PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : داستان داستان آموزنده(من گاو هستم)



mohammad.persia
29th August 2011, 09:13 AM
در يك مدرسه راهنمايي دخترانه در منطقه محروم شهر خدمت مي كردم و چند سالي بود كه مدير مدرسه شده بودم.
قرار بود زنگ تفريح اول، پنج دقيقه ديگر نواخته شود و دانش آموزان به حياط مدرسه بروند.
هنوز دفتر مدرسه خلوت بود و هياهوي دانش آموزان در حياط و گفت وگوي همكاران در دفتر مدرسه، به هم نياميخته بود.
در همين هنگام، مردي با ظاهري آراسته و سر و وضعي مرتب در دفتر مدرسه حاضر شد و خطاب به من گفت:
«با خانم... دبير كلاس دومي ها كار دارم و مي خواهم درباره درس و انضباط فرزندم از او سؤال هايي بكنم.»
از او خواستم خودش را معرفي كند. گفت:
«من 'گاو' هستم ! خانم دبير بنده را مي شناسند. بفرماييد گاو، ايشان متوجه مي شوند.»
تعجب كردم و موضوع را با خانم دبير كه با نواخته شدن زنگ تفريح، وارد دفتر مدرسه شده بود، درميان گذاشتم.
يكه خورد و گفت: «ممكن است اين آقا اختلال رفتار داشته باشد. يعني چه گاو؟ من كه چيزي نمي فهمم...»
از او خواستم پيش پدر دانش آموز ياد شده برود و به وي گفتم:
«اصلاً به نظر نمي رسد اختلالي در رفتار اين آقا وجود داشته باشد. حتي خيلي هم متشخص به نظر مي رسد.»
خانم دبير با اكراه پذيرفت و نزد پدر دانش آموز كه در گوشه اي از دفتر نشسته بود، رفت.
مرد آراسته، با احترام به خانم دبير ما سلام داد و خودش را معرفي كرد: «من گاو هستم!»
- خواهش مي كنم، ولي...
- شما بنده را به خوبي مي شناسيد.
من گاو هستم، پدر گوساله؛ همان دختر۱۳ ساله اي كه شما ديروز در كلاس، او را به همين نام صدا زديد...
دبير ما به لكنت افتاد و گفت: «آخه، مي دونيد...»
- بله، ممكن است واقعاً فرزندم مشكلي داشته باشد و من هم در اين مورد به شما حق مي دهم.
ولي بهتر بود مشكل انضباطي او را با من نيز در ميان مي گذاشتيد. قطعاً من هم مي توانستم اندكي به شما كمك كنم.
خانم دبير و پدر دانش آموز مدتي با هم صحبت كردند.
گفت و شنود آنها طولاني، ولي توأم با صميميت و ادب بود. آن پدر، در خاتمه كارتي را به خانم دبير ما داد
و با خداحافظي از همه، مدرسه را ترك كرد.
وقتي او رفت، كارت را با هم خوانديم.
در كنار مشخصاتي همچون نشاني و تلفن، روي آن نوشته شده بود:
«دكتر... عضو هيأت علمي دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي دانشگاه...»

طلیعه طلا
29th August 2011, 09:42 AM
واقعا آموزنده بود.

آفرین ها به بابای بچه ،

با چه متانت و فکری به سراغ معلمه میره . نه تنها به او به منم درسی داد فراموش نشدنی .

یاد حکایت در خواست شاه از بهلول افتادم که می خواست واسش بهترین و بدترین عضو بدن رو ببره ،

که در دو حالت زبان برده بود.

علایی-فروزان
29th August 2011, 10:46 AM
خووووب بود خیلی[shademani2]

صاصائیل
29th August 2011, 10:54 AM
بسیار جالب و آموزنده بود
ممنون[tashvigh]

Sookoot
29th August 2011, 11:15 AM
نتیجه اخلاقی :

هیچ گوساله ای را نباید دست کم گرفت چون پدری بنام گاو دارد ...

XXehsanXX
30th August 2011, 03:04 PM
خیلی جالب بود[tashvigh]

XXehsanXX
30th August 2011, 03:57 PM
خیلی جالب بود[tashvigh]

مهنس
31st August 2011, 11:42 PM
جالب بود [shaad]افرین

haniye.R
1st September 2011, 08:45 PM
خیلی تاثیر گذار بود....
ممنون[tashvigh][tashvigh][tashvigh][tashvigh]

marziyh
2nd September 2011, 12:17 AM
مرسی ، عالی بود .[tashvigh]

dousty
2nd September 2011, 02:53 AM
اولش فکر کردم داستان ابو علی سیناست!
خیلی جالب بود مرسی

reza.nori87
2nd September 2011, 03:16 AM
خیلی عالی بود ممنون.
کاش قبل از تکلم کلمات را برای خود زمزمه کنیم تابتوانیم ویرایشش کنیم.

مریم6868
4th September 2011, 01:21 AM
بابا چقدر روانشناسا كارشون درسته!
با اين داستان تازه داره حرفاي خواهر روانشناس بيچارم باورم ميشه كه هميشه ميگه:
ما روانشناسا هميشه با ديگران طوري برخورد ميكنيم كه اعمالشون ب سمت اونها بازتاب بشه ولي اين بار با يك نتيجه ي منطقي![tafakor]

یگانه جان
4th September 2011, 04:56 PM
حالا که به دوران تحصیلم فکر می کنم ، می بینم خیلی از معلما گاهی رفتاری حتی بدتر از بچه های کوچه و خیابون با دانش آموزاشون داشتن. [tafakor]کاش از معلما قبل از فرستادنشون به مدارس آزمون تحمل و عشق به تدریس می گرفتن.
بودن معلمایی که باعث ترک تحصیل دانش آموزی شدن[taajob] و بودن معلمایی که یه دانش آموز خنگ رو به شاگرد سوم کلاس تبدیل کردن. [shaad]
راستی تا حالا از خودت پرسیدی اگه من معلم بودم چطوری رفتار می کردم؟[soal]
من که متأسفانه خیلی زود از کوره در می رم. با اینکه تدریسو دوست دارم ولی فکر کنم به درد این کار نمی خورم..........[khande]

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد