که دختر جوان علی رغم جراحات گسترده از این حادثه جان سالم به در برد...
ژوزف واشه در پایان تیراندازی به لوییزا با هدف خودکشی به سمت صورت خود نیز شکلیک نمود که منجر فلج شدن نیمه ی چپ صورت او شد ...
پس از آن یک سال را در بیمارستان سپری کرد وبالاخره با گلوله ای باقیمانده در جمجمه اش و روحیه ای پرخاشگر و آسیب دیده به میان مردم بازگشت...
ژوزف بیست پنج ساله از آن پس تمامی وقت خود را به ولگردی ، مصرف مشروبات الکی و درگیری های خیابانی صرف کرد...
در سال 1894 به یکباره تصمیم به ارتکاب قتل های سریالی گرفت و در بازه ای سه ساله 11 نفر را که شامل یک زن ، پنج دختر جوان و پنج پسر جوان بود به قتل رساند...اکثر آنها چوپانی بودند که در نقاطی دور افتاده به نگهداری گله هایشان مشغول بودند.
ژوزف واشه در مواردی دیگر به تخلیه شکم قربانیان و تجاوز به عنف مبادرت ورزید... او در تمام مدت آواره بود جنایات خود را از شهری به شهری و از روستایی به روستایی دیگر می برد...اما اغلب در مناطق جنوب شرقی فرانسه سکونت داشت و برای امرار معاش علاوه بر سرقت به کار در مزارع مشغول
بود.در سال 1898 وقتی ژوزف واشه مشغول کار در مزرعه ای بود با دیدن زنی تنها اقدام به حمله به سوی وی کرد و زن با فریاد خود، همسر و پسرانش را متوجه ساخت که آنها بعد از غلبه بر واشه او را به پلیس تحویل دادند...ماموران پلیس با دیدن وضع غیر عادی ژوزف واشه مشغول بازجویی شبانه روزی از او شدند و با هر سوال بیشتر به اعماق تاریک اقدامات وی ورود کردند... تا جایی که خود ژوزف واشه اقدام به اعتراف به تمامی اعمال شیطانی خویش نمود و موجی از ابهام و تعجب را برای نیروهای پلیس رقم زد...او در طول بازجویی رفتاری کودکانه از خود بروز داد و با کودک پنداری خویش مشغول ایجاد اصوات خنده آور و بچگانه شد... پزشکان با معالجه ی وی بیماری روانی اش را تایید کردند ...
یک ماه بعد در برابر دادگاه قرار گرفت و جنون او در مورد دو قتل به وضوح به اثبات رسید اما نحوه ی ارتکاب قتل های دیگری در اثبات جنون وی راه به جایی نبرد و نهایتآ هیات منصفه رای به اعدام ژوزف واشه داد.
در بیست و هشت اکتبر هزار و هشتصد و نود و هشت حکم اعدام با گیوتین در مورد وی به تایید دادگاه رسید.در تاریخ سی و یکم دسامبر 1898 هنگام آماده سازی برای اعدام به مامور اعدام خود حمله ور شد و سعی کرد او را به جای خود به قتل برساند که این تلاش نا کام ماند و گیوتین به زندگی پر جنایت ژوزف واشه پایان داد.با نگاه به سرگذشت او می توان به موارد متعددی از اقدام به خودکشی نا موفق به روش بریدن رگ های دست پی برد.
در سال 1976 کارگردان مشهور فرانسوی برتراند تاوارنیه فیلم(( قاضی و آدمکش )) را بر اساس زندگی او ساخات که با اقبال گسترده ای مواجه شد...
تا کنون روانشناسان ، حقوقدانان و جامعه شناسان متعددی به بررسی پرونده شخصیت و زندگی ژوزف واشه پرداخته اند که حاصل آن کتب متعددی در علوم مذکور بوده است.
از مشهور ترین آنها می توان به آثار زیر اشاره کرد:
واشه و جرائم سادیستیک اثر الکساندر لاکاسانی
واشه ی شکافنده اثر پیر بوشاردن
مترجم: هورمزد یعقوبی نژاد
زبان اصلی: فرانسه
http://t2.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcTbiPs7AJpM8K4dMKmgKPHk49zTd11a4 oF6pwwSO6dXLMcu2cQNX8p5Lg0
ژوزف واشه . متولد شانزدهم نوامبر سال 1869 ملقب به زخم زننده و شکافنده ی فرانسوی از مشهور ترین قاتلان سریالی تاریخ فرانسه است.
فرزند پانزدهم یک کشاورز بی سواد که سالهای اولیه عمر خود را با تعلیمات سختگیرانه ی مدرسه کلیسای کاتولیک گذراند در دوران خدمت سربازی به یک خدمتکار جوان به نام لوییزا علاقه مند شد که این علاقه با بی توجهی لوییزا مواجه گشت .
در اواخر خدمت سربازی بار دیگر از لوییزا خواستگاری کرد که این بار با تمسخر و توهین بی سابقه ای رو به رو شد و در واکنش به این اقدام چهار بار به او شلیک کرد که دختر جوان علی رغم جراحات گسترده از این حادثه جان سالم به در برد...
ژوزف واشه در پایان تیراندازی به لوییزا با هدف خودکشی به سمت صورت خود نیز شکلیک نمود که منجر فلج شدن نیمه ی چپ صورت او شد ...
پس از آن یک سال را در بیمارستان سپری کرد وبالاخره با گلوله ای باقیمانده در جمجمه اش و روحیه ای پرخاشگر و آسیب دیده به میان مردم بازگشت...
ژوزف بیست پنج ساله از آن پس تمامی وقت خود را به ولگردی ، مصرف مشروبات الکی و درگیری های خیابانی صرف کرد...
در سال 1894 به یکباره تصمیم به ارتکاب قتل های سریالی گرفت و در بازه ای سه ساله 11 نفر را که شامل یک زن ، پنج دختر جوان و پنج پسر جوان بود به قتل رساند...اکثر آنها چوپانی بودند که در نقاطی دور افتاده به نگهداری گله هایشان مشغول بودند.
ژوزف واشه در مواردی دیگر به تخلیه شکم قربانیان و تجاوز به عنف مبادرت ورزید... او در تمام مدت آواره بود جنایات خود را از شهری به شهری و از روستایی به روستایی دیگر می برد...اما اغلب در مناطق جنوب شرقی فرانسه سکونت داشت و برای امرار معاش علاوه بر سرقت به کار در مزارع مشغول
بود.در سال 1898 وقتی ژوزف واشه مشغول کار در مزرعه ای بود با دیدن زنی تنها اقدام به حمله به سوی وی کرد و زن با فریاد خود، همسر و پسرانش را متوجه ساخت که آنها بعد از غلبه بر واشه او را به پلیس تحویل دادند...ماموران پلیس با دیدن وضع غیر عادی ژوزف واشه مشغول بازجویی شبانه روزی از او شدند و با هر سوال بیشتر به اعماق تاریک اقدامات وی ورود کردند... تا جایی که خود ژوزف واشه اقدام به اعتراف به تمامی اعمال شیطانی خویش نمود و موجی از ابهام و تعجب را برای نیروهای پلیس رقم زد...او در طول بازجویی رفتاری کودکانه از خود بروز داد و با کودک پنداری خویش مشغول ایجاد اصوات خنده آور و بچگانه شد... پزشکان با معالجه ی وی بیماری روانی اش را تایید کردند ...
یک ماه بعد در برابر دادگاه قرار گرفت و جنون او در مورد دو قتل به وضوح به اثبات رسید اما نحوه ی ارتکاب قتل های دیگری در اثبات جنون وی راه به جایی نبرد و نهایتآ هیات منصفه رای به اعدام ژوزف واشه داد.
در بیست و هشت اکتبر هزار و هشتصد و نود و هشت حکم اعدام با گیوتین در مورد وی به تایید دادگاه رسید.در تاریخ سی و یکم دسامبر 1898 هنگام آماده سازی برای اعدام به مامور اعدام خود حمله ور شد و سعی کرد او را به جای خود به قتل برساند که این تلاش نا کام ماند و گیوتین به زندگی پر جنایت ژوزف واشه پایان داد.با نگاه به سرگذشت او می توان به موارد متعددی از اقدام به خودکشی نا موفق به روش بریدن رگ های دست پی برد.
در سال 1976 کارگردان مشهور فرانسوی برتراند تاوارنیه فیلم(( قاضی و آدمکش )) را بر اساس زندگی او ساخات که با اقبال گسترده ای مواجه شد...
تا کنون روانشناسان ، حقوقدانان و جامعه شناسان متعددی به بررسی پرونده شخصیت و زندگی ژوزف واشه پرداخته اند که حاصل آن کتب متعددی در علوم مذکور بوده است.
از مشهور ترین آنها می توان به آثار زیر اشاره کرد:
واشه و جرائم سادیستیک اثر الکساندر لاکاسانی
واشه ی شکافنده اثر پیر بوشاردن